تاریخ انتشار: ۱۵:۳۷ ۱۳۹۸/۱۱/۳ | کد خبر: 161910 | منبع: | پرینت |
از چشم سفیدی، بی حیایی و قلدری یک انسان "می ضُعف" و یک گروه فاسد، فاسق و فاشیست وابسته به آن که بنام حکومت شیرهٔ جان مردم را مکیده و دسته دسته جوانان شان را به کام مرگ می فرستند؟
از یک شریک بی صلاحیت و بی کفایت و در عین حال از خود راضی ابن به اصطلاح حکومت که در اصل هیچگونه تعلق خاطری به جریان مشخص سیاسی و مردمان معینی که گویا از آنها نمایندگی کرده ومی کند؛ ندارد؟
از انسانهای بی مروت در برابر مردمی که که بار بار به آنها تکیه کرده اند ولی این ها به تکرار ابن مردم را در مکاره بازار سیاست به بهای ناچیز یک مشت پول و چند کرسی و مقام زود گذر فروخته اند؟
در نهایت از همین مردمی که این همه خیانت و جنایت، قتل و کشتار، حق تلفی و بیعدالتی، فقر و سیه روزی، جعل و تزویر ووو.... از طرف حکام تحمیل شده بر سرنوشت شان و این همه بازیگران در میدان سیاست کشور را به چشم سر دیده و با گوشت، پوست و استخوان خود آنرا احساس می کنند ولی هنوز هم دم نمی زنند؟
چی باید کرد؟
نورمحمد خرمی
>>> آقای خرمی!
مردمی که ما خود را قرزندان می دانیم به دو بیماری مهلک دچار اند: بیماری بی اتفاقی و بیماری بی تفاوتی. این دو مرض را علاج کنید، دزدان و رهزنان و منافقین راهی زباله دانی تاریخ خواهند شد. هرگاه چنین علاجی امکان پذیر نباشد، سکوت اختیار کنید و دم نزنید چون زمان زمان خطرناکی است که من و شما و «مژده» با اشارهٔ چشمی خاموش خواهد ساخت. از نظامی که مزدور و در خدمت استکبار جهانی است، نمی توان انتظار دیگری داشت جز سرکوبی مردم و نابودی حیثیت و شرف بشری.
داود
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است