تاریخ انتشار: ۱۶:۱۳ ۱۳۹۹/۲/۲۴ | کد خبر: 163387 | منبع: |
پرینت
![]() |
در موقعیتهای حساس و بحرانی، وقتی ذهنیت جامعه روی یک مساله تمرکز میکند (مثل حادثهی دیروز) کسی نیست که از شرایط و وضعیت ناراض، شاکی و گلهمند نباشد. عدهای با لعن و نفرین به این و آن، برخی با آه و ناله، بسیاری با شکایت و گله و بسیاری هم حکم به براندازی وضعیت موجود، ناخرسندیشان را بروز میدهند.
تمام این تصورات، در چنین شرایطی کاملا عادی است و تمام این افراد حق به جانب میباشند و هرکدام نظر به ذهنیتشان واکنش نشان میدهند. ولی مساله اصلی این است که (نظر به تجربه) تمام این واکنشها معلول به علت است، واکنش ما و فروکش کردن آن به بروز یک حادثه و سپری شدن آن ربط دارد، ما کنشگر نیستیم. هیچ تاثیری بر تغییر عینیت اجتماعی نمیگذارد و بیشتر جنبهی تخلیهی روانی دارد.
گروه آخر (براندازان) در همان لحظه و همان دقیقه، با شور و هیجان زایدالوصفی به فکر انقلاب، شورش، قیام و براندای میشوند؛ این افراد اگر دنبال نتیجه هستند، باید در همان لحظه وارد عمل شوند، چون با فروکش کردن این احساسات، تصمیم گرفته شده نیز از مدار اعتبار خارج میشود.
تعدادی نیز کاسهی چه کنیم چه کنیم بدست میگیرند و با طرح پرسشهایی از قبیل «راه حل چیست؟» و «چه باید کرد؟» به دنبال نسخه و راه حل نهایی برای برون رفت از وضعیت نامطلوبِ موجود هستند. که البته با طرح این پرسشهای لحظهای و آنی، با طرح و برنامههای دمدستی و کلیشهای روبرو میشوند. اینچنین پرسش و پاسخهایی علت و نتیجهاش عمر چندانی ندارد، چند روز بعد دیگر نه سراغی از پرسشگر است و نه سراغی از نسخهپیچها.
باز هم همان پرسش قبلی مطرح میشود، پس چه باید کرد؟ اگر میخواهیم کار دوامدار و نتیجهبخش صورت بگیرد، پس در شرایطی غیر از این شرایط، در حالت خونسردی و حوصلهمندی، این مساله باید در اولویت زندگیمان قرار بگیرد. پرسشها را مکرر، ارایهی طرح و برنامههای گوناگون و... شاید پس از آزمون و خطاهای زمانبر و طولانی اندکی تغییر شاهد باشیم.
۱_ عجله، دمدمیمزاج و بیحوصلگی ما را به همانجایی میبرد که فعلا هستیم، چهل سال این دور باطل را تکرار میکنیم.
۲_ ما مردم منفعلی هستیم، کنشگر نیستیم. رفتار کنشی آگاهانه، از روی اراده، آزادانه و با اختیار صورت میگیرد نه زیر فشار و تحمیل امر بیرونی.
رسول عبدی
>>> ییسجمهور غنی در فرمانی، ضیاالحق امرخیل را بهحیث وزیر دولت در امور پارلمانی تعیین کرد
>>> اشرف غنی احمد زی در دیدارش از شفاخانه ای دشت بر چی ویا غرب کابل گفت <من امروز هزاره وشیعه هستم > با قطع نظر ازین که غنی این بیان را روی کدام هدف ابراز داشته من به صفت یک سنی وبه نمایندگی از تمام سنی های افغانستان این ننگ افغانیت واسلامیت را به برادران شیعه بخشیدم خداکند که برادران این هدیه ای پر بها !!!را از ما بپذیرند اینها اول باید مسلمان شوند بعد نوبت تسنن وتشیع میرسد هرکدامش را که اختیار مینمایند مختار اندبالای ملت افغان از میمنت!!!تکنوکرات های بی دین وبی وطن هر روز حادثه ای شفاخانه ای غرب کابل تکرار میگردد حادثه ای ننگرهار ولغمان وتخار وبادغیس و...یکی از دیگرش وحشت ناک ودلخراش تر اند که از سوی برادران کرزی ودوستهای سیاسی غنی بالای ملت عزیز تطبیق میگردد وامریکا تا هنوز طالب را تروریست نمیداند در ظرف بیست سال گذشته طالب ها نزدیک به یک ملیون افغان وحدود ده هزار از نیروهای ناتو را به قتل رسانیده اند اگر به تعریف امریکا اینها تروریست نیستند پس تروریست که است!!! همین دوست های استراتیجیک که اتمر خان با انهاپیمان همکاری ودفاع ازحکومت را امضا نمود چه وقت با ما همکاری خواهند کرد!!!؟ ملت افغان بدون استثنا باید بدانند که عبدالله وغنی وکرزی وحکمتیار وطالب وداعش همه ساخته وپرداخته ای خارجی ها بوده برای قتل وکشتار شما ملت تعبیه شده اند تا یک نفر افغان در میدان باشد اینها به این درامه وبرنامه ادامه میدهند وتا این اشغالگران وامپریالیستها در روی زمین اند اهل زمین روی ارامی وامنیت را نخواهند دید
گل نبی عیدی زاده
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است