تاریخ انتشار: ۰۹:۲۱ ۱۳۹۸/۳/۲۸ | کد خبر: 159133 | منبع: | پرینت |
اخوان المسلمين پس از حدود ٩٠ سال مبارزه اجتماعي و سپس سياسي توانست قدرت سياسي را در زادگاه خود به دست بگيرد. تنها دو خوشه از اين جريان مادر در تونس و تركيه، توانستند الگوي نسبتا پايدار حكومتداري و مبارزه سياسي به دور از سركوب را ايجاد كنند.
مهمترين اشتباه اخوان، توهم اكثريت بودن اسلام گرايان در مصر بود. اخوان ديرتر و با احتياط وارد انقلاب سال ٢٠١١ گرديد و برنده ميداني شد كه قبلا جوانان فارغ از هر ايدیولوژي در فضاي مجازي و سپس در ميدان تحرير ايجاد كرده بودند. مرسي اما ديگر شركاي اين تغيير را ناديده گرفت و با عجله وارد زمين اصلاحات شد. او قانون اساسي مصر را با اشتراك تنها ٣٣ درصد واجدان شرايط راي دهي به تصويب رساند. خودش در انتخابات رياست جمهوري، صرفا اندكي بالاي ٥٠ درصد راي گرفت. معني اين آمار اين بود كه مرسي نبايد شتاب زده وارد مي شد و فكر مي كرد اسلام گرايي در مصر صاحب اكثريت است.
در ميان اسلام گرايان، تندروان تكفيري ( التحرير الاسلامي، الهجره و الجهاد ) كه سال ها پيش از بدنه اخوان جدا شده بودند، اخوان المسلمين را اخوان المرتدين مي گفتند، جرياني از اسلام گرايان كه انهم از بدنه اخوان جدا شده بود با حمايت عربستان حزب سلفي تاسيس كرد و در انتخابات با مرسي رقابت كرد.
به هرحال مرسي در فضايي كه همه چيز در دست ارتش دست آموز غرب بود قدرت را با شتاب بسيار ايدیولوژيك ساخت. همان زمان شايع شد كه ايراني ها به مرسي گفته بودند، با اين ارتش، نظام اسلامي در مصر پياده نمي شود و تشكلي موازي با ارتش، شبيه سپاه پاسداران انقلاب ايران بايد ايجاد كند و تهران در اين زمينه كمكش مي كند.
مصر، جامعه نظامي ها است. كشور حساسي است كه با توجه به امنيت اسرایيل بايد حكومتي بدون ايدیولوژي داشته باشد. اين تنها اخوان نيست كه در مصر شكست خورده، حزب پان عربي بعث در مصر توفيقي نداشت، احزاب ليبرال كه ايمن نور مهمترين چهره انان بود، توفيق چنداني نداشتند و اسلام گرا ها نيز به دلايل داخلي و خارجي نتوانستند پيروز شوند.
امريكا، اسرایيل و عربستان عوامل مهم خارجي در براندازي اخوان بودند. اخوان در زمان دبيري مهدي عاكف، با توجه به سركوب هاي حسني مبارك، جريان پناهنده به قطر شده بود و روي خوش به عربستان نشان نمي داد. از جانب ديگر موفقيت الگوي اسلام سياسي اخوان در مصر، داعيه رهبري جهان اسلام را از عربستان مي گرفت.
اخرين سركوب اخوان در مصر نشان داد كه غرب هنوز براي جهان عرب به رژيم هاي خودكامه، نظامي، مستبد و خانوادگي را مي طلبد و اجازه نمي دهد نظام هاي مردمي در اين كشورها روي كار بيايد.
كمترين معني مرگ مرسي اين است كه اخوان با تمام وجود سركوبي ديگر را درك مي كند و آماده كنشگري مي شود. تاكنون هربار اخوان در مصر سركوب شده، راديكاليسم تقويت شده و جريان هاي خطرناك تري از بدنه اخوان جدا شده اند و واكنش تندرانه در واكنش به اقدام نظاميان داشته اند. اگر چه نه به اين زودي ها اما قطعا مصر براي سومين انقلاب آماده مي شود. انقلابي كه شايد اين بار ديكتاتوري توده ها عليه نظاميان خواهد بود و رنگ ايدیولوژيك كمتري خواهد داشت.
شجاع محسنی
>>> اخوانالمسلمین و پیروان آن فقط جهاد را یاد داشتند، نه حکومتداری را؛ لذا باعث ترویج افراطیت در جهان اسلام شدند.
>>> برای غرب اخوان المسلمین مطرح نیست، منافعش مهم است. مثلن با محمد مرسی اخوانی مخالفت کرد و در کنار رجب طیب اردوغان اخوانی می ایستد.
یحی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است