از سنت‌های رایج کریسمس مطلع شوید
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۲۲    ۱۳۹۸/۱۰/۱۱ کد خبر: 161603 منبع: پرینت

از تزیین درخت کاج گرفته تا آویختن حلقه گل پشت در و چیدن شیر و کوکی روی میز برای بابانوئل همه رسوم و سنت های رایج کریسمس هستند که تقریبا در تمامی کشورهای مسیحی‌نشین جهان رواج دارد.
پیروان دین مسیحی در سراسر دنیا روز بیست و پنجم دسامبر را به عنوان میلاد مسیح جشن می‌گیرند. البته برخی هم این جشن را در شامگاه ۲۴ دسامبر برگزار می‌کنند. ایام دوازده روزه کریسمس با سالروز میلاد مسیح در ۲۵ دسامبر آغاز شده و تا جشن خاج‌شویان در روز ۶ ژانویه ادامه می‌یابد.
با اینکه مهم‌ترین عید مذهبی در تقویم مسیحی، روز عید پاک (به عنوان روز مصلوب شدن و رستاخیز عیسی) است، بسیاری به‌خصوص در کشورهای ایالات متحده و کانادا، کریسمس را مهم‌ترین رویداد سالانه مسیحی می‌دانند. برای بیشتر مردم، این ایام فرصتی است برای دور هم جمع شدن اقوام و دوستان و هدیه دادن به هم.
کریسمس با آیین‌های ویژه‌ای به‌طور مثال آراستن یک درخت کاج، برگزار می شود و شخصیتی خیالی به نام بابانوئل در آن برای کودکان هدیه می‌آورد. اما دلیل اصلی ظهور این سنت ها چیست و از کی آغاز شده اند.

آیا کوکاکولا، بابانوئل مدرنِ امروزی را اختراع کرد؟
خیر! این یک افسانه بیش نیست. با اینکه کوکاکولا اولین کمپانی ای بود که از بابانوئل در تبلیغات بازرگانی خود در دهه ۱۹۳۰ میلادی بهره گرفت، اما این پیرمرد چاق با لباس قرمز و ریش بلند و سفید را کوکاکولا درست نکرده است. دلیل پیدایش این داستان های غیرواقعی و نسبت دادن آن به کوکاکولا، ترکیب رنگ لباس و ریش بابانوئل است که شبیه نوشابه های قرمز این شرکت آمریکایی است.
تصویر امروزی بابانوئل قرن ها است که به همین شکل بوده است و از دیرباز سوار بر سورتمه‌ای که گوزن های شمالی آن را می کشند، هدایای خود را برای کودکان می آورد. بابانوئل از دودکش شومینه وارد خانه شده و هدایای خود را درون جوراب هایی می گذارد که کودکان آن را از شومینه آویخته اند. بچه ها تصور می کنند که این پیرمرد چاق و دوست داشتنی در کارخانه اسباب بازی خود واقع در قطب شمال به ساخت این وسایل می پردازد.
پایه‌گذار شمایل کنونی بابانوئل را باید هنرمندانی همچون واشنگتن ایروینگ و توماس نست دانست. نست در سال ۱۸۸۱ میلادی تصویری با عنوان «سن نیکولاس مبارک» ترسیم کرد که شبیه شکل کنونی بابانوئل بود؛ یک مرد با لباس قرمز و سفید و شکم بزرگ.

آب‌نبات قیچی از چه زمانی وارد رسوم کریسمس شد؟
این یکی از رسومی است که اطلاعات دقیقی در مورد زمینه پیدایش آن وجود ندارد. یکی از داستان ها این است که رهبر کُر آلمانی در سال ۱۶۷۰ نگران این بود که هنگام اجرای برنامه در کلیسا، خواننده‌های کم سن گروهش با سروصدای خود موجب بر هم خوردن نظم این مکان مقدس شوند، از این رو از یک کارخانه شکلات سازی درخواست کرده تا آب‌نبات های سفید بسازد تا به واسطه اهدا آن ها به کودکان، صدایشان را ساکت کند.
همچنین قصد داشت به واسطه این آب‌نبات‌ها داستان چوپان هایی که برای ملاقات مسیح در زمان تولد آمده بودند را نیز به این کودکان یادآوری کند. از این رو، آب‌نبات‌ها را به صورت عصایی سفارش داد.
البته این داستان از نسل های پیش روایت شده و هیچ مدرکی دال بر واقعی بودن آن وجود ندارد.
افسانه دیگر نیز این است که در سال ۱۹۱۹، باب مک کورماک شروع به ساخت این آب‌نبات‌ها در جورجیا کرده است که در حال حاضر یکی از پیشگامان اصلی تولید آب‌نبات‌ قیچیِ عصایی در جهان بشمار می رود. همچنین، کشیشی موسوم به گریگوری کلر که برادر ناتنی مک کورمک بود با اختراع دستگاهی روند تغییر شکل این آب‌نبات‌ها به صورت J را اتوماتیک کرد.

مردم درخت همیشه سبز را نماد تولد حضرت مسیح می دانند.
داستان های متعددی درباره این رسم وجود دارد. این در حالیست که برای هیچ کدام از آن ها مدرکی دال بر واقعی بودن وجود ندارد. از هزاران سال پیش از ظهور دین مسیحیت، مردم کافر برای جشن های زمستانی خود از درختان همیشه سبز بهره می گرفتند. در طول مراسم زمستانی این مردم، درختان همیشه سبز نماد بهار و زندگی دوباره بشمار می رفتند. اما پس از ترویج مسیحیت در سراسر اروپا، مردم آن را نماد تولد حضرت مسیح برشمردند.
در برخی از نمایشنامه ای آلمانی، این درخت را با سیب تزیین می کنند تا به عنوان نمادی از باغ عدن و داستان آدم و حوا از آن بهره بگیرند.
یکی از افسانه ها می گوید که اصلاح طلب مذهبی قرن ۱۶ میلادی، یعنی مارتین لوتر درخت کریسمس را به خانه ها آورد. گفته می شود، لوتر یک شب پیش از میلاد مسیح در جنگل در حال راه رفتن بوده که متوجه درخشش نور ستاره ها در میان شاخ و برگ درختان کاج می شود. وی که مبهوت این زیبایی بوده آن را نشانه ای برای زندگی حضرت مسیح فرض کرده و به هیمن خاطر، درخت را به خانه آورده است.
البته رسمی که امروز شاهد آن هستیم در قرن ۱۹ میلادی شکل گرفته است. ملکه ویکتوریای انگلستان، از همسرش، شاهزاده آلبرت درخواست کرد تا درخت را برای بازگشت از جایی که اکنون آلمان نامیده می شود، تزئین کند. وقتی نقاشی خانواده سلطنتی با درخت بسیار زیبای کریسمسشان در روزنامه های لندن چاپ شد، بیشتر مردم از آن استقبال کرده و این حرکت به رسمی ماندگار در سراسر اروپا و آمریکا تبدیل شد.

چرا حلقه گل در پشت در آویزان می کنند؟
برگ ها نمادی از تاج حضرت مسیح روی صلیب است و بِری های قرمز کوچک نیز نمادی از خون این حضرت است که بی گناه ریخته شده است.
در رم باستان، مردم در طول جشن سال نوی خود شاخه هایی از گیاهان همیشه سبز را به یکدیگر هدیه می دادند تا بدین واسطه آرزوی سلامتی برای همدیگر داشته باشند. سپس به تدریج شروع کردند به بافتن این شاخه ها به هم و به صورت حلقه ای تزیین شان می کردند. در نهایت هم آن را در پشت در می آویختند تا نمادی از زندگی جاوید و موفق باشد.
بعدها این حلقه گل به نمادی از رسوم جشن کریسمس تبدیل شد. در حلقه های گل مقدس، برگ ها نمادی از تاج حضرت مسیح روی صلیب است و بِری های قرمز کوچک نیز نمادی از خون این حضرت است که بی گناه ریخته شده است.
حلقه گل از برگ های همیشه سبز، همچنین نمادی برای زندگی جاویدان و ابدی انسان بشمار می رود. برخی از مسیحی ها در گذشته اعتقاد داشتند. که با آویختن این حلقه در پشت در، حضرت مسیح وارد خانه های شان می شود و برکت و رحمت به خانه هایش هدیه می کند. اما امروز بیشتر جنبه تزیینی دارد.

کد (6)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
کریسمس
چشن
نظرات بینندگان:

>>>   ما ضرورتبرای بنوشتن در باره کریسمس نداریم و شما کوشش نکنید که مردم را از دین پاک و اسلامی اش به یک دین ناقص دعوت نماید از این کار تان همان ....

>>>   ما به به رسالت و پیمبری حضرت عیسی مسیح به اساس آیات کثیر و روشن
و مبَیَن قرآن مبین ایمان کامل داریم به طور مثال :
به نام خدا جلت عظمته :-
امن الرسول بما انزل الیه من الربه و المومنون کل آمن بالله و ملایکته و کتبه و رسله لا نفرق بین احد من رسله وقالوا سمعنا و اطعنا غفرانک ربنا و الیک المصیر ۲۸۵ البقره
پیامبر به آنجه از پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده است و مومنان نیز همه به الله و فرشتگان او وکتاب هایش و پیامبرانش ایمان آورده اند و ( گفتند میان هیج یک از پیامبرانش فرق نه میگذاریم ؛ و گفتند ؛ شنیدیم و اطاعت کردیم .
پروردگارا ! آمرزش تو را ‌( خواهانیم ) و باز گشت به سوی توست ۲۸۵ البقره

ولی بعد ها در تشریفات ، رسومات ، بینشها و روایات با اسطوره ها و روایات
در فروعات و کنش ها فرق های التقاطی ، انتزاعی ، تقالید و مستدرکات عندی در طول قرون بوجودآمده که هیچوقت اساس و اصالت را بهم نمیریزد .
م. زمین بوس کابل

>>>   موضوع داستان پناه دادن درخت ناجو به پرستو در سرزمين سيمرغ و شب يلد است
داستان "غوچيگلک" و درخت ناجو به گفته بانوى مادرکلان از کابلستان که مادرکلان و يا مادربزرگ ويا "مادرگپ" اش نقل مى نمود.
غوچى و يا چلچله واژه محلى هاى براى نام پرستو زبان استاندارد ديوانى يا زبان پارسى دربارى است ; گونهٔ پرستو پرنده‌ای با بال‌های دراز و نوک تیز و دم دو شاخه، که در فصل سرما به مناطق گرمسیر مهاجرت می‌کند. و نسبت به گنجشگ بالاتر پرواز مى کنند.
متن داستان
یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچ کس نبود در زير گنبد کبود "غوچى گلک" بود بسیار کنجکاو . همه چیز را با نوک خود لمس مى کرد. او برای ساعت ها بالاى گل های رنگارنگ حیوانات وحشی طبیعت آبشارها و درختان سربفلک پروازهاى محیط اطراف نزديک آشيانه مادر و پدر خود مى کرد. اجازه پرواز روى جنگل هفت ديوان را نداشت. غوچيگلک روزى یک مورچه را دید که تلاش می کرد تا از "چقرى پراز آب زمين" ( چقر میخانه و میکده تالابچه، حوضچه، استخرآب معنى مى دهد) فرار کند. او در معرض خطر بزرگ بود چون نمی توانست شنا کند. غوچيگلک با سفارش درخت ناجو شاخچه درخت اش که در نزديک آن قرار داشت به مور انداخت. مورچه از غوچيگلک تشکر کرد. و غوچيگلک شگفت زده شد وقتيکه مورچه از دستاورد ها و خدمات بزرگی مورچه ها در ساخت تپه های شان، زمانی که او آموخت که چگونه مورچه ها کار می کنند، چگونه دولت بزرگ آنها خدمت عالی به طبیعت و زراعت می کنند. به دلیل دوستی با کرم های خاکی، مورچه ها و درخت اغلب توسط همسالان و همتایانش مورد آزار قرار می گرفت.
"جنوب، نمی خواهم به جنوب پرواز کنم ،غوچيگلک مى گريست . من می خواهم اینجا بمانم، اینجا من متولد شدم، اینجا دوستانم هستم، گیلاس ها طعم خوبی دارند، درختان سبز هستند، من خوشحال هستم". به استدلال مادر و پدر و استادش گوش نداد. و پرنده کوچک جواب داد من اين سنت و عادت و رواج کوچيدن از ميهن را دوست ندارم. معلم شان مى گفت: غوچى هاى کوچک باید قبل از خزان تمام فن های پرواز را یاد گیرند برای سفر طولانی به جنوب آماده شوند. حتی در هوای بد و باران، آنها باید راه خود را پیدا کنند، چرا که اولین بار بايد به جنوب گرمسير در گله کوچ کنند. اکنون ماه هاى گذشت و زمان پرواز هاى پرندگان رسيد. غوچى در حال حاضر بزرگتر کله شخ و ضدگو شده بود.

روزها و هفته ها به طور معمول سپرى مى شدند . تا زمانی که نهایتا زمان پرواز نزدیک مى شود، پرندگان باید از شمال سرد به جنوب گرم به گونه گله کوچ کنند. پرستو کوچک می خواست پيش از پرواز بسوى گرمسير بالاى جنگل بزرگ هفت ديو غول پیکر پرواز کند. غوچيگک در ديو ستان رسيد. ديو پيره دار (نگهبان) را ديد که غوچى تخطى از قانون مرز ى نموده است. هنگامی که ديو تير در کمان پهن مى کرد به هدف کشتن غوچيگک پرتاب مى کرد در آن لحظه، مورچه ای که توسط پرنده نجات یافته بود، انگشت پاى غول پیکر راچک زد(گزيد) به طوری که غول هدف خود را از دست داد. فقط یک بال پرنده را زخمی کرد با مشکل، پرنده به لانه پدر و مادر خود رسيد. آنها از زخمى شدن چوچه خود به شدت غمگین شدند و بر روی زخم آن گیاهان دارویی گذاشتند. پرندگان داشتند گله گله به جنوب پرواز کنند. سر قافله امر پرواز را دوبار به دليل درمان بال غوچيگک به تعويق انداخت.
اکنون پرنده مادر از فرمانده گله هاى پراندگان از بستگان و همچنین از پدر پرنده خواست که پرواز کنند. سيمرغ شاه پرنده گان و ناجى رستم داستان تهمتن (يکى از القاب پسر زال زابلستان جهان پهلوان اسپنديار شهريار ايران با پايتخت بلخ پسر رودابه
کابلى و زال زابلى سيستانى) ازهفت مشکلات در راه خود به مقصد مطلوب "منطق پرندگان" را دليل آورد. مادر و کودک پرنده در اين جا پائيدند و به دنبال یک مکان برای ساخت یک آشيانه شدند. مادر از درخت سیب پرسید. ما می توانیم با شما پناه بگیریم روی یک چه شما لانه و کاشانه بسازيم؟
درخت سیب پاسخ داد نه، بیش از حد میوه دارم، شاخه هايم از بار ميوه خم اند، بار سنگینی را باید حمل کنم. همين پرسش را مادر غوچى از درختان ميوه مانند آلو و ناک (گلابى) و چارمغز و تاکهاى انگور نمود. پاسخ درختان میوه دار شان یکسان بود، شاخه هايم از بار ميوه خم اند، بار سنگینی را باید حمل کنم.

بلاخره وى از درخت ناجو در مورد پناه پرسيد. ناجو با آواز نرم و با دل گرم دوستانه گفت: چرا نى با کمال خوشى البته. من هیچ میوه ای ندارم به همین دلیل من خوشحالم که شما لانه خود را در اینجا مى سازيد.
آنها از درخت برای پذیرایی دوستانه اش تشکر کردند و از پروردگار برکت براى اين درخت خواستند. و در شب يلدا يعنى شب آخر ماه آذر يا آتش همان اول ماه دهم خور شدى * برابر به 22 دسامبر همين درخت چراغان با تولد نور خورشيد شد. و از همان هنگام تا امروز اين درخت به همین دلیل پناه دادن همیشه در تابستان و زمستان، بهار و پاییز سبز و خرم است .
بالا رفتيم هوا بود
پايين رفتيم ماست بود
داستان ما راست بود
نوت : فقط در دوجا راست نيست در مورد مورچه که آن حکايت در کتابهاى قرائت فارسى به همت بزرگواران عبدالجى حبيبى و محمدآصف مائل درج بودند در اين داستان افزوده شد.
اقوام جرمنها که در نزديکى هاى درياى منجمد شمالى زنده (ناروى، سوئدن ایرلند، دانمارک، آلمان، هلند .. ) زندگى مى کردند. جشن طبعيت وافزايش نور خورشيد را با تزئین درختان سرو و ناجو و کاج نخست با آويزان کردن ميوهاى مانند سيب و ناک در همين شب پيش از تولد پيامبر عيسى بر گزار مى کرند . پس از اينکه اينها توسط سپاهان پاپ هاى رومن کاتوليکها بدين محسيت مجبور شدند. همين جشن زيبا مروج و باستانى را دو روز پس از شب يلدا بنام "درخت کيريسمس" تجليل مى کنند.

نوت: دسامبر از نگاه معنى لغوى يا سيتم ديسمال ماه دهم هندى شمارش هندى که صفر يک خدا هندى براى هيچ -0- است ولى اگر هر بار با اعداد 1- 9 پيوند خورد ده برابر مى شود
در آنزمان صورت فلکى ماه هاى جرمنهاى باستانى با ایزدان مانند اودين، تیر، تور و هودر... پيش از عسيويت با جشن هاى اعتدال خورشيدى شب و روز (مهرگان ماه هفت خورشيدى برابر به 22/23 سپتامبر = سپتام از نگاه معنى لغوى هفت را دارد و شبهاى انقلاب خورشيد و نوروز در ماه اول صورت قوچ برابر است.
گاه نامه خورشيدى که آن که عمر خيام يک هزار سال پيش درست و ورايش نمود و شش قرن پيش توسط فرزند شاهرخ ميرزا تصديق گرديد دقيقترين گاهنامه يا نوروزنامه خورشيدى ( معرب شمسى) مى باشد:
ماه هاى فارسى ايرانزمين از نقل کتاب نوحه امير تيمور شهاهنشاه ايران پدر شهريار هرات شاهرخ ميرزا و بانو دانشمند اش گوهر شادبيگم!
به پيش واز سرودخوانان سه ستاره: گاه‌شماری میلادی با ریشهٔ مسیحی است. این گاه‌شماری برگرفته از گاه‌شماری ژولینی (جولانى) است که در 24 فبورى 1582 ميلادى از سوی پاپ گریگوری 13 پذیرفته شد و آن ه گاه‌شماری گریگوری (گرِگوری) نیز مشهور شد. اين گاه‌نامه تقويم بین‌المللی است. يعنى که تقويم جوليانى درست سازى شد. تقربيا پنج صد سال پيش عمرخيام نوروزنامه و يا گاهنامه خورشيدى را درستسازى و پسر دو هراتى بنام شاهرخ و گوهرشاد بيگم همه دوره على شيرنوايى نوسينده موسيقى ملامحمدجان و آخرين شاعرپارسىزبان بانظم درى جامى تقويم رومى خورشيدى و قمرى وغيره را که بر پايه تقويم خيام بود را دقيق تر ساخت نام اين بزرگوار "الغ بيگ " بود .میرزا محمد طارق بن شاهرخ مشهور به‌نام اُلُغ‌بیگ ( 1393 تا 1449 میلادی) نوه تیمور از پادشاهان تیموری ایران بود. او ستاره‌شناس، ریاضی‌دان و اهل علم و ادب بود. او به "عجایب تاریخ بشر" مشهور يعنى نابغه ناميده مى شود. کتابش به نام "زیج الغ بیگ" دقیق‌ترین تقویم هاى به عنوان "مراسم نجومى مصرى -سورى٬ خورشيدى پارسى٬ يونانى٬ رومى ٬خوارزمى و قمرى (اسلامی) با ترجمه لاتين و فهرستها جدول ها شمارش و حسابات الجبرى دوصد سال پس از درگذشت اش در لندن درسال 1650 میلادی چاپ شد: "الغ بيگ " : فروردین - اردیبهشت - خرداد - جوزا - تیر - مرداد - شهریور - مهر - آبان - آذر - دی - بهمن - اسفند (اسپند)عکس کتاب با امکان برگيابى يک برگ عربى و يا پارسى و برگ ديگر به زبان پارسى:
https://books.google.de/books?id=SP4OAAAAQAAJ&pg=PP136&dq=ulugh+beg+1650+Meher&hl=de&sa=X&ved=0ahUKEwj8l56Vic_fAhUMFywKHbZaAnsQ6AEIMzAC#v=onepage&q=ulugh%20beg%201650%20Meher&f=false
هوش کنيد خبردار که شهريار و شاه بانو هرات را افغان نگويد.
دوازده ماه عيسوى با نام شان لاتينى مطابقت ندارند: ماه دسامبر که ماه آخر ميلادى است در گاهنامه پسر هرات (الغ‌بیگ مطابق ديما يعنى ماه 10 . کسيکه انگليسى و يا الجبر مى فهمد زود درک مى کند که "دسام" = 10 معنى دارد: سيتم ديسمال سيتم ده معنى دارد که با يک صفر ده ده برابر مى شود. عربى (شمارش ابجد بود) و يا در امپراتورى روم "اعدادلاتين اعداد رومى " .نه شمارش عربى ابجد و نه رومى
هند ى "صفر"داشت. الخورازمى در قرن ٩ ميلادى کتاب الجبر را با اعداد هندى و بويژه صفر را به بغداد برد. ماه يازده ام ميلادى نوامبر بود که مطابقت با ماه 9 پارسى الغ بيک " آذر ماه" بود. راستى که نوام+بر ماه 9 معني مى دهد و و ماه يازدهم عيسوى است. در موسیقی به گام يا گاه يا نوت هنگام آواها ( مقامهاى) نيم پرده هاو متغیر اکتاو، می‌گویند: سا٬ رى٬ گا٬ ما٬ پا٬ دها٬ نى =هفتگاه + سا = هشتگاه. در تئوری موسیقی، اُکتاو (به انگلیسی: اُکتاو ف ، به معنی هشت‌تایی یا "هنگام" است )
اکتوبر از ا"کتاف " معنى "هشت" که در تقويم ميلادى ماه ده/11 شد ماه هفت که در يونانى "هپتا" و در رومى "سبتم" است سبتامبر که "مهرماه" است در تقويم ميلادى 9/10 شد .

گاه‌شماری میلادی یا تقویم میلادی یک گاه‌شماری مسیحی است. این گاه‌شماری برگرفته از گاه‌شماری ژولینی با مبدأ میلاد عیسی است و نخست از سوی آلویسیوس لیلیوس (en) این گاه‌شماری در 24.2 1582 از سوی پاپ گریگوری سیزدهم پذیرفته شد و از آن پس به گاه‌شماری گریگوری (تقویم میلادی) مشهور شد. "الغ بيگ " (1394 - 1449 ) تقويم ميلادى را ساخت. اين تقويم در سال 1650
در لندن چاپ شد.
در سال 1582 ميلادى پاپ گریگور سیزدهم تقويم ميلادى دوازه ماه و 365/366 روزه درست ساخت ولى رديف ماه هاى سال پيشتر شد. حاکمان پشتونتبار عارى از اشتباه و مسووليت است. اکنون کرسمس شان در 24 ماه دهم مى شود. ولى جشن اکتوبر يا جشن مهرگان يا ميزان شان در آلمان امريکا و آسترليا... در اول مهر ماه برابر به 23 ماه سبتمبر (ماه بامعنى هفتم ) از نظر تقويم اشتباه آميز ما ه نهم شده است.
اين تقويم ميلادى با فصل بهاران آغازنمى شود و ختم اسپند و يا صورت فللى ماهى خاتمه نمى يابد.

>>>   نگارنده پيام اول : ما ضرورت برای بنوشتن (sic) در باره کریسمس نداریم و شما کوشش نکنید که مردم را از دین پاک و اسلامی اش به یک دین ناقص دعوت نماید. استخفراللّهِ سبحاناللّهِ الحمداللّهِ
"به یک دین ناقص" ?
خداوند قرآن نازل کردو گفت امان آور به اللّهِ به ملايک و کتابها و رسولها؛
1- پروردگار بزرگترين
2- فرشتگان (ملايک مانند جبرييل٬ ازراييل٬ ميخايل)
3- کتابهاي آسمانى مثلا تورات وانجيل و فرقان
4- رسولها پيامبران
نگارشگر پيام اول درجه عزت پيامبران در رديف چارم مى آيد
اولين جايگاه: اللّهِ اکبر
دومين جايگاه: ملايک ساخته شده از نور
سومين جايگاه: کتابها است
در اين جمله از نامهاى کتابها نوشته نيست
خداوند 124000 پيامبر و رسول فرستاد. تاريخ بشر فقط توان ياد آورى چار کتاب اش را دارد.
ايمان آورده به اسلام بايد تمام کتابهاى فرستاده شده را قبول داشته باشد. استوره است که در معراج کانفراس کليه انبيا و پيامبران و روسلان برگزارشد و اتحاد وحدت رسولان شد.بهتر است از عقل خود استفاده که کتابهاى خداوند چه نوشته شده. خداوند مسلمانان بى سواد را با سواد و نه طالب ملاهاى ترزيق شده.اول کتاب هاى خدا را بخوانيد.
پيامدهنده آيا شما پيامهاى قران را خوانده ايد يا تفسير ملاها را تکرار مى نمايد!
«و‌المُؤمِنونَ كُلٌّ ءَامنَ بِاللّهِ و مَللكَتهِ و كُتبهِ و رُسلهِ لانُفرِّقُ بیَنَ أَحد مِن رُسلِهِ» فرستاده گان اش .
پيامبر به آنچه از پروردگارش به او نازل شده است باور دارد و مؤمنان همه به خدا و فرشتگان (ملايکه) و كتابها و پيامبرانش (رسولانش ) باور دارند؛ تفاوتى ميان هيچ يك از پيامبرانش قائل نيستيم؛ و گفتند: [حكم خدا را] شنيديم و اطاعت كرديم؛ پروردگارا، آمرزش تو را خواستاريم، كه سرانجام در پيشگاه توست.
خدا هيچ كس را جز به اندازه توانش تكليف نكند؛ دستاوردهاى [نيك‏] هر كس به نفع خود اوست و دستاورد [زشت‏] او نيز وبال او؛ بار پروردگارا، اگر فراموش يا خطا كرديم.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است