چاه کن خود درچاه...!!
«روش "انقلاب های رنگین" بر دژ دموکراسی امتحان گردید»
قبل از همه میخواهم در مورد تاریخچه و یا پیدایش این تفکر زیر نام "انقلاب های مخملین" اندکی روشنی بیندازم، زیرا این تفکر سبب گردید که دگرگونی های تحمیلی و یا به اصطلاح "پادشاه گردشی" های در جهان صورت بگیرد.

گرچه اساس این حرکت از نظر ظاهری مبنایش را مشکلات اقتصادی تبلیغ مینمایند ولی این کل مسیله نبوده و نیست، زیرا در پشت این دیدگاه سناریوی دیگری وجود دارد.
نظریه پرداز اصلی انقلاب های رنگین و یا تغییر به روش گویا غیر خشونت، آقای جین شارپ (Gene Sharp)، دکتر فلسفه و استاد علوم سیاسی چندین دانشگاه امریکا و عضو ارشد اندیشکده آلبرت اینشتین امریکا بود که از اواسط قرن بیستم نظریه خود را تبیین و بسط داد و معروف‌ترین کتاب وی تحت عنوان «از دیکتاتوری تا دموکراسی (From Dictatorship to Democracy )، وی سال پار در سن 90 سالگی در امریکا وفات نمود.
این کتاب که خلاصه‌ای از مبانی نظری و بیشتر با رویکردی عملی، آموز‌ه‌های کودتای نرم را بیان می‌کند، توسط موسسه آلبرت اینشتین به منظور استفاده «مبارزان راه دموکراسی» در رژیم‌های به زعم آنها دیکتاتوری، به زبان‌های مختلف به چاپ رسیده است. این کتاب، 198 اقدام عملی پیشنهادی برای سرنگونی نظام های سیاسی (به زعم نویسنده، سرنگونی یک دیکتاتور) ، شماره گذاری شده است.

بنیاد "جورج سوروس" که برای تحقق بخشیدن این نظریه در بیش از 30 کشور جهان از جمله کشورهای آسیایی میانه، اروپایی شرقی.... و افغانستان به نام های مختلف از انجوهای راجستر شده و غیر راجستر شده تحت نام گویا کمک رسانی بشری گرفته تا افتتاح مراکز فرهنگی فعالیت میکنند. به مجرد کج روی و تغییر مسیر یک کشور که در آن خواست امریکا نبوده باشد فورا از چینل های مربوط دست بکار میشوند و وضعیت را دگرگون مینمایند.

جورج سوروس کیست؟ سوروس میلیاردر یهودی هنگری تبار امریکایی که دلال ارز و بازار سهام امریکا را رهبری میکند و به مرکز ثقل سیاست خارجی امریکا تبدیل شده است. وی چندین سال در انگلستان زندگی نموده و تحصیلات خویش را هم در انگلیس به اتمام رسانیده و سال های بعد روانه امریکا میشود. وی همین اکنون میلیار دها دالر را در بعضی کشورها با اهداف خاصی سرمایه گذاری نموده است.

ناگفته نباید گذاشت چنین نظریات (انقلابات مخملین) از بهار شکست شوروی، چکسلواکیا، صربستان، هنکری، گرجستان بنام " گلسرخ" گرفته تا گویا انقلاب اوگراین "نارنجی"، قرقیزستان بنام "لاله"، انقلاب مقدونیه و خصوصا اکثر کشورهای اروپایی شرقی از همین سناریو و نوع انقلابات مخملین استفاده کرده اند. تنعا در لبنان؛ انقلاب سبز در ایران، ونزویلا، ازبکستان، روسیه فعلی، تایوان چین تاکنون به شکست مواجه شده است.
ولی خوشبختانه بقول معروف "نیت بد قضایی سر..." این تفکر در کشور سازماندهندگان که شاخ دموکراسی نامیده میشد همانطوریکه در کتاب های روش این دگرگونی و هرج و مرج را برای کشورهای دیگر ذکر کرده بودند تا وضعیت از کنترول خارج گردد، اینبار مردم خودش برای حقوق و آزادی سیاه پوستان علیه نژاد پرستی رقم خورد و اسمش را انقلاب رنگین "گل سیاه" باید نامید و آنهم به اصطلاح در گهواره و قله دموکراسی امتحان گردید.!

ممکن است این زیاد موثر نبوده باشد و دگرگونی های آنچنانی را نداشته باشند؛ ولی این مردم هم آموختند که برای گرفتن آزادی در کشور خود از همین روشی استفاده خواهند نمود که سی آی ای و نیز اینچنین مراکز برای برهم زدن دیگر کشور از جمله جور و غارت و آتش زدن ادارات عامه..... که در این کتاب توصیه نموده بودند استفاده کردند.

حالا "چاه کن خود در چاه" که سردمدارن امریکا در کشورهای دیگر عملی مینمایند ولی با یک تفاوت که در کشورهای دیگر تعداد شرفباخته ها توسط پول خریده میشوند، ولی در اینجا خرید و فروش دیگر مطرح نبوده و نیست فقط یک جنبش خود جوش است جرقه تولید نمود که مطمینآ اثراتی برجا گذاشت و برگشت ناپذیر خواهد بود با اینکه فروخته شده ها و دلالانی هم در اینجا وجود دارد.

کاملا آشکار شده است که مرکز جورج سورس و ده ها مرکز دیگر توانسته اند جنبش های آزادیخواهی را در بسیاری از کشورها از طریق جریان های فروخته شده داخلی، انجوها و منابع تمویل... مهار کنند و هر زمانیکه برای وحدت دست بکار میشوند و میخواهند یکپارجگی خود را حفظ کنند؛ متاسفانه از درون به ناکامی مواجه شده اند.

عطا صفوی

>>>   گرچه دموکراسی کلمه محبوب ومقبول است اما این واژه ای زیبا را همه در همه جا به گروگان گرفته اند در بزرگترین کشورهای داعی دموکراسی این داعیه مورد نداردبطور مثال در امریکادوحزب بزرگ بالنوبه همیشه قدرت را در دست دارند ودر میان ان احزاب هم چنان قوانین ومقرراتی را ساخته اند بدون این که ملت ها از مفاهیم عالی دموکراسی حمایت نمایند از احزاب ورهبران حزبی بر سراقتدار سپورت وپشتیبانی مینمایند در همه اروپا ودر هند وسایر جاهای که ظاهرا روش های دموکراتیک را تجربه میکنند عین سیستم حکم فرما است وقتی دموکراسی واقعی را میتوان مشاهده نمود که احزاب قدرتمند وزور اور ومکار وحیله گر نتوانند تقدیر ملت هارا رقم بزنند این روش ارزنده ونهایت با ارزش تا هنوز در هیچ نقطه ای از جهان محل تطبیق ندارد همه ازان استفاده ای ابزاری مینمایند چنانچه دموکراسی ریشخند وبی محتوا را در کشور خودمشاهده نمودیم از چهل ملیون نفوس وبیست ملیون واجدین شرایط رای دهی فقط نفر مورد حامیان دموکراسی با دوصد هزار رای زرخرید وتقلبی برگرده های ملت حکمران گردیدند مگر این که این عمل زشت ومنحوس را انقلاب سیاه بر دموکراسی ویا اخرین میخ بر تابوت دموکراسی بخوانیم وبگویم انا لله وانا الیه راجعون
معلم محمد داود بیگ از لیسه ای صمیم سانچارک

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است