در بلخ جنگ برای حفظ قدرت و ثروت و برای بدست آوردن قدرت و ثروت است که بازنده اصلی آن مردم بلخ است!
در تقابل ارگ و عطا محمد نور ، جنگ برای حذف یکدیگر است که بار ملامتی آن بیشتر به دوش هر دو جانب است.

آقای نور ملامت است به خاطر اینکه به ارگ نشینان اعتماد کرد و از قدرت کنار رفت در حال که ارگ نشینان نه قول دارند و نه هم قرار ، ارگ نشینان ملامت هستند به خاطر اینکه با الفاظ و عقد و پیمان های دروغین به یک تعداد آمپول دیلیوژنی تزریق می کنند مانند اینکه اکنون آقای نور ارگ نشینان را به عدم تعهد متهم می‌ کند ، واضح است که ارگ نشینان نور و تیم آقای نور را در راستای مذاکره با طالبان و انتخابات ریاست جمهوری تحمل کرده نمی توانند.

ارگ نشینان با این اقدام خود در مزار شریف از یک جانب می خواهند مذاکرات اپوزیسون دولتی را با طالبان در قطر که تیم آقای نور بدنه اصلی آن است ناکام نمایند و از جانب دگر پایگاه مردمی آقای نور را در آستانه انتخابات تصرف نمایند و نگذارند که آقای نور و طرفداران آن در جشن نوروز مانور قدرت اجرا نمایند ، بزرگترین پیروزی و عامل پیروزی ارگ نشینان در بلخ این است که تاجیک ها را به جان یکدیگر انداخته اند و اکنون خود تاجیک ها مرکز قدرت خود را نابود می کنند و زمینه تسلط حکومت تک قومی را که آرمان نهایی اشرف غنی احمدزی است در افغانستان آماده می نمایند.

حسن علی عدالت

>>>   طالب حق دارد که با غنی وارد مذاکره نشود.
چون پایان مذاکره بستن عهد و پیمان است و غنی ثابت کرده که به هیچ عهد و پیمانی وفادار نیست.

>>>   مهمترین دست‌آوردهای سیاست غلط و لجوجانه آقای غنی شرات انداز طی پنچ سال سال به این قرار است دولت ناکاره غنی کوچی و غرق در فساد را که عامل اساسی فقر و بیکاری و ناامنی در کشور است
حکومت غنی در کشورما ۵۴۲ انتحاری مهندس شده
حکومت غنی ۱۸۰۰۰۰ نفر مرد عادی در انتحاری کشته شدند
حکومت غنی 45000 افسروسرباز شهید
حکومت غنی ۱۶۰۰۰ نفر اردوی ملی شجاع کشور کشته شدند
حکومت غنی ۱۵۰ ساختمان در کابل از اثر آسیب انفجار و انتحار تخریب شد
حکومت غنی ۸۰۰۰ طالبان آزاد شد و از بین بردن روحیه جنگی درمیان نیروهای نظامی و امنیتی. امروزه دیگر حتی نیروهای امنیتی، روحیه و انگیزه مبارزه با طالبان را ندارند.
حکومت غنی ۶۰۰۰۰ هزار زن بیوه شد
ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻏﻨﻲ از اثرفقر و بیکاری ﻟﻜﻬﺎ ﻧﻔﺮ ﺭا ﻣﻌﺘﺎﺩ ﺳﺎﺧﺖ شد.
ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻏﻨﻲ ﺩاﺭاﻱ ﻣﻠﺖ ﺭا ﺩﺯﺩﻱ ﻛﺮﺩ و ﺑﺤﺴﺎﺏ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ اش افزوده اند.
حکومت غنی ۱۴ ولایت کشور به محاصره طالبان در آمده است
حکومت غنی ۱۰۰۰۰۰۰۰۰ دالر افغانستان از آمریکا قرضار شد
حکومت غنی ۳۲ وکیلان پارلمان کشته شد
حکومت غنی ۸۰ فیصد مردم کشوربرباد واز وطن فراری شد
حکومت غنی از هرنگاه در حکومت داری ۹۰ فیصد ناکام شد
حکومت غنی ۲۴۳ تظاهرات بزرگ برضد حکومت وحدت ملی شد
حکومت غنی ده ها نفر زد طالب کوش مالی و گرفتار شد
حکومت غنی قهرمان جبار و جنرال رازق کشته شد
حکومت غنی پارلمان تبدیل به ﻗﻮﻡ پرستی و فساد شد
حکومت غنی در ارگ غیره ﺗﻴﻢ ﺧﻮﺩﺵ دیگر قوم نیست
حکومت غنی سرک های مان از اثر بی توجه تخریب شد
حکومت غنی تعصیبات قومی سمتی به اوج خود رسید ، به خاطر سیاست‌های قوم‌گرایانه غنی،
حکومت غنی میان اقوام کشور تفریقه بی سابقه ایجات شد و بزرگ شدن شکاف‌های قومی و مذهبی
حکومت غنی داعش به کشورما بنام جعلی مهندسی شده پیدا شد.
حکومت غنی معاون اول را تبعید و توطعه و خانه نشین شد
حکومت غنی از بی کفایتی آن رای دادن مردم بر غنی پشیمان شدند
حکومت غنی از ترکیب لر و بر و داعش پیدا شد
حکو مت غنی دروغ گوی و گزافه گوی قانونی شد
حکومت غنی بلآخره کشور ما عنقریب است به بحران عظیم برود
حکومت غنی همکاران داخلی اش ناکام و شرمنده پیش باداراش شد
هم خدمت آقای اشرف غنی طی چهار سال با برنامه اسکان کوچی آن سوی مرز دیورند با تیم اش ﺑﺮاﻱ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺎ

2. از بین بردن روحیه جنگی در میان نیروهای نظامی و امنیتی: رفتار آقای غنی و حکومت دربرابر طالبان موجب قباحت‌زدایی از طالبان و مشروعیت‌زدایی از مقاومت نیروهای ضد طالبانی شده است. برای همگان روشن است که امروزه دیگر حتی نیروهای امنیتی، روحیه و انگیزه مبارزه با طالبان را ندارند.

3. عدم اعتماد مردم به حکومت و نیروهای نظامی و امنیتی: سیاست غلط حکومت و ضعف مدیریت‌ها شکست‌های سنگینی را برای نیروهای امنیتی و حکومت دربرابر طالبان درپی داشته است. این شکست‌ها و ضعف‌ها چنان است که حتی مردم هم متوجه این قضیه شده و اعتماد آنان از حکومت به کلی سلب شده است.

4. نابود شدن تمامی آنچه دست‌آوردهای حکومت در دوره پساطالبانی دانسته می‌شد؛ مانند دست‌آوردهای حقوق بشری و دموکراتیک که برای جامعه جهانی و حامیان بین المللی حکومت مهم بود. به همین دلیل است که امروزه، منزلت این حکومت در نظر جامعه جهانی تفاوتی چندانی با منزلت حکومت طالبانی ندارد

به خاطر این سیاست غلط بود که حکومت نه خود با طالبان مبارزه کرد و نه از حضور کشورهای دیگری مانند آمریکا استفاده کرد. حال که خروج نیروهای آمریکا از کشور قطعی به نظر می‌رسد، دیگر نه توان مبارزه با طالبان است و نه انگیزه آن در داخل کشور و نه جامعه جهانی تمایل زیادی به حفظ این حکومت دارد.

اما درعین‌حال، تنها زمانی می‌توان امید به آینده این حکومت داشت که آقای غنی بجای التماس و مماشات با طالبان و اعتماد بر رفتارهای قوم‌گرایانه و لجاجت در قبال منتقدان، بپذیرد که سیاست گذشته او غلط بوده و درصدد جبران سریع آن برآید. ادامه رفتار لجوجانه و کودکانه آقای غنی کشور را به وضعیت دهه هفتاد خواهد برد

>>>   عطاء يك ....بيش نيست ، نميدانم با چي خود مينازد، گاهي بالاي عبدالله قهر است، كاهي با صلاح الدين، يك انسان بي علم و بي عقل تنها چند دست دريشي با عث شخصيت انسان بي شخصيت نميشود،

>>>   برادر نه غنی ملامت است نه عطا چون در عقب هردو نیروی بزرگ جهانی قرار داردکه چرخ جهان را میگرداند وانچه در دنیای خاکی رخ میدهد مسولیتش بدوش انهاست اگر طالب است ویا غالب اگرحکم تیار است ویا کرزی همه توسط هدایت وارشاد انها در سیر وحرکت انداقای نور بخاطر مقصر است که زور در نظرش کمزور معلوم میشودوبعد میداند که در عقب هر برنامه ارباب ها قرار دارند ومتاسفانه معتقد است کسی که ایمان هم ندارد شاید تعهد داشته باشددر حالی که لا عهد لمن لا ایمان له یعنی کسی که ایمان ندارد نمیتواند عهد داشته باشد وغنی وعبدالله ودیگران چون اراده واختیار ندارند ازینرومقصر نیستند
محمد داود بیگ از لیسه ای صمیم سانچارک

>>>   Abdul Hai Khurasani
بلی،نه افغانستان؛ مایملک شخصی حاکم روانپریش و فاشیست ارگ کابل است و نه استان‌ پهناور بلخ مال شخصی کسی.

نباید هیچ شخصیت و بازیگر سیاسی این توهم را پیدا نماید که؛ قدرت، ثروت و تمام منافع مادی،معنوی و اقتصادی
یک کشور یا استان را میراث و مایملک شخصی یا قومی خود بداند.

بهتراست این مخبرالدولهٔ فربه ارگ؛ اول به اشرف غنی تذکر بدهد؛
که افغانستان مال شخصی پدر و پدر کلان تو کوچی نیست، که در کمال بی شرمی به خود حق می دهی تا لوحه دانشگاه هرات را پایین بیاوری و علیه زبان مقدس پارسی شمشیر خصومت را از رو ببندی؟

اول باید به حاکم ارگ کابل تذکر بدهی که مشروعیت و مقبولیت نداشته یی این حکومت مادر مرده از توافق کابل حاصل شده است و اقتدار سیاسی تنها مال پدر تو نیست، بلکه طرف دیگر قدرت ات کاخ سپیدار می باشد.
درست است که جام بلورین صبر استراتیژیک فرمانروای کاخ سپیدار، لبریز شدنی نیست اما «حیاء گربه کجا» رفته است؟
بلی، این مملکت تنها مال فاشیسم افغانی و محمد اشرف غنی نیست که برای خراسان و هویت تمدنی ما؛ تاریخ و قاموس و فرهنگ تدوین نماید.

بهتراست هم حاکم روانپریش ارگ کابل و هم تمام سیاست ورزان مافیایی بدانند که این کشور حق تمام شهروندان افغانستان است و کسی نباید امنیت و آرامش و آسایش مردم کشور و ولایات را در راستای منافع فاشیسم یا شخصی بهم بریزد.

زمانیکه محمد اشرف غنی لگام گسیخته و گستاخانه در جهت منافع فاشیستی خود گام بر می دارد، نمی توان کسی دیگری را توصیه کرد که رفتار دموکراتیک و مبتنی بر شهروند محوری داشته باشد.

>>>   Nasir Khalid
غنی از بلخ چی میخواهد
جدا از اینکه غنی توافقنامه ی با والی سابق بلخ به امضا رسانیده است که بر اساس ان تعین والی - قوماندان امنیه و مدیر جنایی باید در توافق با اقای نور صورت بگیرد.

سوال اساسی که میخواهم از غنی - و سرپرست وزارت داخله بپرسم این است که چرا همه ساله در روز های که مردم امادگی برای تجلیل از سال نو میگیرند دولت دست به دسیسه میزند.

در نوروز سال 2015 و 2016 مشکل بلخ با دوستم به اثر دسیسه غنی و تیمش صورت گرفت که اگر با تفاهم حل نمیشد جوهای از خون جاری میگشت البته در جنجال 2015 من در بلخ بودم و شاهد جریانات از نزدیک.

اما امسال چند روزی به فرا رسیدن بهار باقی مانده است و غنی دفعتا تصمیم میگیرد که قوماندان امنیه بلخ را تبدیل کند و معین ارشد امنیتی هم حرف از ارسال نیرو های بیشتر حمایتی میزند.

ایا قوماندان جدید در چند روزی که باقیمانده است میتواند بر اوضاع حاکم باشد؟
آیا او میتواند شرایط امنیتی را در امد امد صد ها هزار هموطن ما به بلخ کنترول کند؟
آیا او اشنایی کامل با اوضاع دارد؟
در چند روز باقیمانده چقدر میتواند همآهنگی میان نیرو های امنیتی بلخ ایجاد کند.
در حالیکه قبلا تمام پلانها برای تامین امنیتی در مراسم نوروز گرفته شده است و قوماندان جدید بی خبر از همه پلانها.
غنی اخرین توطیه اش را میخواهد عملی نماید که ایجاد شگاف و اختلاف میان مردم بلخ و اندراب است و اقای اندرابی سرپرست وزارت داخله نباید چنین فرصتی را مساعد سازد

با همین مختصر در میابیم که غنی و اندرابی سرپرست وزارت داخله بازهم دستان خود را برای دسیسه دیگری بهم داده اند تا اوضاع را در بلخ در اخرین روز های از سال روان متشنج نمایند.
امیدوارم تیم ارگ و سرپرست وزارت داخله با درک اساسیتهای موجود در بلخ عاقلانه عمل نمایند و کاری نکنند که فردا از کرده پشیمان شوند
و بالاخره اگر حادثه ی بوقوع پیوندد چی کسی مقصر خواهد بود؟؟؟

>>>   Motaref
قطعات خاص از چند روز به‌این‌سو در شهر مزار شریف جابجا گردیده بودند. از بلخ خبر می‌رسد که این قطعات نه‌تنها بالای فرماندهی امنیه این ولایت، بل‌که بالای مقام ولایت بلخ و چندین ساختمان حکومتی از چندین استقامت حمله را آغاز کرده‌اند. چنین به‌نظر می‌رسد که بحث معرفی فرماندهی جدید بلخ فقط یک بهانه است. حکومت کابل یک جنگ تمام‌عیار را علیه حکومت محلی بلخ و مردم بلخ راه‌اندازی کرده است.

>>>   Kamjo
شهروندان سرزمین خورشید خوب می دانند که جنگ امروزی ، میان غنی احمدزی + عبدالله ؛ وعطا محمد نور نیست.استمرارجنگ درفرآیند سده های اخیر پیوسته برای استقرارحاکمیت سیاسی شوونیسم قبیله افغان بوده واست. رهبران پشتونها با هزاران نیرنگ سیاسی خاکفروشانه ، گهی در چهره نماینده آمریکا ، وگهی درلباس تدلیس اسلامی طالبانی وبرخی درجامه دموکراسی وعدۀ در قالب های احزاب چپی ! همه یکسان وبدون تفاوت درمکان وموقف وموقعیت خود ، برای تداوم استقرارحاکمیت سیاسی شوونیسم قبیله افغان ، مبارزه می نمایند. بناً دفاع ازداعیه صلح وامنیت ومبارزه برای استقرار حاکمیت سیاسی مردم سالار ، رسالت همگانی ماست

>>>   د اسلم سلیم
اندرابی ها ابزار کانون توطیه ارگ نشوید ، غنی در پی ضعیف سازی شما و بلخ و تخریب شهر مزار شریف است.

>>>   Hamidi
پلان جابجای داعش در نزدیکی مرز های روسیه است هدایت بادارش است

>>>   نوروززاده
توافق امريكا و طالبان در دوحه و متعاقباً لشكركشي ارگ به مزارشريف..
حتماً گپ هاي مرموزي در پشت پرده هست..
خدا مي داند

>>>   درین جای شکی نیست که غنی کوچی از سیاست قومی سهو استفاده میکند۰
به اساس توافق های که بین غنی کوچی و عطا نور روی مسئله برکناری نور از ولایت بلخ به میانجیگری امریکا ایجاد شده بود، قومندان بلخ باید با مشوره با عطا تعیین میشد۰
غنی کوچی بر سر این توافق خود هم استوار نماند و بسیار سنجیده شده قصدن فقط پیش از نوروز بالای این عهد خود هم با سهو استفاده از نیروه های دولتی نامردانه پای گذاشت۰
نا گفته نماند که این گروه شرور در طول تاریخ چنین نامردی ها و بدقولی ها زیاد کرده اند۰ بطور مثال اسلاف غنی کوچی در روی قرآن به امیر حبیب الله کلکانی توافق کردند و به او اطمینان دادند، و بعد نامردانه خلاف تمام فرهنگ های انسانی روی قرآن و روی آن توافقنامه پای گذاشتند و او و یارانش را کشتند۰ آن نامردی و بیفرهگنی این بدوی ها حقیقتی است که ثبت تاریخ کارنامه های این قبیلوی های شرور است و همه از آن خبر دارند۰
غنی کوچی در حقیقت کار اسلافش را یکبار دیگر بازهم تکرار کرد و ثابت ساخت که از این گروه شرور، بیفرهنگ، و نامرد تاریخ بیش از این نمیشود انتظار برد۰
مردم بیجا نگفته اند که این بیفرهنگ ها در یک دست قرآن و در دست دیگر شمشیر دارند۰

>>>   "دریادلی"
از آغاز هویدا بود که فاشیست های اوغان برای به چنگ آوردن بلخ و حاکمیت بی چون و چرا بر آن لحظه شماری می کنند و منتظر فرصت مناسب استند که بتوانند آقای نور را به زانو در آورند. اشتباه های خود استاد عطا و همراهانش زمینه را برای فاشیستها مساعد ساخت. سوگمندانه ، از ماست که برماست. خون باید گریست.

>>>   ما همین‌گونه می‌بینیم!
با معاون اولش‌ تقابل، با شریک پنجاه فی‌صد حکومت تقابل، با رئیس جمهور قبلی تقابل، با زنده‌یاد جنرال رازق شهید تقابل، با نصف کابینه و وزیران تقابل، با شماری والی‌ها تقابل، با رهبران سیاسی تقابل، با همه اعضای کلیدی رهبران تیم انتخاباتی سال ۲۰۱۴ اش تقابل، با اغلب اعتراضات مدنی ۵ سال اخیر تقابل، با پروسه صلح با طالبان تقابل، با همسایه‌های تقابل، با روسیه تقابل و در نهایت با ایالات متحده آمریکا کشور معمار حکومت وحدت ملی تقابل.
آفرین به حوصله این آدم، با اینقدر خصم و نفرت خورشید از چشم انسان پنهان می‌‌ماند. برای من واقعا یک ساعتش‌ سخت و دشوار است.
از برگه استاد شفیق
Shafiqullah Shafiq

>>>   Ahmad Parwani
تصادم دو قدرت در بلخ انتخاباتی و بی وقت است.

در برابر عهد شکنی ارگ، حق با استاد عطا محمد نور است و استاد قابل حمایت می باشد.
اما در برابر مردم (مردم بلخ و تاجیکان) استاد به چند دلیل ملامت است:
۱. در تفاهم قبلی اش با ارگ، استاد عطا محمد نور نظر ‌و پیش بینی حامیان خود را در نظر نگرفت
۲. در زمان حمایت از اتمر نیز با حوزه های مردمی مشورت نکرد و جایگاه خود نزد مردم را تضعیف نمود.
۳. استاد توسط یک حلقه خاص و چرخه گیر، از مردم دور نگه داشته شده و آنها کاری بجز کمپاین استاد به خود استاد کار دیگری بلد نیستند و صرف تعریف استاد را پیش خودش میکنند.
۴. ارگ با گزینش و معرفی فرمانده جدید در چنین زمانی نشان داد که به فکرم مردم بلخ نیست اما اگر استاد عطا محمد نور به فکر اقتصاد و دسترخوان مردم بلخ می بود، حد اقل یک ماه این قومندان جدید را تحمل می کرد تا مردم مزار می توانستند در ایام نوروز کار و کاسبی خودرا بکند.

نه تنها این کودک بلکه مجموع اهل بازار و غریب کار و در مجموع کل مردم در بلخ ازین تصادم انتخاباتی صدمه زیاد روانی و اقتصادی دیده اند.
درین ایام بلخ بازار کار افراد زیادی می باشد و موجب پهن شدن دسترخوان در‌خانواده های کثیری می‌گردید که متاسفانه این فرصت از مردم گرفته شد.

امید است این تقابل از طریق گفتگو حل گردد به رویا رویی قومی منجر نگردد.

>>>   نور و سائر جنایت کاران تنیظیمی را چه به تاجک بودن.مگر عده زیادی بدخشانی ها تاجیک نیستند. دها حادثه طبعی و غیر طبعی بر سر انها امد مگر نور با همه ثروتی که اندوخته به یک فامیلش کمک نمود؟ و یا از امگانات دولیتی برای اسیب دیده گان کمکی نمود؟مپر چه گلی برسر تاجکان مزار زده است؟
شعیب

>>>   مهمترین دست‌آوردهای سیاست غلط و لجوجانه آقای غنی شرات انداز طی پنچ سال سال به این قرار است دولت ناکاره غنی کوچی و غرق در فساد را که عامل اساسی فقر و بیکاری و ناامنی نابودی آثار تاریخی رسم و رسم آریایی های در کشور است
حکومت غنی در طی پنچ سال در کشورما ۵۴۲ انتحاری برای نابودی مردم بومی کشور از ارگ مهندس شده
حکومت غنی ۱۸۰۰۰۰ نفر مردم عادی کشور ما در انتحاری کشته شدند
حکومت غنی 45000 افسروسرباز کشو ر نا کاره گی س قومندان عالی غنی شهید
حکومت غنی ۱۶۰۰۰ تن افسر اردوی ملی شجاع کشور کشته شدند
حکومت غنی ۱۵۰ ساختمان در کابل از اثر آسیب انفجار و انتحار تخریب شد
حکومت غنی ۸۰۰۰ طالبان آزاد شد و از بین بردن روحیه جنگی درمیان نیروهای نظامی و امنیتی. امروزه دیگر حتی نیروهای امنیتی، روحیه و انگیزه مبارزه با طالبان را ندارند.
حکومت غنی ۶۰۰۰۰ هزار زن بیوه شد
ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻏﻨﻲ از اثرفقر و بیکاری ﻟﻜﻬﺎ ﻧﻔﺮ ﺭا ﻣﻌﺘﺎﺩ ﺳﺎﺧﺖ شد.
ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻏﻨﻲ ﺩاﺭاﻱ ﻣﻠﺖ ﺭا ﺩﺯﺩﻱ ﻛﺮﺩ و ﺑﺤﺴﺎﺏ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ اش افزوده اند.
حکومت غنی ۱۴ ولایت کشور به محاصره طالبان در آمده است
حکومت غنی ۱۰۰۰۰۰۰۰۰ دالر افغانستان از آمریکا قرضار شد
حکومت غنی ۳۲ وکیلان پارلمان کشته شد
حکومت غنی ۸۰ فیصد مردم کشوربرباد واز وطن فراری شد
حکومت غنی از هرنگاه در حکومت داری ۹۰ فیصد ناکام شد
حکومت غنی ۲۴۳ تظاهرات بزرگ برضد حکومت وحدت ملی شد
حکومت غنی ده ها نفر زد طالب کوش مالی و گرفتار شد
حکومت غنی قهرمان جبار و جنرال رازق کشته شد
حکومت غنی پارلمان تبدیل به ﻗﻮﻡ پرستی و فساد شد
حکومت غنی در ارگ غیره ﺗﻴﻢ ﺧﻮﺩﺵ دیگر قوم نیست
حکومت غنی سرک های مان از اثر بی توجه تخریب شد
حکومت غنی تعصیبات قومی سمتی به اوج خود رسید ، به خاطر سیاست‌های قوم‌گرایانه غنی،
حکومت غنی میان اقوام کشور تفریقه بی سابقه ایجات شد و بزرگ شدن شکاف‌های قومی و مذهبی
حکومت غنی داعش به کشورما بنام جعلی مهندسی شده پیدا شد.
حکومت غنی معاون اول را تبعید و توطعه و خانه نشین شد
حکومت غنی از بی کفایتی آن رای دادن مردم بر غنی پشیمان شدند
حکومت غنی از ترکیب لر و بر و داعش پیدا شد
حکو مت غنی دروغ گوی و گزافه گوی قانونی شد
حکومت غنی بلآخره کشور ما عنقریب است به بحران عظیم برود
حکومت غنی همکاران داخلی اش ناکام و شرمنده پیش باداراش شد
هم خدمت آقای اشرف غنی طی چهار سال با برنامه اسکان کوچی آن سوی مرز دیورند با تیم اش ﺑﺮاﻱ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺎ

2. از بین بردن روحیه جنگی در میان نیروهای نظامی و امنیتی: رفتار آقای غنی و حکومت دربرابر طالبان موجب قباحت‌زدایی از طالبان و مشروعیت‌زدایی از مقاومت نیروهای ضد طالبانی شده است. برای همگان روشن است که امروزه دیگر حتی نیروهای امنیتی، روحیه و انگیزه مبارزه با طالبان را ندارند.

3. عدم اعتماد مردم به حکومت و نیروهای نظامی و امنیتی: سیاست غلط حکومت و ضعف مدیریت‌ها شکست‌های سنگینی را برای نیروهای امنیتی و حکومت دربرابر طالبان درپی داشته است. این شکست‌ها و ضعف‌ها چنان است که حتی مردم هم متوجه این قضیه شده و اعتماد آنان از حکومت به کلی سلب شده است.

4. نابود شدن تمامی آنچه دست‌آوردهای حکومت در دوره پساطالبانی دانسته می‌شد؛ مانند دست‌آوردهای حقوق بشری و دموکراتیک که برای جامعه جهانی و حامیان بین المللی حکومت مهم بود. به همین دلیل است که امروزه، منزلت این حکومت در نظر جامعه جهانی تفاوتی چندانی با منزلت حکومت طالبانی ندارد

به خاطر این سیاست غلط بود که حکومت نه خود با طالبان مبارزه کرد و نه از حضور کشورهای دیگری مانند آمریکا استفاده کرد. حال که خروج نیروهای آمریکا از کشور قطعی به نظر می‌رسد، دیگر نه توان مبارزه با طالبان است و نه انگیزه آن در داخل کشور و نه جامعه جهانی تمایل زیادی به حفظ این حکومت دارد.

اما درعین‌حال، تنها زمانی می‌توان امید به آینده این حکومت داشت که آقای غنی بجای التماس و مماشات با طالبان و اعتماد بر رفتارهای قوم‌گرایانه و لجاجت در قبال منتقدان، بپذیرد که سیاست گذشته او غلط بوده و درصدد جبران سریع آن برآید. ادامه رفتار لجوجانه و کودکانه آقای غنی کشور را به وضعیت دهه هفتاد خواهد برد

>>>   افغان یا اوغان« پتان، پشتون یا پختون، هرسه این نامها به یک قوم ناقل یا مهاجردر اوغانستان اطلاق میگردد.
ازنظر تباری،افغانها یا پشتونها تعدادی ازقبایل هندی الاصل ملتانی بوده که سرزمینهای آبایی شان اطراف کوه سلیمان، خیبر پشتخوا و وپشین وژوب می باشد و این مناطق درتاریخ بنام افغانلند یاد شده است و دریاد داشتهای تاریخی بعضی ازنویسنده گان انگلیسی منجمله ( الفنستون) مولف کتاب افغانان نمایندهء انگلیس در دربار شاه شجاع نامهای تمام مناطق افغان نشین با تفصیل آن ذکر گردیده است"«اوغانستان=افغانستان» مکران و یا یکی از ولایات مکران بوده است.
ظهور قبیله بنام افغان « پشتون » به علت خشکسالی طولانی از اطراف کوه های سلیمان در ( سال 1018 هجری , قمری ) , به دستور شاه عباس صفویی به سیستان در اطراف تالاب هامون هرمند سرزمین آبرفتی مسکن گزین شده اند و از اولاد شان در مقابل بقایای شاه طهماسب « شیعه دوازده امامی » نوکر به خدمت پاس بانی میگرفت. کوه های سلیمان در شمال غرب پاکستان کنونی در مرگز شهر مستنگ در تاریخ یمنی محاربات سلطان محمد از سر زمین آبایی افغانان محل سکونت آنان در وادی رور سند و اطراف کوه های سلیمان از قبایل هندی الا صل ملتانی بنام ولایت افغانستان برده است و از توابع ایالت سند و از اجزاء پاکستان کنونی می باشد. در یا داشتهای تاریخی بعضی از نویسنده گان انگلیسی منجمله ( جنرال ادوارد فلینستون ) مولف کتاب افغانان نماینده انگلیس در در باره شاه شجاع نامهای تمام مناطق افغان نیشن با تفصیل آن در اطراف کوه سلیمان , خیبر پشتخوا و وپیش وژوب سرزمین آبایی افغانان می باشد و ذکر گرده است.
سید محمد یعقوب هروی در تاریخ نامه ی هرات، نیز این واقعیت را می نویسد زیستگاه اوغان« افغان » یکی از ولایات مکران بوده است. شهر مستنگ شامل دهات بسیاری بوده است چنانکه در حاشیهء کتاب تاریخنامه ی هرات هم ذکر شده است که: شهر مستنگ یا مستنج را استخری و مقدسی هر دو در آثار خود اسم برده اند.
وقتی تاریخ خراسان قدیم (افغانستان امروزی) را بررسی نماییم طایفه ی افغان و کشوری به نام افغانستان در تاریخ و جغرافیای کشور ما موجود نیست و مردم ما که امروز برخلاف صریح اسناد تاریخی افغان نامیده می شود هیچ گونه تعلقی به افغانستان دیروزی و مردم آن سرزمین که اوغان=افغانها بوده اند، ندارد.
ابوریحان بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند نوشه است قبیل افغان در کوه های غرب هندوستان به سر می بردند وتابه حدود رودخانه سمندر میرسد.hadiافغان یا اوغان« پتان، پشتون یا پختون، هرسه این نامها به یک قوم ناقل در اوغانستان اطلاق میگردد.
سید محمد یعقوب هروی در تاریخ نامه ی هرات، نیز این واقعیت را می نویسد زیستگاه اوغان« افغان » یکی از ولایات مکران بوده است. شهر مستنگ شامل دهات بسیاری بوده است چنانکه در حاشیهء کتاب تاریخنامه ی هرات هم ذکر شده است که: شهر مستنگ یا مستنج را استخری و مقدسی هر دو در آثار خود اسم برده اند.
وقتی تاریخ خراسان قدیم (افغانستان امروزی) را بررسی نماییم طایفه ی افغان و کشوری به نام افغانستان در تاریخ و جغرافیای کشور ما موجود نیست و مردم ما که امروز برخلاف صریح اسناد تاریخی افغان نامیده می شود هیچ گونه تعلقی به افغانستان دیروزی و مردم آن سرزمین که اوغان=افغانها بوده اند، ندارد.
ابوریحان بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند نوشه است قبیل افغان در کوه های غرب هندوستان به سر می بردند وتابه حدود رودخانه سمندر میرسد.
مرحوم میرمحمد صدیق فرهنگ می گوید واژه ی پشتون و افغان در آثار نویسدگان وشا عران این قوم این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.
دیگر کشور نیز به معنی واحد ویکسان هردو واژه ی پشتون وافغان تأکید میکند: «هنگامیکه زبان پشتو به مرحلۀ خط وکتابت رسیده است کلمات افغان وپشتون درآثار نویسندگان وشاعران این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.»
هموطنان آگاه قلم بدست افغان تنها نام یک قوم از اقوام افغانستان امروز اینها بنام ها ی درانی و غلجائی ( غلزائی) است و افغانها نام ها تاریخ و فرهنگ و استوره یکسان در سرزمین امروز م بنا م افغانستان ندارند بلکه بر ضد ان هستند و تلاش دارند هویت تک قومی خود را بر‌دیگر اقوام تحمیل میکنند. آنها بتنهایی در افغانستان حکومت تک قومی دارند و دیگر اقوام را در معادله قدرت راه نمی‌دهند.
داشتن دوکتورای غنی فقط تفرقه بهتر و سیستماتیک تر بین تمام اقوام شریف سرزمین مان و جایگزین کردن فاشیست های قبیله و کوچی های متعصب بجای آزادیخواهان نو اندیش را به ارمغان آورد .
عزیزان اقوام مختلف با سیاست های متفاوت باید بکوشند در اطراف واژه های وحدت و همدلی که یگانه راه نجات از دست متعصبان فاشیست و سران به قدرت رسیده پوشالی طاغوتی است جمع شده و با وحدت و همدلی تمام برای ساختن سرزمینی آزاد و مستقل و متکی بخود و دور از فاشیست های زمان بکوشند .
تاجیک گرسنبل است
افغان بلبل است
هزاره شاخ گل است
ازبیک خوگل است
پشه ای ساقه است
ترکمن خودل است
هرکس گوید همه افغان است
نادان , جاهل و بی ایمان است
منابع و ما خذ :
1_ آکا دمیسین دکتر عبدالاحمد جاوید، مقاله کابل در گذار گاه تارخ ، مجله سباوون ، سال اول دلو1366.
2_ میر غلام محمد غبار، جغرافیای تاریخی افغانسان
3_ عبدالحی حبیبی ، مجله آریانا کابل 1348
4 -- میر محمدصدیق فرهنگ ، افغانستان درپنج قرن اخیر، جلد اول، ص 6
5 _ ولادمیربارتولد، تشریح جغرافیا تاریخ خلافت شرقی ، ترجمه عرفان چاپ تهران صفه 374
6 _ محمد امین زواری ، جغرافیای تاریخ بلخ، بنیاد موقفات افشار، تهران 1388 . 7- افغان ( گزارش سلطنت کابل ) , مونت اسوارت افنستون , ترجمه محمد آصف فکرت 1376. 8- اقوام کوچی مجموع مقالات به کوشش حسن پاپلی یزدی 1372 .
9—غفور روف باباجان . تاجیکان . تاریخ قرون وسطی و دوره نوین دوشنبه انشار

>>>   ارگ نشینان منچمله اشرف غنی احمدزی بگفته زن اش که با وی در کلیسا همرای زنش میرفت کسیکه دین را بدنیا فروخته بقول و قرار ان هرگز نباید اعتماد کرد به تسبیح کشال بدستش اغوا کردن مردم مسلمان کشور ماست نه اینکه صوفی مشرب بهر صورت در هر قوم خوب و خراب وجود دارد چنانی که در قوم پشتون بدترین انها اشرف غنی و گلبیدین و ملا عمر است در قوم تاجیک هم مانند امرالله صالح معاون اول انتخاباتی غنی و اقای اندرابی سرپرست وزارت داخله و امثال ان بخاطر قدرت چوکی بزیر بار قومگرایانه اشرف غنی رفتند و بقوم و تبار شان خیانت کرده اند زود است که این قدرت خواهان چوکی پرست پس از انجام پلان شوم غنی احمدزی بسرنوشت جنرال دوستم اقای نور و قوماندان علیپور دیگر فریب خورده گان گرفتار گردند که در انصورت نه دیگر قوم و تبار به انها اعتماد کنند و نه جامعه یکه و تنها مانند زود است که اگر حکومت موقت رویکار اید ویا انتخابات برگزار گردد در هردو صورت نه غنی ماند و نه ناصالح و نه اندرابی و نه شکم بزرگ مرتضوی و سرور نادان زود است .

>>>   ولا به ای سیاست امروزی چه میتوان گفت لعنت خدا برکسانیکه به فکر ویرانی وطن وانحصار قدرت هستند
غوری

>>>   alzad
درس های از «فتح قوماندانی امنیه مزار»!
===========================

* فاشیزم برای زنده ماندن و ادامه قدرت خود از هیچ وسیله نامشروعی رو گردان نیست (نه ترس خدا، نه شرم مردم و نه مقابله با خارجی ها)…

* برنامه های خود را بدون ترس از بحران کشور، بدون هراس از خون مردم و بدون تشویش از ملامتی جهانیان و با هر قیمتی ادامه می دهند…

* دلیل برد شان این است که ریسک می کنند و خطر را می پذیرند!

* چون در عمل دیده اند که دیگران ترسو و جبون اند؛ فقط لاف و پتاق می زنند؛ جرات و شهامت مقابله را ندارند؛ در مقابل یک کرسی یا یک کیسه پول، مطیع می شوند و سر به آستان می گذارند...

* چنین فضایی باعث جسارت بیشتر فاشیزم و گرمی بازار غلام بچه های دربار می شود!
+ + +
* تا این فضا تغییر نکند، چنین روزگار ادامه می یابد...

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است