از همین حالا بفکر حکومت موقت باشید!
اشرف غنی احمدزی چنان باعث نفاق و شقاق در میان پشتونها گردیده است که در تاریخ پشتون ها کم‌نظیر است لذا بقای اشرف غنی احمدزی در ارگ بعد از اول جوزا امکان فروپاشی نظام را دوچندان می سازد 
تاریخ انتشار:   ۰۸:۳۹    ۱۳۹۸/۱/۲۷ کد خبر: 158213 منبع: پرینت

برای نجات از بحران کنونی و خلای قدرت، بعد از اول جوزا همین اکنون باید به فکر ایجاد اداره موقت بود!
بعد از تحریم همه جانبه لوی جرگه مشورتی صلح، از جانب تمام بازیگران سیاسی در افغانستان یک بار دیگر ثابت گردید که کشور، عمیقاً در بحران اعتماد فرو رفته است، تا جایی که هیچ کسی بالای هیچ کسی اعتماد و اعتبار ندارد این تحریم به اندازه گسترده بود که ارگ نشینان را گیج، مات و مبهوت کرده است و فقط شاحسین مرتضوی در پست فیسبوکی خود چنین واکنش نشان داده است که (آنفلوآنزای تحریم!) و ضیاءالحق امرخیل معمار تقلب و انتخابات گوسفندی باز هم به یک حقیقت که وظیفه دارد اعتراف نموده چنین گفته است که (جرگه برگزار خواهیم کرد که در تاریخ معاصر افغانستان مثال بماند!)

به گمان اغلب اکنون وقت آن فرا رسیده است که دیگر تمام افراد دخیل در قضیه افغانستان نگذارند که ضیاء الحق امرخیل یک مثال بی مانند دگر هم در تاریخ معاصر افغانستان اضافه کند و همان یک مثال انتخابات گوسفندی برای تمام تاریخ گذشته و آینده افغانستان کفایت میکند.

گرچه حلقه کوچک قومی در درون ارگ برای خریداری افراد در گوشه و کنار کشور پول های کلان را به مصرف رسانیده اند تا در لوی جرگه فرمایشی از آنها به صفت گوسفند استفاده نمایند و اشرف غنی احمدزی را در ارگ نگهدارند که این امر باعث می گردد که بحران افغانستان از کنترل خارج شود. زیرا فعلأ اشرف غنی احمدزی خود به یک بحران تبدیل شده است.

غنی، هزاره ها را از قدرت دولتی جارو کرد و وزیر هزاره را بی گناه به زندان انداخت. نه طالب مطیع اشرف غنی احمدزی شد و نه هم اختلافات درون قومی پشتون ها حل گردید.
با خلع قدرت دوستم و برکناری عطا محمد نور نه تنها بحران افغانستان حل نگردید بلکه مردم افغانستان گرفتار ده ها بحران دیگر گردیدند.

اشرف غنی احمدزی چنان باعث نفاق و شقاق در میان پشتونها گردیده است که در تاریخ پشتون ها کم‌نظیر است لذا بقای اشرف غنی احمدزی در ارگ بعد از اول جوزا امکان فروپاشی نظام را دوچندان می سازد.

بنابر همین دلایل به خاطر نجات از فروپاشی نظام باید احزاب سیاسی، کاندیداهای ریاست جمهوری، جامعه مدنی و تمام متنفذین موثر در قضیه افغانستان روی یک مکانیزم اداره موقت کار نمایند تا بعد از اول جوزا اداره کشور را به دست بگیرند.

از قانون اساسی، دست آورد های نسبی ۱۸ سال، حقوق زنان، رعایت حقوق اقوام، آزادی مطبوعات دفاع نموده و با تفاهم با جامعه جهانی مذاکره با طالبان را پیش برده و زمینه انتخابات آزاد و عادلانه را آماده نمایند.

در اینجا یاد آور می شوم که ادعای ارگ نشینان و اشخاص وابسته به ارگ نشینان که ایجاد اداره موقت را به معنای نابودی دست آورد های ۱۸ سال تبلیغ می کنند از ریشه و بنیاد بی اساس است. کدام عقل سلیم باور می کند که اشرف غنی احمدزی مساوی نظام است؟
نظام مربوط به مردم افغانستان است، مثلاً وقت که در سال ۲۰۱۶ مردم انگلستان در یک رفراندوم به خروج از اتحادیه اروپا رأی دادند دیوید کامرون نخست وزیر وقت انگلستان خودش استعفا کرد تا قدرت را یک اداره دگر به دست بگیرد که توانایی مذاکره با اتحادیه اروپا را داشته باشند با رفتن دیوید کامرون آب از آب تکان نخورد.

در افغانستان اشرف غنی احمدزی دیگر آنقدر در حلقه کوچک قومی گرفتار شده است که نه تنها توانایی حل بحران موجود در افغانستان را ندارد بلکه وجود خودش نیز به بزرگترین بحران تبدیل شده است که یگانه راه نجات از بحران موجوده ایجاد یک اداره موقت از افراد خوشنام تمام جوانب ذیدخل در قضیه افغانستان است به شمول افرادی که فعلا در حکومت موجود کار می کنند و معتقد به گذار از بحران موجوده هستند، البته احزاب سیاسی، کاندیدا های ریاست جمهوری، جامعه مدنی و شخصیت های تأثیرگذار در قضیه افغانستان باید از گذشته مافیایی، دزدی و فساد سالاری عبرت گرفته باشند و در فکر صلح و مردم افغانستان باشند.

حسن علی عدالت


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
غنی
حکومت موقت
نظرات بینندگان:

>>>   محترم حسن علی خان ! شماوضعیت سیاسی افغانستان را ازهزاران کیلومتر فاصله بسیارخوب تحلیل وارزیابی مینمائید.
واقعیت هم همین طوراست واین درایت شما باعث افتخار فرزندان وطن است که یک مدتی تحت بیرق حزبی که هرروزموقف واهداف پاک آن برای مرد م مانند آفتاب میدرخشدتربیه وپرورش شده اند.امروزاگرآن حزب یعنی حزب دموکراتیک خلق افغانستان وجودندارداما مفکوره وایده های فرزندان صدیق آن مانند حسن علی خان فضای تاریک کشورراکه مانند ابرسیاه پوشانیده شده است روشن میسازد، تادرپرتوآن مردم ما ازسقوط وسرنگونی به سیاه چال، تاریک اندیشان پرت نشوند.
اما عقل وبینش کجااست که به این رهنمائیها توجه نمایند وهمه بخاطرجلوگیری ازنابودی افعانستان به دوریک محور،مادروطن جمع شوند وبه همه نابسامانی ها خاتمه دهند.
همه کس درپی منافع شخصی وگروهی خویش هستند،فرصت هارا شکارمیکنند وازآن بهره شخصی میگیرند، این وضعیت تازمانی دوام خواهد نمود که یک قهرمان ملی مانند نهرو،نلسن مندولا وغیرظهورنماید، که این هم طلسم قرن 21 خواهد بود که درسرزمین ما چنین یک شخص پیداشود که دور ازتمام تعصبات مردم رابه دورخویش جمع نموده ومردم را ازاین گرداب نجات دهد.
به نظرمن این موضوع مانند اینست که یک شخص بدون فراشوت خودراازفاصله هزارمتری به زمین پرتاب نماید اما زمان رسیدن به زمین هیچ آسیب ندیده باشد.
مایوس نشوید خدامهربان است اما بشرط که غیرت کنید وهم دیگرپذیرباشید .
بااحترام
دوست شما

>>>   کارت سبز
خو شحا ل لغما نی

>>>   Homayoun Paiez
چنانکه گفته ام، افغان ها یکی از اقوام محترم این کشور اند؛ و افغانستان نامی ست که اولین بار در یک مقاولهء رسمی میان هند برتانوی و قاجاریان در عصر شاه شجاع یاد گردید؛ پیش از آن، یعنی از استیلای اعراب تا زمان امیر محمد افضل خان، ( پدر عبدالرحمن خان) یعنی بیش از هزار سال، این سر زمین، قلب خراسان بود. چنانکه شاعری در بارهء امارت محمد افضل خان این چنین گفته است:
سپاه مغرب و مشرق به هم موصل شد
امیر ملک خراسان محمد افضل شد
بدینترتیب، امپراتوری احمد شاه بابا تا محمد افضل خان را نیز، شاهان و امیران خراسان می خواندند...
البته باید گفته شود، مسالهء امریکا با این جا بسیار فرق دارد؛ آنجا بیش از پنجصد سال تاریخ ندارد؛ گذشته از این، اصلن آنجا، تمام قاره نیز بنام امریکا یاد می شود؛ به عبارت دیگر، آنجا را اروپاییان مهاجم تصرف کردند؛ بی شرمانه بومیان آنجا را قتل عام کردند و اینطوری، ملت امریکا را به میان آوردند و این نام به هیچ قوم خاصی ارتباط ندارد
اما، پیشرفته ترین کشور اروپا( انگلیس) چرا در شناسنامه های شان، ( برتش) نوشته می شود و انگلیس نه؟!
بخاطر اینکه، آنجا اسکاتلندی ها آیرلندی ها، ولز ها و سایر اقوام وملیت ها زنده گی دارند و انگلوساکسون ها نه می توانند و نه اجازه دارند که اقوام دیگر را در هویت خود حل کنند.
ما، افغان ها را صاحب وشریک برابر این سر زمین می دانیم، و در همه رجل و داشته های تاریخی، فرهنگی و تمدنی با هم شریک هستیم... می دانید، مشکل چه زمانی پیدا می شود؟ وقتی که از یک سو خود را دارای گذشتهء پنجهزار ساله می گویبم؛ و از این سو، نام افغان، نمی تواند بار بیشتر از تاریخ و هویت سه یا چهار صد سالهء ما را به دوش بکشدکه متاسفانه، در این مدت هیچ چیزی وجود ندارد که به آن ببالیم... شما دقت کنید؛ این هویت، تمام رجل و تاریخ و تمدن هزاران سالهء ما را از ما می گیرد؛ و به رایگان به همسایگان طماع می بخشد؛ چنانکه همین اکنون هم، گذشتهء ما را از اثر بی تفاوتی حکام صد سال اخیر، دیگران مصادره کرده اند... فراموش نکنیم، با تاریخ های جعلی و فرمایشی و سر کاری، در برابر علم، جز شرمندگی، چیز دیگری حاصل نخواهیم کرد...


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است