تاریخ انتشار: ۰۹:۵۴ ۱۳۹۸/۱/۱۶ | کد خبر: 158078 | منبع: | پرینت |
افغانستان در مسیر خودکفایی با ۵۲ درصد مردم در فقر همه جانبه؟
زیرعنوان "افغانستان در مسیر خودکفایی" مقاله ای را در روزنامه ۸ صبح میخواندم. چند سطری نگذشته بود که فکر کردم یک آگهی تجارتی را میخوانم که این روزنامه در بدل پول به نشر رسانیده (در تمام جهان مروج است). رفتم در پایان مقاله نگاه کردم نوشته از هارون چخانسوری بود، سخنگوی واقعی اشرف غنی. نمیدانم مبالغه و مداحی را او از مرتضوی یاد گرفته یا مرتضوی از او.
در میان حرفها و شعار های تبلیغاتی مانند "حکومت وحدت ملی طلایی ترین سالیان" و افغانستان در مسیر خودکفایی و ... و جلب ۳۰ میلیارد دلار کمک و همکاری ... و با چشم درآئی به شیوه رئیس و معاون خود میخواهد ما را معتقد بسازد که " آنچه توانست حکومت را در فایق آمدن بر مشکلات کامیاب کند، وجود اراده قاطع در رهبری دولت برای پایان بخشیدن به بحران ۴۰ ساله افغانستان بود.". او سعی میکند تا بار ورشکستی حکومت قبلی را سنگین سازد. در این مورد دلیل مهم وی این است " در شروع حکومت، فقر از ۳۶ درصد به ۳۹ درصد رسیده بود".
این مقاله را سخنگوی ارگ در زمانی مینویسد که ۴ روز قبل روز یکشنبه احمد جاوید رسولی، رییس مرکز آمار افغانستان در کابل گفت که "که نزدیک به ۵۲ درصد از جمعیت این کشور در فقر همه جانبه به سر میبرند." یعنی در ۴ سال عمر این حکومت فقر نه ۳ درصد بلکه ۱۳ درصد افزایش یافته است. مصطفی مستور، وزیر اقتصاد افغانستان در همان جلسه گفت کمتر از ۴۰ درصد کسانی که به پنج مورد "وضعیت آموزشی، بهداشت، استانداردهای زندگی، اشتغال و تاثیر امنیت بر زندگی آنان" دسترسی داشته اند، افراد فقیراند."
مشکل ما در این است که کمتر جوان تحصیلکرده ی این مقالات را میخوانند و از آن هم تآثر آور و نا امید کنند این است کمتر آنرا با نگاه انتقادی میخوانند. تا وضع اینگونه است چخانسوری ها، مرتضوی ها و ... در برج عاج خود عمر طولانی خواهند داشت.
کریم پاکزاد
>>> در طی هژده سال گذشته در افغانستان از بخش نظامی گرفته تا ملکی،اضافه از یک تریلیون دالر مصرف شده است.
اگر این یک تریلیون دالر را در یک بانک میگذاشتید و سالانه برای شما سه فیصد مفاد میداد،مجموع مفاد سالانه شما میشد سی ملیارد دالر.
با این سی ملیارد دالر نه تنها بودجه عادی و انکشافی خویش را تکمیل میکردید،بلکه سالانه بیست و دو ملیارد دالر دیگر نیز برای نسل های آینده پس انداز میکردید و اصل پول تان یعنی یک تریلیون دالر تان نیز در بانک ذخیره میماند.
حالا در ظرف هژده سال،صادرات شما از چهار صد دالر به ششصد دالر ازدیاد یافه است و واردات شما از چهار ملیارد دالر به هشت ملیارد دالر.
هنوز هم کسر تجارتی هفت ملیارد دالری دارید.
اگر در هژده سال آینده صادرات شما دوچند شود و به یک و نیم ملیارد دالر برسد،در مقابل واردات شما نیز دو چند و به شانزده ملیارد دالر خواهد رسید و در نتیجه سالانه چهارده ملیارد دالر کسر بیلانس تجارتی خواهید داشت.
زیرا نه دربخش زراعت شما تولیدات صنعتی دارید و نه هم در بخش صنعت و نه هم استخراج معادن شما به شکل صنعتی صورت میگیرد.
با تولید بومی و عنعنوی،شما نمیتوانید در بازار جهانی رقابت کنید.
همین حالا در اکثر بخش هایی که بعضی سرمایه گزاران با سرمایه های کوچک خویش با خرید ماشین و آلات کوچک و استفاده شده و از کار افتاده با قیمت نازل که این ماشین و آلان از پنجاه تا شصت سال پیش است و ظرفیت و کمیت تولیدی آن خیلی کم است،سرمایه گزاری کردند،اکثر این سرمایه گزاران نتوانستند با جنس های مشابه که با قیمت ارزان و کمیت و کیفیت بالا از کشور های خارج وارد میشوند،رقابت کنند.در نتیجه اکثر شان ورشکست شدند و سرمایه هایشان از بین رفته است.
>>> خود کفانی نه خود کفایی....
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است