با انتخابات، هيچ معجزه‌اي رخ نخواهد داد
 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۵۲    ۱۳۹۷/۷/۱۵ کد خبر: 155164 منبع: پرینت

هيچ معجزه‌اي رخ نخواهد داد. يک مثل عاميانه مي‌گويد: «آنچه در ديگ باشد در کوليز مي‌برآيد.» مردم افغانستان همان پارلماني را پديد مي‌‌آورند که سزاور آنند. خود را به کوچة حس چپ نزنيم. گرسنه‌يي که شب به آسمان نگاه مي‌کند، مي‌انديشد که جاي ماه قرص ناني در آسمان مي‌درخشد.

آنجا که جنگ، مواد مخدر، گرسنگي، بي‌کاري، فقر فرهنگي، بي سوادي، عصبيت هاي قومي، زباني و مذهبي محروميت‌هاي جنسي، عقده‌هاي تاريخي و بلاهاي ديگري حاکم است، آنجا به تعبير سخن مائوتسه دونگ، صداي قدرت سياسي از حلقوم مافيا بيرون مي‌‌آيد.
بسيار اگر خوش‌بين هم باشيم، نيم سدة ديگر کار است تا ما به شأن شهروندي خود برسيم و به مانند يک شهروند ارادة خود را تمثيل کنيم. رمة گوسفندان که باشيم شبانان تفنگ‌دار به هرسويي که بخواهند ما را مي‌کشند و به هرگونه‌اي که بخواهند ما را مي‌کُشند!

انتخابات يک اصل مهم دموکراسي است که بر بنياد راي هرشهروند، مشروعيت پيدا مي‌کند؛ اما دوگونه راي دهي وجود دارد: يکي راي دهي غريزي است و ديگري راي دهي آگاهانه. رعيت هميشه بگونة غريزي راي مي‌دهد با معيارهاي غريزي؛ اما شهروند، آگاهانه راي مي‌دهد و مي‌داند که راي او از چه اهميتي برخوردار است. مي‌داند راي اوست که پروسه‌هاي سياسي اجتماعي را مشروعيت مي‌بخشد. او مي‌داند راي او خرد، اراده و حق شهروندي اوست. خود را متعهد مي‌داند تا از اين حق خود آن گونه استفاده کند که با شأن شهروندي او هم‌آهنگ باشد.
ما در کجاي تاريخ قرار داريم؟ آيا شهروندان کشور (اگر شهروند باشند) با شأن شهروندي راي مي‌دهند يا با غريزة تعلق‌هاي قومي، زباني، مذهبي يا هم در بدل چند سکه يا چيزهايي نا چيز تر از اين.

هرقدر که بخواهيم خوش باور باشيم، بازهم به اين نتيجه مي‌رسيم که در افغانستان حتا همان‌هايي که ادعاي بلند آگاهي اجتماعي دارند و گاهي خوش دارند، تا نشان افتخار روشن‌فکري بر سينه آويزند؛ هنوز از دام چنين تعلق‌هاي غريزي رهايي نيافته اند، چه برسد به توده‌هاي مردم که کمتر مي‌دانند، آب سياست از زير پل مي‌گذرد يا از سرپل!
ما در چنين جايگاهي‌ قرارداريم. چنين است که براي همه گروه‌هاي مافيايي و چوچه مافياها مي‌گويم، حال که ميدان فراخ است گويي خود را بزنيد که روزگار به کام تان است و اسب سياه زورگويي و تقلب رام تان.

شما حاکم بر مردماني هستيد که هنوز ساده‌باورانه مي‌گويند که هرچه هست از خود ما است! گاهي مي‌انديشم، بسيار خوش‌بينانه خواهد بود که بتوانيم تا نيم سدة ديگر از شر مافيا و چوچه مافياها رهايي يابيم. مي‌بخشيد، به گمانم اين مردم که آن را گاهي به اشتباه ملت هم مي گويند، خود ملت مافيا پرور اند. مار در آستين مي‌پرورند و چون مار روزي آنان را نيش زد، خداي خود را شکر گزاري مي‌کنند و مي‌گويند: البته قسمت ما چنين بوده و از تقدير نمي‌توان گريخت.

به گفتة اقبال:
قومي به جد و جهد گرفتند کام خويش
قوم ديگر حواله به تقدير مي‌کنند.

مي‌خواهم براي بيش‌تر از ۲۵۰۰ رستم و گرد آفريدي که اسب‌هاي خود را در اين ميدان خاک آلود انتخابات مهميز مي‌زنند بگويم: اي تهمتنان نر و مادة روزگار! شمار بيشتر شما سوار خنگ هياهو به سوي ترکستان مي‌تازيد و بيهوده هواي کعبه در سر داريد. به شما مي‌گويم: دست‌کم اين مردانه‌گي يا زنانه‌گي را داشته باشيد که اين همه نفرت پراگني، دروغ‌‌پراگني، دشنام‌پراگني، تفرقه‌افگني، خشونت‌پراگني و دشمن سازي نکنيد. عصبيت‌هاي قومي، زباني، مذهبي و بلاهاي ديگر را بيدار نسازيد، عقده‌گشايي نکنيد؛ انتخابات را به انقطابات خونين بدل نکنيد! مگر شما نمي‌دانيد که اهداف پاک را نبايد با ابزارهاي ناپاک به دست آورد. مگر نمي‌بينيد که اين روزها فضاي شبکه‌هاي اجتماعي به خندقي از گاز متان بدل شده است. اين گاز، کشنده است و مي‎تواند از شبکه‌هاي اجتماعي به درون جامعه نيز نفوذ کند و فضاي زنده‌گي را براي مردم زهرآلوده سازد!

مي‌دانيد که چنين گازي را همان حواريون شما، همان سر سپردگان گويا راه شما، پخش مي‌کنند. گاهي هم شايد خود شما چنين گازي را در فضاي شبکه‌هاي اجتماعي پخش مي‌کنيد. گازي که نه تنها ديگران؛ بلکه خود شما را نيز مي‌کشد.

آنکه ديروز روي کوه‌هاي آسمايي و شيردروازه به قيمت جان مردم ديوار مي‌ساخت، امروز معلوم نيست استخوان‌هايش درکجا پوسيده است. شما نيز بدانيد اي تهمتنان نر و مادة روزگار خون و آتش که روزي استخوان هاي شما نيز مي‌پوسد؛ اما مردمان از گاز متاني که در فابريکه‌هاي ستادهاي انتخاباتي شما توليد شده است رنج خواهند برد!

اينهمه گزافه مبافيد که کمر خدمت از صد جاي بسته ايم. ما از شما خدمت نمي‌خواهيم، تنها دو کار کنيد؛ نخست اين که کارخانه‌هاي توليد متان را در ستاد‌هاي انتخاباتي خود تعطيل کنيد تا زنده‌گي نسل در نسل مسموم نشود، دو ديگر اين که اگر همت کنيد و وظايف تان را که در قانون اساسي مشخص شده بشناسيد و به آن عمل کنيد براي هفت پشت ما کافي‌است که سپاس‌گزارتان باشيم درغير آن نفرين تاريخ گل‌دسته‌يي باد براي‌تان!

پرتونادری
آرمان ملی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
انتخابات
نادری
نظرات بینندگان:


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است