طالبان میراث دار تفکر هزاره ستیزی سلف خود عبدالرحمن است و آنها بنا برتبعیض تباری و مذهبی با هزاره ها می جنگند.
ارزگان خاص نشان داد که همان پروژه ای 125 سال پیش مبتنی برغصب جغرافیای هزاره ها، هنوز در دستورکار است. اتاق های فکر فاشیست ها برای «سرکوب هزاره ها» از هرگونه ترفند سیاسی استفاده میکنند. یکی از این ترفندها، مواجه ساختن هزاره ها با امریکا و جامعه جهانی است.

اکنون که فاشیزم قومی و مذهبی جنگ را در جغرافیای هزارستان کشانیده است، تلاش دارد تا احساسات جامعه هزاره را طوری سمت بدهد که گویا در این جنگ دست های امریکا و ناتو دخیل می باشد. اگر هزاره ها به نیت و اهداف پشت پرده این «بازی خطرناک سیاسی» پی نبرند، قطعاْ دچار احساسات ضد جامعه جهانی گردیده و این در واقع برآورده ساختن نیت فاشیزم بوده که در اتاق های فکر «سرکوب هزاره ها» از قبل طراحی گردیده است.

با این بازی سیاسی، می خواهند جنگ علیه هزاره ها را در انظار جامعه جهانی مقبولیت و مشروعیت ببخشند. در این مورد توجیهات زیادی را گویا در قالب مستندات، سرهم بندی میکنند، تا اذهان دنیا را فریب بدهند. اما متاسفانه ما در انتشار پادزهر این به اصطلاح مستندات بسیار ضعیف عمل میکنیم.
لذا جنگ طالبان و ستون پنجمی های دولت با هزاره ها، هیچ ربطی به جامعه جهانی، بخصوص امریکا نداشته و منشاء اصلی این جنگ فاشیزم قومی و مذهبی بوده که برا ی سرکوب هزاره ها از 125 سال پیش بطور علنی وارد میدان شده است. در آنوقت نه امریکا، نه ناتو، نه جامعه جهانی در افغانستان بود.

با وضعیت جاری تحمیل جنگ بر هزاره ها باید با خردگرایی سیاسی برخورد نمود و پای جامعه جهانی را وارد معرکه نکرد. چون ما با فاشیزم طرف هستیم و آنها از قرن ها بدینسو در پی سرکوب ما بوده و هستند. برخلاف، تکیه گاه معنوی ما در این جنگ نابرابر همین جامعه جهانی در افغانستان است و بس.

از یاد نبریم که سیاسیون فاشیزم نزدیک به سه قرن است که در بازی های سیاسی بسیار آزموده و هوشمندانه عمل میکنند. لابی های آنها در سطح بین المللی از مهارت ویژه برخوردارند. فقط مهم این است که بدانیم ما در کجای بازی قرار داریم و موقعیت، توانایی و امکانات خود را دقیق و درست تشخیص بدهیم.

نزدیک به 130 سال است که از پس کوچی و کوچی زاده ها بیرون آمده نمیتوانیم. اگر دنیا را با احساسات ناشیانه ای خود به سمت فاشیسم هول بدهیم. آنگاه سند اضمحلال هویتی، جغرافیایی وملی خود را بدست خود امضا و مهر کرده ایم.
ای به فدای حریف نکته دانی
تا سخن نگفته باشی به سخن رسیده باشد.

علی تقوایی

>>>   ما میدانیم که هزاره ها با امریکا و به اصطلاح با جامعۀ جهانی مناسبات خیلی خوبِ دارند. از همین لحاظ هواپیما های امریکائی سالهای تمام نظر به اطلاعات شما هزاره ها به بهانۀ طالب خانه ها، محفل های عروسی و عزاداری مردم پشتون را بمبارمان میکردند، قریه های پشتون نشین را خالی از سکنه کردند و بقیه را به کوچ های اجباری مجبور ساختند. آثار آنرا زیر خیمه های چهارراهی قمبر و اطاف کابل می بینیم.
شما طبعاّ که نمی خواهید این روابط حسنه تان باامریکا خراب شود.
میگویند، پشتون ظلمی را به او روا داده شده باشد، چهل سال فراموش نمی کند.

>>>   برای تمثیل وحدت ملی واقعی کدام فرمانروا پادشاه و ریس جمهور را ممثل قرار دهیم این هم داود شاه
استاد واصف باخترى مى نويسد:

"در زمان صدارت سردار محمد داود خان یونسکو از کشور های جهان خواسته بوده تا مفاخر فرهنگی و علمی شان را معرفی کنند.
افغانستان #خوشحال_ختک، #رحمان_بابا، #حمید_بابا، #پیرمحمد_کاکر و اشرف خان را به یونسکو معرفى كرده."

بعداً یونسکو یک فهرست بزرگی را به صدارت ارسال کرده بود که در آن فهرست از ابن سینا بلخی، مولانا جلا الدین محمد بلخی، دقیقی بلخی، ابو ریحان بیرونی، سنایی غزنویی، حکیم ناصر خسرو و چندین تن دیگر از بزرگان علم و دانش خراسان افغانستان درج بود و نیز تذکر داده شده بود، که محققین یونسکو نظر به تحقیقات تاریخی و علمی خویش اینها را شامل مفاخر فرهنگي و علمي افغانستان نموده اند.
فارسی ستیزی خاصه امروز نیست!

>>>   Farid
برابری حقوقیِ قوم ها و باشنده های سرزمین مابا تقسیم گویا عادلانه ی تکه های قدرت به دست نمی اید.گروه های سیاسی به نام قوم در گیر چانه زنی برای تقسیم کرسی ها و امتیازات اند نه دگرگونی های بنیادیِ ساختاری .باید راهبرد "دولت ـ ملت سازی" دگرگون گردد نگاه و روش ناکام اما حاکم بر روند کشور سازی در بیش از صد سالِ اخیر باید دگرگون گردد. زندگی باربار نادرستی چنین نگاهی را نشان داده است . باید بر بطلان برنامه ی دولت ـ ملت سازی طرزی ، دموکراتیک خلق ،افغانملتی و روند هفده سال اخیر تاکید گردد.ما باید برای ساختن جامعه ی شهروندی بنیادگذاری کنیم و به پیش رویم.چنین امری با سرکوب و استبداد هویتی و یک رنگ سازی ممکن نیست.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است