هرات بزرگ پس از تولد تا کنون نام تمدن، مدنیت، سیاست و اقتدار را با خود یدک می کشد و در تاریخ این ولایت بزرگ سیاست مداران زیادی از این شهر به مدیریت سیاست های کلان پرداخته اند و از این هرات بزرگ بود که افغانستان مدیریت می شد.

بزرگترین و خونین ترین جنگ ها از این شهر برخواسته است و در طول تاریخ جرقه آزادی و آزاده گی را هراتی ها کلید زده اند و زمانی این شهر در سیاست های کلان اش رهبر و امیر داشت.
اما پس از شکست طالبان و ایجاد حکومت موقت متن سیاست هرات تغییر کرد و سیاست مدارانی بگونه درون شهری سیاست کردند و برخی ها هم به آبادانی هرات پرداختند و این ها به لحاظ انکشاف و باسازی درونی برای هرات خوب تلقی می گردد اما رویکرد سیاست هرات پس از اولین انتحابات ریاست جمهوری به انزوا کشانیده شد.

پرسش اینجاست که چرا هرات دیگر نتوانست آن هرات مقتدر باشد و اقتدار مدیریتی اش را حفظ کند؟
هراتی ها پس از اولین انتخابات ریاست جمهوری تبدیل به جبه گیران قومی شدند و دسته های برای رهبری هرات شکل گرفت و هر کدام بیشتر سیاست منفعل و رویکرد محافظت مدارانه را در پیش گرفتند که همه چیز بر شکست و تنزل هرات انجامید.

در طول سیزده سال حکومت به رهبری حامد کرزی هراتی ها برای پشتون و تاجیک به عنوان بانک رای تلقی شدند و حتی برای هرات بزرگ، کوچک ترین امتیازی هم داده نشد و برخی ها هم مهره های رای شمالی و جنوبی شندند و آخر جنگ پیروزی که بدست نیاوردند هیچ حتی جایگاه هرات را نیز به خطر زوال بیشتر مواجه ساخته اند.

در طول سیزده سال داد هراتی ها این بوده که جایگاه هرات در سیاست های کلان کشوری کجا است؟
چرا کدر های هرات در متن و عمق حکومت هیچ جایگاهی ندارند؟
در بازی های سیاسی متاسفانه هر کس از آدرس هرات خواست با حکومت مرکزی وارد چانه زنی شود نتوانست جایگاه هرات را در حکومت تثبیت کند و در نهایت نه با شمالی کنار آمده توانست نه با جنونی.
اما پس از پانزده سال محرومیت و انزوای هرات بزرگ اکنون جوانی از متن هرات با حکومت مرکزی وارد بازی های سیاسی بزرگ شده تا بتواند از هر طریق ممکن جایگاه هرات را برجسته بسازد.

هرات به رهبر و مدیر نیاز دارد و در سیاست بده بستان یک امر معمول و عادی است بنا هرات بخاطر برگشت دوباره اقتدار باید در سیاست و حکومت حضور داشته باشد که این زمینه را سید وحید قتالی رییس کنونی اداره امور ایجاد کرده است.
هرات اکنون در سیاست های کلان نماینده دارد و در طول پانزده سال چنین شرایطی ایجاد نشده بود که اکنون با هر معامله که برخی ها آن را بد می دانند این شرایط را ما ایجاد کرده ایم.
اکنون برای هراتی ها در مرکز پایگاه و یا مرجع ایجاد شده است و ما با حفظ این جایگاه هرگز دیگر نخواهیم گذاشت که هرات از متن سیاست های کلان کشوری بدور بماند.

پانزده سال رای هرات را مفت برای جنوبی ها و شمالی ها معامله کردند و در بدل هیچ؛ اما اکنون هرات دیگر فرزند یتیم، بدون پدر و مادر نیست در عین حال هرات در طول پانزده سال در حکومت مرکزی نماینده نداشته است در حالکه اکثر ولایت های افغانستان در متن حکومت نماینده های خود را داشته اند.

وقت آن رسیده تا مردم حوزه غرب در کنار هم گام های بلند تری بردارند و کشتی شکسته مردم حوزه غرب که در طول پانزده سال معمارانی داشته و تلاش کردند که این کشتی شکسته را به ساحل مقصود برسانند نتوانستند اکنون یک جریان سیاسی جوان با دید باز این کشتی را به سر منزل مقصود خواهند رساند.
هرات از فقدان رهبر کارزماتیک سال ها رنج برده است ولی ما می توانیم در کنار این جریان سیاسی رهبری هرات را ایجاد کنیم.

حوزه غرب باید در حکومت، جایگاه اش قدرتمند و مردم محور باشد و کدر های با دانش و مدیر این حوزه دیگر نباید مامور بست های پنج و شش باشد و مردم هرات باید برای یک فرصت هم که شده بگذارند تا این جریان سیاسی جایگاه هرات و هراتی ها را برجسته بسازد اگر سال ها رنج بی مهری و انگشت ششم را تحمل کردید ناشی از دوری هرات و جوان های با ظرفیت این شهر از متن سیاست و حکومت بوده است.

مطمن باشید ارزش ها را کسی معامله نکرده و هر معامله ی ناشی از تثبیت جایگاه، بکارگیری کدر های هرات و رفع تمام بی مهری ها علیه هرات و حوزه غرب انجام شده است و ما سیاست را خالی از داد و گرفت نمیدانیم و نقد ها می تواند این جریان سیاسی را به تلاش های بیشتر متکی بسازد.

طارق پیمان

>>>   هرات به رهبر و مدیر نیاز دارداما بشرطیکه از خود هرات نباشند چون خودی ها مورد پسند هراتی نیست ، از نظر روانشناسی هراتی طوری فکر میکند که باید بالاتر از او کسی باشد تا بتواند به او چاپلوسی کند واین مرجع نباید اهل هرات باشد چون درانصورت ننگش می آید وخودرا از او کم نمیداند ، این خصوصیت در رگ وخون مردم هرات وغور ممزوج است ،
ایا بهتر از داود صبا والی یافت میشود؟ اما چون از هرات بود مورد قبول مردم هرات واقع نشد،
درغور عبدالله هیواد اهل غئور والی شد اما مردم قبول نکردند به عوضش رحمتی والی رانده شده از طرف مردم سرپل را پذیرفتند
ر

>>>   خوب است اما بهتر آن بود که برای تمام مردم افغانستان بنویسی باید فکرت را وسیعتر وجامع بسازی خوب میشود

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است