خود کرده را نه درد است و نه درمان!
حرکات و موضعگیری های ارگ که گویا تقابل با سیاست های نماینده امریکا خلیلزاد و یا هم گویا با اتمر و یا هم مخالفین درون نظام دارد شباهت کامل به بازی های موش و گربه دارد که سرنوشت اش معلوم است 
تاریخ انتشار:   ۲۰:۳۸    ۱۳۹۷/۱۲/۲۶ کد خبر: 157861 منبع: پرینت

دوستان و هموطنان عزیز!
پیش از اینکه وارد کلیات بحث های بگو مگوهای موجود در مورد گویا صلح با طالبان شوم؛ میخواهم سخن خود را با این پرسش آغاز کنم: برای اسیران دربند محروم در یک جامعه و آن جامعه ای که به زندان تبدیل شده است چه فرق میکند که کلید این زندان (حاکمیت) در دست سفیر امریکا مقیم افغانستان باشد، یا نماینده امریکا درافغانستان (خلیلزاد) و یا هم گماشتگانی چون اشرفغنی احمدزی؛ حنیف اتمر، حامد کرزی و یا یک طالب؟ و یا به عباره دیگر چه فرق میکند این فرد از تعمیر سفارت امریکا این کشور را کنترول میکند و یا از درون ارگ کابل و یا هم از قصر سیاه....؟

قریب چهل سال تمام است که خلیلزاد تمام هدف اش این بوده است که از یک طرف چطور بتواند زمینه اشغال این سرزمین را برای امریکا میها کند و از طرفی هم با چه روشی بتواند همتباران خویش را از شکست حتمی قدرت تاریخی و یا سونامی های موسمی شکست حاکمیت نجات بدهد.

واقعا خلیلزاد تا این دم در هردو جبهه موفق گردیده است. اینبار هم خلیزاد توانست آخرین بازی سرنوشت ساز خویش را بقول معروف با یک تیر چندین فاخته را شکار کند انجام داد. یعنی اینکه حد اقل هم آبروی عسکر شکست خورده امریکا را با حفظ پایگاه های نظامی بجا آورد و هم ادامه سلطه حاکمیت قبیلوی را برای مدت نامعلومی به روش دیگری تضمین و تامین کند که هم ثواب را برای تبار خود نمود و هم خرمایی را نصیب امریکا نمود.

افراد یک جامعه ای که خود اسیر وضعیت موجود شده اند دیگر چه فرق میکند حاکم شان چه کسی است...؛ زیرا اینکه سرنوشت ما دست به دست میشود و کشورهای منطقه عرب و عجم رول اساسی را بازی میکنند قابل درک است و این یک حقیقت تلخ است...

یادتان باشد این حرکات و موضعگیری های ارگ که گویا تقابل با سیاست های نماینده امریکا خلیلزاد و یا هم گویا با اتمر و یا هم مخالفین درون نظام دارد شباهت کامل به بازی های موش و گربه دارد که سرنوشت اش معلوم است، اگر به این بازی های کلاسیک "تک و تکمار" باور ندارید این بدین معنا است که ما از دیدگاه وابستگی های متحدین و همکاران درون ارگ و بیرون از ارگ در مقابل دوستان بین المللی شان عاجز هستیم. ممکن است نزاکت های کوچکی در سر تقسیم قدرت بوده باشد ولی نه در این سطح و برای هرکدام شان طالب برادر عزیزتر شان حساب میشود و درد و شیرینی را شیرین تر از دیگ خود میدانند.

خلاصه اینکه از تمامی اتفاقاتی که باید در آینده صورت گیرد؛ این دیگر پنهان نیست که خلیلزاد با تمامی گروه ها از جمله طیفی از رهبران مجاهد و به اصطلاح کلان های شما... صحبت های مفصل داشته اند و به نتایج دلپذیری هم رسیده اند و همه اگاه اند، اصلا استثنایی وجود ندارد. فقط تنها و تنها مشکل جابجایی لشکر معاونین که در صف ایستاده بودند باقی خواهد ماند که ممکن است بعدا در مورد شان تصمیم گرفته خواهد شد... اینکه بعضی شان خود را به کوچه حسن چپ میزنند که گویا بی خبرند فقط دروغ میگویند و آنهم شاخدار.

آنانیکه قبول کرده اند و یاخود را اقناع داده اند که در زیر سایه اشغال و اوامر به اصطلاح دوستان بین المللی زندگی کنند و با افتخار هم میگویند «ما مردم بیچاره و غریب هستیم، امریکا زور و پول دارد...» بناء برای این افراد چه فرق میکند که این حاکم آمریکایی شان اسمش احمد باشد یا الکس، جان، ریشدار نوع تفکر طالبانی باشد یا نکتایی دار...؟ در هرصورت حاکم این کشور در اصل یک اشغالگر است چه این نماینده اش چون خلیلزاد باشد و چه هم غلامی را به این پست برای اداره شما معرفی کنند.
فقط بایک تفاوت که امریکا اینبار پاکستان را شریک خود در زمینه دانسته و حد اقل دست اش را در بسیاری قضایا باز و بازتر نموده است.

آنانیکه فکر میکردند و فکر میکنند که همه کاره بودند و هستند ولی اکنون هم قمار را باخته اند و هم حریف را ازدست داداه اند، حالا این جام زهر را نوش جان کنید...
"خود کرده را نه درد است و نه درمان" کشتی که کرده اید اکنون ثمره اش را بردارید... ولی تاریخ این سیه رویی و سبکسری را که جنایت حساب می شود فراموش نخواهد نمود.

باعرض حرمت
دکتر عطا صفوی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
آمریکا
خلیلزاد
غنی
نظرات بینندگان:

>>>   Nadim Nadim
من متاسف هستم به حال همه شما چون شما از گرگ توقوع دارید که به رمه گوسفندان آسیب نرساند اگر خلیلزاد ویا غنی وکرزی بالاخره بخاطر داعیه خود در میدان میایند و زحمت میکشند برنامه های خود را به کرسی مینشانند مثل دوست های ما از بیرون دهل نمیزنند و در داخل عقب مادیات خود را گم نمیکنند بلکه با برنامه های دراز مدت کوتاه مدت و میانمدت در پی تطبیق بر نامه های خویش هستند ومنتظر ما وشما نمیشینند که هر وقت که در بیرون خسته شویم بعدا بیایند در مشوره باما کار های خود را پیش ببرند بنان اغای صفوی خودت حق نداری پیام کش دار مریض خود را با پیام حق مقایسه کند

>>>   Nasim Waziri
صفوی صاحب عزیز ومحترم! ارزیابی شما کاملا دقیق وبجاست اما متاسفانه این باصطلاح بزرگان اقوام فکرمیکنند که عقل کل هستند وهمه چیزرادانسته وگویازیرکنترول دارندافسوس بحال خودشان واین ملت گوسفندی

>>>   این مردم خصوصا ملیت تاجیک اصلاح شدنی نیست ؛ رهبران اش حاضر هستن که غلامی دربار اوغان را بکنند ولی حاضر نیستند اتکا به خدا ومردم خود داشته باشند. ومن این حرف تان را که مینویسید نهایت زیبا دریفافتم.درود برشما
" آنانیکه فکر میکردند وفکر میکنند که همه کاره بودند وهستند ولی اکنون هم قمار را باخته اند وهم حریف را ازدست داداه اند ، حالا این جام زهر را نوش جان کنید...
" خود کرده را نه درد است ونه درمان " کشتی که کرده ایید اکنون ثمره اش را بردارید ...
ولی تاریخ این سیه روی وسبکسری را که جنایت حساب میشود فراموش نخواهد نمود."
واقعا مارا فروختند لعنت خدا به سرشان.
Bahrom Khorosoni

>>>   Rahim Habibi
درود گرم بر شما صفوی صاحب گران ارج که در درین تحلیل مختصر همه تفکر و اندیشه های حکومات مطلقه ، مزدور و تباری را درین مختصر با تمامی حشو و زواید کتمان و عریان آنها ، به بهترین ادبیات لازم معانی داده اید
این تحلیل بهترین تعریف ممکن است که تا کنون پیرامون حکومت های ماضی و اندر قفا ، آنجا یافته است

>>>   Wahid Paryani
صفوی صاحب محترم تحلیل شما کاملاً دقیق است ، خلیلزاد ، کرزی ، غنی ، اسماعیل یون ، طاقت ، غولبیدین ، طالب نیکتائی دار ، طالب تنبان پوش زیر هر پرچم که هستند همه و همه دنبال قبضه کردن قدرت برای یک قوم هستند ، اختلاف نظرهایشان ، موافقت هایشان ، صلح و جنگ شان همه و همه برای برتری طلبی قومی شان است و استعمار گران هم در درازای تاریخ 270 ساله افغانستان بالای همینها مسقیم و غیر مستقیم سرمایه گذاری کرده و میکند،،،

>>>   اویانی
نیروهای ویژه (قطعات خاص) امنیتی کی هایند و برای چی؟
آری؛ نیرو های ویژه تباری برای کشتن تبار های ویژه!!!

ما با چشمان خود می بینیم که:
برای کشتار گروهی از سربازان امنیتی و دستگیری قیصاری؛
برای یورش به لعل غور و کشتار شهروندان و برای ردیابی و دسیتبای به فرمانده علی‌پور؛
برای دستگیریی جنرال قریشی؛
برای سرکوب و تیر باران راه پیمایی های دادخواهانه شهروندان بومی در خیابان های کابل و ....؛
برای بر چوکی نشاندن گماشته خود بر چوکی فرمانداریی بلخ؛

اما؛ برای دستگیریی تبهکاران مانند امرخیل ها، علیزای ها و مخکش ها و اختر های لچک و تروریست های طالب و خودکفان ها و ... نیستند و نداریم نیرو های ویژه/«قطعات خاص» امنیتی.

و مهمتر از همه؛ هر گاهی که (و بار ها) سد ها سرباز ما روز ها و شب ها در محاصره تروریست های طالب اند، کجا بوده و کجایند این نیرو های ویژه ی تا دندان مسلح و پرورش دیده و دارای چرخبال ها و تانک ها و خودرو های زرهی و ... تا یاری رسانند؟

کجا بوده اند این نیرو های ویژه و تا دندان مسلح؟
آنگاه که تروریست های طالب در چهارسد بستر، نسل کشی کردند؛
آنگاه که تروریست های طالب در ستاد/قرارگاه ارتش شاهین نسل کشی کردند؛
آنگاه که در ستاد ارتش هیرمند نسل کشی کردند؛
آنگاه که در آموزشگاه امنیت ملی در میدان شهر نسل کشی کردند؛
آگاه که هر بار و بیشمار، طالب های تروریست در پاسگاه های امنیتی سراسر کشور، یورش می برند و محاصره می کنند و سپس، به ده ها و سد ها سرباز پاسدار میهن را تیر باران و نسل کشی دارند؛
همیندم در شیرین تگاب، سه سد (300) سرباز ما در محاصره تروریست های طالب اند؛ کجایند این نیرو های ویژه؛ چرا دیسانت نمیشوند؟؟؟

هممیهن گرامی!
این نیرو های ویژه، همان تروریست های طالب اند!!!
آن تروریست های طالب، همین نیرو های «خاص» اند!!!
این ها سپاه دستگاه فاشیزم فرمانروایند.
این ها نسل کشی دارند. این ئتبار/قوم می کشند.

این را بدانیم!!!
فرماندار؛ سرلشکر (سرقمندان اعلا) طالب است و تروریست تباری.
این نیرو های ویژه و آن تروریست های محاصره گر، یکی اند و با مدیریت ارگ و با رهبریی غنی احمدزی.
همه یکی و برای کشتار تبار/قوم اند!!

همیندم سه سد سرباز پاسدار میهن را که نیستند از تبار احمدزی و «قطعات خاص» او، در شیرین تگاب به چنگ تروریست ها (نیرو های خاص) طالب خود می سپارند.

تازه؛ از برگ New Generation
«قابل توجه وزارت‌های دفاع و داخله!
سید شراف الدین ولسوال ولسوالی شیرین تگاب فاریاب در گفتگو با شبکه خبری وطن امروز گفت که بیشتر از 300 نیروی امنیتی در مرکز ولسوالی شیرین‌تگاب در محاصرۀ گروه تروریستی طالبان قرار دارند.
به گفتۀ وی، اجساد شهدای نیروهای امنیتی روزها در میدان نبرد باقی مانده بود تا این که صلیب سرخ آنان را انتقال داد.
او می‌افزاید، مجروحان نیروهای امنیتی روزهاست که در بی‌سرنوشتی به سر می‌برند.

>>>   حالا چه کسی و باندی و یا حزبی و دولتی صاحب اختیار ما مردم فقیر و مظلوم هست در این کشور؟ و چه کسی و یا دولتی باید مسئول باشد؟ چه قانون و شیوه ایی باید حاکم گردد؟وقتی ما نمی توانیم و نتوانیم کشور خودمان را به صلح و ثبات و پیشرفت رسانده و اداره کنیم، آنوقت چرا دیگران را مقصر و زیر سئوال می بریم؟ من چقدر ابلهم وقتی که نمی توانم مشکل خودم را حل کنم، آنوقت یقیهً دیگران و همسایه را می گیرم و آنان را مقصر می دانم! یکی ابلهی ریگ در کفش داشت 000 چو درمانده شد دست برسر گذاشت. من همان ابلهی هستم که دست بر سر گشته و همه را مسئول و مقصر سرنوشت تلخ و شوم خود می دانم.

>>>   دی
امروز جنرال حسيب قريشى به ده سال حبس محكوم شد.
اما مخكش كه مانند هيتلر و موسيلينى نژادپستى را نهادينه ميكرد ازاد است!
امرخيل كه انتخابات را گوسفندى كرد نه تنها ازاد بلكه مشاور هيتلر غنى هم مقرر شد،.
اختر لچك در مزار، قمندان ميرويس دزد در بغلان و كامران عليزايي در هرات ازاد اند و انتحارى و طالبان گروه گروه ازاد ميشود.
سه صد كماندو بخاطرى تحقير جنرال عطا نور به مزار فرستاده ميشود اما بيست كماندو براى نجات صد عسكر به سرحد تركمنستان فرستاده نميشود .
چرا. ؟؟؟ بخاطريكه هيتلريزم اينجا حاكم است !!!

>>>   محمدغنی احمدزی نباید در دور بعد در ارگ باقی بماند.او یک پروژه‌ای وحشت‌ناک قومی است. پروژه‌ی تمامیت‌خواه، نارسیست، متکبر و سرکوب‌گر. غنی با کارت قومیت بازی می‌کند و برای تداوم قدرتش از هیچ خون‌ریزی‌ای دریغ نمی‌کند. نزدیک به صدهزار انسان بی‌گناه کشته شده تا این‌که این دیکتاتور کوچک در ارگ حاکمیت داشته باشد. غنی به هر قیمت که شده، باید مهار گردد و از سر راه صلح و عدالت اجتماعی کنار زده شود. غنی یک مزاحم است، مزاحم برای تحقق صلح، مزاحم عدالت گستری و مزاحم هم‌گرایی میان اقوام. او بقای خودرا در حذف گروه‌های ملی می‌‌پندارد و واگرایی را فرمول تداوم قدرتش می‌داند. غنی یک پروژه‌ی قومی است و حضور او برای یک دوره‌ی دیگر کشور را به تجزیهٔ حتمی- سمت می‌دهد. کُنش‌های فاشیستی و دیکتاتورمابانهٔ او منجر خواهد شد جدایی‌طلبی و تقسیم کشور به اوجش برسد. در حال حاضر تاجیک‌ها، درانی‌ها، اوزبیک‌ها، هزاره‌ها و سایر اتنیک‌های دیگر خودرا را در آیینهٔ قدرت نمی‌بینند و اگر یک دوره‌ی دیگر غنی را (جان‌کری و امثالهم) در ارگ بیاورند، به‌ یقین گفته می‌توانم که کشوری به نام افغانستان ۵ سال دیگر دوام نمی‌آورد. غنی را توقف بدهیم و نگذاریم این آدم لجوج، پوپولیست، خودخواه و ازخود‌راضی بیش‌تر ازین بر گرده‌های مردم سوار باشد. «غنی‌سازی قدرت کاذب» را فقط و فقط تا اول جوزای ۹۸ تحمل کرد، ازین بیش‌تر باید از ارگ بیرونش کرد. نگذارید غنی دوباره جان بگیرد. وگرنه در ۵ سال آینده نسل جوان در قوای مسلح منقرض خواهد شد.
#هارون_معترف

>>>   چرا این ضرب المثل را اشتباه می خوانید یا می نوسید؟
باید گفت که: خود کرده را درد است، اما درمان نیست.
چرا که اگر درد نه باشد، پس درمان هم معنی ای نه دارد، فرض مثال: خود را خود با چاقو می زنی، آیا درد نه دارد؟ حتما که دارد، اما درمان نه دارد، چرا که کس دیگر مسوءل کار خودت نیست که جبران خسارت بکند که تو خود را درمان کنید.
پس در نتیجه می توان گفت که: درد حتمی و ضروری است، اما درمان بستگی دارد به اینکه کی مسوءل این کار بوده؟

>>>   چرا همه یی از انهایی که در بر اندازی نظام داکتر نجیب الله زیر بیرق پاکستان با هم زیر پتر امریکا و پاکستان گرد امده بودند امروز متفقاباز با همان سناریوی کهنه گرد هم امده اند تا اشرف غنی را و نظام کنونی را سرنگون کنند. فرق اش این است که این بار پاکستان در عقب جبحه است و انگاه در خط مقدم جبحه بود.
این بار از باداران پاکستانی خود تعهد گرفته اند که سرمایه های باد اورده شان فنا نمی شود و طالبان را با انها اشتی بدهد . بیخبر از انکه امریکا سیاست چند پهلو بازی میکند شاید این بار اشتباه نا بخشودنی کند .دنیا امروز از عملکرد گذشته این قماش رهبران اگاه است و هیچ کشور دنیا نمی خواهد به این ها مجال دهد تا تاریخ گذشته را تکرار کنند .یگانه ترس اینها از شکست شان بدست طالبان و ادامه حکومت اشرف غنی است .

>>>   من یک چیز را برایتان واضح میگویم.
کسانی که در افغانستان در پی حفظ قدرت و یا گرفتن قدرت هستند،اگر در مقابل شان از قوم خودشان به پا برخیزند،اگر توان شان برسد،آنها را قتل عام میکنند و اگر از اقوام دیگر نیز در مقابل شان ایستاد شوند،عین حال است.
یادتان رفته است که همین زلمی خلیل زاد و همین حامد کرزی که بکی شان رییس جمهور بود و دیگر شان سفیر امریکا در افغانستان،در زمان جورج بوش چقدر پاکستان را اخطار میدادند که از طالب های تروریست دفاع میکند و پرویز مشرف هر روز بیان میداشت که هیچ طالبی و هیچ تروریستی در پاکستان نیست و همه شان در داخل افغانستان است و از همانجا حملات تروریستی را براه می اندازند؟
حالا که شرایط تغیر خورده است،چه میگویند؟
کرزی طالب ها را برادران میخواند،خلیل زاد با آنها مذاکره میکند و عمران خان رییس جمهور پاکستان ملا برادر را از بند رها میکند و برای مذاکرات به قطر میفرستد و اعلان میکند که انشأ الله در افغانستان یک حکومت همه شمول می آید و صلح بر قرار میشود و اشرف غنی که پنج سال مکمل خود را طالب جور کرده بود ودبرضد دیگر اقوام میجنگید و گلبدین را به افغانستان آورد ،برای ترساندن دیگر اقوام،حالا امرالله صالح را وزیر داخله ودبعداً منحیث کاندید اول معاونیت ریاست جمهوری مقرر میکند.
آیا کرزی و خلیل زاد سابق فاشیست نبودند،حالا فاشیست شدند؟
آیا طالبان و تروریستان در زمان پرویز مشرف در پاکستان نبودند،حالا در داخل پاکستان هستند؟
آیا تا وقتی که با طالبان توسط نماینده امریکا مذاکرات صورت نمیگرفت،اشرف غنی فاشیست بود و حالا ضد طالبان و پشتون ها شده است؟
معلومدار که نه،بلکه صرف بخاطر قدرت هرکس از قوم خود و یا قوم دیگران سؤ استفاده میکند.
این مقوله حتی در مورد برهان الدین ربانی که برای گرفتن قدرت جبهه ملی تشکیل کرد و داد از بمبارددشدن طالبان کرام مظلوم توسط قوای امریکایی زد،همان طالبانی که او را تا سرحد بدخشان دواندند،نیز صدق میکند.

>>>   اقای صفوی!من مسکین هم سالها قبل عرض کردم که که جاسوس تحصیلکرده امریکا بهتر از جاسوس بیسوادپاکستان.
عاقل

>>>   اگر رهبران تاجیک نوکر میشوند باید نوکر بادار شوند نه نوکر شخص یا کسیکه خودش نوکر سوگند خورده است .درطول تاریخ افغانستان آنانیکه نوکر بوده اند توانسته اند قدرت را در محور یک قوم بچرخانند وخارجیها هم به نوکران بیشتر دلبستگی دارند
سروری

>>>   کرزی و خلیلزی دو عامل منطق قبیلوی بودند که بهترین فرصتی را که کشور برای آباد شدن و مردم سالار شدن بدست آورده بود، فدای اهداف قومی و قبیلوی، و فدای برادران ناراضی خود نمودند۰ این گروه سالها منافع علیای کشور را فدای منافع قوم و قبیله خود کرده اند۰

>>>   متعصبترین گروه همین اوغانها یاپشتونها هستند۰
همین اوغان ها یا پشتونها هستند که گاهی طالب میشوند، و گاهی گلبیدینی، گاهی داعشی، و حتی گاهی جنایتکاران خلقی و نجیبی ویا فاشیست های اوغان ملیتی میشوند۰ ولی بازهم خود اینها و رهبر های اینها بر اساس همان روابط تعصبات قومی و پشتونولی خود همه باهم یکی میشوند، یعنی چون همه اوغان هستند و باهم وجه مشترک تعصبی قومی دارند به اساس همان وجه مشترک باهم همبستگی و همکاری میکنند۰ خلاصه که تمام این وحشت و کشتار ها را همین اوغان ها میکنند، فقط به اشکال مختلف، ولی بازهم به اساس همان مشترکات قومی تعصبی از همدیگر دفاع میکنند و انگشت ملامت را هم با دیده درائی بطرف دیگر اقوام یعنی غیر اوغانها میگیرند۰

>>>   اوغان چه لنگی دار چه نکتاهی دار باید نوکر و غلام یک گروه خارجی باشد. در دوصدو هفتاد سال اخیر همینگونه بوده.
همین محب تا دیروز چه تملق ها و چاپلوسی ها امریکائی ها را نمیکرد، حال سلفی گرفتن هایش یادش رفته و وطنپرست ضد امریکائی شده است. اصل گپ آنست که بادار کلان بالای این غلام ها دیگر اعتماد ندارد و یکی را با دیگری عوض میکند، و این محب از وارخطائی نمیداند چه بگوید


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است