تاریخ انتشار: ۱۲:۰۷ ۱۳۹۸/۲/۸ | کد خبر: 158395 | منبع: | پرینت |
هرچند برخی ها روز های ۷ ثور و ۸ ثور را دو روز سیاه و ننگین در تاریخ کشور می دانند، برای من اما هر دوی این روزها ، روز های عشق، مردم سالاری، آزادی و پیروزی مردم شجاع افغانستان بوده است.
در هفتم ثور ۱۳۷۵، خلق افغانستان یعنی مردم ما با راه اندازی یک انقلاب به تمام معنا بساط نظام بجا مانده از سلطنت و شاه سالاری را برچیدند و حکومتی ساخته شد، کاملأ از یک قشر دیگر جامعه.
آنگاه بود که کارگران هم به حیث انسان در جامعه پذیرفته شدند.
اما برخی مهره های رهبری حزب دموکراتیک خلق مردمان بی گناه را اشرار گفته کشتند، روستاییان را شکنجه کردند، منتقدان شان را زنده گور کردند، حزب دموکراتیک خلق افغانستان را تباه کردند و همه اعضای صادق و پاک نفس این حزب را بد نام نمودند.
پس از آن بود که مردم باغیرت افغانستان بپا خاستند و بر ضد این استبداد مبارزه را آغاز نمودند.
اما باز هم شماری خود فروخته برای بدست آوردن ثروت و قدرت، حلقه غلامی امریکا، پاکستان و ایران را بگوش کردند و با سلاح های امریکا بنیاد افغانستان را بر انداختند و جهاد مردم قهرمان ما را نیز بد نام نمودند.
با آنکه مردم ما در ۸ ثور به پیروزی رسیدند تا کشور شان را سر و سامان دهند اما باز هم عده خود فروخته برای رسیدن به قدرت و چوکی های حکومتی چنان بر این مردم تاختند که چنگیز خان مغل نتاخته بود.
مجاهد را بدنام ساختند، مردم را از جهاد دل زده نمودند و دار و ندار افغانستان را به تاراج بردند.
اما من باور دارم که در میان اعضای حزب خلق انسان های شریف و پاک نفسی بودند و استند که صداقت و عدالت شان را باید با صدق صدیقی و عدل عمری برابر دانست.
مردم مجاهد ما و آنانی که خاص برای رضای خدا رزمیدند نیز در تاریخ کشور فراموش نخواهند شد.
اما آنچه مهم است این است که در هر دو میدان مردم ما بازنده بودند و سود جویان برنده!
جاوید زیارتجاهی
>>> خبر عا جل
اشرف غنی به خا نه گلبدین حکمتیار رفته و برایش حضور و زاری نمو ده که به لیاظ خدا درلویه جرگه اشتراک کند
ودیگر اینکه برای گلبدین گفت که در روز بر گذاشت 8 ثور در بیانه خود در باره اینکه من باید دوره رایست جمهور باید تا میزان تمدید شود زیرا بسیار اشخاص مخالفت کرده است و من شما را در همان زمان همرای خود یکجا می کنم
>>> در این محصولات نقش اصلی را اعضای حزب دموکراتیک خلق اعم از پرچمی و خلقی داشت. وقتی صبغت الله مجددی از پشاور به کابل آمد در کاروان او هیچ پیلوت طیاره، هیچ یک جنرال و افسر متخصص تانک، توپ، لونا، اوراگان و ..... نبود. آن ها صد ها طیاره را از شیندند، بگرام، مزار، شبرغان و ... پیلوتان خلقی و پرچمی پرواز می دادند و بمباران می کردند. تانک، اورگان ها، توپ ها را نیز آن ها به حرکت در می آوردند. من لیست یک هزار جنرال، دگروال و جگرن خلقی و پرچمی را دارم که پس از سقوط حکومت شما در طرف های مختلف جنگ سهم داشتند و...
>>> يك طفل هفت ماه به دليل راه بندان لوى جرگه قبيله ، جان بأخته است.
قاتل اين كودك #غنى است
>>> تمام دست آورد هایی حزب دموکراتیک خلق بعد از قیام مسلح ۷ ثور قربانی تضاد هایی شخصی دو فرد یعنی سرتمبگی (به اصطلاح مردم) امین و خود خواهی هایی بکوف (کارمل) گردید. این دو بخاطر خود کامه گی هایشان نه تنها به بسیج همه نیرو هایی مترقی خواه (بمثابه ضرورت تاریخی) در زیر یک چتر نه پرداختند بلکه حتی بین خود (بخاطر منافع مردم و وطن) هم حاضر به قربانی منافع شخصی خود نبوده و با هم جور نیامدند.
۸ ثور هم بجز نتیجه حیله گری ها و دسیسه سازی هایی محمود بریالی و گروه بکوف بخاطر انتقام گیری شخصی از نجیب چیزی دیگری نبود. این گروه هایی آدم کش آَی اس آی پاکستان حتی خواب آمدن به کابل را هم نمی دیدند چه جا که در روز بیایند!!!!
آزاده
>>> کودتای خونین هفت ثور ١٣٥٧ مستقیما به همکاری ورهبری مشاورین نظامی شوروی که درزمان حکومت داودخان در اردوی افغانستان ایفای وظیفه مینمودند صورت گرفتند آغازی فصل تازه جنایت وبدبختی ها درافغانستان شروع گردیدند.گرچه ظاهرا این کودتای خونین به قومانده حفیظ الله امین یکی ازاعضای حزب خلق صورت گرفته است اما این کودتا مطابق پلان شوم وپلان جنگ سردحکومت وقت شوروی به طرف سرحدات سرحدات کشور شان صورت گرفته است.درسال ١٣٥٧ شمسی که درپوهنتون پولیتخنیک کابل محصل صنف سیوم بودم وبه چشم خود میدیدم که استادان شوروی درپولیتخنیک کابل از کودتای هفت ثور با چه خوشحالی وشادمانی به محصلین در صنوف مختلف پولیتخنیک تبریک میگفتند این استادان شوروی آنقدر خوشحال بودند که گویا درکشور خود شان تحول خیلی مثبت وخوشحال کننده صورت گرفته باشد وعملا مداخله شوروی ها درافغانستان آشکارا مینمودند.بعضی استادان شوروی درپولیتخنیک بی شرمانه ومغرضانه در صنوف درسی به محصلین میگفتند که اگر شمایان کدام ضد انقلاب ثوررا در هرجا میبینید فورا به نیروهای امنیتی دولت خلق وپرچم اطلاع دهید اما این اعمال مغرضانه شان با عکس العمل محصلین پولیتخنیک مواجه میگردید وبعضی محصلین با عکس العمل شدید از مداخله بیشرمانه ومغرضانه استادان شوروی را خوش نبودند و واکنش نشان میدادند که درنتیجه همه این محصلین وطن پرست وخداجو توسط اطلاعات جهنمی خلق وپرچم گرفتارشدند وزنده به پولیگون های پل چرخی زیر خاک شدند روح همه شان شاد باشند.کودتای خونین هفت ثور که فقط برای گرفتن قدرت دولتی توسط حزب خلق وپرچم بود خیلی به سرعت دچار اختلاف وکشمکش های داخلی شدند وجناح پرچم را به نام اشرف زادگان ازبدنه دولت جدا کردند ورهبران عمده پرچمی ها را به حیث سفیران افغانستان توسط وزیر خارجه حفیظ الله امین به ممالک مختلف اعزام کردند.جنایت کاران حزب خلق خیلی سریع ازطریق استخبارات جهنمی خود مخالفین نظام خودرا درهرگوشه وکنار افغانستان به محابس فرستادند وبعضی مناطق را به بمباران هوایی مطیع خود ساختند.بازهم حزب جنایتکار خلق برای سلطه قدرت داخلی شان بین نورمحمد ترکی وحفیظ الله امین اختلافات شدید بروز کردند درنتیجه حفیظ الله امین با یک توطیه موفق نورمحمد ترکی را ازصحنه سیاست دور کردند وباالاخره نورمحمد ترکی را بالیشت کشته وبه قول آبچکان کابل به خاک سپرد.حفیظ الله امین فقط صد روز در راس حکومت درکابل قدرت را به دست گرفته بود وبالاخره شامگاه شش جدی ١٣٥٨ شمسی توسط قوای شوروی درتپه تاج بیگ دارالامان کابل کشته شد وقوای شوروی به قومانده مستقیم برژنف ملعون وارد خاک افغانستان گردید وافغانستان را بی شرمانه طبق پلان دراز مدت حکومت وقت شوروی اشغال نمودند وببرک کارمل این وطن فروش خاین توسط قوای شوروی بحیث رییس شورای انقلابی قدرت دولتی را به نام حزب واحد دموکراتیک خلق افغانستان به دست گرفت جناح های خلق وپرچم ظاهرا دوباره متحدگردیدند.دوران حکومت ننگین ببرک کارمل مجاهدین ومبارزین جان برکف افغانستان درکنج وکنار افغانستان برای استقلال وآزادی افغانستان فعالیت وجنگ های چریکی وعلنی شان را باشدت بیشتر ادامه دادند ببرک کارمل این عروسک برژنف ملعون با بیحیایی ازروابط دوستانه ملت مومن افغانستان با دولت وقت شوروی در محافل ومجالس دولتی سخنرانی میکردند درحالیکه ٩٥ فیصد مردم مومن ومجاهد ومبارز افغانستان مخالف دولت دست نشانده دولت وقت شوروی بودند.درین مدت هزارها مجاهد ومبارز ومردم افغانستان عم از ذکور واناث واطفال توسط قوای زمینی وهوایی شوروی ها کشته ومعیوب شدند وخانه های مسکونی،کارخانه ها ومزارع شخصی مردم شریف افغانستان باخاک یکسان گردیدند.مردم شریف افغانستان علیه اشغال افغانستان توسط ارتش حکومت وقت شوروی و ممالک متحد پیمان نظامی وارسا درداخل افغانستان آنقدر به شدت مبارزه وجهاد ادامه دادند که با سرعت ازطرف ممالک پیمان ناتو واکثر ممالک بیطرف پشتیبانی نظامی وسیاسی گردیدند وخواستار خروج قوای شوروی ازافغانستان گردیدند.همزمان جنبش های آزادی بخش در ممالک اروپای شرقی که زیر سلطه حکومت وقت شوروی بودند اوج گرفتند وبرای اولین بار اتحادیه مستقل کارگری دربندر گدانسک پولیند به رهبری لخ والیسا شروع به فعالیت نمود و وخیلی زود به انقلاب استقلال خواهی در پولیند تبدیل گردید که شروع این انقلاب دولت کمونیستی پولیند سقوط کرد وحکومت جدید مستقل به رهبری لخ والیسا درپولیند شروع به کار کرد.انقلاب جدید درپولیند به کشورهای همجوار اروپایی شرقی هم خیلی زود تاثیر نمودند وحکومت های مقتدر اروپایی شرقی با انقلاب های جدید مردم شان یکی بعد ازدیگری سقوط نمودند وازچنگال وسلطه حکومت وقت شوروی خلاص گردیدند ودرعین زمان تحولات جدید درحکومت افغانستان شروع گردید وپایه های لرزان حکومت ببرک کارمل نیز به لرزان بیشتر درآمدند.بامرگ برژنف ملعون وفاشیست سقوط وتغیر حکومت ببرک کارمل نیز شروع گردید وباروی کار آمدن میخاییل گورباچوف ببرک کارمل ازقدرت کنار گذاشته شد وداکتر نجیب الله بحیث رییس شورای انقلابی ورییس دولت درافغانستان تعیین گردید.دولت دست نشانده داکتر نجیب الله هم با مقاومت شدید ازطرف ملت مومن ومجاهدین جان برکف افغانستان مواجه گردیدند بالاخره بافشار کشورهای خارجی وجوامع بین المللی وهم با مجاهدت بیسابقه مجاهدین جان برکف افغانستان دولت وقت شوروی به طرح خروج قوای شوروی ها ازافغانستان تن دادند وخروج شروع قوای شوروی مطابق جدول زمانی ازافغانستان شروع گردیدند.حکومت داکتر نجیب الله که باخروج قوای شوروی وقت، آینده حکومتش را لرزان فکر میکردند مصالحه ملی را درافغانستان مطرح کرد آخرین قوای شوروی در١٥ فروی ١٩٨٩ازافغانستان خارج گردیدند همزمان دولت داکتر نجیب الله درکابل وسایر ولایات حملات شدید خودرا علیه مجاهدین ادامه دادند که بامقاومت شدید مجاهدین ومبارزین جان برکف افغانستان مواجه گردیدند.داکتر نجیب الله که ازقدرت قوی مجاهدین اطلاع کامل داشت درعین زمان طرح مصالحه ملی در افغانستان ،استعفا وبرکناری ازقدرت خودرا را درافغانستان مطرح کرد دراین اثنا بود که یک کودتای نظامی توسط کمونیستان تند رو درشوروی هنگامیکه گورباچوف دررخصتی سالانه اش درجزیره دورافتاده بسر میبرد به وقوع پیوست واین کودتا با مداخله مردم واعضای پارلمان در اتحاد شوروی خنثی گردید وگورباچوف حزب کمونیست اتجاد شوروی بادایر نمودن جلسه بیوروی سیاسی ،حزب کمونیست اتحادشوروی را خاین اعلان نمود وخواستار منحل نمودن حزب کمونیست اتحادشوروی وقت گردید ودربیست وپنجم دسمبر سال ١٩٩١ میلادی حزب کمونیست اتحادشوروی بعد از هفتاد پنج سال قدرت سیاسی دراتحادشوروی ،حزب کمونیست اتحادشوروی توسط میخایل گورباچوف منحل گردید وجمهوری های اتحادشوروی ازبدنه دولت اتحادشوروی سابق جداومستقل گردیدند ودرعین زمان ثابت گردیدند که قدرت های استعماری تحت هرنام وطرح که باشند سرانجام با مبارزه وجنبش های آزادیخواهانه ملت شان سرانجام به استقلال و آزادی ناییل میایند.دولت مرکزی کابل به رهبری داکتر نجیب باالاخره بافشار مجاهدین ومبارزین جان برکف افغانستان وجوامع بین المللی روند استعفای داکتر نجیب الله بیشترگردیدوداکتر نجیب فکر خروج مصون خودرا با ارگان های ملل متحدمطرح کردند وداکتر نجیب الله که میخواست توسط نیروهای ملل متحد درشب تاریک از کابل خارج گردند و به هند کنار فامیل شان بروند توسط قوای ازبیک جنرال دوستم وجمعیت اسلامی درمیدان هوای کابل مانع خروج داکتر نجیب الله وهمراهانش گردیدند وداکتر نجیب الله مجبور گردید که بارفقایش دردفترملل متحد درکابل پناهنده گردیدند ودولت دست نشانده حزب دموکراتیک خلق وپرچم با کشته نمودن ومعیوب ساختن صدها هزار مجاهدین ومبارزین حکومت کودتای ننگین شان درافغانستان ختم گردید وافغانستان دوباره مستقل وآزاد گردیدوسران ورهبران حزب خلق وپرچم برعکس ادعاهای قبلی وانقلابی شان به دامن کشورهای سرمایداری وکاپیتالیستی پناه بردند وملت مومن،مجاهد جان برکف ودلیر افغانستان برای همیشه افتخار کسب استقلال وآزادی افغانستان ناییل گردیدند و به اصطلاح کمونیزم ملحد ومتجاوز را برای همیشه به زباله دان تاریخ سپردند.
و من الله التوفیق. انجنیر عبدالرشید ناصری ازآسترالیا
>>> چرا به جان هم افتیده اییم ؟؟
--------------------------
در شهر هرچه مینگرم غیر درد نیست
حتا به شاخ خشک دلم، برگ زرد نیست / " شهکار" /
وقتی میبینم تعدادی ازهموطنان ما خصوصآ ملیت تاجیک اکثرآ ازخورد تا بزرگ ویا از آگاه سیاسی تا ملایی مسجد.... طوری درسایت های اجتماعی درمورد 7 و8 ثور به جان هم افتیده اند و صفحات را با کلمات زشت وحتی دور از آداب واخلاق انسانی پر کرده اند وبه یک دیگر طوری دشنام میدهند که توگویی میراث داران افتخارات ویاهم برعکس جنایات این دوروز تنها وتنها مربوط به همین ملیت است. جالب اینکه اکثر این هموطنان درسالی دوبار مست و انقلابی میشوند وتمام زهروعقده های داشت ونداشت خودرا یکباره علیه یک دیگردرهمین روز میریزند و میکشایند. وبعد ازختم این دوروز درسکوت همیشگی تا سال بعد به خواب زمستانی فرو میروند.و نتیجه هم بعد از این همه گلو پاره کردن ها با شعار های " زنده باد ، مرده باد وحق برباطل پیروز باد...." بقول معروف" چه آوردی هیچ ، چه کردی هیچ.."!!
واقعآ درد آور است که مامصروف چه کاری هستیم ودرچه لجن زار بدبختی غرق شده اییم....؟؟؟
ولی بیخبر از اینکه اگر 9 ثور ویا تاریخ اسفناک وسیاه دیگری که درحال بوقوع پیوستن است موفق گردد ؛ آنوقت رحمی نه به طرفدران ونه هم مخالفین هفت ثوری ونه هم هشت ثوری خواهد نمود وتیغ فاشیزم قبیلوی درپوشش طالب ویا داعش تیزوتیزتر میگردد وسرها رابدون تفکیک ازتن تان جدا خواهد نمود. واقوام اوزبیک ، ترکمن ، هزاره هم ازاین وضعیت مستثنی شده نمیتواند.
بهتراست تا دیرنشده است به حال آید ازاین بگو مگوهای بی حاصل خود داری کنید.
باعرض حرمت عطا صفوی.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است