کمال آدمی به شرافت است و آثار شرافت از همه اول‌تر در زبان و قلم نمودار می‌شود: "يُعرَف المرءُ مِن فلَتات لِسانه" یا "از کوزه همان تراود که دروست". به والله که به گفته مرحوم پدرم اگر مولوی بِرجَمَن هم باشی، وقتی عورتت سر زبانت باشد و در خلوت‌های آن‌چنانی خود نه که حتی در مطالب و کامنت‌های فیسبوکی شرمگاهت را از دهنت بکشی و خجالت نکشی و تجربه غزل‌سرایی در خطاب به عورتت هم داشته باشی، نزد ارباب شرف و وجدان که لااقل بیرون از غار و غابه زندگی می‌کنند، تو به یک سکه زنگی که پس از سال‌ها کودکی از میان پارو یافته باشد نمی‌ارزی!

چرا ما نباید یکی از مصادیق "کفر" را که این‌ها عاشق دل‌باخته آن با جمله مصادر و مشتقات آن اند، همین طایفه از مارمولک‌های نادان و بی‌هنر و گنده‌فکر و بداخلاق و عیاشِ شب و شیخِ روز را ندانیم که ادعای دانش شان بدتر از کفر ابوجهل است و دعوای دیانت شان بدبوتر از همان جایی از بدن شان که همیشه نام می‌گیرند و گاه لنگی بر سرش می‌بندند و آن را استاد می‌خوانند! کفار اصلی عصر اخلاق و دانش و روشن‌گری همین نوع ملا لندَی‌ها اند که از دین به توهمات تاریک رسیده اند و فقیرترین جنس بشر از مایه و سرمایه ادب و اخلاق اند که برایند اصلی و نفس‌الامری دین باید باشد و لعنتی‌ها می‌خواهند خدا و دینش را هم در حد خود کوچک و لندَى نشان دهند.

من نمی‌دانم که وقتی حرفی به گفتن نداشته باشی و فقط گفته‌های کهنه دیگران را نشخوار کنی، با این تفاوت که مطالب تکراری را فقط از فصاحت و بلاغت اولی آن بکش و باز وارد زبان آمازیغی بساز و به‌خورد ما بده و خود و خواننده را در جال سرمنگسَک قرار بده، کجایش علم و کمال است؟! تو هنوز نیاموخته‌ای که ادب اختلاف چیست و اصلا ادب یعنی چه؟ باز چطور انتظار داری که اهل دانش و خرد و ادب از تو و چرندیات تو توقع آموختن داشته باشند. از پوست کله پوک و پشمی تو واری آدم بذله‌گو(ه) باید پای‌پاکِ دم دروازه حمام جور کنند!

عبدالاحد هادف

>>>   پیامبر بزرگ اسلام به اسراف نکردن تاکید کرده بود اما امروز درعمل می بینیم شهزاده سعودی از پول های مردم عربستان یا از پول های باد آورده نفت چگونه دالر باد میکند ، صرف برای خود وهمراهانش سه صد موتر زره را از عربستان به پاکستان انتقال داده ، چندین تن وزن برای وسایل سفرش توسط طیاره انتقال نموده ، وقتی خادم حرمین اینگونه برخلاف گفته پیامبر عمل میکند از ملا های ساخت پاکستان چی انتظاری باید داشت
ر

>>>   فدا محمد تورانیان·
#امیر_عبدالرحمان_و_برده‌داری؛
فرمان امير كابل(عبدالرحمان خان)، در سال ١٣١١ق قانونی شد. برده فروشی در بين هزاره‌ها چنان اوج گرفته بود كه معلومات رسمی دولت نيز به شكل رسمی، آن را وارسی می‌كرد. قيمت يك غلام يا يك كنيز ٦٠ تا ٧٠ روپيه بود؛ يعنی فقط در ولايت قندهار سالانه به مقدار ٧٢٠٠ نفر هزاره مرد و زن فروخته می‌شد. خزانه‌ی دولت در اين منطقه از اين طريق، حدود ٦٠ الا ٧٠ هزار روپيه در سال درآمد داشت.
#دكتر_عبدالقيوم_سجادی،
#کتاب_جامعه_شناسی_سياسی_افغانستان، #ص_١٣٩.
#از_رخنمای_فرهاد_ابرار

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است