جناب عبدالله! جنازه و فاتحه سیاسی و سیاستگری شما را میخوانیم و شما را به تاریخ می سپاریم و انشاءالله مردم گزینه های نو را بخاطر دفاع از حق شان بر خواهند گزید...! | ||||
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۶ ۱۳۹۹/۱/۱۹ | کد خبر: 162932 | منبع: | پرینت |
صبر استراتژیک داکتر صاحب عبدالله سران و مردمان حوزه جهاد و مقاومت را دَربدَر کرده است.
خطاب به آقای داکتر عبدالله عبدالله !
اکنون وقت آن است که بجای سیاست صبر استراتژیک بهتر است گزینه سیاست عملی استراتژیک را روی دست بگیرید.
صبر استراژیک داکتر صاحب عبدالله سران و مردم مان را دربدر کرده است. این صبر استراتژیک آقای داکتر عبدالله در شش ساله گزشته سبب شده است تا روز بروز اشرف غنی قدرت را از دست سران جمعیت و جبهه مقاومت که زمانی نود درصد قدرت را در دست داشتند و در حقیقت جبهه مقاومت و دولت اسلامی به رهبری استاد ربانی شهید بود که با از خود گزری بی پیشینه در تاریخ کشور و جهان صفحه جدید سیاسی را بنام نظام مردم سالاری و حکومت انتخابی در افغانستان رقم زد...
حتی تا شش سال پیش پنجاه درصد قدرت در دست سران جمعیت و رهبران اش بود که در برگیرنده وزارت های کلیدی مانند دفاع و داخله و امنیت ملی و وزارت های که با بخش اقتصاد و پول سرو کار دارند و ولایات مهم بندری از نظر عواید مالی و همینطور معینیت ها و ریاست ها و جنرال ها و فرماندهان قل اردو ها و فرماندهان امنیه ولایات و والی ها و سفارت ها و همینطور ده ها اداره ملی و بین المللی میشد....
اما پس از شش سال بیایید امروز به مقایسه بگیریم که به جز از رده های درجه سه و پایین تر از آن چه اندازه در رهبری درجه یک و درجه دوم نهادهای امنیتی حضور داریم؟
چند تا از وزارت خانه های که با منابع مالی و پول سر وکار دارند را در اختیار داریم؟
امروز چند تا از شهرداری ها و بنادر و گمرکات و معادن و صنایع و تجارت را در اختیار داریم؟
امروز چندتا از سفارتخانه های کلیدی در کشورهای مهم جهان را در اختیار داریم تا از برنامه ها و تبلیغ و تخریب حلقه فاشیزم جلوگیری کنند...
خوب این ها همه منابع قدرت و ثروت هستند که بد بختانه امروز اشرف غنی همه از دست شما گرفته است و پول های هنگفتی که از مالیات و منابع گوناگون مانند بنادر و گمرکات و شهرداری ها و معادن و... میآورند را بجای هزینه در زیربنا ها و بخش عام المنفعه، همه در بخش انحصار و گسترش دیکتاتوری هزینه میشوند....
ببینید جناب آقای داکتر عبدالله شما در شش سال حکومت وحدت ملی همیشه صبر استراتژیک و مصلحت سیاسی را اختیار کردید اما اشرف غنی جسارت و گستاخی سیاسی را اختیار کرد و امروز همه بخشهای امنیتی و دفاعی و تولیدی و تجارتی، بانک ها و نهادهای دیپلوماتیک و آموزشی و حتی وزادت های خدماتی حکومت را در دست خود دارد.
جناب آقای داکتر عبدالله اینجا سرزمینی بنام افغانستان است و در 280 سال پسین و تاریخ معاصر اش سردمداران سیاسی بخاطر رسیدن و حفظ قدرت پسر و برادر و پدر خود را کشته اند و بخاطر یک دختر زیبا دو برادر بجان هم افتیدن و شیرازه حکومت را از هم پاشانیدند.
در این سرزمین بخاطر رسیدن به قدرت در قرآن مهر زدند و سوگند کردند و به واسطه معتبرترین شیخ و پیشوای دین حریف شان را اسیر کردند و بعد تیرباران کردند.
در این سرزمین بخاطر رسیدن به قدرت پسر کاکا علیه پسر کاکا کودتا کرد تا خود به قدرت برسد و حزب کمونیست دموکراتیک خلق.ا بخاطر رسیدن به قدرت کودتای خونین کرد و پس از یکسال منشی آن بدست معاون و شاگرد خوداش با بالش در بستر خواب خفه شد و هلاک ساخته شد و بالآخره در این سر زمین بخاطر رسیدن به قدرت افرادی از دین و عقیده و فرهنگ شان انکار کردند و سراپا در دامن بیگانه افتادند.
ببینید آقای داکتر عبدالله اینهمه نکاتی را که از تاریخ سیاسی خونین افغانستان یاد کردم همه بخاطر رسیدن به قدرت بوده است و آنها همه نه از راه مصلحت و نه از راه دین و نه هم از راه مشروع و آرای مردم به قدرت رسیده بودند که بخاطر قدرت با چنگ و دندان و بهای جان خود و دیگران، کار و پیکار کردند...
اما ما مجاهدین با دادن سر و جان و مال در برابر اشغالگران لشکر سرخ و سیاه و با تحمل سختی ها و رنج ها و قربانی های فراوان توانستیم به قدرت برسیم و قدرت را با قربانی خون پاک ده ها هزار شهید مجاهد و مقاومتگر و مسلمان بدست آوریم پس نباید این قدرت را به سادگی و رایگان از دست بدهیم و آرمان شهدا و قربانیان جهاد و مقاومت را که همانا داشتن یک سرزمین و جامعه و حکومتی که در آن با داشتن حقوق شهروندی در پرتو آموزه های اسلامی و با حفظ اصل برادری و برابری با هم زندگی مسالمت آمیز داشته باشیم و تعصب و تضاد و ستم سیاسی و اجتماعی و اقتصادی وجود نداشته باشد و جای سیاستها و کلیشه های قبیلوی را قانون و ارزشهای حقوق شهروندی و فرهنگ مدنی بگیرند.
اما آقای داکتر عبدالله شما در سال ۱۳۹۳.خ با آرای پاک مردم مطابق به قانون و لایحه های انتخابات برنده انتخابات ریاست جمهوری شدید و بنا بر خیانت های خائنان داخلی و خارجی بلآخره در یک توافق سیاسی مستحق پنجاه درصد حکومت وحدت ملی شناخته شدید... شما میتوانستید به خوبی و با قاطعیت از سهم پنجاه درصد خودتان استفاده کرده و قدرت مجاهدین و جمعیت و سران حوزه مقاومت در حکومت را حفظ ویا نسل دوم را وارد آن میساختید و بلآخره قدرت را تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۸.خ مستحکم میساختید.
اگر جریان پنج سال حکومت وحدت ملی اگر اشرف غنی در تصمیمات و رفتارهای سیاسی اش یک وزیر را بر کنار میکرد شماهم میتوانستید متقابلا" یک وزیر را بر کنار و وزیر دیگر را جایگزین بسازید ویا اگر اشرف غنی میتوانست یک والی و یک فرمانده امنیه ولایت را بر کنار و جایگزینشان افراد دیگر را بسازد پس شماهم میتوانستید عین گزینه و رفتار داشته باشید و همینطور اگر اشرف غنی کدام اداره جدید حکومتی را ایجاد ویا لغو کرده بود و شما هم میتوانستید عمل مشابه را انجام میداید تا اشرف غنی متوجه قاطعیت و جدیت شما میشد و نمیتوانست قدرت شما را مهار بسازد و شما را کنترول کند و شما بجای اختیار کردن صبر استراتژیک سیاست عملیاتی استراتیژیک را اختیار می کردید و با قاطعیت در برابر تک رفتاری های دیوانه وار اشرف غنی ایستاده میشدید و خودتان را ثابت میساختید در کنار سیاست صبر استراتیژیک میتوانید سیاست عملی استراتیژیک را هم داشته باشید و جلو آقای غنی را بگیرید و دست اش را از دیکتاتوری بگیرید.
اکنون چه باید کرد !
آقای داکتر عبدالله اگر شما واقعن همراه و دستیار قهرمان ملی مسعودبزرگ بوده ایید و خود را مجاهد و یک جمعیتی میخوانید خوب بیایید تو را خدا برای یکبار بجای سیاست صبر استراتژیک تان بخاطر خدا و آرای پاک مردم مجاهد که بالای تان اعتماد کرده اند تصمیم بگیرید و از حق و آرای و منافع مردم تان دفاع بکنید. همه مردم میدانند که شما با آرای پاک مردم مطابق به قانون و لایحه های انتخابات برنده انتخابات ریاست جمهوری شدید و بنا بر وعده حکومت همه شمول را که بتاریخ ۱۹ حوت ۱۳۹۸.خ با اجرای تحلیف اعلام گردید را عملا" روی دست بگیرید و در گام نخست والی های ولایات شمال و شمالشرق و ولایات پرکزی و غرب را انتخابات و سپس با تحکیم و قدرت و پشتیبانی مردمی عملا" به معرفی وزیران و تشکیلات حکومت بپردازید و در گام سوم به معرفی سفیران به کشورهای خارجی و در گام چهارم هم به انتخاب و معرفی روءسای ادرات و وزارتخانه ها و نهاد های دیگر حکومت....
یا درست کم در گزینه دوم شما میتوانید در برابر معرفی هریک فردی در یک نهاد دولتی از سوی اشرف غنی، شما هم یک فرد را در نهاد مشابه حکومتی معرفی و فرمان دهید و به وظیفه بگمارید و اگر دیروز اشرف غنی سلطان زوی را شهردار کابل معرفی کرد شما هم میتوانید از سوی خود فرمان صادر کنید و شهردار کابل را از تیم خود معرفی کنید و یا هم معادل آن را در یک اداره دیگر.
چنین کاری را عملا" انجام دهید تا با چنین قاطعیت و جدیت تان هم اشرف غنی مجبور به توقف میشود و هم آمریکا و خلیلزاد و بد و بلای دیگران و از همه مهمتر محبوبیت تان نزد مردم بیشتر میشود و پشتیبانی مردمی تان محکم تر میشود و خودبخود وضعیت به وفق مراد بر میگردد و سیاست های تمامیتخواهانه حلقه فاشیزم و همکاران حلقه بگوش شان به شکست روبرو میگردد و از رفتن کشور بسوی بحران خطرناک پیشگیری میشود و روند حکومت سازی و حکومتگری عادی میشود و روند گفتگوهای صلح هم مسیر روشن پیدا کرده و بدرستی پیش میرود...
در غیر اینصورت با صبر استراتژیک شما بیشتر از این، حلقه خبیثه فساد و فتنه و فاشیزم کلانتر شده و دیکتاتوری متقلب اعظم هم بیشتر شده میرود و روند حکومت سازی و اوضاع امنیتی و سیاسی کشور بدتر میشه و روند گفتگوهای صلح با گروه طالبان با متقلب اعظم به انحراف کشانیده شده و تنها ممکن با رهایی زندانیان طالبان منجر شود و اما جنگ و خشونت روز بروز بیشتر خواهد ش و در پنج سال آینده خدای نکرده مانند پنج سال گزشته ممکن به قول رحمت الله نبیل شصت هزار نیروهای امنیتی قربانی و ششصد هزار دیگر زخمی شوند و بد بختی ادامه یابد و دزدان و خاینان ستون پنجمی ها هر روز در تار و پود نظام ریشه دارتر شوند و گلیم مجاهدین و مقاومتگران را از قدرت و سیاست های داخلی و خارجی برچینند و سرکوب بالآخره کنند.
بهتر است پیش از اینکه گلیم تان را دیگران جمع کنند و حذف تان کنند. بهتر است خود را به یک تصمیم تاریخی آماده ساخته و آنچه را برای مردم وعده کردید که ایجاد حکومت همه شمول و فراگیر را میسازید اکنون عملا" در راستا گام بردارید.
شما نترسید آمریکا نه کمک های میلیارد دالری خود را قطع میسازد و نه دست از مجاهدین و کشور افغانستان بر میدارد... آنها تهدید قطع کمک یک میلیاردی دالری را تنها بخاطر ترسانیدن و پا پس کشیدن شما میکنند و به مجرد صبر استراتژیک و مصلحت از سوی شما دوباره همان ادامه کمک ها است و خلیلزاد است و گسترش دیکتاتوری و تضاد و تعصب و تبعیض و سرکوب و حذف...
در غیرآن جنازه و فاتحه سیاسی و سیاستگری شما را میخوانیم و شما را به تاریخ می سپاریم و انشاءالله مردم گزینه های نو را بخاطر دفاع از حق شان بر خواهند گزید.
بها بقایی
>>> خوشم آمد
ولی از خنثی امید داشتن سادگی است بگزارید او پشت خودا به آفتاب گرم کند ،
>>> دنیارا سرخی بگیرد عبدالله تنها سربینی اش سرخ است ، او تنها به فکر خود ومصطفی مستور است بس،
>>> چیزی از دستش پوره نیست چی کند؟
>>> نام خدا سخن تان کاملادقیق و درست وتحلیل همه جانبه باید داکتر صاحب عبدالله اگر میخواهد وزن اقتدار ساسی را داشته باشد و از حافظه مردم حزف نشود به مشوره و نظر شما توجه و عمل کند در غیر ان این مصلحت خواهی یک جانبه شما برای مردمی که با تو هستند چه سودی خواهد داشت جز زیان و ضرر بهتر است از جدیت پشتوانه دار مردمیت در مقابل غنی فاشیست بی شرم و حیا قدرت خواه بطور جدی به ایستید ایستاده قاطع شما غنی بی پشتوانه مردمی را به لرزه میاورد و بدروزه تو به مصالح و حق دهی کشانده میشود در مقابل جنین شخص جاه طلب خود خواه متکبر گذشت بیشتر جرعت دادن به شخص فاشست تمامیت خواه قدرت طلب است .
>>> نسل نو مجاهدین باید به جوان سازی جمعیت بپردازند و به دور از دغدغه های روزمرگی پایه های جدید و مستحکم بنیان جمعیت جوان را بر بستر جمعیت کوره دیده و آبدیده و فولاد شده بگذارند و خود را برای مبارزات سیاسی ضد سال بعد آماده کنند چون غنی و عبدالله و امثالهم رفتنی هستند مگر افغانستان و معضل منطقوی اش میماند و چالش های جدید راه حل های جدید نیاز دارد.
کنگره جوانان جمعیت را راه اندازی کنید و بهترین روز روز سالگرد شهادت آمر صاحب است تا بر مزار آن شهید اعضای کنگره تجدید پیمان و تعهد کنند و راه بزرگان جهاد و شهادت را ادامه دهند چون زمان در گذر است و منتظر کسی نمی ماند.
آمادگی ها را آغاز کنید و یک هفته پیش از آغاز هفته شهید کنگره را در پنجشیر این دژ استوار و همیشه ماندنی جهاد و مقاومت راه اندازی کنید و نتایج کار را در روز شهادت سالار جهاد گران و مقاومت گران معاصر مسعود شهید به اطلاع همه برسانید و با قوت راه های دشوار گذار را پشت سر بگذارید که در سیاست با گدایی کسی به جایی نمی رسد مگر اینکه حریفان را در تنگنای استراتژیک قرار دهید تا آماده زیست با همی شوند.
یا هو
>>> از این معلوم میشود که از همین چوچه های وند باز هستید که در غم مردم و نی در غم مملکت هستید صرف در غم قدرت و ثروت هستید وقتیکه جمیعت وجبهه به اصطلاح مقاومت ولی در اصل جبه چور و چپاول وغارت که نود فیصد قدرت داشت چی کرد که حالا چوچه های گرگ کند این خوب هست که خودتان اقرار میکنید که شما قدرت طلب و ثروت طلب هستید و ملت را دوتایی پشه هم نمیدانید ولی پیشتر از شما مردم شما را شناخته افراد لاوبالی و هرزه هستید و اهمیت یک تخم گنده نزد مردم ندارید
>>> Shahrasool Suri Alishengi
هشدار هموطن خواب برده باخبر !
از سخنان تازه ٔملا معنوی صلاح الدین وسکوت عبدالله ، وهمچنان نگرانی های مردم وتحلیل گران برمی آید که ؛ عبدالله زیر تاثیر رفت وآمد پیهم اشغالگران سیاف وکرزی ، آرزوی تن دادن به معامله ٔدیگری را دارد .
درحالیکه عبدالله وسخنگویانش پیوسته اظهار میکردند که هرگز تن به حکومت برخاسته از تقلب ونهادینه شدن آن نخواهند داد وسوگند خوردنش به قرآن پاک ، درتصویر هویدا ست .
هرگاه غنی باوساطت سیاف وکرزی جنجال های مخالفان را برطرف سازد و مجدداً به ریاست تکیه بزند ، بدون هیچگونه شک وتردید ، همان برنامه های حکومت (وحشت ملی) را پیگیری خواهد کرد ، که توطئه چینی تا حمله ونابودی اقوام غیر اوغان ، تذکره ٔشترچاپ بر وفق برنامهٔ انگلیسها که ( آقای اسدالله ولوالجی) آنرا فاش ساخته را احتوا میکند .
مسئولیت اینهمه فاجعه ووحشت بدوش عبدالله معامله گر است که بارها امتحان داده ، ونیز سکوت وبی تفاوتی شما حلقات نزدیک به این قوم فروشان خاین وسایر تاجیکها وهمچنان جنرال دوستم ومحقق که اولتر ازهمه از عبدالله هنگام کاندید شدن حمایت نمودند ، پس نگذارید گرگ درنده وتقلبکار وحشی مجدداً ساطور را ازمجاری حکومتی دردست گیرد و حسب میل اش به ذبح مردم مانند پنجسال گذشته ازنام حکومت ومشروعیت بخشیدن به تقلب بپردازد ، عبدالله لشمک باید گوشهای خودرا باز کند که بازی برسرنوشت مردم وخیانت بس است وخطرناک بخودش نیز !!!
>>> بزرگان ما گفته اند:
«« آزموده را آزمودن خطاست »»
باورم نمی آید تا هنوز دانشمندان ما درین اندیشه و خواب و خیال باشند که عبدالله عبدالله کشتی در گل نشسته ایشان را به ساحل نجات برساند. برداشت این حقیر از این نوشته ها و تبصره ها آنست که مردمان ما نیز همانند تمامی بیچارگان و مظلومان و ستم دیدگان اعصار و قرون تاریخ اند که برای تسلیت خاطر و نجات از مظالم به دنبال رویای یک مسیح نجات بخشی بوده اند که این رویا هیچوقت به واقعیت مبدل نگردیداست. عالیجنابانی که هنوز توقع دارند عبدالله عبدالله ناجی ایشان است یکبار به سوابق وی نگاه تحلیل گرانه انداخته بعدآ از خود بپرسند که آیا این توقعات شان با درنظرداشت قول و قرارها و ثبات و پایداری گذشته ای جناب عبدالله تا چه حد به واقعیت قرین است. و آیا یکبار هم درحیات سیاسی خویش شهامت آنرا داشته تا مانند رادمردان تاریخی تا آخرین سرحد از خود شهامت و ایستادگی نشان دهد؟ انتخابات تقلبی دوره دوم در مقابل جناب کرزی؟ انتخابات ننگین گوسفندی که تعفن آن حتی مشام همه حامیان خارجی رژیم را ناراحت و خواب راحت شانرا به وحشت تبدیل کرد. انتخابات آخرین هم تکرار همان انتخابات قبلی با همان شیوه و ترکیب و امتیازات و معامله های پت و پنهان و شرم آور کمیشران کمیسیون های انتخاباتی.
درچنین شرایطی که تمامی بشریت در گیر وحشت ویروس کرونا و اندیشیدن راه نجات ازان اند - اما درین کشور--- بیم و وحشت ازنتایخ انتخابات تقلبی و معامله رهبران به مراتب افزون تر از وحشت کروناست. همه شاهدیم که در تمامی این سه دوره انتخاباتی چه گذشت و جناب عبدالله چه نقشی را بازی کرد؟ چه میگفت و بالاخره نتیجه چه شد؟ تضرع و التماس و التجا و گذشت ستراتیژیکی وی در مقابل شریک قدرت. در آوردهایش را در پنجسال ریاست اجراییه همه به خاطر داریم.
منحیث مشت نمونه خروار از ننگین ترین بی ارادگی و بی ثباتی جناب ایشان درین دوره یکی را یادآور میشوم که آن عبارت از انتصاب رییس کمیسیون اصلاحات اداری و خدمات ملکی است. آنانیکه در جریان نیستند داستان ازینقرار است: این نهاد براساس توافق ۵۰/۵۰ حکومت وحدت ملی به وی تعلق داشت. روزی که قرار بود جناب نادر نادری بعد مقرری از طرف رییس جمهور به کمیسیون معرفی گردد. جناب رییس اجراییه از همان لاف های همیشگی گفته بود که اگر نادری معرفی شود وی را از تعمیر ریاست کمیسیون به زیر خواهد انداخت. شاید هم برای اولین بار تهدید وی را طرف مقابل جدی تلقی کرد و باعث آن شد تا یک اداره برای مدت شش ماه بدون داشتن رییس در حالت بی سرنوشت باقی بماند. آما در آخر!!! جناب عبدالله خود با تمام سرافگندگی وادار ساخته شد تا نادر نادری را به کارمندان کمیسیون با مراسم شانداری که تقریبآ تمامی اعضای کابینه حضور داشت معرفی نماید. این بود نمونه ای از شهامت و قول و قرار ایشان. آنانیکه اطرافش را گرفته اند میانیم چه کسانی اند و نیازی به تبصره ندارد.اگر دگراندیشان ما واقعآ خواهان تغییر بنیادی و نجات ملیت های مظلوم و زیر ستم اند - زمان آن رسیده است تادیگر دنباله رو این رهبرنماهای معامله گر نشده و بایستی دور رهبری را بگیرند که شایسته رهبری باشد. اگر قرار بر این باشد که یک پنچشیری در راس باشد و یاهم از سایر مناطق. هم پنجشیری و هم شخصیت هایی از دیگر مناطق به مراتب بهتر - آگاه تر - و پاکتر از عبدالله وجود دارند و امتحان خویش را هم در جامعه داده اند. کسانی چون محترم عزیز آریافر - محترم حفیظ منصور -محترم صالح محمد ریگستانی - محترم جاوید کوهستانی و شخصیت های آگاه و خبیر دیگری از سایر ملیت ها و اقوام. این تبصره مختصر را به حیث سند بخاطر داشته باشید که در آینده ای نه چندان دور بازهم مردم معامله خواهند شد و آن خط سرخ جناب عبدالله که خواهان ابطال انتخابات تقلبی نامشروع است به خط زرد خود فروشی و اقناع به چند پست بی صلاحیت اداری مبدل خواهد شد.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است