نامه سرگشاده عنوانی شورای امنیت ملل متحد
 
تاریخ انتشار:   ۲۰:۲۴    ۱۳۹۸/۱۲/۸ کد خبر: 162372 منبع: پرینت

افغانستان یک کشور اشغال شده است و رییس جمهور آن یک آدم روانی قوم گرا و بیکاره و فرماندار آن کسی بنام زلمی خلیل زاد است و در این جغرافیا هم آنهایی که مهم است و جهان متوجه سلامت شان است تنها افغان ها یعنی پشتون ها است و بقیه گوسفندوار باید خوراک گرگ های بنام اوغان شوند که در نقش طالب که از بودجه این مردم تغذیه و تمویل می‌شوند و این بقیه هم آنقدر در جبون و ترس خورده شده اند که هر روز گوش شان جیغ و پتکه و امر فرماندار را باید بشنوند در غیر آن باید امر اخراج داده می‌شوند ناگریر و مجبور و خاموش باشند.

همه افتخارات از پشتون ها ثبت شده واژه تحمیلی افغان که نام دوم پشتون ها است در شناسنامه و گذرنامه های غیر افغان خود سرانه درج گردید اند و زبان پارسی را دری ساخته اند و واژه های آن را اجازه کار برد نمی دهند. طور مثال من حق ندارم در صحبت پارسی واژه دانشگاه استفاده کنم و یا شهرداری باید از واژه های پوهنتون و شاروالی پشتو استفاده نمایم که هرگز عقل آدم ها قبول نمی کند.

این تبعیض سیستماتیک را و اینکه صفحات تاریخ را از معاملات خود پر کرده روان اند کسی حق پرسان و نقد ندارد در این جغرافیا در این قرن بیست و یک هر پشتون صاحب بیشتر از صد جریب زمین در مناطق پارسی زبان نشین مطابق فرمان نظام نامه ناقلین به سمت قطغن را مالک اند ‌هر روز پشتونی بنام کوچی سند زمین مردم بومی را جعل نموده بدست آورده زمینش را غضب می‌کند و غیر اوغان به بهانه های مختلف در چند ین بار طرف چپاول و نسل کشی ها قرار گرفته اند و هرگز غیر اوغان حق ندارد پادشاه یا رییس جمهور شود و بزرگان غیر افغان را بنام دزد و یاغی ثبت تاریخ نموده اند در حالی که تا حال در طول صدوپنجاه سال معاصر یک رهبر اوغان توسط غیر اوغان کشته نشده تنها یک غیر اوغان بجرم کشتن یک زمام دار اوغان بنام نادر شاه گرفتار شد چهل و پنج نفر از خانواده قاتل را حلق آویز نموده و خود قاتل را توته و پارچه نمودند قبل از ین که بکشند و دایم با بهانه وحدت ملی آنچه جنایت در جهان رخ داده را در این کشوری که نام و حاکمین اش بیگانه اند تجربه نموده اند هم بالای غیر اوغان و حتی اوغانی که دید وسیع تر و انسانی تر داشته است.

حال هم که مردم از این وضعیت به ستوه آمده اند از تقلب در حکومت داری و حتی انتخابات که در آن کمتر از ده فیصد رای داده اند و ان منتخب غرب نتوانسته رای بگیرد ‌بواسطه پول که کمیسیون های انتخاباتی را وادار به اعلان نتایج به نفع تیم حاکم که گذشته ننگین دوره قبل را هم با دادن تلفات پنجاه هزار تن سرباز ارتش نموده وقتی این نتیجه را مردم قبول ندارند نماینده اوغان امریکایی یعنی فرمان روای جهان همان امریکا به مردم و مخالفین تیم اوغان که در راس اندام یک نیم پشتون قرار دارد اخطار صادر می‌کند که مجبورید نتایج را قبول کنید گرچه بیشتر وضعیت پیش آمده ناشی از اشتباهات و معاملات چند تن نیم پشتون و فامیل پشتون بوده و توسط همین قماش توانستند تمامی رهبران غیر اوغان را که سر شان بتن شان می ارزید نابود کنند ولی باز هم بازی را حاضر نیستند حتی به نیم پشتو و یا پشتون شریکی شانس دهند فقط پشتون صد در صد مستحق حاکمیت است و بس باید حاکم یک پشتون صد درصدی باشد آنهم از قماش سرکوب گر و دیکتاتورش...

مردم افغانستان در یک تنگنای خیلی خطرناک و بحران عجیب دست و پا میزنند که حتی دموکراسی اینجا عامل این بحران شده و دموکرات ها با لباس دفاع از حقوق بشر و ضدخشونت. حتی دفاع از حقوق کودکان و حیوانات عامل واضع و اشکار وضعیت پیش آمده اند. در خراسان افغانستان اینجا راه حل نه فدرال نه تجزیه بلکه یک حکومت همه شمول است و مردم خواستار حل مسله ملی اند که برای اشتراک در قدرت همه حق مساوی داشته و هیچ شهروند در درجه یک و دو وجود نداشته باشد.

در قرن ۲۱ مردم افغانستان خراسان که دایم در مقابل زور گویی ها مقاومت نموده اند حال میخواهند تا جامعه جهانی نظارت گر وضعیت بوده و مسایل افغانستان مطابق قوانین نافذه ملل متحد و مطابق کنوانسیون های آن به بررسی گرفته شده و ما را از این بازی های موش و پشک اوغانی امریکایی آزاد سازند ورنه ما دیگر به دموکراسی و ازادی هم بی باور شده ایم.

حبیب کوهستانی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
نامه
ملل متحد
نظرات بینندگان:

>>>   مبارزه جریان دارد.
فاشیسم شکست کامل را در آینده نزدیک تجربه خواهد کرد.

>>>   در ملل متحد حامیان غنی احمدزی دست بالا دارند به ندا و صدای اکثریت ملیونی کشور درست رسیدگی نخواهند کرد و حل ناشده باقی خواهند ما حال نیرنگ دیگری را بدستور غنی در دادن حقوق ناچیزی کارمندان متقاعد سنجیده شدهبراه انداخته اند تا زمانی که تذکره برقی با ملت افغان را نگیری اجرای معاش تقاعدت را روی دست نمیگیرند در کدام کشور و کجای دنیا چنین کاری جبری و ظالمان صورت گرفته که با وصف داشتن تذکره تابعیت شهروندی اتباع کشور را هتلر مانند جبرا وادار به اخذ تذکره برقی انهم با قبولی ملت افغان که اتلاق بقوم خاص پشتون سر دمدار قدرت در کاخ ریاست جمهوری نشسته کرده باشد که متقلب اعظم و همراهانش از مواقع و ناگزیری مردم استفاده میکنند و جبرا مردم را وادار به اخذ تذکره برقی که هدف از اجرای تذکره نه بلکه رسما قبولی یک قوم خاص متقلب اعظم است .

>>>   نمیدانم که هدف مقاله چیست؟ اما چیزی که میدانم قرار ذیل است اگر هرملیت افغانستان مانند ملیت پشتون قربانی به خاطر دفاع از وطن در مقابل اشغالگران چه انگلیسی چه روسی و چه حالا ۳۹ کشور میداد هر کوچه کابل بنام شهید شان مسما و ۳۶۵ روز سال بنام شهید شان جشن تجلیل میکرد,
نفاق انداختن بین آدمیان کار شیطانی است، افغانستان خانه همه ملیت های برادر، شریف و نجیب این کشور است،

>>>   هزار بار ازبچه سقاو کده بهتر است.
احمد از ترکیه

>>>   زمانی که در جنگ بین اعراب و اسراییل،اعراب شکست خوردند و اسراییل بلندی های جولان را از سوریه و شله جزیره سینا را از مصر اشغال کرد،کشور های عربی و ایران که سازمان اوپک را تشکیل کرده بودند،تولید نفت را کم کردند و قیمت نفت را در بازار جهانی چندین برابر بالا بردند و چرخش تولید اقتصاد کشور های غربی را به مشکلات مواجه کردند و ار اثر کمبود بنزین در اروپا و امریکا،آخر هفته موتر ها اجازه نداشتند در شاهراه ها رفت و آمد کنند.
ملل متحد در دروازه ورودی اش ایندشعر سعدی را نوشت:
بنی آدم اعضأ یکدیگر اند.
که در آفرینش ز یک جوهر اند.
چو عضوی بدرد آورد روزگار.
دگر عضو ها را نماند قرار.
تو کز مهنت دیگران بی غمی.
نشاید که نامت نهند آدمی.
بعداً سربازان امریکا از ویتنام خارج شد و در امریکا انتخابات صورت گرفت و جیمی کارتر از حزب دموکرات ها رییس جمهور امریکا شد و روابط ایران و کشور های عربی دوباره با غرب خوب شد.
همین بود که سبب قهر شوروی شد و شوروی به افغانستان حمله کرد و افغانستان را اشغال کرد و رضا شاه برطرف شد و در ایران خمینی به قدرت رسید.
مقصد ازین نوشته این است که ملل متحد خودش یک آله دست است و چیزی کرده نمیتواند.
همچنان ملل متحد نمیخواهد که بخاطر هزاره ها،تحت نام هموطن هم زبان،روابط مذهبی پشتون ها و تاجک ها را که همانا مذهب اهل سنت است،از میان بردارد.
بنأ مذهب ارجحیت بیشتر دارد،نظر به زبان.
تاسو پوه شوی که نه؟

>>>   نمیدانم نوسینده، شعر سعدی بزرگ و شیخ اجل را چرا با غلطی ها(مغالطه) تحریر کرده نه که "کوهستانی" واقعی است. شعر : بنی آدام اعضای یک دیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار
دیگ عضو ها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی
نشاید که نامت نهند آدمی
حالا پامیدی که چه نوشتی یا نپامیدی "کوهستانی"


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است