واکنشهایی غیر معمول و نامتعارفی که امروز از منابر و از زبان روحانیان میبینم نشانههای ناخرسندی و نارضایتیِ روحانیت از متزلزل شدن پایگاهِ اجتماعیشان حکایت میکند | ||||
تاریخ انتشار: ۲۰:۴۸ ۱۳۹۸/۱۰/۲۴ | کد خبر: 161791 | منبع: | پرینت |
اگر اندکی از سروصداها و هیجانات درونیِ دو طرف مسأله بیرون شویم و بر فرازِ آنچه میگذرد موجود قرار بگیریم، بهترین میتوانیم دورنمای وضعیت موجود در هرات را رصد کنیم.
چرا در یک جامعهی ۹۹٪ مسلمان، سخنان یک ملا( بعنوان شخصیتِ پذیرفتهشدهی جامعهای دیندار) پیرامون آموزههای دینی( مقدسات پذیرفتهشدهی جامعه) مانند دهههای گذشته مورد استقبال عام قرار نگرفت و با تقابل شدیدِ قسمتی از جامعه روبرو شد؟ پسزدگیِ چنین آموزههایی از طرف اجتماعی از کجا نشأت میگیرد؟
آموزههای دینی در دورهی زیستِ سنتی، کاربرد عینی داشت و رفع مشکل میکرد؛ نهاد دین تواناییِ این را داشت تا به نیازمندیهای جامعه پاسخ بدهد. مثلاً امر به معروف در قالب شخصیتهای تعریف شدهی اجتماعی بنام «محتسب» مجوزِ دخالت در ترکِ هنجارهای تعریف شدهی آنزمان (روزهخواری، ترک نماز، ترک جماعت، پوشش و موی و...) داشت.
در ساختار نه چندان پیچیدهی دورهی سنتی، تودهها نه تنها گروهِ مخاطبین را ضولی و دخالتِ نادرست نمیدیدند، بلکه وجود آن را الزامی میدانستند و برایشان قداست معنوی نیز قایل بودند. در متون فقهی، تعذیرات شدیدی (شلاق، حبس و...) پیرامونِ ترک نماز و روزه، پوشش لباس و موی خلاف عرف... وجود داشت که مورد قبول عامهی مردم بوده و محتسب مجری این فرمانها بشمار میرفت که از طرف دولت معاش دریافت میکرد. ولی اکنون، داستان چیز دیگریست، تفکر جمعی حتی در مقابل اظهار نظر کردن( پیرامون دخالت نهاد دین در امور اجتماعی زیر عناوین مختلف) واکنشهای تند و تیزی نشان میدهند.
شاید یادآوریِ ذهنیت طالبانی، مخاطبانِ آموزههای دینی را برآشفته سازد، ولی مسأله عمیقتر از این است. گشوده شدنِ دروازههای جهان بر روی نسل جدید و خصوصا ارتباط مجازی با دیگر جغرافیای فکری و انسانی، تاثیر شگرف و طرفی بر روی طرز فکر، جهانبینی، سلیقهها، نیازها و خواستهها گذاشته است و شاهد تحولات و تغییرات چشمگیری در این زمینه هستیم.
نسل جدید، دغدغههای کاملا متفاوتی را برای خود تعریف نموده است، هرچند هنوز تامپون و پراکنده است ولی این نسل با چالشها و فرصتهای متفاوتی روبرو است. آنچه امروز به وضوح دیده میشود این است که بسیاری از باورها، هنجارها و ارزشها دهههای پیشین، برای نسل امروز دیگر دغدغه نیست و اهمیتش را از دست داده است.
بسیاری از هنجارهای اجتماعیِ گذشته که با دخالت نهاد دین کنترل میشد، بسیاری از آن باورها، ارزشها و هنجارهایی که اجتماعی تلقی میشد امروزه به سلیقه های فردی و شخصی تقلیل یافته است. طبیعتاً دخالت نهاد دین، به دخالت در حوزهی خصوصی تلقی میگردد و واکنشهای تند و تیزی در پی دارد.
شکاف نسلی باعث شده تا سبک زندگی و بافت اجتماعی تغییر کند. ساختارهای اجتماعی بهم ریخته است، مبنای تعامل نسل امروز با دین، روحانیت و بزرگان قومی مانند گذشته (نگاه از پایین به بالا، تقسیمبندی فرو دست و فرا دست، روحیهی فرماندهی و فرمانبرداری) نیست. وضعیتی که باعث شده آشفتهبازاری و کسادِ دین و روحانیت بیشتر از هر زمان دیگر آشکار شود.
سرکشی و نافرمانی نسل جدید، همان چیزیاست که روحیهی بافت و ساخت سنتی (و کسانی که در هرم این ساختار قرار دارند) را شدیداً تهدید میکند. واکنشهایی غیر معمول و نامتعارفی که امروز از منابر و از زبان روحانیان میبینم نشانههای ناخرسندی و نارضایتیِ روحانیت از متزلزل شدن پایگاهِ اجتماعیشان حکایت میکند.
رسول عبدی
>>> کاش بجای این شعارهای مردسالارانه لوحه هایی با عناوین ذیل نوشته میشد؛
۱_دلی را نشکنید، چون دل انسان تجلی گاه خداست، وگناه شکستن دل از تخریب خانهِ کعبه بیشتراست.
۲_زنان انسان اندوانسان اشرف مخلوقات، هیچ برتری میان زن ومرد نیست، احترام به زنان، احترام به انسانیت است.
۳_همپذیری جزءاساسی ترین اولویت های فرهنگی واجتماعی است،بدون درنظرداشت اعتقادات،نژاد، مذهب، قوم، انسانها را دوست داشته باشیدواصول شهر وندی را رعایت نموده،و توهین به اعتقادات کسی نکنید.
۴_بنام خدا، دین، وجهاد؛ انسان ها را با عناوین مختلف از بین مبرید،خداوندبیزار است از ریختن خون انسانها،
دین خوب آن است که جان دهد نه آن که جان گیرد.
انتحارکنندگان در آتش جهنم جاودان اند.
۵_تن فروشان با تن خودگناه میکنند
وبدگویان با زبان خود،فرقی میان این دو نیست!
از فحش زبانی بپرهیزید، زیرا به شکستن دل خاتمه می یابد، وبعد از کفربزرگترین گناه شکستن دل محسوب میشود.
۶_حق زنان را تلف نکنید.
نیمِ جامعه را زنان تشکیل میدهند
زنان حق دارند در امور سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اداری
مشارکت نمایند.
۷_دین به تنظیم رابطه انسان با خدا، انسان با انسان و انسان با هستی میپردازد، لطفا از آن دکان نسازید!
حامدحسینی.
>>> مولانا انصاری به بی بی سی:
قانون اساسی افغانستان صد در صد اسلامی نیست.
در کشور باید وزارت امر به معروف و نهی از منکر داشته باشیم
>>> مورد توجه دوستانی که اوج منطق شان، تکفیر دیگران است!
«خدا که فقط متعلق به آدمهای خوب نیست؛ خدا، خدای آدمهای خلافکار هم هست و فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمیگذارد. فیالواقع خداوند اند لطافت، اند بخشش، اند بیخیالشدن و اند چشمپوشی و اند رفاقت است... رفیق خوب و با مرام همه چیزش را پای رفاقت میگذارد. اگر آدمها مرام داشته باشند هیچوقت دزدی نمیکنند ولی متأسفانه بعضاً آدمها تکخوری میکنند و این بدِ روزگار است… بایستی ما یک فکری به حال اهلیشدن آدمها بکنیم. اهلیکردن یعنی ایجاد علاقهکردن و این تنها راه رسیدن به خداست و خیلی هم مهم است»
#مارمولک
>>> هویت طفیلی زن!
در جامعهی ما زنان دارای هویت مستقل تعریف نمیشوند و به عنوان انسان مستقل دارای ارزش نیستند، به زنان گفته نمیشود که فلان کار خوب را انجام بده تا خودت دارای ارزش شوی و فلان کار بد را انجام نده تا شخصیت خودت، آسیب نبیند.
بلکه زن به عنوان موجودات طفیلی در نظر گرفته شده و در ارتباط با یک مرد هویت مییابند، به آنها توصیه میشود که فلان کار خوب را انجام بده تا ارزش و آبروی پدر، برادر و شوهرت بالا برود و فلان کار بد را انجام نده تا پدر، برادر و همسرت بیغیرت و بیآبرو تلقی نشود.
بیایید زن را به عنوان یک موجود مستقل، دارای ارزش، اعتبار و هویت بدانیم، نه بهعنوان دختر فلان مرد، مادر فلان مرد، خواهر فلان مرد و یا همسر فلان مرد. حجاب را اگر یک ارزش میدانیم، آن را ارزش برای شخصیتِ خود زن معرفی کنیم و ربطی به غیرت و بیغیرتی مردان (برادر، پدر و همسر) او ندهیم.
محمد نسیم جعفری.
>>> راه بهشت گویی
تنها
از زیر ریش ملا میگذرد!
>>> محمد نسيم جعفری
انصاری: زنان هیچ چیزی نمیفهمند.
________
در پی ایجاد اداره خودخوانده امر به معروف و نهی از منکر از جانب مجیبالرحمن انصاری؛ رئیس دارالعلوم هرات و نصب بنرهای تبلیغاتی در مورد حجاب از سوی این اداره خودساختهی انصاری در سطح شهر، اعتراضات رسانهای نسبت به آن بالا گرفت.
تلویزیون بیبیسی فارسی به همین مناسبت با مجیبالرحمن انصاری مصاحبه کرد و ایشان آشکارا گفت که زنان هیچ چیزی نمیفهمند و براساس آیه «الرجال قوامون علیالنسا»، تکلیف زنان را باید مردان معین کنند و به آنها بگویند که چه کاری را بکنند و چه کاری را نکنند. لذا ما در بنرها نوشتیم که مردان باغیرت، زنان باحجاب و مردان بیغیرت، زنان بیحجاب دارند.
مجیبالرحمن، تنها پوشش موی و سایر بدن زنان را واجب نمیداند؛ بلکه پوشاندن صورت و روی زنان را هم واجب میداند و رسما گفت که زنان باید روی و صورت خود را هم بپوشانند و الا با آنها برخورد خواهد شد.
______
نوت:
۱. از پنج سال قبل تا کنون نسبت به ترویج افراطگرایی بهوسیلهی پنج هزار دارالعلوم که با پولهای نفت وهابیت اداره میشوند، هشدار داده شده بود؛ اما کسی توجه نکرد. من در طول پنج سال گذشته حداقل ماه دو بار نسبت به خطر دارالقرآنها و دارالعلومهایی که در مناطق تحت کنترل حکومت فعالاند، هشدار دادهام.
۲. فاتحه فرماندهان طالبان که کشته میشدند در دارالعلومها گرفته و بسیاری از عملیاتهای تروریستی از همین مراکز رهبری میشدند، اما کسی توجه نکرد.
۳. متاسفانه افراطگرایی که تحت اداره حکومت و در مناطق تحت کنترل حکومت ترویج میشود، بسیار خطرناکتر از افراطیتی است که توسط طالبان و در مناطق تحت کنترل آنها ترویج میشود.
۴. درست است که طالبان دارای تفکر عصر حجری هستند، اما آنها تکفیری و وهابی نیستند، اما افراطیتی که در مناطق تحت کنترل حکومت ترویج میشود، تکفیری و وهابی است و بسیار خطرناکتر از تفکر طالبانی است.
۵. هرات و قندوز هماکنون از دست رفته و در اختیار افراطیت و تکفیریها قرار گرفته و اگر حکومت اقدام جدی برای کنترل و بستن دروازههای دارالعلومها و دارالقرآنها نکند، افغانستان در بحران عمیق افراطیتی بسیار خطرناک فرو خواهد رفت.
>>> متاسفانه جامعه افغانستان به سمت سکولاریته و بی دینی پیش میرود.
>>> دلنوشته ام ......
حقایق تلخ امامنطقی .
مولوی صاحبان گرامی لطفا واقعیت ها را بازگو کنید و حرف های کلیشه ای رابس کنید !!
همین سخنان تان .......................
واژه کلیشه ای زن!!
نگاه جنستی که نسبت به زن دارید !!
حجاب زن !!
عقل زن !!
پوشش عجیب زن تحت نام حجاب با چادر برقع تحت نام حجاب !!
و همان و همان جملات کلیشه ای و خسته کن !!
گاهی در تعجب میمانم 😏😏
واقعا خسته می شوم از این سخنان کلیشه ای تان مولوی صاحبان ما فهمیدیم که حداکثر شما از اسلام ٱنچه که باید بدانید را نمی دانید !!
کاش بجای این همه واژه های تکراری و زننده که شما بازگو میکنید را کنار میگذاشتید وواقعیت هایب که در اسلام گفته در تمام موارد نی یک مورد خاص بیشتر مطالعه میکردید و بعد ایراد سخن میکردید درباب ٱن 😡😡
خوب میخواهم بدانم ......
اصلا تعریفت از زن چیست ؟؟؟
ٱیا حرمتی که به زن در اسلام گفته در عمل خودت رعایت میکنیدو در سخنان تان یاٱور شده اید ؟؟؟
ٱیا در سخنرانی تان از حقوق زن یاد ٱور شدی ؟؟؟
ٱیا یکبارهم شده برایشان یادٱور شده اید که مسولیت یک مرد در قبال خانواده و همسراش چیست ؟؟؟
ٱیایکبار هم که شده گفتید که یک مرد وقتی خانواده داره حواست به نگاه ات سو ٲت باشد ؟؟؟
و هزار ٱیا های دیگر ...
چرا !!!!!!!!
چرا به منبر فریاد نمی زنید که ٱی مردان که به خود میگویید ما غیرت و ناموس میگویید داریم زنان جامعه از رفتار تان به تنگ ٲمده بس کنید مزاحمت های تان را ،بس کنید بی حرمتی های تانرا،بس کنید نگاه های عجیب و سو تان ،بس کنید برخود و الفاظ زشت تان رادربرابر یک زن محترم ،بس کنید فحشا تان را ،بس کنید تهمت زدن های تان را و هزار بس دیگر .
چرا نمی گویید زنان حق زنده گی دارن ،حق تحصیل برای رسیدن به بالاترین رتبه علمی دارند ، زنان حق انتخاب در انتحاب همسرشان دارند ،زنان حق داشتن فعالیت در اجتماع را دارند ،زنان میتوانند علاوه بر اینکه مادر و همسر مهربان باشد درکنار ٱن میتواند به بهترین مقام و جایگاه در جامعه رسید ، زنان حق مهرورزیدن ،حق حرمت گذاشتن را دارند و بایدحامی شان بود این هست واقعیت اسلام..
چرا نمی گوییدبه مردان هم که ما مسلمانیم و نباید یک مسلمان به دنبال زنا و بردن ٱبرو دختران مردم باشد ؟؟؟
و هزار چرا های دیگر که با علامه سوال بی جواب باقی می ماند چون حرفی برای گفتن ندارید ؟؟؟؟؟؟؟
از سخنان تکراری و بیهوده اکثرتان به تنگ امده ایم بس کنید ......
گاهی به داشتن عقل زن ابراز نظر میکنید و میگویید که زن عقل کمتر نسبت به مردان دارند که این جمله نشنگر اوج بی عقلی خودتان هست گرچه واضح و روشن هست که زن ٱنقدر توانایی و عقل دارد که از تصور تو دور هست و از گفت اش هراس دارید اگر سخنم رارد میکنید اگر هراس ندارید برای یکبار هم که شده زنان را بگذارید به حقوق شان دست یابد و نمونه خوب و بارز یاد اوری کنیم جایی دور نمی رویم همسر ، دختر خودتان اگر اجازه میدادید میفهیدید که بهتر از شما حرف برای گفتن دارد و بهتراز شما منطق دارد و یادتان باشد این ضعف تان هست که تلاش میکنید تا سدراه زنان قرار بگیرد وواقعابراتان متاسفم .
اما خدارا شاهد بگیرید و جواب بدهید که زنان هرات چی بی حجابی کرده لباس برهنه پوشیده ؟؟شال اش رااز سرش کشیده ؟؟
واضح و روشن هست که خیر .
چرازنده گی را برما سخت میکنیدٱیا ما انسان نیستم ؟؟؟
این شعار های بیجا تان را بس کنید و وقعیت ها را بازگو کنیدو راه حل برای موضوعات دیگر جامعه پیدا کنید .
سکوت تان راجب این عملکرد های تان چیست زمانیکه به دختران خورد سال تجاوز میکنید ؟؟؟
وسکوت تان راجب عملکرد دیگر تان چیست که به بهانه خارج کردن جن و حرف های عجیب غریب دختر مردم را بیهوش میکنید و بر ٱن تجاوز میکنین و حامله اش میکنید؟؟؟؟
پاسخ گو این عملکرد های تان کیست وقتی میشنوید این حرف ها و با چشم شاهد این خبر هستید سکوت میکنید ؟؟؟؟
خوب معلوم هست که چرا سکوت میکنید چون حرفی برای این عمل کرد تان ندارید ..
و باز هم حرف از اصلاح جامعه میزنید..
چرا زمانیکه یک دختر خانم با حجاب و محجبه به اندازه چند دقیقه منتظر ماشین هست و در طی این چند دقیقه با واکنش های عجیب (چشمک زدن ، سخنانی در اوج ادبی و....... )روبرومی شود و میدانید و چرا درسخنرانی های تان نمی گویید که نباید اینگونه برخوردکنید؟؟؟؟
خوب باخبرید چرا سکوت میکنید و مردم را نصحیت نمیکنید و شعاری دراین باب نمی نویسید که حرمت به زن را نباید فراموش کرد ؟؟؟
چرابه منبر واقعیت ها را نمی گید؟؟؟
چرا ٱنچه که در اسلام هست و موارد دیگر یاد ٱوری نمیکنید فقط بحث تان زن شده و بس ؟؟؟؟
چرا زمانیکه دختران بخواهد فعالیت کنند و توانایی و لیاقت شان را به همه ثابت کنند سنگ پیش پا شان می اندازید ؟؟؟؟
وچرا چرا چرا و هزار چرا و هزار جواب بی پاسخ ......
یکبار مولوی صاحبان در حد چند لحظه خودتان رابجای ما خانم ها قرار بدهید ببنید ما ازشعارهای بیجا تان و ذهنیت افراطی تان افراطی تان در عذاب ایم حتی بدتر از عذاب جهنم .
ولطفا لطفا خوب تفکر کنید واقعا موضوع زیادهست برای اصلاح جامعه که ببینید جامعه مان در چه اوضاعی قرار دارد اگر شما ٱگاهی کمتر دارید مشکل از خودتان هست پس سکوت کنید بهتر از حرف ها کلیشه و تکراری تان هست .
گرچه ما زنان هریوا خوب میفهمیم و حجاب مان را رعایت میکنیم نی از روی هراس و نی اجبار بلکه از روی علاقه و عشق به دین مان که عاشقانه دوست داریم و حجاب که اسلام برای ما گفته و اجازه داده (گردی صورت ، دست و.. .. ) اما باکمی تفاوت ...
چون حجابی که ما رعایت میکنیم و حجابی که شما می گویید دراین هست که ما اسلام واقعی ، و ٱنچه در دین و کتاب بزرگ الهی قرٱن کریم ٱمده قبول داریم و حرمت می گذاریم .
اما حجابی که شما و ذهن افراطی تان برای ما درنظر گرفتید همان چادربرقع یا کیسه که از طریق سوراخ های ریز ریزکه به سختی قدم میزنند بعضی بانوان بااجبار😞😞
کاش یکبار خودتان ٱن کیسه را بپوشید تا درک کنید که چی میگوییم ما ..
و برای این گونه حجاب عجیب و افراطی ما هیچ وقت تسلیم نمی شویم و خودتان با این شعارعجیب تان
ضعف تانرا نمایان نکنید چون واقعا برای مان خنده ٱور هست وبس .
کاش شما حقایق و واقعیت و موضوعاتی که اسلام گفته به زن و مرد ابراز میکردید نی از نگاه جنستی ،و نی یکطرفه اما متاسفانه که همین هست ..
دلنوشته ام برای مولوی صاحبانیست که واقعا از دین اسلام نمیداند و حرف برای گفتن زیاد دارد ..
فراموش نکنید که حرف مولوی صاحبان که میدانیم حداکثر شان ٱگاهی کامل از اسلام ندارد بالای ما تاثیر نخواهد گذاشت و ما همچنان قوی تراز دیروز به راه مان و حضورپررنگ مان در جامعه هریوا ادامه خواهیم داد 😊😊
و موفق خواهیم شد چون خدا با ماست 😊😊
باحرمت
بانو ٱسنا
>>> هرات را جغرافیای گفتمانی بسازید، نه میدان ستیزه وتنش! با هم بنشیند، دغدغه ها را گوش کنید وعرصه را برای تبادل افکار مساعد سازید!
>>> حجاب، بدحجابی و بیحجابی،
هیچ مسلمانی از بد حجابی و بیحجابی دفاع نخواهد کرد، مخصوصن که او یک مجاهدزاده هم باشد، ولی افراطیت، استفادهی ابزاری از دین و بهحراج گذاشتن کلام الهی را هم قطعن نباید پذیرفت.
من هرگز بی حجابی را توجیه نکرده/نمیکنم و هیچگاه هم طرفدار بیحجابی نبوده/نیستم، ولی میخواهم سوالاتی را مطرح کنم تا شاید برخی از آقایان پاسخ بدهند-
۱-شما چه زمانی برضد بچه بازی (استفادهی جنسی از کودکان) صدا بلند میکنید؟
۲-چه زمانی بر علیهی ازدواج های اجباری و بهشوهر دادن کودکان معصوم میایستید؟
۳-چه زمانی جلو حیوان آزاری (سگجنگیها، بز، شتر، گوسپند، مرغ، بودنه و کبکجنگیها و...) را میگیرید که شرعن حرام هم هست؟
۴-آیا روزی برضد دلالان، جنایتکاران، تبهکاران و... هم خواهید ایستاد؟
بهباور من بدترین بیحجابی و بیغیرتی تجاوز به پسر بچههای خوردسالیست که هنوز نمیدانند، آن کلهخر بی خاصیت که خودش را بر پشت او پیلهکردهاست، چه میخواهد و بهدنبال چیست.
بدترین بیحجابی آنست که آقایان با آنکه زن و یا زنان ماهرویی هم در خانه دارند، ولی چشم سگشان بر دختر بچهی خوردسالیست که هنوز دهنش بوی شیر میدهد و از بازیهای کودکانهاش فارغ نشدهاست. و در فرجام، بیغیرت کسینیست که با زن و فرزندش برخورد سالم و انسانی دارد و آزادیهای انسانی زن و دخترش را هم سلب نکردهاست، بل بیغیرت کسیست که عقلش زیر تاثیر شهوتاش دفن است و بهجای استفاده از کلهی بیمغزش، از ته نافش استفاده میکنند و بر خلاف تمامی موازین انسانی، اسلامی، اخلاقیات و دساتیر الهی گام بر میدارد.
بهرحال، یادتان باشد که هیچ جوان مسلمانی از بد حجابی و بیحجابی دفاع نمیکند، مخصوصن که او یک مجاهد زادهی اصیل هم باشد.
#مرتضی_جلالی
>>> دوستی از هرات نوشته:
“ در گوشه گوشه ای شهر رکشا ها با نصب بلند گو درحال گردش و تبلیغ حجاب هستند!!!
امروز زمانی که از مسیر چوک گلها میگذشتم شخصی داخل بلند گو به هر زن که میگذشت توصیه میکرد تا موهایش را بپوشاند حجابش را مرعات نماید و چادر بپوشد!
توصیه اش برای مردان: به زن های داخل خانه تان بگویید خداوند گفته دیدن روی زن توسط نامحرم حرام است، بهترین و امن ترین مکان برای زن ها خانه شان هست!!!!
حکومت طالبانی از نوع مدرن اش؟؟؟
یکی نیست بگوید این پول های که این ها برای این همه تبلیغ مصرف میکنند از کجا میشه؟
هرچقدر فکر میکنم از همان ابتدای که خودم را شناختم اسلام تنها روی محور زنان میچرخید!
هر زمانی اسم اسلام امده کنارش موی زن، حجاب زن، خنده زن، رفتار زن، و .... بوده
چقدر پر حاشیه است زن در اسلام!
واااای از ان دم که ایمان تان به تار موی زن بند است... “
بهار سهیلی
>>> نجیب بارور
با عرض معذرت🙏
با پنج هزار سال،... بی تاریخیم!
آلوده به مجرمان بی توبیخیم!
از بس که به خاک ما همه شاشیدند
قبلاً گُه بوده ایم، اکنون ریخیم...!
>>> با آنکه دین و مذهب یک تعهد و عقیده شخصی است ولی از حدود پنج سال به این سو روحیه ترس و عبرت از تجربه های دموکراسی یک و نیم دهه اخیر، بین افغانها افزایش یافته و از طرفی روشنگری منطق گرا ها و منتقدین دین نیز افزایش یافته. که باید جامعه را کم کم و به شکل اساسی هدایت و روشن ساخت نه با افراط و تفریط.
>>> افغانها عموما اگر نگويى اكثرا جانى اند.
اين سخنان چند سال پيش يكى از ملا هاى ايران در پى خلاف كارى يك مهاجر افغان در تهران بود.
جناب عبدى !
چرا همه را با يك چوب ميزنيد ؟ آقاى عبدى ! منظور ؟ به قول ايرانى ها كدوم ورى هستى عاليجناب !؟ چرا نظرات آيت الله اسحاق فياض را بازگو نمى كنى !؟
آيت الله اسحق فياض ( جاغورى ) : من فرقى ميان زن و مرد نمى دانم. كار كردن زن با حفظ حجاب و نجابت مانعى ندارد. حتى به نظر من رئيس جمهور هم شود ، مانعى ندارد. در قضاوت و مرجعيت هيچ تفاوتى ميان زن و مرد قائل نيستم. اگر زنى درس بخواند و مرجع شود چه عيبى دارد.
ريحانه حسينى از سويدن
>>> وَيلٌ لِا ُمتي مِنْ علما ء السّوء.
واى به حال امتم از دست ملا هاى بد !!!
رسول عبدى : نسل جديد ، دغدغه هاى كاملا متفاوتى را براى خود تعريف نموده است.
عبدى صاحب راست ميگويى ! بلى نسل جديد علت مسلمان شدن پروفيسر روژه گارودى را براى خود تعريف ميكند. نسل جديد دليل مسلمان شدن خانم آنا مارى شيمل را براى خود تعريف كرده است. نسل جديد كتاب ( صد چهره ماندگار تاريخ ) اثر پروفيسر مايكل هارت را براى خود تعريف ميكند و خواهد كرد. مايكل هارت در سال ١٩٧٠ در كتاب خود جدولى از نام هاى بزرگان تاريخ ساز از جمله مخترعين و مكتشفين مانند گاليله و اديسون و پاستور و ... ترتيب ميدهد و جالب اينكه نام محمد (ص) پيامبر اسلام را در صدر جدول قرار ميدهد. در سال ١٩٩٢ كتاب مذكور با تغييراتى دو باره چاپ ميشود. جالب اين است با تمام كارشكنى هايى صهيونيزم و امپرياليزم ، نام مُحَمَّد ص دوباره در صدر جدول قرار مى گيرد.
بلى اين است شكاف بين نسل جديد و نسل قديم كه به دنبال نظرات ابن تيميه و ابن عبد الوهاب مى گردد.
و اما جناب عبدى ! يك چيز براى من بسيار جالب و از آن مهمتر بسيار عجيب است و آن اين كه : اولا سر و قيافه و شكل و شمايل جنابعالى داد ميزندكه از ملا هاى از ايران برگشته باشى.
ثانيا: خيلى از ملا هاى ايران برگشته را مى شناسم كه چنان روشنفكر بازى ميكنند و شعار هاى اومانيسمى سر ميدهند ، روشنفكران خلق و پرچم كه هيچ حتى عالى جنابان ماركس و لينين را هم زهره ترك ميكنند.
ثالثا : مگر سخنان يك ملاگگ ايلا گوى چقدر ارزش دارد كه روشنفكرى چون تو چنان با لطائف الحيل قلم فرسايى ميكنى كه انگار ميخواهى تمام اصول و ارزش هاى ما را زير سوال ببرى ؟
و در آخر ما كه نفهميديم سياست چى است و چه ميگويد. اما هميشه اين حديث شريف نبوى را آويزه گوش خودم و فرزندانم كرده ام و خواهم كرد:
اگر بخواهيد شما را از سياست خبر مى دهم . اول آن ملامت ، دوم آن ندامت و سوم آن عذاب روز قيامت است.
زن هستم مسلمان هستم افغانستانى هستم و اگر خدا قبول كند ملا هستم
>>> پلوی تره و مولوی مجیب و امثالهم نه دین می فهمند و نه دنیا فقط استفاده کنندگان آخور های ارگ و ISI و امثالهم هستند ورنه دین کجا و حرف مجیب کجا
>>> اینگونه برضد اسلام تبلیغ نکنید اگر مسلمان هستید ؟ اگرنیستید خیر فرق نمیکند در اول اسلام هم چنین منافیقین زیاد بود ولی کار بجای نبردند چون اسلام دین خداوند وراه راستی است که انسان رابه درجه عالی انسانیت میرساند وهیشه روبه پیشرفت وترقی میباشد.
هراتی
>>> به نظر می رسد روحانیت محترم این مردم را به حال خود رها کنند چنانکه خدا نیز این ملت را رها کرده است و به حال خود واگارار کرده است. بگذارید یک مدتی این زنان و مردان انواع آزادی را تجربه کنند هر که هر کاری خواست انجام دهند مانند اقوام نوح، لوط، صالح، عاد و ثمود، بنی اسرائیل، و کشورهای غربی امروز، به گفته بسیاری از نظر دهندگان اجازه بدهید زنان مردی کنند و مردان زنانگی کنند. تا سر انجام خود ببینند و عبرت بگیرند. هواداران کشف حجاب از خانواده های خود شروع کنند. مادر خواهر عمه خاله مادر زن و مادر شوهر و همه اقارب شان به صورت گروهی بدون حجاب ظاهر شوند با یکدیگر بخندند و خوش باشند به شرطی که پشیمان نشوند.
آقایان رسول عبدی و نسیم جعفری و بهار ها و سهیلی ها هر چه دل تنگ شان می خواهد عشق کنند. این جعفری که من می شناسم تمام رفتار هایش خلاف نوشته هایش است.
به گفته سعدی
ای کاش انسان را دو عمر بودی یک عمر تجربه اندوختی و عمر دیگر آن را بکار گرفتی. انسان که دو عمر ندارد مردمان عاقل از سرنوشت و تجربه دیگران استفادن می کنند. مردمان بی عقل سر خود تجربه می کنند افغانی ها همه چیز را گویا خود باید تجربه کنند: چنگ چهل ساله، آوارگی دربدری، بی سوادی، فساد، عداوت و اختلاف و ... هنوز این مردم عبرت نمی گیرند
مگر آن که طوفانی این مردم را در بر بگیرد تا از خواب غفلت بیدار شوند. مانند فرعون که در هنگام غرق شدن اصرار کرد که به خدای موسی و هارون ایمان آوردم گفته شد دیگر دیر شده است.
پروردگارا ! به ااین لجام گسیختگی ها پاسخ بده
>>> دموکراسی یعنی در کنار هم بودن، نه مثل هم بودن. اینکه از مولوی انصاری می خواهید مثل شما باشد، درک اشتباه از دموکراسی دارید.
اندیشمند
>>> Soraya Baha
شما از دمکراسی برداشت نادرست دارید ، یکی از اساسات دموکراسی آزادی بیان یعنی آزادی اندیشه و عقیده است. در مقدمهٔ اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر ظهور دنیایی که در آن افراد بشر در «بیان عقیده» آزاد و از ترس فارغ باشند، بهعنوان بالاترین آرمان بشری اعلام شدهاست. آزادی بیان معیاری اساسی برای هر نوع جامعهٔ چند صدایی و دموکراتیک است، منهای حکومت های اسلامی که اندیشۀ آزاد را هک می کند.
>>> اخبار داغ در صفحات مجازى شعار ملا مجيب ارحمن بود.
در اين رابطه ، ابراز نظر خود را بشكل كامنت در صفحه دوستى داشتم كه با شما عزيزان شريك ميسازم
. خودت همچنان بهتر و بيشتر ميدانيد. كه در جامعه هر چيز و در همه عرصه ها عمل عرضه و تقاضا رول عمده دارد. كالا هاى بيشتر توليد و عرضه ميگردد كه تقاضاى مردم به ان بيشتر است.
فلهذا. جامعه كه از خود تفكر و انديشه علمى و يا هم عقلى نداشته باشند. و روزانه مردم براى تداوى امراض و بهتر شدن زندگى شان نزد ملا تشريف ميبرند. همين جاست ملا براى گسترش خرافات و منفعت شخصى اش دست بلند پيدا ميكند.
در همين اروپا زنان را ديده ام خودش بالاى خود ظلم ميكند.
بهتر خواهد بود خدمات اموزشى و علمى را در جامعه گسترش و توسعه داد
كامنت دوم
اين شعار مانند شمشير دو سر است. كه هم مرد را توهين و تحقير نموده و هم شخصيت و كرامت انسانى زن را زير سؤال ميبرد.
چه بايد كرد. و چطور ابراز نظر نمود. سخن هر دو جنسيت يعنى مرد و زن مطرح است.
از لحاظ قانونى. مردم افغانستان زير سايه قانون اساسى در فضاى نيمه دموكراسى زندگى ميكنند. حقوق و وجايب شهروندان بِه اساس همين قانون تضمين گرديده است. اگر مردم عزيز ما واقعاً ازين شعار ازرده خاطر هستند. بيايند فرهنگ قانون را بياموزند و خواستار تطبيق قوانين گردند.
اگر چه. مقابله با چنين طيف مردمان و طرز تفكر شان زمان بر است. اما امكانات گسترش نظر و پخش افكار روشن در جامعه و عرضه خدمات اموزشى و بلند بردن سطح اگاهى در جامعه ، كه انسانها بطور عموم اعم از مرد و زن ، اماده مبارزه با خرافات گردند و نگذارند چنين افكار در جامعه بيشتر گسترش و توسعه يابد.
عفیفه
>>> ازنظر من حقیروفقیر باید به این نویسندگان عالیقدروعالیمقام بالید وشادباش گفت.
-حامد حسینی.
-نسیم جعفری.
-بانواسنا.
-و بهار سهیلی.
افتخار به شما٫فامیل ها ودوستان تان.
عاقل
>>> اقبال لاهوری میگوید!
ملا زسیاست جهان بیخبر است
از مکر وفریب این وان بیخبر است
هرچند زدشمنان دین بیزار است
خوداله ای دست دیگران بیخبراست
خطبا وعلمای افغانستان عصا را از وسط گرفته اند گذاشتند که تکنوکراتها ودین ستیز ها اسپ خود را جولان دهند وتا توانستندبی دینی وفحاشی وبی حیای را درین بیست سال واند ترویج دهند حال که کار از کار گذشته وبه اصطلاح عوام کارد به استخوان رسیده انهم بعضی ها شان تازه از خواب بیدار گردیده وبیشترینه هاشان هنوز در خواب غفلت فرو رفته اند وخود نیز راه را غلط نموده اند در یک حکومت الحاد وبیخدا که در راس ان خانم رولای مسیحی مارونی وکمونیست واز حزب چپ لبنان حاکم است میخواهند شریعت اسلامی را تطبیق نمایند بیخبر ازین که احکام اسلامی در همچو حکومت ها موردی ندارد اینها دین را عمل شخصی وفردی قلمداد نموده واز حکومت وسیاست دور ساخته انددر همچو شرایط اجرای احکام شرعی به منزله ای پاشیدن تخم در زمین شوره زار است اول محیط وجامعه را اسلامی بساز بعد انهای که انحراف می نمایند احکام شریعت را تطبیق نما در مملکتی که۹۵ درصد مردم ان تحت خط فقر زندگی می نمایند درینجا دست دزد قطع نمیشود وقس علی هذا همه ای احکام اسلام راوحتما بیاد داریم که در صدر اسلام یک غلام شتر ارباب خودرا دزدیده وفروخته بود ارباب نزد خلیفه میرود تا حکم اسلامی را بالای غلام جاری سازد خلیفه ای وقت از غلام می پرسد چرا شتر را دزدی کردی غلام گفت گرسنه بودم برایم نان نمیداد خلیفه بجای این که دست علام را قطع نماید ارباب را مجازات نموده وغلام را براءت داداین ندای علمای دور از سیاست اسلامی عین برنامه ای خارجی هاست وشایدهم خود علما ندانندانها راضی هستند در محیطی که ماحول ان اسلامی نیست بعضیقوانین اسلامی را اجازه بدهند اجرا گردد چنانچه اجازه دادند اسم یک حکومت الحادی را دولت اسلامی بگذارند وهمه روزه میگویند دولتن اسلتامی افغانستان !!!وحکومت اسلامی که یک حکومت خیالی هم نیست در صدر اسلام حاکم وروحانیت از هم جدا نبودند ودر حیات پیامبر ریس جمهور وحاکم غیر از خودش وجود نداشت این ندا از هیچ طایفه ای سیاسی هم نیست ومن شخصا به احزاب اسلامی معتقد نیستم وان را حرام ونا جایز میدانم مانند اخوان المسلمین وجمعیت اسلامی وحزب اسلامی و وحدت اسلامی و... در اسلام تحزب حرام است اصلا جایگاه وپایگاه ندارد فقط این اواز حقه ای اسلام محمدی ودین حنیف ابراهیمی است است وبس وایمه ای اطهار یک عمر مبارزه نمودند وتا سرحد شهادت وفربانی سعی وتلاش ورزیدند تا حکومت را از پادشاهان غاصب وحکام ظالم که غصب نموده بودند به اهلش باز گردانند
وبعد احکام شریعت را تطبیق نمایند وامام حسین <ع> در میدان کربلا به همین منظور یزید غاصب وشمر ملعون را به مبارزه طلبید تا حکومت مسلمانها را مانند غنی وعبدالله وکرزی وترامپ غصب نموده بودندبه وارثین اصلیش باز گردانند اگر سنی هستی ویا شیعه باید از حسین وسایر ایمه بیاموزی چون اسلام وحسین مال شخصی کسی نیست انجا حسین نمیگفت چرا یزید احکام اسلامی را اجرا نمی سازد ومیگفت شما اهل خلافت اسلامی نیستید من بجای یزید عصر غنی وعبدالله باشم به مولوی هراتی میگویم برو بالای چند گرسنه ویاجوان مجبور.شریعت را اجرا نماتا انچه از اخلاص واراده ای نسبی ملت که به اسلام از صید اشغالگران باقی باشد ان را نیز ازمیان برداری!!!
بهرصورت اگر علما راستی نمیدانند که در بیراهه روان اندباید متوجه گردند که راهی را شما روان هستید در ترکستان است
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
این راه که تومیروی به ترکستان است
شیخعلی بلخابی سرپلی
>>> در نبود یک دولت اسلامی و ملی هر گونه نابسامانی امکان دارد و شاید همه این حرکات از مرکز اداره و تمویل شود تا انواع نابسامانی ایجاد گردد و ملت به جان خود باشد و بین شان هردشمنی ایجاد شود.
خارکش
>>> تاحال که شنیدم وخواندینم اخبار همه مشابع خبر ملا لندی هستند یک روز ملای مسجد سمنگان باردیگر ملای سمجد قندز باردیگر ملای دربغلان وبعد ملای دیگری که حتی با دخترش ، ازین بدتر چی باشد ؟ هیچ فرد عادی را ندیدیم که چنین گناهی را مرتکب شود
>>> میگویند نیمه ملا بلای دین است نیمه داکتر بلای جان است و من می گویم نیمه روشنفکر بلای کل اومانیسم و دموکراسی است.
آقای عبدی! چرا از تسامح و تساهل اسلامی نمی نویسی؟
تسامح و تساهل در جامعه یعنی از روی آگاهی و اقتدار به عقاید و روش ها و منش ها و جریانات سیاسی مخالف ،امکان اظهار وجود بدهیم و وجود تکثر و تنوع عقاید و افکار را بپذیریم.
در احادیث و گاهی در ادبیات پارسی، تسامح و تساهل را مدارا تفسیر کرده اند.
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است = با دوستان مروت با دشمنان مدارا
یادمان باشد که در سال های نه چندان دور در مکتب خانه های ما بعد از قرآن دیوان حافظ و عطار را درس می دادند.
در سال دهم هجری ( اوج اقتدار اسلام ) نمایندگان جامعه نصارای نجران خدمت پیامبر اسلام رسیدند.هنگامیکه وقت انجام مراسم دینی آنان فرارسید آنان با اجازه و در حضور پیامبر اسلام و در حالی که درست در جهت خلاف قبله مسلمانان ایستاده بودند ، آزادانه و بدون هیچ مزاحمتی مراسم خویش را به جا آوردند.
در زمان امام صادق و در عصر خلفای عباسی از برکت تسامح و تساهل اسلامی، مکتب های کلامی و فلسفی زیادی به وجود آمده بود و عقاید گوناگون گاه بسیار ناسازگار و مخالف یکدیگر وجود داشت و صاحبان عقاید در یک فضای بدون تنش در کنار هم می زیستند و هر کس از عقیده و مرام خود دفاع میکرد. از این روی، دانشمندان غیر مسلمان و حتی دهریان و مادّيان (ماتریالیست) که در آن زمان زنادقه خوانده می شدند، آزادانه عقاید خویش باز می گفتند.حتی در دوره های از تاریخ ، یهودیان و مسیحیان در دربار خلفای عباسی و فاطمیان دارای پست و مقام های دولتی بوده اند.
(اقتباس از کتاب استاد مطهری)
جناب عبدی چرا از عدالت اسلامی نمی نویسی! ؟
امیرالمونین علی در زمان خلافت خود، پیرمرد نابینایی را دید که گدایی میکند وقتی جویای احوال او شد دانست که نصرانی است حضرت گفت به خدا قسم از عدالت اسلامی به دور است تا او را به حال خود رها کنید دستور داد تا از بیت المال برای او معاش ماهانه تعیین کنند.
در زمان خلیفهء دوم عمر بن خطاب، به خلیفه پیشنهاد دادند تا فرزند خود عبدالله ابن عمر را به جانشینی برگزیند اما خلیفه گفت: عبدالله مرد عاجز و ناتوان است او از اداره کردن خانه خودش هم عاجز است چه رسد به اداره کردن خلافت اسلامی.
بلی این از عدالت اسلامی است که خلیفهء مقتدر و سختگیری چون عمر، بی کفایتی و بی لیاقتی فرزند خود را به زبان بیاورد.
جناب عبدی! تو را به وجدان و شرافتت قسم چرا از جامعه روحانيت فقط مجيب و محتسب را عَلَم کرده ای؟
بگو تا شاید سوء تفاهم ها بر طرف شود.اما پدر اولاد های من چیزی دیگه میگه: او خاله گگ چادری دار زیاد اوقات خوده تلخ نکو شاید از سیاست عبدی صاحب است میخواهد میزان درک و فهم و پایبندی مردم و نسل جدید را به اسلام بداند.
من میگویم اگر سیاست این است هی بر پدر و مادر سیاست که شفتالو را شف شف میگوید.
با احترام:
خاله چادری دار
>>> ملا مجيب در دنياى حقيقى رو در رو ، چشم در چشم يك ملت را مورد عتاب و خطاب قرار ميدهد اما روشنفكران محافظه كار ما دنياى مجازى و صفحه افغان پيپر را برگزيده اند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است