تاریخ انتشار: ۱۶:۳۵ ۱۳۹۸/۱/۲۹ | کد خبر: 158258 | منبع: | پرینت |
کنفدراسیون افغانستان در راه است.
من در سال 2014 در یک کنفرانس بین المللی هشدار دادم که ساختار آینده نظام در کشور کنفدرالی خواهد بود در سیمای کنفدراسیون شمال- جنوب.
در شرق و جنوب:
امارت اسلامی پشتونستان طالبان
در شمال و غرب:
جمهوری اسلامی خراسان مجاهدان.
کابل هم پایتخت مشترک خواهد شد.
چون سوگوارانه در اثر لغزش های سامانمند امریکا و دولت فرمانفرما بر کابل و توطیه ها و دسایس پاکستان و اعراب دو فرهنگ متفاوت، دو شیوه زندگانی و تفکر مختلف و ارزش های مختلف ایجاد شده که با هم آشتی ناپذیرند.
مناطق پشتون نشین هم کاملا زیر کنترل پاکستان اند.
تنها راه جلوگیری از این گونه تحول اوضاع هم این است که دولت پیش از پیش ساختار نظام را به گونه یی مهندسی کند که پاکستان نتواند ساختار مطلوب خود را بر امریکا و کابل تحمیل کند. دردمندانه در پنج سال گذشته کابل فرصت های طلایی را از دست داد.
در چند سال گذشته شب و روز داد زدم و فریاد کشیدم که باید قانون اساسی و ساختار نظام اصلاح شود. اما گوش شنوایی در ارگ پیدا نشد. در آن جا کاخ نشینان در رویاهای خود خواب خوش تجزیه پاکستان و تشکیل پشتونستان بزرگ را می دیدند.
چنین بر می آید که کنون کار به سوی ایجاد کنفدراسیون پیش می رود.
روسیه، امریکا، اروپا، هند و ایران اجازه نخواهند داد که غرب و شمال زیر کنترل پاکستان برود. اما پاکستان می تواند به کمک اعراب و چین و تکیه بر طالبان ، شبکه حقانی و حزب اسلامی با بهره گیری از ضعف کابل و ندانمکاری های واشنگتن در یک معامله حاکمیت خود را بر بخش بزرگی از مناطق پشتون نشین تینگ نماید.
دردمندانه اختلافات تباری و زبانی هم با مهندسی ماهرانه پاکستان پیروزمندانه دامنه یافته و چنان ژرف شده است که برگشت ناپذیر می نماید. اکنون آخرین شانس ها برای حل این مشکل در حال از دست رفتن است.
کنفرانس دوحه گام نخست در این راستا است.
دردمندانه ارگ در خواب افیونی تاریخ فرو رفته و بر آن است که شاید
"دستی از غرب برون آید و کاری بکند."
به قول معروف
خانه از پای بست ویران است
خواجه در فکر نقش ایوان است
اما آخرین شانس را از دست می دهد.
اما هنوز هم فرصت هست تا کمیسیونی برای ویرایش قانون اساسی و ساختار نظام گماشته شود. ارگ می تواند ابتکار عمل را در دست گیرد و در این راه پیشگام شود. در غیر آن بخواهیم یا نخواهیم امریکا طرح خود را بر ما تحمیل خواهد کرد.
هر گونه اهمال در این زمینه پیامدهای وحشتناکی خواهد داشت.
زیرا این پایان کار نه بل که سر آغاز جنگ فرسایشی بی پایان و خونین دیگری خواهد بود که می تواند دهه ها ادامه یابد.
عزیز آریانفر
>>> مجاهدین مقصد شمااز کی است ؟؟
همان راهزنان وغاصبان اختلاس گران را میگوئی؟؟؟
>>> گلو گفته بود کنفدراسیون با پاکستان
حد اقل یک ساختار غیر متمرکز و با صلاحیت ولایتی هم بد نیست
اما اینکه غنی از سیل دریای کابل به خود کمپاین کند و آسیب دیده های سیل در هرات و باقی ولایات بد بختی بکشند نتیجه اش بی اعتمادی بر قشر سیاست باز است.
>>> رهبران نامنهاد پشتون ترجيح ميدهند كه افغانستان زير كنترول پاكستان باشد ، ولي نه زير كنترول اقوام ديگر. از گذشته ها ميگذريم، ديديم كه در اين هـژده سال جنگ از جنوب به شمال انتقال داده شد. رهبران شمال يكي پشت ديگر ترور شد ند. قوماندانان ملي گراي پشتون ترور شدند. شما ويرايش قانون أساسي را از كيها توقع داريد؟ از غني، از كرزي، از گلبدين ، از اتمر وَيَا از رهبران معامله گر شمال.؟ ملت به خواب أفيوني رفته، انتظار دارد كه ديگر چه ميشود.
>>> در کشور ایران سه استان خراسان نام دارد.
خراسان شمالی،خراسان جنوبی و خراسان رضوی.
آیا این خراسان جدید باید بنام خراسان افغانی نام گزاری شود و یا خراسان شرقی؟
درینمورد باید خراسان جدیدالتشکیل،با سه خراسان دیگر مشورت کنند.
پلان های راهبردی ایران شامل خراسان افغانستان،کربلا عراق،سوریه،لینان و فلسطین میشود.
خدای داند که بعد ازین که پلار های ایران تحقق یابد،پلان های او دیگر کدام کشور ها را در برمیگیرد؟
حتماً بطرف شمال یعنی قفقاز روی خواهد آورد و پلان های راهبردی خویش را به آذربایجان و ارمنستان و گرجستان خواهد رساند.
>>> Ariaie
طالبان با تمام خشونت شان امروز دست بالا را دارند چون دولت افغانستان نخست با تقلب به ميان آمد و مردم را سرخورده و به دموكراسى بى باور ساخت ، دوم بعد از قبول دولت وحدت ملى، ارگ به كانون توطيه تبديل شد و نه تنها از اجراى توافقات كه با هدف بهبود اوضاع كشور و ايجاد همدلى و برادرى مردم افغانستان طرح شده بود ابا ورزيد بلكه در ميدان سياست به تعصب و سياست يك بام دو هوا پرداخت، در ميدان هويت سياست قومى و زبانى را پيش گرفت، در ميدان خارجى وزارت خارجه را با ايجاد كميسيون هاى تحت فرمان خود ناديده گرفت و سياست غلط لر وبر را براى تحريك بيشتر پاكستان به مداخله در كشور پيش گرفت، در دولت سازى تمام تجربيات تلخ گذشته را نا ديده گرفته سياست ديكتاتورى ان هم از نوع قومى را در پيش گرف، هويت جعلى را بر ديگران تحميل كرد، تظاهرات صلح أميز را با استفاده از زور و ارتش كه با خون فرزندان مردم زنده است عليه خود شان و استفاده از تروريزم به خاك و خون كشاند ، انتخابات را مهندسى كرد، از ايجاد كميسيون هاى شفاف خود دارى كرد و در يك كلام خيانت همه جانبه ملى را مرتكب شد. اين خيانت منجر به فاصله گرفتن و دلسرد شدن مردم از دولت شد و حتى پايه هاى نظام را كه محصول خون ميليون ها شهيد و زخمى است در خطر انداخت. مسووليت اصلى اين وضعيت و اين خيانت بر ميگردد به شخص اشرف غنى احمد زى و بعد آنهايكه در مقابل چنين مردك متعصب ، مريض و خايين خاموشانه نظاره گرى پيشه كردند و يا براى منافع كوتاه مدت خود شريك جرم شدند. امرؤز مردم حتى در مقابل خطر حاكم شدن حكومت طالبى و اينده نامعلوم شان به مقايسه دو طرف قضيه مى پردازند و خيانت هاو جنايات رژيم جعلى حاكم در ارگ را با جنايات طالب مقايسه ميكنند. در دفاع و حمايت از اين رژيم فاسد هيچ صداى عدالت خواه بلند نمى شود و هيچ قلمى حركت نمى كند چون مردم مى دانند كه اين رژيم فرزندان ها ان ها را گروه گروه براى دوام خود قربانى كرد اما در عوض به مردم تبعيض ، بى عدالتى، قوم پرستى، تفرقه، حمايت از فساد و جعل و دروغ تحفه داد.
اما هنوز دير نشده و اگر درك درست ، قلب دلسوز و وطن پرستى واقعى وجود داشته باشد فرصت كمى باقى مانده تا با تغير نظام، حل مسله شناسنامه ها، حل مسايل قومى، شفاف سازى پروسه ها، ترك همه سياست هاى قومى چند دهه، فصل نو از كشور دارى و حكومت دارى شروع شود و مردم را يكپارچه و متحد در دفاع از نظام سوق دهد .
ارتش افغانستان منحيث حامى نظام و متعلق به همه مردم افغانستان مسووليت تاريخى دارد تا براى بقاى نظام و جلوگيرى از فروپاشى بيشتر آن كه در نتيجه سياست هاى نابخردانه غنى فاشيست در وضعيت خطرناك قرار گرفته، با حمايت نيرو هاى مستقل و ملى گرا وارد عمل شود و كشور را از رفتن در باتلاق بى سرنوشتى نجات دهد، در غير ان آينده معلوم و روشن است و همه در تاريخ مسؤول خواهند بود!
>>> آقای اریانفر!!!
بسیار پیشنهاد و یا خواب بیجا و بی معنی. دولت فدرالی در افغانستان اگر ایجاد شود شمال و جنوب ندارد. در اینجا طرحهای دگر نیز است که بصورت دقیق ارزیابی گردد. گذشته از آن شما بی خریطه فیر کردید. شمال خراسان و مجاهدان. این سرزمین سرزمین کنکسکاها و احمد شاه ها و امان الله ها آ است نه از چهار نفر مجاهد دزد و راهزن که از احمد شاه مسعود تا استاد ربانی و گلبدین و مولوی نبی خسر خانم نغمه ..همه ای شان نوکر امریکا و دزدان و غارتگران ثروت های طبیعی کشور اند . بعد از این چنین نظریات احمقانه ارایه نکنید برای حفظ ابروی تان خوب است.
مسگر کابلی
>>> بلی، افغانستان باید بین دو گروه جنگسالار و تروریست تقسیم شود. بعد همه چیز برای مردم گل وگلزار میشود.
>>> فدراسيون و کنفدراسيون
چندين فدراسيون کنفدراسيون راتشکيل مى دهند. فدراسيون خوداش متشکل از کشورها٬ ستانها و استانهاى گوناگون تشکيل شده است . "Con" در لاتين پيشوند باهم (ديگر) "زياد" "بسيار" و يا "چندين" است مانند Uni متجمع است
1- کنفرانس = همايش گردهمايى
2- کنسرت = همنوازى موسيقى هاى گوناگون
3- کنبيناسيون = هم بافتن پديدههاى گوناگون
4 -کنسپت = طرح چندىن نظريات گوناگون در چارچوب يک مفهوم معنى دار واحد
5- کنکوگلومرات : همه را در يک جا انداختن ! "ديگ دلده" بدون معنى و مفهوم به گونه "افغان تون"
* هدف مشترک معلوم نيست
* هدف مشترک در همايش و همآهنگى و کنسپت (طرح چندىن نظريات گوناگون در چارچوب يک مفهوم معنى دار واحد) با مذاکره باهمى تصويب دسته جمعى دموکراتيک نشده بلکه تحميل شده است
* نام کشور را شهروندان اش٬ مردم اش ساکنان اش ٬ تصويب مردم سالارى دسته جمعى نه کرده اند. بلکه نام "افغان" از پس زاهدان٬ (پاور یان يا پس زدان ) معرب "إخراج المشيمة -ويسمى أيضا ما بعد الولادة ) پس ولادت و و يا جفت تاریخ مستعمرهسازی برتانيه در هندو ايران و توران و از تقسيمآنها نام "عبرى و عربى" زبان سامى "افغانه" -"افغان" نواده شاوول را سر بخش خاورى آريانا يا ايران زمين گذاشتند.
هويت يک برچارى (پشتون- افغان- پټان وروهيله) مانند اساطير ايران و هند و يونان شترمرغ يا ماهى پرى انسان و اسپ و يک بار ماهى خود را مى نامند يک بار پرى !
فغ و فغان وافغان منحوس اند.
>>> این کشور آریانا است. خراسان نیست
>>> آنانیکه مجاهدین را غاصبان ورهزنان خطاب میکنند آیا میدانند که امروزی ها غاصب تر دزد تر ،رهزن تر ودر نهایت چپاولگر تر از مجاهدین هستند شرایط امروزی نشان میدهد آنانیکه امروز بر قدرت تکیه زده اند چقدر فاسد ودزد اند که تاریخ چنین جنایات را بیاد ندارد چه رس به وقت مجاهدین واما بدون شک مجاهدین هم کارهای خوبی نکرده اندمشکل ازماست که از هردیشان نیستیم
س
>>> جنگ مدرن را آغاز کنید؛ تحصیل علم و تخصص کنید ، تخنیک و ظرفیتهای اساسی کار و جامعه را ارتقا دهید و ... تا اگر مصلحت منطقه و جهان بر ختم جنگ افغانستان باشد، مستفید شوندگان واقعی باشید.
مردم عام از جنگ نفعی نمیبرند بلکه بیرونی ها و جاسوسان شان است که سالها ما را می جنگانند تا صاحب آب ، نیروی کار و بازار مصرفی خود نشویم و منفعت آنها بیشتر باشد.
پشتون بیسواد ، سنتی و عقب افتاده هم دیگر فهمیده که شرایط تغییر کرده و ضمن مطابقت خود، اجتماع را منسجم تر بسازد تا از زیر سلطه نجات یافته و از شرایط پیش آمده حداکثر استفاده صورت گیرد.
لطیف بیژن پور
>>> این کشور آریانا است. خراسان نیست
تا کی میخواهید با آریایی آریایی کردن توهم برتری داشته باشید به کشورهایی که persian را اتباعشان یدک میکشند نگاه کنید افغانستان ۴۰ سال جنگ ، ۸ سال جنگ ایران ۴۰ سال تحریم و بحران ، تاجیکستان کشوری بی اثر (اگرچه به نظرم وضعیت تاجیکستان و مردمش از وضعیت مردم دو کشور دیگر یعنی ایران و افغانستان بهتر است ) اما تاجیکستان هم کشوری بی اثر است در حد قطر هم اهمیت ندارد مردمش بهتر از فارسی روسی میدانند ! حال عده ای در این ۳ کشور دیوانه وار توهم آریایی بودن دارند اسم افغانستان خاور ، خراسان یا همین افغانستان باشد بهتر از آریاناست دنیا به ما بخاطر این توهم آریایی میخندد محض رضای خدا یکی از این ۳ کشور وضعیت به سامانی ندارد تاجیکستان چون در خاورمیانه نیست مثل افغانستان و ایران وضعش یهتر است اما با اینکه در قفقاز است و نکبت خاورمیانه گریبانش را نگرفته اما باز هم یک کشور زوار در رفته است امروز وضع مردم قطر از وضع مردم این سه کشور بهتر است
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است