اشرف غنی بخاطر ۳۲ لاری بطرف چابهار غنی نیمروز رفت.
آیا نیاز بود برای 23 لاری به نیم روز برود؟
محمد اشرف غنی در یک سفر کمپاینی برای عبور 23 کامیون از ولایت نیمروز به سوی چابهار، به این ولایت رفت. شاید هزینه سفر او و آمادگی ها برای استقبال از او، بیشتر ازارزش محصولاتی اند که قرار است به چاربهار برسند.

برای غنی اما فرق نمی کندچون او، هزینه کمپاینش را از رشوت هایی که از لاری های قاچاق مواد به دست می آید جمع کرده است. ناگفته نگذاریم که از ولایت های نیمروز، فراه و هرات شبانه صدها لاری شامل مواد مختلف از سنگ گرفته تا مواد مخدر به کشورهای همسایه می روند. پول رشوتی که از عبور این لاری ها نصیب تیم ارگ می شود شاید بخشی از هزینه کمپاینش را پوره کند.

بهرحال، سرنوشت این کشور به دست کسی است که تنها و تنها به فکر ماندنش در ارگ می اندیشد. فرستادن 23 لاری به چابهار، شاید کار والی این ولایت بود که رییس جمهور در آن مداخله کرد. جالب اینجاست که هزاران کارمند دولت نیز در پیوندبه این کمپین بیشتر از آنکه به معرفی اموال صادراتی و نقش چابهار در اقتصاد کشور بپردازند بیشتر به نقش غنی در فرستادن این 23 لاری پرداخته اند.

مملکت بدبختی هستیم. دیگران ماه و مریخ را فتح کرده اند و ما هنوز در خم فرستادن 23 لاری به ایران هستیم. شرم هم خوب چیزی است.

عاطفه سروش- کانادا

>>>   بندر چابهار افتتاح شد،عاجل بندر هوایی بین افغانستان و هند که از هوای پاکستان میگذرد،در اثر جنگ بین هند و پاکستان بسته شد.
همان ضرب المثل مشهور است که میگویند:
اگر یک در بسته شود،خدا صد در دیگر را بر روی بندگان باز میکند .
و یا این که:
اگر یک در را خداوند بر روی بمدگانش باز کند،امکان این میرود که صد در دیگر نیز باز شود .
و اگر خدا قهر بود و یا حوصله نداشت،شاید در مقابل باز کردن یک در،یک در دیگر را بر روی بندگانش ببندد.
تعلق به این دارد که خداوند در چه حالتی قرار دارد.

>>>   تاجیک ها ، اوزبیک ها و هزاره هابارها برای تان گفتند که ما "افغان" نیستیم ولی مرغ شما یک لنگ دارد و منطق تان منطق جعل و تزویر است.

>>>   در كشور ما هيچ چيزى ملى وجود ندارد. همه اش تقلبى و براى فريب است

>>>   شرف غنی ، یک فاشیست ، متعصب ،قوم گرا ، تمامیت خواه و قاتل مردم است .
زنده باد مردمانیکه ، نه خود را و نه دیگران را میکشند و میخواهند ، انسانی و صلح آمیز زندگی کنند

>>>   ۲۵۰ سال است که حاکم و فرمان روا هستید ، از شما آموختیم ! مردم عادی تان خبر نداشتیم و از پادشاهان تان یاد گرفتیم ، کور کردن برادر را از امیر دوست می خان ، وطنفروشی را از امیر عبدالرحمن خان ، پدر کشتن را از امیر امان خان ، قسم خوردن به ورق قرآن را از نادر خان ، خواب کردن را از ظاهر خان ، مال مردم خوری را از وزیرمامد گل خان ، چال و نیرنگ مردم فریبی را از داود خان ، استاد خود توسط بالشت کشتن را از حفیظ الله امین خروتی ، گریختن شبانه را از داکتر نجیب ، آدم کشتن را از ملا عمر ، شیر شدن را از کرزی ، نان خوردن و به نمک دان شاشیدن را از غنی کوچی .

>>>   جهاد را چه كه مردم نادان ما هزار ها دالر مصرف حج ميكنند و شيطان را به سنگ ميزنند... در حاليكه شيطان بالاي شان دارد حكومت ميكند. سنگسار اين خبيث هم جهاد هم حج اكبر است

>>>   Salam
طنز روز؛
غنی بابا چنین وایی ، من به امریکای ها اجازه داده ام که در غیاب من با طالبان مذاکره کنند.یک عطای لافوک کم بود که حال بابای لافوک هم پیدا شد!
از خنده گرده کفک شدم !

>>>   لام محی الدین صدیق
اشرپ گوچی احمدزی در صحبت به نظامیان ارام صحبت کرد اما نارام معلوم میشد مانند گذشته ها کدام فگاهی نگفت و نه خندید یعنی از فگاهی کفتن مانده است

>>>   خاک بر سر شان
خداوند بزرگ لعنت شان کند تا کی خون این ملت را می خورند

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است