زنان حتی در بس های شهری هم در امان نیستند
 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۵۴    ۱۳۹۷/۷/۱۴ کد خبر: 155150 منبع: پرینت

من که همه روزه مسیر های رفت و آمدم با ملی بس های شهری است.
به خوبی درک می‌کنم که زنان و دختران زیادی در این مسیرها با چی مشکلات مواجه اند.
و بار ها برایم تجربه شده است و گاهی بی صدا گریه کرده ام.
امروز هم طبق معمول وقتی در ملی بس سوار شدم به قصد رفتن دانشگاه، در حال که همه چوکی هارا آقایان نشسته بودند و فقط یک چوکی پشت سر راننده دو تا خانم بود.
البته که همیشه این چنین است.
من هم مجبور شدم در راه رو ایستاد شوم و در کنار من هم دختران زیاد که به طرف درس، دانشگاه و وظیفه می‌رفتند آمدن و ایستاد شدند.
موتر کاملا پور شده بود و حتی جای برای ایستادن هم نبود اما کِلی نر موتر وان همچنان صدا می‌کرد شار رو شار رو شار رو...
یکی از دختر خانم ها بسیار محترمانه‌ گفت برادر دیگر جا نیست می‌خواهی کجا بنشانی شان که صدا می‌کنی؟
راننده ملی بس با کمال پر رویی و بی نزاکتی هر آن‌چه در دلش بود به زبان جاری کرد.
که من خجالت می‌کشم اینجا بنویسم.
به ناچار به دختر خانم گفتم هیچ حرفی نزن با چنین موجودات درگیر شدن مناسب شخصیت تو نیست.
راننده هم از سر لج حرکت نکرد و به شاگرد اش گفت مردها را بالا کند.
وقتی دو سه تا آقا بالا شد از بین زنان به سختی به قسمت پیش موتر که چند تا آقای دیگه ایستاده بودند رد شد و چسپیده به خانم ها ایستادند.
و در این مسیر شاهد اتفاقات عجیب بودم البته که اولین بار نبود چنین می‌دیدم.
ده ها بار از هر کدام شان شنیدم که می‌گفت کاکا او طرف ایستاد شو، لالا دستت را او طرف بگیر و در نزدیک پل سرخ که رسیدیم.
آقای که هر بار از قصد تلاش می‌کرد تا دختران که در کنارش ایستاده اند را لمس کند.
یکی از دختر خانم ها با خشم زیاد گفت خجالت بکش مردک هر بار که این طرف می‌گیرم خودم را تو باز تلاش کنی به من نزدیک شوی...
و آنجا بود که سرو صدا بلند شد و راننده هم به طرف داری آن مردک صدای خوده کشید و تا توانستند بی نزاکتی کردند و گفتند شما دخترا جامعه را خراب کردید شماها را چکار درس و بیرون رفتند دختران بی حیا و ...
آنجا بود که بر چنین وحشی گری متعجب شدم و گفتم تا این جماعت رفتار اجتماعی و انسانی را یاد بگیرند و بفهمند که به حقوق هم دیگر احترام بگذارند و مراعات حال همدیگر را کنند زمان زیاد باید بگذرد.
زنان که حتی در بس های شهری امنیت ندارند و با ترس لرز زیاد این مسیر هارا می‌پیمایند.
چگونه توقع بهتر شدن جامعه را داشته باشیم؟
و این چنین شد که نوشتم.
اگر پولدار شدم ملی بس های شهری ویژه زنان تهیه خواهم کرد.
به آرزوی روزی که یاد بگیریم در کنار همدیگر فارغ از جنسیت انسانی زندگی کنیم.

فاطمه روشنیان


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
روشنیان
زنان
نظرات بینندگان:

>>>   فاطمه! این دستاورد جهاد و مجاهدین است!

>>>   علاج صرف همان است که نوشته کردی یعنی "ملی بس های شهری ویژه زنان".
این اوضاع خراب از آدرس غربزده های نافهم است که کدام چیزی از انسانیت نمی فهمند جز شهوت. اینها نه بویی از مسلمانی برده اند نه از آدم بودن.
امام حسین به این قسم از ادم نماها می گفت "اگر مسلمان نیستید اقل آدم باشید" اما این بدبخت های غربزده که از بام تا شام کلگی مصروف تماشای چنل های پورنوی ستلایت استند شعور آدم بودن ندارند. این بدبخت ها نمی فهمند که غرب برای فاسد کردن جوانان این چنل ها را جور کرده.
به هر حال چاره ای نیست جز بس مجزا برای زنان. در خود غرب هم همی قسم کثافتکاری ها می شود. در یک کلیپ دیدم که دختری در متروی شهر لندن (انگلیس) به جوانی بشدت اعتراض می کرد که Don't touch me.
آن بدبخت هایی که از اسلامیت دور افتیدند غلام غرب شدند و عنعنات خود را فراموش کردند و خاک برسر شدند.تنها راه نجات اسلام است.یا اسلام یا خاک برسری (غرب پرستی)

>>>   ...آنجا بود که بر چنین وحشی گری متعجب شدم و گفتم تا این جماعت رفتار اجتماعی و انسانی را یاد بگیرند و بفهمند که به حقوق هم دیگر احترام بگذارند و مراعات حال همدیگر را کنند زمان زیاد باید بگذرد.
آماده ساختن ملی بس های شهری ویژه زنان لازم و ضروری است. امیدوارم که سیاسیون و حکومت در زمینه اقدام جدی نماید.
حیدری

>>>   این فرهنگ مبتذل غرب است که زنان امنیت ندارد. در عصر جهاد زنان عزت داشتند و مردان برای دفاع از ناموس شان تا مرز شهادت رفتند. غربیان سگ شوی و غرب زدگان بی غیرت این فرهنگ زن آزاری را ترویج می کنن. بی بی گل و اشرف غنی را ببینید سپس قضاوت کنید.

>>>   در زمان طاهرشاه و داود خان،در بس های شهری،خانم ها در پیش روی سرویس قرار داشتند و از دروازه پیشرو بالا میشدند و مرد ها از پشت سر و در میان منطقه زنانه و مردانه،یک زنجیر منطقه زنانه و مردانه را از هم جدا میکرد.
فقط کلینر ملی بس که مرد بود،مثل داکتر محرم بود و از میان زنان تیر میشد و کرایه خود را جمع میکرد و میرفت و هیچ در قصه این نبود که جانش در جان کدام زن تماس میکند و یا کدام تنه درخت.
زیرا روزانه ده ها مرتبه از میان شان رد میشد و برایش عادی شده بود و شب نیز که به خانه میرفت و خانم اس در پهلویش خواب میشد،نزدیک بود که استفراق کند.
به خدای خود زاری میکرد که : او خدایا!این چه روزگار است.باز یک زن در پهلوی من؟
بعد از انقلاب ثور که بورس های کشور شوروی زیاد شد و سالانه هزاران نفر از هر دول آدم ها و از هر قشر جامعه به شوروی غرض تحصیل میرفتند.
در شوروی نیز بعضی وقت ها بس های شهری بیروبار بود و منطقه مردانه و زنانه از هم جدا نبود و همه با کلتور و نزاکت شهری در پهلوی هم و یا در عقب یکدیگر می ایستادند و مزاحمت به یکدیگر ایجاد نمی کردند.
یکی از افغانها که من تصادفاً میشناختم که او افغان است،اما او مرا نمی شناخت،در یک بس شهری که من در چوکی نشسته بودم،بالا شد و سرویس بیرو بار بود.
او خود را در پشت یک خانم برابر کرده بود و خانم بیچاره که هر چقدر خود را پیش میکشید،او نیز خود را از عقب نزدیک میکرد.
آخر حوصله خانم از در رفت و رویش را بطرف آن افغان کرد گفت:
ملدوی چلویک!شتو تکوی ایته؟دوای سم په ژینبم سه؟
که ترجمه اش چنین است:
او بچه! این چه کار است که نو میکنی؟
ازین کار کرده ،بیا که درست عروسی کنیم!
این در حقیقت یک نوع تعنه و دار و دشنام از نگاه کلتور روسی است.
اما اگر ازبن کلمات رنان و خانم های افغان در بس ها در مقابل مردان استفاده کنند،مردان خواهند گفت: چرا نی؟هزار دفعه.خانه تان کجاست که خواستگاری روان کنم.
بنأ خانم های افغان ازین الفاظ استفاده میکنند:
وی بر پدرک ات لعنت! از خود خوار و مادر نداری؟تو مردکه بی حیا و لچک و غیره.
اینجا است که تفاوت های کلتور در جهان فرق میشود.
اما یک چیزی که واقعیت است،این است که در هیچ کتاب دینی دیگر،آنقدر که در اسلام و قرآن روی مسایل تفکیک جنسیتی و شوق و علاقهو رغبت جنسی و حور های جنتی و غیره ذکر میشود،در کتاب های دیگر ادیان وجود ندارد.
بنأ آنقدر میل و رغبت جنسی که در مسلمانان وجود دارد،در ادیان دیگر وجود ندارد.
حتی هندو ها نیز تحت تاثیر کلتور اسلامی قرار گرفتند و در فلم هایشان اکثراً روی مسایل جنسی و تجاوز و رغبت جنسی و غیرت و مردانگی و دیگر چیز ها استوار است.
این بدین معنی نیست که آنها بی غیرت باشند،بلکه مردم با یکدیگر مودبانه و با کلتور برخورد دارند.چه مرد باشند و چه زن.

>>>   حتما آن راننده یابو اشرار قدیمی بوده.چون آنها فقط کوه و دره خر گاهی دیگر بوی از انسانیت نبردن.می فهمی آنها زمانی مشغول چه بودن.اذیت و آزار مردم.غارت کردن مردم بنام جهاد.آنها خودشان هم میدانند که چیکاره بودن وچه کار های میکردن.تنها کس های که از آن ها اطلاعات نداشتن مردمان شهر نشین بودن.که انها هم بعد‌ها فهمیدن که سگ نجیب الله شرف دارد.
((محی الدین.کارمند تقاعدي حفظ مراقبت

>>>   درود خانم روشنیان ،افتخار به تو عزیز که یه گوشه ای از واقعیت های عینی جامعه رو بر ملا ساختی شما در کشور زندگی می‌کنید که زن از نگاه دید آنها فرد یست که جامعه رو به فحشا می کشانند و حال آنکه خود جنابان مرد باعث فحشا در جامعه هستند و همش مردان شکارچان در جامعه هستند زن همیشه مطیح برده و سر به زیر بوده اند هستند بدون مرد زن که نمتوانن کاری بکنند و اینو مردان بدونن که نخست کنترل نفس رو یاد بگیرند تا حاکم به نفس خودشان باشند و بدونن که زن های که در جامعه کارو درس می خونن ممکن خواهر تو و یا مادر تو و یا مادر و خواهر دوست تو باشند و اینو هم باید بدونن که تو بی غیرتی رو از همان زن که تو رو بدنیا آمده است هستی و نباید فراموش کرد اگر زن نمی بود عالم نمی بود /نشان از اولاد آدم نمی بود باید به زنان ومادران احترام گذاشت.

>>>   صحیح

>>>   این دست اورد غرب است که با نمایش دادن زنان برهنه در رسانه های کشور مردان را بر انگیخته می سازد وانان دیوانه وار خود را بر زنان مالش می دهند در ملی بس وغیره جا ها.
اسد از قله فتو

>>>   این یکی از دستاوردهای خاص غربی ها است که در این بخش کار های بیشتری را کردند تا بالاخره این وطن را به بی ثباتی و بی حرمتی رساندند .
شفیع الله از ولسوالی شتل


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است