آنهايى كه مى دانند، در زير سلطه بيگانه ها و فشار قدرت هاى بزرگ و همسايه ها برگزارى انتخابات شفاف نا ممكن است باز مى آيند و از طريق رسانه ها حمايت شان را از "پروسه دمكراتيك انتخابات" اعلان مى كنند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۳ ۱۳۹۸/۷/۸ | کد خبر: 160355 | منبع: | پرینت |
از روزى كه "پاشنه آهنين" سرباز ان پلنگى پوش امريكايى گرد خاكِ بلندى ها و پستى هاى كوهپايه هاى هندوكُش را در توره بورا به باد كردند و تكاندن شروع نمودند و از روزى كه آركستر جامعه جهانى آهنگ دمكراسى را با ميلودى حقوق بشر در گوش مردمان افغانستان زمزمه نمودند از آن روز به اين طرف از تكنوكرات گرفته تا مجاهد و طالب نكتايى پوش همه از خوشى به بزم و پايكوبى شروع نموده و با ايجاد گروهك هاى هنرى خود طوطى وار ترانه هاى دمكراتيك مى سرآيند.
چه زمانه اى شده است آنهايى كه چند دهه پيش واژه دمكراسى را ضد اسلامى گفته و سايه آن را از ديوار هاى دانشگاه كابل با ناخن هاى خود مى رنديدند، حال همين آدمك ها از بركت "آهنگ سازان" جامعه جهانى به عوض تكبير كلمه الله اكبر نواى دمكراسى سر مى دهند.
نمى دانم خوشبختانه بگويم يا بدبختانه امروز اين مردم را چه شده است كه همه از دمكراسى و انتخابات آزاد حرف مى زنند، حتى آنهاى كه ماهيت اين دمكراسى قلابى و باد آورده را خوب مى دانند و با وجود آنكه بار ها در اين هژده سال كه گذشت از فساد و جعل و تقلب كارى اين حكومت شّر و فساد" سخن رانده اند، اما نمى دانم چرا يك باره ١٨٠ درجه تغيير موقعيت نموده اند و حمايت و پستيبانى شان را از روند به اصطلاح به ذعم خود شان "پروسه دمكراتيك انتخابات" ابلاغ نموده اند، آخر نمى دانم به كى اعتماد كرد؟
آنهايى كه خود شان نيك مى دانند در افغانستان، بخصوص در زير سلطه بيگانه ها و فشار قدرت هاى بزرگ و همسايه ها برگزارى انتخابات شفاف قطعأ نا ممكن است باز مى آيند و از طريق رسانه ها حمايت شان را از "پروسه دمكراتيك انتخابات" اعلان مى كنند.
آخر از كدام پروسه دمكراتيك؟
هر كس هر جناح و حزب و سازمانى كه انتخابات را در افغانستان "پروسه دمكراتيك" مى نامد اشتباه مى كند، همين پروسه انتخاباتِ را كه خود شان بار ها برگزار كننده گان آنرا به جعلكارى و تقلب و دزدى رأى مردم متهم مى كنند (كه بى ترديد چه انتخابات رياست جمهورى بوده و چه انتخابات شوراى ملى چنين هم بوده كه از آن هيچ هموطن ما انكار كرده نمى تواند حتى خارجى ها) باز همين آدم ها مى آيند و از "پروسه دمكراتيك " حرف مى زنند.
در حالى تا همين ديروز از عدم شفافيت انتخابات حرف مى زدند، اما بعد از گذشت يك شب حمايت از "پروسه دمكراتيك" آن حرف مى زنند.
اگر اين را بپذيريم كه دمكراسى حكومت مردم و تبعيت اقليت از اكثريت و آزادى و حقوق مساوى شهروندان يك كشور باشد در افغانستان چنين چيز هاى كه از نيم قرن به اين طرف از غرب رواج پيدا كرده از روى كاغذ به اجتماع و حكومت تا هنوز در عمل پياده نشده است، ناممكن است، در كشورى كه شهروندانش اكثرأ يا به زور سلاح، يا به تهديد يا به خاطر يك لقمه نان حاضر مى شوند به پاى صندوق هاى رأى دهى رفته برگه رأى خود را داخل صندوق به نفع كانديد غير مورد نظر خويش بريزد چگونه مى شود در چنين كشورى از پروسه و روند "دمكراتيك" نام برد؟
در كشورى كه حد اقل نود در صد شهروندان آن از حق و حقوق شهروندى خود خبر نداشته باشند به چه اساس ما از دمكراسى و "پروسه دمكراتيك" حرف مى زنيم، بسيارى از تحصيل كرده ها تا هنوز در افغانستان از متن قانون اساسى و ساير قوانين مدنى و شهروندى و حتى وكيل پارلمان و كانديد مقام رياست جمهورى از قانون نامه انتخابات چيزى نمى دانند، چگونه از پروسه دمكراتيك در اين كشور حرف مى زنيم، ما هم خود را گول مى زنيم و هم مردم خود را.
در كشورى كه اكثريت شهروندانش فكر طالبانى دارند با داشتن چنين كتله بزرگ از مردم طالب و طالب پرور چه گونه ما از "پروسه دمكراتيك" حرف مى زنيم.
نمى خواهم حرف هايم خداى نا خواسته باعث ملالت خاطر كسى شود، صادقانه بايد اذعان نمود كه افغانستان و دمكراسى فرسنگ ها فاصله دارد.
تا وقتى كه مردم سواد كافى نداشته باشند و تا وقتى كه مردم از حق و حقوق شهروندى خود آگاه نباشند، تا وقتى كه مردم انتخاب آزاد نداشته باشند و خلاصه در كشورى كه طبقه كارگر با سواد و روشنفكر ظهور نكند، در كشورى كه حزب به مفهوم واقعى آن يعنى احزاب و سازمان هاى فراگير كه از همه اقشار جامعه نماينده گى كرده بتواند بوجود نيايد، در چنين كشورى قوانين مدنى و دمكراتيك هرگز قابل عملى نيست.
بارى نوشته بودم: در افغانستان از بركت حضور جامعه جهانى مردم حق رأى دهى را دارند، اما حق انتخاب آزاد را ندارند، اينرا مى گويند دمكراسى قلابى و باد آورده.
با درود
ضيا بارى بهارى
>>> تشکر از متن بسیار جالب که حاوی حقایق (هر چند تلخ ولی این حقیقت ها را باید دید و راه چاره برای آن دریافت ) بسیار اشکار که چشم هر بیننده انرا میبند وگوش هر شنوندهای آنرا میشنود البته در صورتیکه پول ومقام کور و کرش نکرده باشد .
برای اینکه قشر نوجوان و جوان کشور به تمام حقوق شهروندی خود پی ببرد باید در مکاتب بشکل یک مضمون درس داده شود تا آنها در زندگیشان راه قانونی را جستجو کنند و بدانند اما مشکل بزرگ اینست که سرزمین ما یک دولت قانون مدار نداشته و ندارد .به امید روزی که حد اقل درین زمینه به پای همسایگان خود برسیم
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است