" گوسپندان فكر ميكنند كه چوپان دوستشان دارد، اما نمیدانند كه چوپان دوست صمیمی قصاب است."
بدون شف شف گفتن ها و بصراحت کامل و بدون هیچ نوع اضافه گویی و بازی باکلمات به مثابه یک انسان یک هموطن صاف و پوست کنده پیوسته به گذشته مسوولانه یکبار دیگر تکرار میکنم:

جریانات و موضعگبری های دشمنانه و ضد انسانی حاکمان مطرح موجود چه در داخل نظام وچه هم در بیرون از نظام در مدت 18 سال اخیر دقیقآ به شکلی از اشکال کاملا ثابت گردید که این گروه چه اهداف شومی را علیه هویت و تاریخ باشندگان اصلی این مرزبوم تعقیب مینمایند و مرحله به مرحله در حال عملی ساختن آن هستند و نیز چه اعمال شوم دیگری را بر سر می پرورانند.!؟

به هیچ وجهه و در هیچ حالتی نباید تفاوت و اختلافات بنیادی را در دیدگاه تعصب آمیز و برتری جویی قومی با تفکر قبیلوی در بین حامد کرزی؛ اشرفغنی احمدزی؛حنیف اتمر، گلب الدین حمکتیار؛ یون، خلیلزاد... علیه سایر اقوام و ملیت ها لحظه ای هم نباید تصور نمود. اینها در کل در یک کاسه و در یک دسترخوان نادری و مومندی نان خورده اند و بزرگ شده اند و بقول معروف خار یک باغ اند و آنهایی که بازهم چنین فکر نمیکنند، بدین معنا است که یا از تاریکی های تاریخ سرزمین خویش کاملا بیخبر هستند و یا هم از مشکل درک منطقی و عدم سلامت جسمانی و روحی رنج میبرند؛ که از گرگ توقع مهربانی را دارند.

تواضع های دشمن مکر صیادی بود بیدل
که خم خم رفتن صیاد ز بهر قتل مرغان است

فقط میتوانید این تفاوت جزیی را در شکل توطیه و روش کشتن و از پا در آوردن ایشان دریافت...؛ زیرا برای رسیدن به قدرت و برداشتن مانع ها از سر راه یکی به زهر می کشد؛ دیگرش برپیشانی ات مرمی حواله میکند و به همین ترتیب دیگری با پخته حلالت میکند فقط همین.

تاریخ گواه بر این است که این قوم برای رسیدن به قدرت در حاکمیت تو گویی که فرمان الهی و یا هم در خون شان ترزیق شده است و از هیچ گزینه خونین هم روگردان نبوده و نیستند، برای رسیدن به قدرت از هیچ گزینه حتی ریختاندن خون پدر توسط فرزند و ریختاندن خون برادر توسط برادر... روگردان نخواهند بود. (امان الله و حبیب الله و دیگرانش....)
و در شرایط فعلی برای نابودی ات دیگر ضرور نیست زحمت اضافی بکشند به دلیل اینکه از دسته خودت همچون نیروی نیابتی مزدور آسانترین راه را در پیش گرفته اند که تا خیلی هم موفق به پیش میروند.

اینکه در بین خود چه تفاوت ها و اختلافاتی دارند برمیگردد به همان بزکشی ها و امراض خونین اسلاف و خاندانی خویش در مورد قدرت و حاکمیت درانی و غلجایی که برادر چشم برادر را و پسر پدر را به خاطر قدرت نابود کرده است.
اینکه تعدادی از قلم بدستان همتبار مان ما خواسته و یا ناخواسته سعی میورزند که بین اینها تفاوتی را بگذارند، این فقط پوشانیدن حقایق و گمراه کردن ذهنیت مردم است که خود جفایی بزرگی است در حق نسل امروز و فردای این سرزمین و این شباهت به آن دارد که بعضی ها به شکل غیر علمی و منطقی به روش دیده درآیی درصدد اثبات حاصل 2 جمع 2 مساوی به 5 اند...

ممکن سوالی برای دوستان بوجود آید که چه باید کرد؟
گرچه برای عملکرد واقعی و موثر در اینمورد بارها خاطر نشان نموده اییم، ولی متاسفانه یا با بهانه تراشی و سکوت معلومداری زمان را میخرند و یا هم هست بود و نفس موقتی خویش را در این کشتی شکسته می بینند.

بنآء اگر فکر میکنید که از شما دیگر کاری ساخته نیست و توانمندی قلم و قدم را در زمینه ندارید و یا حتی نظر به بعضی دلایل... برای خواست و عملکرد خویش در مورد مشکلی دارید؛ به گفته نیلسون ماندیلا: "برای آزادی لازم نیست که زمین و آسمان را بخرید، فقط خود را نفروشید."

فقط شرف و عزت انسانی خویش را با کسانیکه کمر این افراد را محکم میبندند قطع رابطه نموده و معامله نکنید و نباید شرف و عزت خویش را پایمال این بازی های گندیده که انجامش به نابودی خودمان می انجامد نمود و نباید اشتباه دیگری را مرتکب شد.

بدرود عطا صفوی

>>>   Salam
غنی ، عبدالله و اتمر برای خر سازی یکتعداد تیم های جداگانه ساخته اند ورنه اینها همه از یک قماش اند و در آخر کنار هم می ایستند ، آقای مرتضوی دوم ( صالح گگ ) هم به فرمان عبدالله چراغ گرفته است و بیضه های ناکاره غنی را نوازش می دهد تا بخت اش انتعاذ کند .
وای به حال مردم که نمی فهمند که نمی فهمند . در هژده سال چه که در سه سده نفهمیدند ، دیگر نخواهند فهمید .

>>>   Abdullah
یونس قانونی با یک تن از قاری های مشهور بنام قاری حیدری در خانۀ شان جلسۀ داشتند و روی ترویج معارف قرآنی تبادل نظر کردند. سوال اینجا است که سیاستمدارانی مثل قانونی، گلبدین، سیاف، قاضی حسین احمد و دگرانش اگر به قرآن و قاری اینقدر ارادت دارند، چرا هیچکدام از فرزندان خودشان ملا ویا قاری نشده است؟
مردم را به قاری شدن و ملا شدن تشویق میکنند، ولی فرزندان خودشان مدیریت بازرگانی، مهندسی کامپیوتر .... وغیره را میخوانند.

>>>   تاجک ها و هزاره ها و ازبک ها باید سیاست خویش را تغیر دهند.
آنها فقط یک نفر پشتون را به قدرت برسانند و از ریاست دفتر او گرفته ،تا سخنگوی و ارگان های امنیتی،همه را در اختیار خود بگیرند و رییس جمهور را مورد احترام و تفوق و دوستی و مهربانی خویش قرار دهند و کار خویش را پیش ببرند.
هیچ رییس جمهوری و لو که از پشتون باشد و یا تاجک و یا هزاره و یا ازبک،بخاطر قوم و امتیاز قوم خود نمی جنگد.بلکه از قوم خود منحیث آله دست،بخاطر گرفتن قدرت و یا ادامه قدرت استفاده میکند.
تیمور شاه چرا پایتخت را از قندهار به کابل انتقال داد؟
بخاطری که برای بدست آوردن قدرت،قبیله های مختلف پشتون ها با هم در گیر بودند و بخاطر حفظ قدرت خود،پایتخت را به کابل انتقال داد.
کرزی در آغاز دولت اش تمام ارگان های امنیتی بشمول وزارت دفاع و داخله و امنیت و وزارت خارجه را به تاجک ها واگزار شد.
اما زمانی که برهان الدین ربانی بخاطر گرفتن دوباره قدرت جبهه ملی را تشکیل کرد و داد ازین رد که درین جنگ طالبان و پشتون های بیچاره کشته میشوند،کرزی فهمید که ربانی از غم طالبان و پشتون ها ،شبانه پای لج خواب نمیشود،بلکه خواب فدرت را میبیند،بنأ دستگاه های امنیتی را دوباره به پشتون ها سپرد.
اشرف غنی چرا با دوستم یکجا شد؟
بخاطر کسب قدرت.اما زمانی که او صلاحیت های زیاد تر خواست ،برطرف شد.
همین حالا اشرف غنی چرا امرالله صالح را اول منحیث وزیر داخله و بعداً منحیث کاندید معاون رییس جمهوری مقرر کرد؟
بخاطری که آوازه صلح با طالبان شد و قدرت خود را در خطر دید.
شما باید یک پشتون را منحیث رییس جمهور انتخاب کنید و نگذارید که پشتون ها دور او جمع شوند و نظر او را نسبت به سایر اقوام تغیر دهد.
بلکه خودتان اطراف رییس جمهور را احاطه کنید و از او پشتیبانی کنید و او را مورد احترام قرار بدهید و به او صلاحیت بدهید،خود بخود او رام شما میشود و هرچه شما بگویید،همان کار را انجام میدهد.

>>>   صلح یک کلمه مقدس است که درتمامی جوامع بشری نهایت دوست داشتنی ومورد احترام خاص وعام است. طرح وپروسه حتمی صلح درجامعه افغانستان که بیشتر ازچهل سال جنگ خانمانسوزی وویران گر توام با کشته ومعلول شدن صدها هزار نفر وآواره شدن ملیون ها نفردرکشورهای همسایه ودور گردیده اند خیلی ضروری ولازمی میباشد.درقرآن کربم خدای بزرگ نیز صلح را یک عمل خیر ونیکو ذکر فرموده (الصلح الخیر). متاسفانه درافغانستان طرح صلح وآشتی ملی به نفع حکومات مقتدر تعبیر و تبلیغ گردیده است. درسال های اواخر حکومت حزب دموکراتیک خلق که ناچارگردید صدای صلح وآشتی ملی را برای اهداف وپیشبرد حزب دیموکراتیک خلق مورد استفاده قرار داد وحتی درصلح و آشتی ملی مشروط براینکه رهبری دولت آشتی ملی به دست حزب دموکراتیک خلق باشد تاکید میکردند .درحالیکه ۸۰ فیصد خاک افعانستان بدست مجاهدین دلیر وجان برکف افغانستان بودند و درینصورت صلح وآشتی ملی موردپذیریش گروه های مجاهدین قرار نگرفتند.درزمان حکومت مجاهدین نیز درعین جنگ وخونریزی گاه گاهی صدای صلح وآشتی ملی ازطریق رادیو ورسانه هاوبعضی مصاحبه ها شنیده میشدند امانظر به خودخواهی بعضی حلقات وگروپ های خاص وماجراجو که در حکومت کابل شامل بودند، صلح وآشتی ملی درحکومت مجاهدین عملی نگردیدوشهر کابل به ویرانه مبدل گردید.دردوره حکومت امارت اسلامی ،طالبان با اتکاء به نیروی اجنبی به رهبری بعضی اعراب فاسد وجاهل، نه تنها کلمه مقدس صلح به فراموشی سپرده شد بلکه با نهایت تعصب، طالبان به کشتار خود درمناطق مختلف افغانستان ادامه دادند طالبان نه تنها با گروه های مجاهدین اتحاد شمال جنگیدند بلکه درقلمرو حکومت خود هزارها مسافرین را درمسیر عبور ومرور عم ازذکور،اناث،کبیر وصغیر به قتل رسانیدند ودوسال متواتر تمامی آشیای مورد ضرورت را بالای مردم مومن وزحمت کش مناطق مرکزی افغانستان مسدود کرده بودند که ملت شریف افعانستان شاهد این ادعا است .طالبان به انواع تعصب وتهدید باتمامی ملیت هاواقوام محروم افغانستان اعمال غیر انسانی را بجا آوردند وبعضی رهبران نیکنام ومشهور مجاهدین ووطن دوست را نیزبه قتل رسانیدند مانند قومندان عبدالحق شهید ، شهیدعبدالعلی مزاری و قومندان مشهور شهید احمد شاه مسعود را با دسیسه های خطرناک ومشوره مستقیم اعراب فاسد وجاهل شهید کردند.حالاکه حکومت وسیع البنیاد باهمکاری جامعه جهانی درافغانستان شکل گرفته است وزمینه زندگی درفضای دیموکراسی آزادی بیان وهمزمان با‌پیشرفت تعلیم وتربیت ورشد وترقی وبازسازی افغانستان طرح صلح و آشتی ملی توسط حکومت مرکزی افغانستان وبعضی ممالک صلح دوست جهان ومنطقه پیشنهاد گردیده است.صلح وآشتی ملی درشرایط کنونی برای خاتمه جنگ ورشد وترقی افغانستان ویران شده نهایت ضروری ولازمی میباشد.اگر جنگ ده ها سال دیگر هم درافغانستان ادامه یابد بالاخره پایان هرجنگ صلح است جنگ های بزرگ جهانی ومنطقوی پایانش به صلح وآشتی خاتمه یافته اند.متاسفانه یکعده متعصبین خودخواه وجنگ طلب به صدای صلح وآشتی ملی تاحال صادقانه لبیک نگفته اندوبه بهانه های مختلف به تجاوز وآدم کشی بالای مردم بی دفاع ومومن افغانستان وخصوصا مناطق مرکزی افغانستان ادامه میدهدوهم راه های مواصلاتی را به روی این ملت مومن ومجاهد افعانستان بسته اند ودرین فصل زمستان که اکثرمردم زحمت کش افعانستان از سردی وبرودت هوا رنج میبرند بازهم به رنج و اندوه آنها با اعمال غیر انسانی شان اضافه مینمایند ومکاتب وشفاخانه هارا نیزبا تهدید مسدود وغیر فعال ساخته اند وهم پول بدون کدام دلیل معقول ومنطقی به نام عشر ازمسافرین وموتر داران مناطق مرکزی افغانستان در مسیر عبور ومروراخذ میدارنددرحالیکه مردم مناطق مرکزی افغانستان خمس میپردارند وضرورت نیست که عشر بدهد.این تنگ نظران وظالمان بدانند که بالاخره این جنگ روزی پایان مییابد اما این نامردانگی واعمال غیر انسانی گروه های جنگ طلب وظالم برای ابد به عنوان یک تجاوز وظلم فراموش نشدنی ثبت تاریخ افغانستان خواهد شد.درین روزها که الحمدالله پروسه صلح باکومک جامعه جهانی وکشورهای همسایه وکشورهای منطقه درجریان است ومردم مومن ومجاهد افغانستان بی صبرانه برای صلح وآشتی ملی به درگاه خدای بزرگ دست به دعا اند وامید وارندکه صلح وآشتی داییمی درافغانستان ویران شده بعد ازمدت چهل سال جنگ خانمانسوز عملا مورد تطبیق قرارگیرند تا درتمامی نقاط افغانستان زمینه رشد وترقی،تعلیم وتربیت وپیشرفت انشالله آماده گردند.ملت مومن ومجاهدا فغانستان نگذارند که این تنگ نظران فاسد وجاهل بین ملیت های برابر ومومن افغانستان شیطان صفتانه به مکر وحیله های شیطانی شان ادامه دهند.به پیش به یاری خدای بزرگ به سوی صلح داییمی و امنیت پایدار ،تفاهم ملی ،رشد،ترقی وهمزیستی مسالمت آمیز بین تمامی اقوام برابر درافغانستان،محو ونابود باد گروه های جنگ طلب،ظالم وآدم کش٫ جاوید ومستدام باد صلح، برابری،دیموکراسی و تحقق عدالت اجتماعی درافغانستان.ومن الله التوفیق.
انجنیر عبدالرشید ناصری ازآسترالیا

>>>   به سینه گاه وطن، دشنه،جاودانه ، که دید؟
وطنفروشی بی پرده، در زمانه، که دید؟
به این شتاب، به آغوش خصم یغماگر
سپاه جغد، ز هر گوشه ای ، روانه که دید؟
جماعتی ز سنجاب خانه گی،همه آز
به هر کویر به دنبال ، آب و دانه که دید؟
چه خیزد از قبل مولوی و« قال و یقول»
پلان و فکر و تئوری ز هندوانه که دید؟
که داد کیسه بر کوچه را، زعامت قوم
ز دزد، نطق سیاسی ، در آستانه ، که دید؟
حقوق زن که برآید ز لنگی طالب
به غیر « زاد و ولد» در حصار خانه، که دید؟
به قرن بیست ویکم،« دین» به جای « دولت عرف»
و حکمرانی تسبیح و تازیانه، که دید؟

چو لویه جرگهء کرزی وقهر مسخره اش
و بعد سازش و تسلیم بزدلانه ، که دید؟
چونان « الکشن»۱و تر فند جان کری و دعا
تراژدی و کمیدی ، به آشیانه، که دید؟
ازین درامه ء تکرار ژست ها، خستیم
فریب دادن ملت ، به هر بهانه، که دید؟

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است