استعمار، هویت و زبان ملیت های را نابود میسازد که اقلیت خاین و اکثریت نادان داشته باشند.

فیصله دادگاه عالی بخاطر دوام کار رییس جمهور غنی، از دید حقوق‌دانان و چهره‌های مطرح سیاسی کشور یک حکم سلیقه‌ای و خلاف قانون اساسی است. وی با استفاده از فرصت به دست آمده با عجله ریاست اجرایی را ملغی و عبدالله را از قصر سپیدار بی ثمر اخراج و این در حقیقت آخرین میخ بود که به تابوت جهادیون ومقاومت گرا کوبید.

غنی بعد از این با خاطر ارام برنامه های فاشیستی خویش را بیشتر از گذشته ادامه خواهد داد. بعد از سبکدوشی عبدالله به این فکر میشویم که افتخارات از بین بردن دیوار برلین، از بین بردن اتحادشوروی و بالاخره کار روایی جهاد همه یک لاف و پتاق بیش نبوده است. بخاطریکه در طی ۱۸ سال آخر تجربه نشان داد که این جولان نمودن های غنی فاشیست یک شبه به میان نیامده، بلکه گذشت ها، بزدلی ها، سکوت نمودن ها و بالاخره بی تفاوتی های رهبران جهادی پیرو خط قهرمان ملی به ویژه مالک 50 در 50 یعنی داکتر عبدالله بود که بعد از سبکددوشی تمام وزرای مربوطه اش بلاخره این غنی ننه شیطان جل و پوستک عبدالله را نیز به بسیار تمسخر آمیز به بیرون از ارگ سفیدار خواهد انداخت.

جوانان آگاه میهنم شما بهتر میدانید که دو پدیده متضاد در این برهه حساس تاریخی در سرزمین بنام افغانسنان (خراسان) در جنگ و ستیز اند که باید برای آن راه حل پیدا شود:
یک، عدالت خواهان (اکثریت مردم خاموش جامعه)
دو ، تمامیت خواهان (اقلیت مفت خور حاکم برجامعه)
با اندوه فراوان در این شب وروز رهبری اکثریت خاموش جامعه را که عدالت میخواهند به دوش آنهای گذاشته شده است که خود همه دزدان سرگردنه، معامله گران حرفوی و مافیای مواد مخدره اند که مانند کرگسان لاشخور خون ملت و مردم هم تبار خویش را مکیده از نگاه دارایی و سرمایه مانند خسک پندیده اند. در نهاد این رهبران هیچگونه غرور، غیرت، شهامت و مردم دوستی دیده نمی شود.

در جانب مقابل رهبری گروه تمامیت خواهان را به کمک خارجی ها حامدکرزی، خلیلزاد، اشرف غنی، راکتیار (قصاب کابل) حنیف اتمر، عمر داودزی، فاروق وردک، مسلمیار، احدی و سیاف بدوش گرفته که همه اینها هرگز در پی منافع شخصی خویش نبوده بلکه با یک ستراتیژی از قبل تدوین شده مطابق به مانفیست (د دوه همه سقاوی) مصروف ساختن برنامه های دورنمایی (درازمدت) در جهت حاکمیت قوم پشتون (افغان) بر سایر اقوام هستند، همه مشترکن میخواهند حاکمیت عام و تام بر سایر اقوام را در عمل پیاده نمایند.

هرگاه غنی در جرگه کبیر ساختگی و قلابی ماه ثور بتواند برای دو سال دیگر ادامه حکومت خویش را تصویب و فتوی بگیرد، بیاد داشته باشید که میهن به کام یا حلقوم فاشیزم بلعیده شده و برنامه های نا تمام عبدالرحمن غدار، محمدگل مهمند، نادرخان قرآن خور تکمیل گردیده زبان و هویت پربار سایر اقوام به خطر جدی مواجه خواهند بود.

ندای من به همه جوانان اگاه و ارمانگرا این است که هرچه زودتر از هر قوم و زبان که هستید لطفا بسیج گردیده با درک از شرایط ناگوار و بحران موجود کمر همت بسته قیام سراسری را راه اندازی و با رستاخیز عمومی جلوی فاشیزم کور و فرهنگ ستیز گروه معیوب قبیله را بگیرید. در غیر آن رهبران اقوام تان که در بالا آنها را معرفی نمودم به خاطر حفظ دارایی و جفظ سرمایه های خویش با گروه تحجر و حاکمیت خواه جور امده شلاق چرکین و بوی ناک طالب در گردن اکثریت خاموش و بی دفاع جامعه کوبیده خواهد شد. در فرجام بازنده اصلی مردم مظلوم وبی دست و پای ما خواهند بود.

بدرود
امان ضیایی

>>>   استاد محترم ضیایی صاحب!
من سخنان شما را تا حد زیاد تائید می نمایم که این گروپ های خاین در فکر سابق خود هستند لاکن باید بدانی که آن زمان ها رفته است که اینها چیزی کنند. مشکل در این است که ما رهبری درست نداریم و هم ما نوکری خارجی ها را قبول نداریم ورنه از هیچ چیزی کمتر از دیگران نیستیم.
شاهین شمالی

>>>   Hashmatullah Arwin
تشویش نکنید ، غنی در آینده های دور فورمول جلوگیری از کشتار بیشتر شهروندان کشور را طرح و مدیریت.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است