چرا پشتون ها هزاره ستیزی می کنند؟
هزاره های خاکستری صفت از قبیل سرور دانش در ارگ کابل و امثالهم هر قدر سنی نمایی کنند یا برای افغانستان خوش خدمتی کنند، تاپه نوکری ایران در پیشانی را یدک می کشند... 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۳۹    ۱۳۹۹/۲/۲۳ کد خبر: 163366 منبع: پرینت

هزاره ها در جنگ های نیابتی منطقوی بحساب ۱۴ برابر شده اند!
.... بشکل مشابه، از نگاه سیاسیون ایران عربستان سعودی در تبانی با اسراییل و امریکا علیه ایران و در راه جلوگیری نفوذ ایران در منطقه عمل می نماید. در جنگ هشت ساله ایران و عراق (۱۹۸۰-۱۹۸۸) عربستان سعودی با کشورهای شیخ نشین خلیج متحد امریکا، صدام حسین را حمایت نظامی و پولی کردند. برای سالها است که عربستان سعودی یک اسلامی را اختراع نموده است که مطابق آن عقیده و باور مذهبی شیعه مذهب ها در ضدیت با اسلام قرار داشته و شیعه ها کافر می باشند. از نگاه این ها خطر ایران شیعه مذهب بدتر از خطر اسراییل و امریکا برای مسلمان ها است.

این مذهب که بعد از جنگ اول جهانی (۱۹۱۴-۱۹۱۸) و بعد از شکست ترکیه عثمانی، بالای شبه جزیره عربستان از طریق خانواده آل سعود بکمک انگلیس ها تحمیل گشت بنام مذهب وهابی یاد می شود. موسس این مذهب شخصی بنام محممد بن عبدالوهاب است. محمد بن عبدالوهاب در قرن هجده بعد از مطالعه تاریخ اسلام باین باور رسید که هر کس بعد از پیغمبر زعامت و رهبری اسلام را بدوش گرفته راه اشتباه را طی نموده است. انگلیس ها از روی انتقامجویی نظریات عبدالوهاب را در خور خاندان آل سعود داده تا از این طریق هر کشور اسلامی را که در جنگ علیه انگلیس ها قرار گرفت مجازات نماید. ترکیه یکی از این کشورها بود که در جنگ اول جهانی در جبهه مخالف علیه انگلیس ها وارد جنگ گشت. تا آن وقت کنترول اماکن مقدسه اسلامی از قبیل مکه و مدینه در حیطه تسلط ترک های عثمانی قرار داشت. وهابی ها در قدم نخست حکم تکفیر ترک ها را صادر کرد.

طریقت وهابیت در تاریخ بنام مذهب سلفی نیز یاد می گردد. ریشه کلمه سلفی کلمه صفت سلف عربی است. سلف بمعنی گذشتگان است. ولی هدف وهابی ها از این کلمه سه دسته مردم را شامل می گردد. این سه دسته عبارتند از اصحاب پیغمبر، پیروان پیغمبر و پیروان پیروان پیغمبر. وهابی ها افسانه هایی را بنام اسلام از طریق فکر کردن در روده و پراندن از راه ماتحت تیار کرد و فتوا صادر می کردند. مطابق فتوای مفتی های وهابی هر کسی مخالف تعبیر و تفسیر آنها از اسلام موقف گیرد از دایره اسلام خارج و کافر می باشند. این اسلام بنام اسلام تکفیری نیز یاد می گردد. حکم تکفیر از طرف وهابی ها در مورد طیف کثیر مسلمان ها جاری می گردد که پیش از ظهور محمد بن عبدالوهاب می زیستند. از این نگاه بعد از صحابه پیغمبر الی ظهور محمد بن عبدالوهاب هیچ مسلمان واقعی برای ۱۲ قرن نبود!

اگر چند طیف وسیع مسلمان ها قربانی سلفی های تکفیری می گردد ولی شیعه ها در کل و هزاره های افغانستان بصورت خاص بزرگترین قربانی می باشند. در افغانستان گروه طالبان با حمایت پولی و نظامی عربستان سعودی اگر چند حکم جهاد را علیه برهان الدین ربانی تاجیک تبار بحیث رییس دولت اسلامی مجاهدین در سال ۱۹۹۶ جاری ساخت ولی قتل و تباهی شیعه مذهب ها در کل و هزاره ها بخصوص هدف می باشند. یکی از دلایلی که خشم طالبان را باعث می گشت این امر بود که حکومت های کابل در برابر هزاره های شیعه مذهب از نرمش کار می گیرند.

از نگاه تهران، هر نوع تبلیغات و عملیات وهابی ها و مزدوران شان بحمایت صریح امریکا و اسراییل به بهانه اسلام، علیه ایران و منافع ایران در منطقه و جهان می باشد. حتی پیش از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ برهبری خمینی، سلفی های سعودی به فعالیت های ضد شیعه گری خویش شروع نموده بود. عربستان سعودی قسمت بزرگ عایدات نفتی خویش را برای ساختن مساجد در نقاط مختلف جهان هزینه می کرد و مواد تبلیغاتی دینی را از طریق این مراکز برای مسلمان ها توزیع می کرد. عربستان سعودی برای ملاهای این مساجد تنخواه می داد. این ملاها اسلام را از نگاه محمد بن عبدالوهاب برای مشتریان خویش تبلیغ می کردند. بعد از انقلاب اسلامی ایران، عربستان سعودی بحدت و شدت کار خویش افزوده و مشروعیت جمهوری اسلامی ایران را مورد سوال قرار داد. اما این تلاش های وهابی های سعودی پس لگدی هایی هم داشته و بهترین مثال آن صدور فتوای تکفیری از طرف اوسامه بن لادن، رهبر القاعده، علیه نظام عربستان سعودی و حمله بالای امریکا در ماه سپتمبر ۲۰۰۱ بود. اوسامه بن لادن در دهه ۱۹۸۰ بخاطر جهاد علیه اشغال افغانستان توسط شوروی وارد پاکستان گشت. در دوران جهاد افغانستان، یگانه دردی که گلبدین حکمتیار را رنج می داد نقش سلطان علی کشتمند در راس کابینه افغانستان بود. رسیدن یک هزاره باین مقام توهین به رسالت پشتون ها در افغانستان تلقی می گشت.

از نگاه تهران، عربستان سعودی با تمام زور و قدرت تلاش دارد افغانستان را بحیث پایگاه ضد ایران تبدیل نماید. برای سعودی ها جهاد علیه شوروی یک بهانه بدست وهابی ها داد و هدف اساسی آنها بعد از ختم اشغال افغانستان توسط شوروی برپایی جهاد علیه جمهوری اسلامی ایران بود. دستگاه استخبارات عربستان سعودی در تبانی با آی اس آی پاکستان سعی بلیغ بخرچ داد تا جبهه مسلحانه ضد ایران و ضد شیعه را از قوم پشتون غلزی افغانستان تشکیل دهد. حمایت عربستان سعودی از برنامه آی اس آی پاکستان مبنی بر حمایت از این پشتون ها برهبری گدی گک های کوکی از قبیل گلبدین حکمتیار، عبدالرسول سیاف، محمد یونس خالص، جلال الدین حقانی و.... به بهانه جهاد علیه اشغال شوروی نهایتا جهاد علیه ایران شیعه مذهب بود. چون قسمت اعظم پول و بودجه از جیب عربستان سعودی بود، بنان امریکا نیز از این برنامه حمایت بعمل می آورد. هدف نهایی افتتاح یک جبهه از شرق علیه بلند پروازی های جمهوری اسلامی ایران در پهلوی جبهه عراق بزعامت صدام حسین از غرب بود.

بعد از خروج قشون سرخ در سال ۱۹۸۹ از افغانستان، عربستان سعودی در همکاری نزدیک پاکستان پول گزافی را برای ایجاد یک جبهه ضد ایرانی در بین پشتون های افغانستان اختصاص دادند. حاصل این تلاش ها هم ایجاد گروه تروریستی طالبان در اوایل دهه ۱۹۹۰ بود. بمجرد اشغال کابل در ماه سپتامبر سال ۱۹۹۶ طالبان موقف و موضع أشتی ناپذیر خود را علیه ایران و منافع ایران ابراز داشتند. یک امر طبیعی است که از نگاه این گروهای تروریستی پشتون تبار، هزاره های افغانستان، بدون چون و چرا، عامل نفوذی ایران در افغانستان تلقی می گردند.

هزاره های افغانستان زیر نظارت شخصیت هایی از قبیل آیت الله شیخ محمد آصف محسنی دیروزی و میراث داران وی و هزاره های خاکستری صفت از قبیل سرور دانش در ارگ کابل و امثالهم هر قدر سنی نمایی کنند یا برای افغانستان خوش خدمتی کنند، تاپه نوکری ایران در پیشانی را یدک می کشند. در ظاهر امر، ایجاد طالبان در افغانستان بحیث جبهه مستحکم ضد ایران از شرق در همکاری و تبانی با گروه القاعده برهبری اوسامه بن لادن یکی از بزرگترین دست آوردهای استراتژیک عربستان سعودی در سیاست ضد شیعه گری و ضد ایرانی تلقی گشت.

افغانستان یگانه تخته خیز عربستان سعودی علیه ایران نیست. عربستان سعودی میلیون ها دالر را برای شیعه ستیزی در عراق بعد از صدام حسین هزینه کرد. هدف از این کارها قتل و خونریزی بیرحمانه شیعه مذهب ها و تخریب اماکن مقدسه شیعه ها در عراق بود. امروز عربستان سعودی در همکاری با قطر و ترکیه علیه شکل گیری یک حکومت برهبری یک شخصیت شیعه در عراق تلاش می نماید.

در پاکستان، عربستان سعودی در همکاری نزدیک با آی اس آی پاکستان جنبش ضد ایرانی بنام حرکت جند الله (سربازان راه خدا) را حمایت پولی و نظامی می نمایند. هدف از این جنبش دفاع از حقوق سنی مذهب های ایران می باشد. تمام این فعالیت های عربستان سعودی از حمایت امریکا و اسراییل برخوردار است. رهبری جنبش جندالله در کویته پاکستان بشکل مشابه مقر مجاهدین افغان در پشاور در دهه ۱۹۸۰ مستقر گردیده است. جنبش جندالله در مناطق سنی نشین ایران عملیات مشابه دهه ۱۹۸۰ مجاهدین در افغانستان را صورت می دهند.

عبدالحمید


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
هزاره
پشتون
نظرات بینندگان:

>>>   عام نیست خاص است ، مردم عادی با هم مشکل ندارند ، درضمن بین تنظیم های جهادی هزاره گی هم مشکلاتی است

>>>   مردم افغانستان خيلي راحت گول بازي هاي عربستان را خوردند همينطور مردم ايران فارسي زبانان مقابل هم ايستادند و بهم دشنام دادند و اين يعني عربستان از طريق پشتون ها موفق عمل كرده الان هم هرات كه بسيار از لحاظ لهجه و سبك زندگي شبيه ايراني ها هستند رو با دروغ به آب انداختن افغان ها توسط ايران بر ضد ايران شورانده خدا ميداند اين افغان ها كه در آب غرق شدند چقدر توسط اين تروريست هاي وهابي شكنجه شدن و درنهايت كشته شدند تا عربستان به هدف ايران ستيزي خودش برسه

>>>   تنها در دوروز چهل فرد درننگرهار چهارده تن دردشت برچی سی تن درلغمان پنج تن در غزنی دوازده تن درمسجد پکتیا شش تن درغزنی
40+ 30 + 6 + 12 +14 = 100
با اینحال حکومت استخبارات ، وزلارت داخله وزارت دفاع اپوزیسیون حکومت چـــرت شان هم خراب نیست ،فقط درفکر خود هستند ، حکومتیکه نتواند از جان ومال مردم دفاع کند مشروعیت ندارد
== فی تخته چپرکت 65000 فی قاب ساعت دیواری چینی 35000 افغانی فی تخته دوشک 13500 ،
مردم آسانتر وبی ارزش تر از گوسفند قربانی میشوند اما مکامورین حکومت مصروف غارت کگری وچور هستند
یکی فرد دوتابعته را ازذ امریکا کانادا انگلیس می اورند وبرما وزیر میسازند آن فرد بانک هار خالی میکند ملیون ها دالر دزدی میکند بعد به آسانی بدون درد سر واپس به کشور اصلی اش میرود بود نبود!!
این مثال ها از نخم.نه خدالت عـمـری است
ر

>>>   خاک بر سر ملتی که احمق است.
اگر این ملت احمق نباشد غنی در ظرف ۲۴ ساعت فرار میکند.
حتی تظاهرات هم پروژه یی است.
کس نمی پرسد که چرا در ظرف ۱۹ سال با این همه ملیارد ها دالر هنوز هم به جای اینکه مهاجرین به وطن بر گردد جوانان به خارج میروند و آنهم به ایران جائیکه خودش به نان خود در مانده.
اینطرف طالب در ۲۴ ساعت ۱۰۰ نفر را میکشند هیچ کس صدا بلند نمیکند مگر آنجا چون پیدا و پنا دارد جوان و پیر چه در کابل چه در هرات غوغا راه انداخته اند در حالیکه حقیقت موضوع تا حال معلوم نیست و اگر حقیقت داشته باشد باید عاملین آن جزا ببینند.
اما مهم تر از همه پایان دادن به وضعیت موجود است.
چرا باید جوانان ما آنهم قاچاقی به ایران بروند؟
در دولت غنی ظرفیت کاری نیست و باید جایش را به یک دولت موقت و ور نهایت به یک دولت افغانستان شمول بدهد و طالب و داعش و القاعده و غنی و عبدالله و هر سگ و شغال دیگر همه با هم در ارگ جا بگیرند تا دیگر بهانه یی برای جنگ نباشد.
ملت از این شغال ها هیچ نمی خواهد فقط با هم نجنگند تا مردم حد اقل نفس راحت بکشند.

>>>   اگر عمیق توجه گردد، هیچ کسی بیشتر از رهبران نامنهاد هزاره در فروپاشی و متفرق ساختن هزاره هاسهم نداشته است، اگر مردم زحمتکش هزاره را منحیث یک ملیت تلقی نماییم، آیا شکل دهی چندین حزب در محدودۀ هزاره ها کار درستی است؟ تردیدی وجود ندارد که ملیت هزاره در افغانستان از جملۀ زحمتکش ترین ملیت های افغانستان است که در طول تاریخ لقمۀ حلال را از زحمت و کسب و کار بدست آورده است اما از اجیر بودن رهبران این ملیت نیز نمیتوان چشم پوشی نمود که متأسفانه تاوان این اجیر بودن را ملیت مظلوم هزاره بدوش میکشند. اگر رهبران خود ساختۀ هزاره در کفش شان ریگ نداشته باشند، ضرورت به ایجاد چند حزب از وجود یک مردم در چیست؟ مگر این شکلدهی احزاب جز افزایش کیش شخصیت عده ای محدود مفاد دیگری به جامعۀ هزاره رسانده است؟ نخیر! قشر جوان روشنفکر هزاره با روشنی به این امر پی برده است اما شوربختانه این قشر نیز با همان عینک دودی نگریسته میشود که در کل جامعۀ هزاره با آن زیر نظارت است. من منحیث فردی که تعصب را در کل مردود میدانم و تمام ملیت های ساکن در افغانستان را با ام برادر میپندارم و عقیدۀ کلی دارم که بدون اتحاد تمام ملیت های افغانستان بر محور رهبری واقعی ملت، داشتن یک میهن دور از امکان است، به همه مردم هزاره پیشنهاد مینمایم که به رهبر کهنه و فرسودۀ شان «نه» بگویند و بر محور یک رهبر مدبر که با روحیۀ ملی و میهنپرستی در راه خدمت به عموم ملت و بخصوص مردم زحمتکش هزاره کمر همت را بسته نموده باشد متحد گردند، همین است راه نجات ملیت زحمتکش هزاره و راه پیوند این ملیت با سایر ملیت های افغانستان!
از موجودیت تعصب احزاب و گروهای افراطی اسلامگرا در برابر ملیت زحمتکش هزاره هم نمیتوان انکار کرد کرد اما این تنها مختص به افراطیون پشتون نیست، مگر فراموش میکنیم حادثۀ افشار را؟ آیا در حادثۀ قتل عام افشار کدام پشتون دست داشت؟ نداشت! این احمدشا مسعود و حامیانش بودند که جوی خون را در افشار جاری ساختند و اما آیا احمدشاه مسعود پشتون بود؟ نبود! افراطیت از هر قوم و قماش از یک منبع آب میخورد که ملیت هزاره باید این را درک کند، در کنار این همه، متعصبین و عناصر بیرحم در کنار هزاره ها هم کم نبودند، اینرا نیز نباید از یاد برد، اعمال فجیع سرگروپان هزاره در برابر سایر ملیت ها نیز ریکرد زده اند اما نمیتوان اینرا منحصر به همه قوم هزاره دانست، اینهم جز همان افراطیت است که بصورت آگاهان سازمانداهی شده و بر آتش اختلافات بنزین ریختانده شده است.
رنج همه ملیت ها مشترک و در همه یکسان است، اما درک این امر مهم است که متحد شدن بر یک محور با انسجام ملی یک اصل ضروری برای نجان عموم خلق افغانستان است، نه به تعصب، نه به افراطیت، نه به قومگرایی، مستحکم باد اتحاد ملیت های افغانستان، زنده و سربلند باد افغانستان
میهن زرغون

>>>   بر هیچ اوغانی اعتماد نکنید۰ این ها یگان ویش و وای میکنند ولی باز هم روح و روان شان در همآهنگی با غنی متقلب و طالبان وحشی است۰ برای اکثریت مطلق اوغان طایفه پشتونولی مهمترین عنصر در زندگی شان است۰

>>>   پشتون ها ویا همان اوغانها تنها هزاره ستیزی ندارند بلکه دشمن تمام قوم های غیر اوغان کشور ما هستند۰ به هزاره ها به دلیل آنکه مردم سخت کوش و با فرهنگی هستند و به دلیل آنکه به مذهب شعیه هستند زیادترین نفرت و ظلم را روا میدارند۰ گذشته از آن دولت مغول اعظم شش صد سال بالای اینها و تمام نیم قاره هند و بخش بزرگ خراسان کهن حکومت کرده و آن عقده عقارت در دل این وحشی ها هنوز هم است، گرچه دولت مغول هزار بار با فرهنگ بود نسبت به اوغان یا پشتون۰
برای یک اوغان یک پشتون یا اوغان پاکستانی هزار ها بارعزیز تر است نسبت به یک هزاره یک تاجیک یک اوزبیک ویا هر غیر اوغان دیگر این کشور۰ این یک واقعیت انکار ناپذیر است۰

>>>   جواب به کامنت اخیر:
قضاوت غیر منطقی و دور از عقل شما اب در اسیاب دشمنان افغانستان میریزد. اما ن الله خان هم پشتون بود ولی یکی از حامیان بزرگ اقلیت هزلره بود. حاکمیت پشتونها طور حسابی از زمان احمد شاه بابا اغاز یافت و هزاره یک بخش از اردوی ویرا تشکیل میداد و در زمان او و اولاد ه اش با وجود خانه جنگی ها که باعث تباهی مردم میشد من تا کنون هیچ سندی را نمیبینم که دال بر ظلم و ستم بر ملیت هزاره باشد .
کامنت دهنده چنگیز خانرا بار ها متمدن تر از پشتونها میداند ...این خود نمایا نگر عقده های احمقانه جناب محرر است. اگر شما همچنین کامنت های زهر اگین در مورد یک ملیت که اکثریت مطلق انها در حوادث افغانستان هیچ نقشی ندارند بنویسید در حقیقت زمینه را برای ملیت ستیزان پشتون اماده میسازید تا مجموع ملت را علیه هزاره ها به خصوص شیعیان هزاره برای ازار و شنکنجه شان شستشوی مغزی کنند.
بهتر است تا ما حوادث دلخراش را به سازمانهای تروریستی ارتباط دهیم نه اینکه هر حادثه را به کل ملیت ارتباط داده و توهین و تخریب کنیم این نوع موضعگیری اشتباه عظیم است.در میان سازمانهای تروریستی تاجیکان ازبکان سنی متعصب که به وهابی های عرب مرتبط اند نیز قرار دارند که هر روز شیعیان هزاره را جاروب میکنند.
تروریزم اهداف خیلی مشخص دارد و ان ایجاد بی ثباتی ...و با موجودیت
حکومت فاسد متشکل از پشتونها تاجیکها و هزاره های معامله گر وضعیت روز به روز خرابتر میشود.در اخیر از دوستان عزیز میخواهم که در کامنت های شان محتاط بوده و سعی نکنند که بوی گند و تعفن ملیت ستیزی از نوشته هایشان به مشام برسد.
قارن

>>>   غیر پشتونهای ساده دِلی که از روی سادگی و خوبی خود را افغان مینامید، فردا روزش که رسید، باز هم پشتون افغان اصیل میباشد، و با کوچکترین اعتراض که اگر انجام دهید، شما افغان نا اصل میباشید، لهذا فریب بیجا بنام وحدت ملی نخورید۰
پشتونها تمامیت خواه هستند، به وحدت ملی واقعی باور ندارند، و بهترین کاری که میکنند به زور و به ریا همه را یکسان نام میگذارند، و این یکسان سازی جبری، آنهم بنام قوم خودشان را وحدت ملی تلقی میکنند۰
وحدت ملی این شکل بدست نمی آید۰ کار و مبارزه درازی در پیشرو داریم۰

>>>   ملت واحد بودن تنها به معنی مجبور بودن به زندگی کردن در داخل یک جغرافیای واحد نیست۰
داشتن ملت واحد و وحدت ملی در کشور ما ضرورت به اصلاحات جدی در امور سیاسی اجتماعی و دولتی دارد۰ بدون عدالت اجتماعی واقعی وحدت ملی واقعی هم وجود ندارد۰
در صورتیکه همه یک ملت واحد و همه اوغان یا افغان هستیم پس ضرورت به داشتن یک وزارت بنام وزارت اقوام و قبایل در چه است؟
واقعیت آنست که ما همه اوغان نیستیم، و این ترفند های مثل موجودیت وزارت اقوام و قبایل هم یکی از راه های است که صرف برای امتیاز دادن به قبایل مختلف اوغان ایجاد شده۰

>>>   پشتون هیچ وقت هزاره ستیزی نمیکند و شاید ۱٪ عقده ای های آنها باشد، که هزاره ها حتی بیشتر پشتون ستیزی میکنند.
هزاره مورد حسادت فیصد کمی از تاجیکهای مزدور ایران قرار گرفته که هزاره ستیزی میکنند.

>>>   به جواب کامنت اخیر... انسان های واقعی و با احساس بشری چه تاجیک باشد چه هزاره وچه پشتون هیچوقت ملیت ستیز نمیباشد.جناب شما تمام تاجیکها را مزدور خطاب کرده اید . اگر من بگویم پشتونهای مزدور پاکستان ایا این تحلیل من درست است ؟ البته که نه تنها معقول نیست بلکه احمقانه هم است....

>>>   افسوس که تا حال هم نفهمیدی!
عوامل قومستیزی جهل و بی سوادی است!
شیطان نباش!


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است