ما و طلب‌گاری از عالم و آدم
دولت ما یک نفر ایرانی را نپذیرفت آن وقت چگونه انتظار دارید دولت ایران سه میلیون نفر ما را بپذیرد! یا پاکستان دو میلیون را! ایران و پاکستان چه گناهی دارند که در همسایگی ما قرار گرفتند 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۳۳    ۱۳۹۹/۳/۱۸ کد خبر: 163705 منبع: پرینت

بیشتر واکنش‌ها به دو قضیۀ پناهجویان یا کارجویان افغانستانی که در این اواخر در ایران یا در مرز این کشور اتفاق افتاده، احساسی و غیر تحلیلی به نظر می‌رسد. انگار ما مردم از عالم تا عامی و از استاد دانشگاه تا افراد کم‌سواد، عادت کردیم که در برابر چنین قضایایی صرفاً احساسات‌مان را تبارز دهیم و فکر کنیم که همین برای حلّ چنین مسایلی کافی است!

راستش من ندیدم تا کنون کسی به چنین قضایایی از منظر حقوقی، سیاسی، امنیتی و بسا مسایل دیگر نگاه کند و جوانب آن را بشگافد. از روی تعقل و نه احساسات وارد شگاف‌ها گردد و به قول مردم قال و قیل قضیه را به نحوی کاوش کند که نه سیخ بسوزد و نه کباب!
هرچند ممکن به نظر نمی‌رسد که حق چنین مطالبی را با نوشته‌های کوتاه فضای مجازی ادا کرد؛ ولی حداقل انتظار آن است که ما نباید همواره به اصطلاح دیوار را یک رویه گل کنیم و جانب خود را نگاه داریم و به جانب دیگر قضیه کار نداشته باشیم. یا به عبارتی تنها مشکل خودمان را ببینیم و از کنار مشکل دیگران چشم‌بسته بگذریم.

یادمان باشد، ده برابر آن‌که دیگران را در چنین قضایایی محکوم می‌کنیم باید خودمان را محک بزنیم که نقش ما در ایجاد چنین فضاهایی چیست؟ منظور از ما تنها افرادی نیست که سرزده و بدون حدّ و مرز و ناخوانده می‌روند وارد کشوری دیگر می‌شوند و مشکل می‌آفرینند؛ بلکه منظور نظامی است که ما در سایۀ آن زندگی می‌کنیم! ببینید این نظام با ما و برای ما چه کرده و چه می‌کند؟ آن وقت بر اساس آن، انتظارات خود را از دیگران مطرح کنیم.

در همین هرات، چندین مورد اتفاق افتاده که وقتی کسی به ایست بازرسی توجه نکرده و از آن عبور کرده مورد هدف قرار گرفته؛ یا به قتل رسیده یا زخمی شده؛ در داخل شهر خودمان! دست کم یک مورد را که من از نزدیک می‌شناسم، فرزند یکی از افسران پولیس هرات است که در جادۀ بهزاد به دلیل بی‌توجهی به ایست بازرسی مورد هدف مرمی پولیس قرار گرفت و تا اکنون از اثر آن اتفاق، در حالی‌که تمام بدنش فلج است، به گوشۀ خانه افتاده است...!

از این که بگذریم وقتی کسانی‌که ظاهراً از جنس همین مردم هستند و برادر! خوانده می‌شوند، روزانه ده‌ها و گاهی صدها شهروند این سرزمین را می‌کشند یا زخمی می‌کنند، چه‌گونه می‌توان از دیگری انتظار داشت که با ما به دیدۀ قدر بنگرد و با ما محترمانه‌تر از به اصطلاح برادران هم‌وطن‌مان رفتار کند؟! وقتی دولت ما، هزاران تن از این وحشیان را رها می‌سازد تا باز به راحتی آدم بکشند و جنایت بیافرینند، چگونه از دیگران انتظار داشته باشیم که ما را نکشند؟! راستش تا زمانی که خودمان به راحتی هم‌دیگرمان را بکشیم؛ دیگران که به طریق اولی ما را می‌کشند!

راستی آیا تا به حال از خود پرسیده‌ایم که اگر کسی «بدون اذن» وارد خانۀ‌مان گردد، با وی چه‌کاری انجام می‌دهیم؟! مطمئناً کسی نمی‌گوید که او را نوازش می‌دهیم. از او می‌پرسیم چه مشکل دارد؟ اگر دنبال کار می‌گشت، برایش کار می‌دهیم و اگر دنبال نان بود، برایش نان می‌دهیم و اگر مشکل دیگری داشت مشکلش را حل می‌کنیم! راستش این‌که من بی‌کارم، همسایۀ من در قبال آن مسؤولیتی ندارد! اگر هم همسایه نیاز به کارگر داشته باشد، به دنبال آن می‌رود! رسمش این نیست؛ کسی که از بی‌کاری به تنگ آمده و با اعضای خانوادۀ خود مشکل دارد، بدون اجازه داخل خانۀ همسایه گردد، بعد انتظار داشته باشد که همسایه با او رفتار خوبی داشته باشد و تمام مشکلاتش را حل کند! ما به جای این‌که یخن همسایه را بگیریم بهتر نیست سر در گریبان خود فرو کنیم و کسانی را که باعث این همه بدبختی برای ما شدند، مورد بازخواست یا پرسش قرار دهیم؟!

ببینید دوستان هدف این نوشته آن نیست که به جنایات ضد بشری، صحه بگذارد؛ چنین جنایاتی در هرجا اتفاق بیفتد ناگفته محکوم است. ولی این نوشته فریاد می‌زند که وقتی چنین اتفاق‌هایی رخ می‌دهد، ببینید ما در کجای آن قرار داریم؟ نقش ما در آن میان چیست؟ ما چقدر در مشکلی که ایجاد شده نقش مثبت یا منفی داشته‌ایم؟ به این‌ها فکر کرده‌اید؟ حدّاقل انتظار آن است که وقتی ما به سراغ یک مشکل می‌رویم راه حل منطقی آن را جست‌وجو کنیم! آخر وقتی دولت تو برایت کار نمی‌دهد، انتظار این‌که دولت دیگری برایت کار فراهم کند، کمی غیر منطقی نیست؟! وقتی دولت تو و به اصطلاح هم‌وطن تو، تو را بدون ارتکاب کوچک‌ترین جرمی می‌کشد و زخمی می‌کند، انتظار این‌که بیگانه‌یی که بدون اجازه و به قول قدیمی‌ها به صورت «تجاوزی» وارد کشورش شدی، تو را نکشد عجیب نیست! وقتی نظام تو و حکومت تو، برایت کوچک‌ترین حقی قایل نیست، با کدام منطق می‌شود دعوای حق و حقوقت را با کشور دیگری راه بیندازی!

دوستان وقت آن فرا رسیده تا کلاه‌ خود را خودمان قاضی کنیم و از این همه خودفریبی دست بکشیم! مشکل ما ایران و پاکستان نیست! مشکل ما خود ما هستیم! دولت ما! نظام ما! این دولت و این نظام وظیفه دارد که برای ما کار پیدا کند! امنیت ما را تأمین کند! حافظ جان و آبروی ما باشد و بسا چیزهای دیگر!

راستش من گفتگوی خانم مریم سما نمایندۀ مجلس مان را با حسین جعفریان، پژوهش‌گر ایرانی در امور افغانستان، در تلویزیون بی‌بی‌سی دیدم! ما واقعاً حرفی برای گفتن نداریم! ما طوری با مسایل برخورد می‌کنیم که انگار از همه طلب‌گاریم. وقتی نمایندۀ مجلس ما از رفتار نادرست با اتباع افغانستان شکایت دارد، پژوهشگر ایرانی در پاسخش می‌گوید خانم سما شما هنوز در مشهد به دنیا نیامده بودید که من برای حقوق اتباع تلاش می‌کردم.
پژوهشگر ایرانی می‌داند که این نمایندۀ ما در مشهد به دنیا آمده، آنجا تحصیل کرده، بزرگ شده و حالا به عنوان نماینده در افغانستان از جایی و چیزهایی شکایت دارد که او را بدین جایگاه رسانده است. شک ندارم که اگر ما در چنین موقفی قرار می‌داشتیم چنین محترمانه و با کنایه حرف نمی‌زدیم؛ بلکه مستقیم به رویش می‌آوردیم که حداقل تو یکی که از برکت ما بدین جایگاه رسیدی دیگر حرف نزن!

وقتی ایرانی می‌گوید آقا جان شما اوضاع ایران را که در تحریم کامل قرار دارد و جدا از پناهجویان عراقی و سوری میزبان سه میلیون اتباع افغانستان است، با تمام اروپا که فقط یک‌ونیم میلیون مهاجر را پذیرفته و داد و فغانش به هوا بلند شده، مقایسه نکنید! می‌گویید مقایسه می‌کنیم؟ وقتی می‌گوید در این شرایط خاص ما نمی‌توانیم بیش‌تر از این پذیرای شما باشیم! خوب شما چه دارید که برایش بگویید! راستش وقتی پژوهشگر ایرانی می‌گوید اینجا که خانۀ خاله نیست! چه دارید که در پاسخش بگویید؟ می‌گویید نه خیر خانۀ خاله است یا باید باشد!
اگر ایرانی بگوید که ما تشکر می‌کنیم که تا به حال لطف کردید و آمدید کشور ما را آباد ساختید؛ حالا دیگر وقتش فرا رسیده که کمی هم به کشور خود برسید و آن را آباد کنید، شما چه دارید که در پاسخش بگویید؟ می‌گویید نه؟ می‌گویید ما تصمیم داریم ابتدا کشور شما را آباد کنیم بعد به کشور خود بپردازیم؟ ...

و گپ آخرم را هم عرض کنم! همین کسانی که ادعا دارند، اگر روزی ایرانی‌ها از بد روزگار به این کشور پناه جویند، خانۀ خود را با آنان تقسیم می‌کنند، چرا وقتی همین چند وقت پیش، فغان یک نفر ایرانی، فقط یک‌نفر! به هوا بلند شد و رسانه‌ها را پر کرد که می‌خواست در این ویرانه، دولت ما به وی اقامت بدهد، صدای خود را بلند نکردند! دولت ما یک نفر ایرانی را نپذیرفت آن وقت چگونه انتظار دارید دولت ایران سه میلیون نفر ما را بپذیرد! یا پاکستان دو میلیون را! ایران و پاکستان چه گناهی دارند که در همسایگی ما قرار گرفتند! و ما هی مشکلات خود را بنیدازیم به گردن آن‌ها! راستش وقت آن فرا رسیده که فکر نان کنیم و به خربوزه دل‌خوش نباشیم که آب است! در غیر آن این مشکلات همچنان در جای خود باقی می‌ماند و راه حلّ منطقی آن به دست نمی‌آید!

سید مسعود حسینی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
دولت ایران
پناهجویان
نظرات بینندگان:

>>>   این که دلیل غرق ساختن پناهجویان افغانی توسط پلیس مرزی ایران چه بوده است،میتواند کدام دلیل داشته باشد،اما به گمان اغلب بخاطر جلوگیری از پناهندگان نا خواسته و یا دلایل امنیتی که آنها نمی دانند که چگونه افرادی هستند و ورود آنها چه تبعات امنیتی برای ایران خواهد داشت.
اما دلیل فیر بالای موتر حامل پناهندگان افغانی،میتواند یک پروسه تولید شده توسط خود مقامات ایرانی باشد ،تا دیگر دلیلی برای اعتراضات مردم و دولت افغانستان،در برابر آنچه دولت ایران در مقابل پناهندگان نا خواسته افغانی انجام میدهند،با فی نگذارند.
دولت افغانستان اعلان کرده است که قضیه را جدی بر رسی میکند.
اما هیچ نتیجه بی ندارد.زیرا این امر یک امر جنایی است،نه یک امر احساساتی.
ایران امر یکا نیست که شما به خاطر قتل یک سیاه پوست مجرم که توسط پولیس کشته است،در سراسر امریکا تظاهرات کنید و پیش قصر سفید تظاهرات کنید.
.....
این که شما از روی احساسات میگویید که این افغانهای بیچاره از روی بیکاری و بی روزگاری،بخاطر کار مجبور هستند که به ایران بروند و کار کنند و چند تومن بخاطر اعاشه و اباطه خانواده هایشان پیدا کنند، یک موضوع احساساتی است که صرف از طریق رسمی و اخذ ویزه و موافقت رسمی مقامات ایرانی امکان پذیر است.
بصورت غیر قانونی وارد شدن یک فرو بیگانه در یک مملکت، یک عمل جرمی است که دولت میتواند هرنوع قانونی را بشکل علنی و غیر علنی تطبیق کند.
از متهم کردن به جاسوسی گرفته،تا قاچاق مواد مخدره،تا قتل و دزدی و غیره و هر نوع اسناد میتواند در مقابل یک پناهنده غیر خواسته بسازد و هر نوع مجازاتی را که خواسته باشد،انجام دهد.
همین حالا یک تعداد زیاد ایرانی های دو تابعته از اروپا گرفته تا امریکا و استرالیا ووغیره جاها،در ایران به جرم های مختلف در زندان هستند.
ایرانی های خود ایران که در خارج رندکی کردند.
شما از برخورد کشور ایران در مقابل پناهندگان افغانی تان چه توقع دارید؟

>>>   مریم سما تا حال در بهت وحیرت است که در پارلمان
چرا مردان نیمه مست به چشمش نگاه کنند گویی که تا هنوز خمار پیاله اند پا در هوای مستی و هم ناله ناله اند.

>>>   این نوشته واقعگرایانه است.

>>>   کاملا متن درست و به جایی است.

>>>   از نویسنده محترم ممنونم این گوشه ای از حرف دل ایرانی هاست ممنون که انصاف به خرج دادید وکمی از واقعیت را نوشتید

>>>   حرف حساب زدین, تمام

>>>   آفرین به این قلم
خدا آن ملتی را سروری دارد
که تقدیرش به دست خویش بنوشت
به آن مردم سروکاری ندارد
که تقدیرش به دست خویش بنوشت

>>>   با سلام خدمت برادران خودم در افغانستان
متن پر از سوز و گداز بود امیدوارم خداوند بابت تمام مصیبت ها به شما اجر و صبر دهد
ولی خواهشی که دارم این است که دیوار را یک طرفه گل نکنیم وقتی یک راننده ی متخلف ایرانی برای گرفتن پول زیاد از برادران افغانی ما کار خلاف انجام می دهد و به ایست و بازرسی توجه نمی نماید و با حرکات خطر آفرین متواری می شود طبیعتا سرباز هم شلیک می کند واین امری جاری در تمام دنیاست
شمارا به خدا قسم می دهم انصاف دهید و بگویید اگر من ایرانی بدون کسب اجازه و ویزا از دولت شما وارد هرات شوم و از آن جا به سمت قندهار حرکت کنم و به هشدار پلیس شما توجه نکنم چه برخوردی با من خواهد شد؟
آیا باید خودم را سرزنش کنم یا پلیس افغانستان را؟
ثانیا ملاک شلیک پلیس ایران بی توجهی به ایست پلیس است نه اینکه سرنشینان آن افغانی هستند اگر این راننده بی فکر ایرانی مثل سه راننده دیگر توقف می کرد چنین اقدامی صورت نمی گرفت
لذااز شما استدعا دارم بر احساسات غلبه کنیم من یک شهروند معمولی هستم ولی از اینکه بدون دلیل بذر ناراحتی بین دو ملت همزبان پاشیده شود نگرانم ما به شما علاقه داریم اشعار شاعران شما مثل محمد کاظم کاظمی مجذوبان می کند در دنیا جز در کشور شما و تاجیکستان همزبانی نداریم بیایید احتمال بدهیم که خناسان روزگار می خواهند با سیاه نمایی برادرمان را برهم بزنند لا اقل ما آب به آسیاب دشمن نریزیم


با آرزوی توفیق و سلامتی

>>>   Farhad Amini
جناب استاد
از بتدای همین مسئله من همرای شما هم نظر و هم عقیده بودم.
مگر همین رئیس‌جمهور فعلی وعده ایجاد کار یک ملیونی را نداده بود؟ تا حالا کدام اشتغال زای را نموده است؟! ایران از لحاظ رفتاری و حقوق بشری نباید این عمل را انجام میداد، ولی آنها هم دستور دارند تا با مجرمین برخورد نمایند مجرمانی که یک روز و دو روزه نیستند. قاچاق انسان در تمام کشور ها جرم سنگین محسوب میگردد و برخورد با مجرمین سنگین امریست طبیعی.
تا حکومت افغانستان زمینه کار را به صورت گسترده هموار نسازد همین حالات و موضوعات ادامه دارد مطمئنم اگر فردا

>>>   Javid Azizi
دقیق
مشکل ما جاییست که احساسات ما چند برابر عقل ماست

>>>   قدوس خطیبی جناب استاد
این که وضعیت ما نا بسامان است به معنی این نیست که دیگری حق دارد ما را چنین کشتار کند
دوم کار زشت زشت است هر کسی می خواهد انجام دهد انجام دهد
سوم هیچ رویه بین المللی در مورد مهاجرین غیر قانونی وجود ندارد که شما آن ها را به آتش بکشید

>>>   Abdullah Shahbazi
تحلیل تان یک چیز کم داشت و آن تلاش عده ای موج سوار رذل در دشمن نشان دادن مردم ایران یا پاکستان و دوست نشان دادن آمریکاست. دوتا دشمن اگر این ملت داشته باشه اولش حکومت اقایان کرزی غنی و عبدالله و دومش همین آمریکایی ست که این آقایان را حاکم ساخته است. وطن فروشانی که بجای ایجاد کار و رشد تولید و خودکفایی اقتصاد خود غرق در فساد بوده اند. اما آمریکا جرمش تنها این نیست آمریکا خود حامی تروریست ها در کشور است آمریکا خالق تمامی بحران های کشور است از طالب تا قوم پرستی این مردم و ....
بزرگترین دشمن ما آمریکاست.

>>>   Nasar Ahmad Rahmany
دقيقا جناب استاد متاسفانه هيجكس تا فعلا اصل قضيه را مطرح نساخته همه دنبال احساسات بي معني هستند اينرا بايد بدانيم كه ما به يك كشور بيگانه بدون مجوز رسمي سفر ميكنيم انتظار همچنين واقعات بايد داشته باشيم كه درطول چهل سال جنك خانمانسوز وطن ما چنين وقعات بوده اميد واريم روزي وطن عزيز ما افغانستان صاحب يك رهبر دلسوز باشد تا از اين مشكلات رهاي يابيم انشالله

>>>   Farhad Hamidi
واقعيت هم زمانكه در كشور خود مان ارزش نداشته باشيم از ديگران هم كه توقع نيست.

>>>   Mohebat Ahrarey
ما افغانها همیشه پر توقع ترین مردم جهانیم ، امروز چنین آه و ناله میکنیم که گویا ایران هیچ خوبی نکرده است همین که سه میلیون مهاجر ما را بیرون نمیکند اوج مهربانی است بخدا کمی فکر و تامل هم خوبست

>>>   Hamid Karimi
من تا آخر نخواندم ضمن نفر ت وانزجار از آن طرف سر به گریبان در مقایسه با خود مان همسایگان مردمی اطراف ما نسبت به خودمان بهتر ودولت های اطراف هم نسبت به دولت خودمان برخورد شان بهتر است اما با ریکی دیگری هم وجود دارد که آنچه که هر نا روایی را بر سر خود روا میداریم جای رد پای هم سایگان هم دیده می‌شود .

>>>   از خواندن این مقاله، خوشنود شدم.
من به عنوان یک ایرانی، برادران و خواهران فارسی‌زبان افغانستان را مثل هموطنان ساکن کشورم دوست دارم. ولی باید بپذیریم وقتی 3 میلیون افغانستانی در ایران هستند که بیش از 1 میلیون نفر از آنان به صورت غیرقانونی وارد این کشور شده‌اند، تنش‌ها و برخوردهایی پیش می‌آید.
ما و شما، باید به روش‌های منطقی و دیپلماتیک بکوشیم که اینگونه مشکلات، کمتر رخ بدهد.

>>>   فهیم بهره خیلی دقیق و همه جانبه نوشتید استاد عزیز
مگر در داخل همین شهر سربازی که بخاطر تامین امنیت ایفای وظیفه میکرد توسط زورمند و قلدر به رگبار بسته نشد؟
وقتی در یک موتر سواری که گنجایش چهار نفر را دارد بیشتر از ده تن سوار باشند و به ایست نیروی پلیس هم توجهی نکند چی انتظاری از پلیس میرود جز شلیک و تعقیب آنها؟

>>>   Latif Farahi
كشور ما مركز صادرات موادمخدر ونامن است و كشور هاى همسايه حق دارن كه از مرز هاى خود دفاع كنند ايجا راننده و مسافران خلاف قانون ايستاد نشدن و اين اتفاق افتاد خداوند صبرى بدهد مسول اشرف غنى است كه كشور را با برادران طالبش به جهنم تبديل كرده

>>>   Hares Helal
استادگرامی واقعاانتظار چنین تبصره عالی ازشماداشتیم ولی متاسفانه کاش مردم مابجای احساسات کمی تعقل بخرج دهنداگرچه عمل زشت وناپسندی ظاهرااتفاق افتاده امابایدزمانیکه قضاوت میکنیم عادلانه باشدیعنی اینکه به ایرانی که هرروز درحال تهدیدسقوط ازطریق جواسیس خارجی بخصوص امریکا اسرائیل وانگلیس است بایدحق بدهیم سختگیرانه برخوردکندورنه اگرمثل کشورمابه گفته عوام بیخاری باشدکه حال وروزش ازبرکت مردم زحمت نکش(‌فکری) وبه اصطلاح تیارخور مابدتراز کشور خودمان که تاریخ چندهزارساله داردخواهدبود درثانی بفرموده شماآنهاکه باالتماس وزاری ازمانخواستندکه حتمابیاکاربکن ماهم که مثل صمـدآغانبایدبر.....خودسماجت کنیم البته قابل ذکرست که درایران علیه افغانها تبعیض زیادی رواداشته میشودودلیل آن اینست که مردم نخبه مانه مردم عوام و.....مابیشتروبال گردن شان بوده اندتاچیزفهم های مان وازآنجایی که ایرانی ها یاهرکشورومردم دیگری درجهان ازآدمهای مفتخواروسلیقه مندآنهم ازنوع سمج وکمی هم ....خوشش نمی آیدممکن عمداً اینکارها رابکنند تاماکمی ازموضع طلبگارانه خودعقب نشینی کنیم امامثل اینکه ترک عادت موجب مرض است وماحاضرنیستیم که دست ازتعرض به مال خاک و...دیگران حتی بیرون ازکشورمترقی خود برداریم و اگرآنهاهم مثل کشورقانومدارو پاک نفس چیزی نگفتند فبهاواگرهم چنین که فعلااتفاق افتاده کردندکه سروصدای مان چرخ گردون راپرمیکندخلاصه کلام اینکه تاماادبیات برخوردباهمه راعلمن و عملن تمرین نکنیم هیچگاهی کسی مارابرسمیت نخواهدشناخت و ره بجایی نخواهیم برد و این سرو صداهای مافقط شعارهای دهن پرکنی خواهدبود مثل شکم زدن به لگد دیگران...

>>>   Abdul Qader Habibzadah
این نظام وظیفه دارد که برای ما کار پیدا کند ! امنیت ما را تامین کند ! حافظ جان و آبروی ما باشد ...
درود به جناب استاد .
تبصره بسیار عالی

>>>   Zia Afghan
با شما کاملا موافقم همانطوریکه وطن حکم مادر را دارد نباید به مادر کسی تجاوز کرد، من اگر رئیس جمهور افغانستان باشم و کشورم در چنین وضعیت خوب امنیتی و... قرار داشته باشد هر کس برای مختل کردن وضع و زیر پا کردن قوانین کشورم کوچکترین اقدامی کند یقینا که عکس العمل مشابه ای انجام خواهم داد...

>>>   Firuz Ataie
دقیق فرمودین جناب استاد
آنهای که دم از دفاع حقوق اتباع خویش میزنند به ولا و بلا که به فکر جان هموطنان خود نیستند فقط موقع مناسب و سوژه گیر شان آمده تا به دیگران بتازند
اینها اگر به فکر جان هموطنان خود می بودند روزانه حداقل ۵۰ الی ۱۰۰ نفر از هموطنان ما توسط طالب های آزاد شده به قتل میرسند دادخواهی که نمیکنند خیر یک تعداد از برادران طالب خود حمایت هم میکنند.
اصل این همه واکنش ها به واقعات اخیر همان سیاست تاختن به دیگران و برچسب زدن است و گر نه خودشان هم میدانند که ایران حق دارد از تمامیت ارضی خود دفاع نموده و جلو هر گونه مهاجرت غیر قانونی را بگیرد.
در ضمن یکی به اینها بگویید دولت ایران که به فکر جان اتباع خود نیست چطور شما توقع دارید با اتباع خارجی آن هم از نوع غیرمجازش خوش برخورد باشد.

>>>   Walid Rasouli
بسیار عالی جناب استاد موضوع را تا حد بسیار زیادی شگافتید.

>>>   Mohsen Akbarpour
جناب استاد نوشته‌ی ‌تان عاری از احساسات و مبنی بر حقایق است؛
گرچه نوشتن حقیقت و حتی تایید کردن آن موج از انتقادها را در پی دارد و حتی گاهی ممکن است برچسب فلان و بهمان هم بخورید؛
اما حداقل با گفتن حقیقت وجدان خودمان راحت می‌شود.
من از حکومت ایران اصلن گلایه ندارم،
گلایه‌ی من از رهبران پوشالی افغانستان است، وقتی حاکمیت ملی نداشته باشی، وقتی درون کشور خودت امنیت جانی، مالی و روانی نداشته باشی، دیگران هم این‌گونه با تو برخورد می‌کنند.
نمی‌خواهم این عمل‌کرد ایران را توجیه کنم( هیچ عمل‌کرد ضد انسانی، با هیچ کلامی قابل توجیه نیست) ولی ما در کشور خود خیلی مصئونیت داریم که در ایران داشته باشیم؟
هرچه مقایسه می‌کنم، هرچند ایران (منظورم از نظام است نه مردم) همسایه‌ی خوبی نبوده ولی با آن‌هم خیلی از هم‌وطنان ما آن‌جا راحت‌تر و محترمانه‌تر از افغانستان زندگی می‌کنند؛
مگر در کشور خودمان زنده‌زنده نمی‌سوزانند؟
جنایت چند روز غزنی را یاد تان نیست؟
بیایید به جای انتقاد از همسایه‌ها سر در گریبان خود کنید و از خود بپرسید که مقصر اصلی کیست!
بیایید یقه‌ی آن‌های را بگیرید که نوید یک میلیون شغل را به مردم می‌دادند؛
اگر به عمق موضوع بنگریم، عامل تمام این بدبختی‌ها کسی نیست جز رهبران و کارگزاران افغانستان.

>>>   Ebrahim Bahrami
هر چند کشور ما امنیت و کار و آرامش نیست و ما مجبوریم برای لقمه نانی رهسپار کشورهای همسایه شویم و از راه قاچاق که راه پر خطر و پر مشقت جان خود را در خطر بیندازیم از کشور های همسایه توقع نداریم فیر مستقیم نماید اینها تنها خواسته ماست.

>>>   Hamed Samim
دیشب وقتی من هم صحبت های خانم سما و آقای جعفریان را میشنیدم به همین فکر افتادم
مگر چند ماه پیش یکی از فرماندهان بلند پایه پولیس هرات به خاطر بی توجهی به ایست اردو در مرکز شهر هرات کشته نشده ؟!

>>>   محمدعارف دولتشاهی
معمولا اقتدار داخلی زمینه اقتدار خارجی است. وقتی کار و اشتغال درکشوروجود ندارد، جوانان مجبورند برای پیدا کردن لقمه نانی به صورت غیرقانونی، قاچاقی و به تعداد۱۴ نفر سوار بریک ماشین شده و اینگونه مرگ را ازچند قدمی استقبال کنند. برخی مردم به ریشه های مشکل توجه ندارند وبه ظواهرمی چسپند.

>>>   اسد حبیب زاده
آقای دکتر عزیز بسیار متین و همه جانبه بیان واقعات فرمودید قلم تان رسا باد.

>>>   Sami Jami
متن تان را تا آخر خواندم و بعد از مدتهای زیاد با تمامی آنچه که نوشتید موافقم چون کاملا عادلانه و بجا فرمودید

>>>   محمد یونس کریمی
حالت امروز ما با نظام بی نظم کنونی چون شتری شده که آب بار دارد و از تشنه گی می میرد و یا هم گدای که بر گنج خوابیده و دست نیاز نزد دیگران دراز کرده است.
واقعا افراد جامعه، افکار جامعه، احساسات و نظام حاکم آن سبب مشکلات موجود است.
از قدیم گفتند: مال خود را محکم بگیر و همسایه ات را دزد نگیر.

>>>   Firooz Shadab
از نوشته تان چنان استنباط می شود که مقصر اصلی این رویداد او افراد است که بقتل رسیدند.
مرحبا!

>>>   Wahid Rasouli
تصویر دلخراشی که در شبکه های اجتماعی پخش شد به مانند تیر خلاصی بود که نیروهای نظامی ایران مصوب اش بودند.شما هر چه نقد و نظر در این رابطه بنویسید ولی اکثریت بینندگان چه هم وطن ‌و چه هر انسان دیگری از روی ترحم صحنه پایانی (تیر خلاص ) در ذهنش می ماند و این حس ترحم همیشه غالب و قابل احترام است!

>>>   احمد معصومی
من با اکثر فرموده های تان موافقم، ولی بقول خودتان “حد اقل دیوار را از طرف ایران “ یک رویه گل نکنید.

>>>   Monir Yalani
جناب استاد موافقم با نظر تان تا متاسفانه امروز تا اندازه ترک از وطن و مهاجرت به کشور های همسایه یا اروپا و غیره یا فرهنگ شده و با چشم تا اندکی افتخار برایش دیده می‌شود (با کمال احترام به هنموطنان مان در خارج از کشور )
مهاجرت در بعضی شرایط راه حل هست ولی به نظر من ترک همیشه وطن و از یاد بردن کشور خود یک کار نادرست است وقتی برای تلاش برای بیرون شدن از افغانستان را داریم باید تلاش برای آبادی اش را هم در غیاب از جمله اهداف مان باشد وگرنه کشور مان همیشه همین حالت را دارد و ما از غم از دست دادن عزیزان خود توسط بیگانگان در داخل و خارج از کشور خواهیم سوخت !

>>>   Said Abdul Hadi Faqiry
بر عرض حرمت خدمت جناب استاد بزرگوار!
اولاً بر خورد احساسی که شما از آن یاد کردید بدان معنا نیست که توان بررسی و موشکافی از منظر قانون ، حقوق بین الملل و بین الدول نباشد و در فهم عالم و بی سواد نگنجد بلکه مشکل آنست که دولت مستبد و جنایتکاری که بقول شما دشمنان این ملت بیچاره و مظلوم را رها میکند تا باز برای کشتار این مظلومین دندان تیز کند و برای قتل عام شان نیرو و قدرت بیشتری داشته باشد ، چنین دولتی که برای هر حادثه هولناک و جنایات ضد بشری فقط کمیسیون بدون نتیجه ایجاد میکند و بحث ، پس این بر خورد احساسی نا امیدی از زمام داران مزدور و بی کفایت است ، و هم چنین قوانین بین المللی هم مثل شرایط حاکم در جهان هر دولتی که قدرت بیشتری داشته این قوانین را بیشتر پایمال میکند همان تعبیر عامی که از قوانین بین المللی می شود که این قوانین به مانند تار عنکبوت است حشره های ضعیف در لا بلای این تارها گیر میمانند و حشره های قوی این تار ها متلاشی میکنند.
ثانیاً در رابطه به پناه جو و متجاوز فرق زیاد است .
اگر همسایه شما که در واقع بی پناه و مظلوم است و از بیچاره گی و ترس برای شما پناه آورده و لو که بدون اذن شما باشد شما آنرا می کشید؟ پس فرق بین پناه جو ، آواره و بیچاره با متجاوزی که قصد تجاوز بر مال ، ناموس و امثال آنرا داردباید بشود .
ثالثاً در رابطه به مشکلات ، نا بسامانی ، عدم مسئولیت ما و شرایط نا گوار حاکم در کشور کاملاً دقیق و صحیح است .
اما در رابطه به این قضیه نباید تمام مسئولیت ها و اتهامات بر این جوانان مظلوم و بیچاره وارد شود و برای رژیم سفاک ایران و با چنین جنایات و حملات دد منشانه برگ برائت داده می شود .

>>>   برادر عزیز تحلیل شما بسیار زیبا بود ولی هرطوری باشد ولی تیر اندازی یا بین دریا انداختن حقش نس همین ایرانی همین افغانستآنی غیر مجاز وارید ایران میشه همین ها بسیار به طوری محترمانه شش ماه زندانی کند دیگرقاچاق آمدن قطع میشه دیگه کدام دلخوری هم پش نمیادعینا مسل کشور چند سال بطوری قچاق عراق رفتم یکنیم درزندان عراق بودم بعد من چند نفر بطوری غیر قانونیپشت سری من میامد از عراق زنگ زدم که نیاید لطفا در عراق یگ نیم زندان بودم اایرانی عزیز اگر میخواهید کار حل کنید این کار واگر نه به افغانی ها نیاز دارید لطفا دریا غرق نکنید

>>>   متاسفانه مهاجران غیرقانونی افغان بارها در ایران مرتکب تجاوز شدند امروز هم به ازای هر افغان که قانونی در ایران هست ۳ افغان غیرقانونی و قاچاقی هست چرا این مهاجرن قاچاقی وارد خاک ترکمنستان و تاجیکستان نمیشوند چون بلافاصله به آنها شلیک میشود

>>>   Khurshid Khurasani
سال های متمادی ما برایشان‌دریادریاآب ریختیم اما حالا یک قطره آب به گلوی مان نمیریزند

>>>   Mohammad Haddad
در پیوند به کشته شدن مهاجران هموطن در ایران:
ریشه مشکل در دولت خود ماست، چرا؟
۱. چند ماه قبل که مهاجران افغان به دلیل شیوع کرونا در ایران فوج فوج به کشور بر‌می‌گشتند باید دولت این روزها را پیش‌بینی می‌کرد، چون پر واضح بود که این عزیزان تنها به دلیل بی‌کاری به وطن برگشته‌اند و به محض تغییر شرایط در ایران همه تلاش خواهند کرد تا دوباره مهاجرت کنند.
۲. تمام کشور‌ها با عبور غیر قانونی از مرزهای خود برخورد میکنند، کشور دوست و برادر! که اتباع خود را به آسانی میکشد که جای خود دارد.
چاره:
۱. میلیونها کارگر همه ساله از جنوب آسیا به کشورهای عربی، از آسیای میانه به روسیه و از امریکای جنوبی به ایالات متحده و کانادا برای کار میروند،
وظیفه وزارت خارجه ما است تا با بستن توافق‌نامه ها زمینه کاریابی و فرستادن قانونی این عزیزان برای کار را فراهم کند.
در همچو مذاکرات با استفاده از اهرم صادرات آب و واردات گسترده اموال از ایران و پاکستان قدرت چانه‌زنی بالایی داریم.
۲. افغانستان از جمله جوان‌ترین کشور‌های دنیا است، دولت میتواند زمینه تحصیل و کار‌آموزی را فراهم ساخته و این نیروی جوان کاری را برای آوردن میلیاردها دالر سرمایه به کشورهای دیگر بسیج کند. کشورهای زیادی از جمله جاپان، آلمان و کشور‌های عربی خواهان کارگران مسلکی اند.

>>>   یعقوب یسنا
تلویزیون بی بی سی آقا محمد حسین جعفریان از ایران و بانو مریم سما را از افغانستان در گفت وگویی برای بحث در باره‌ی شهروندان افغانستان که در یزد موتر شان مورد حمله‌ی پولیس قرار گرفت و دچار حادثه شدند، دعوت کرده بود. در این بحث جناب جعفریان اتهام و برچسپی به من زد که نادرست بود.

"دین عرصه‌ی امتناع از تفکر است." گزاره‌ی فلسفی معروفی از آرامش دوستدار فیلسوف ایرانی است. من در چند نوشته و صحبت به این گزاره‌ی فلسفی ارجاع داده‌ام. اما جعفریان این گزاره را به‌صورت غلط و اشتباه مطرح کرد، بعد به من نسبت داد. غلط مطرح کردن این گزاره‌ی فلسفی و نسبتِ آن به من به عدم اطلاعات و ناآگاهی جعفریان از دانش و معرفت فلسفی ارتباط می‌گیرد.

جالب‌تر این‌که بی بی سی دو فردی را به این بحث دعوت کرده بود که اهل این بحث حقوقی و سیاسی نبودند. باید عرض شود بدون گذرنامه و ویزا وارد شدن به یک کشور خارجی کردار خلاف قانون و جرم است. بنابراین کسانی‌که قاچاقی وارد یک کشور خارجی به خصوص وارد کشورهای منطقه می‌شوند متوجهِ جان خود باشند، کشورهای اسلامی را مانند کشورهای اروپایی فکر نکنند.

اگر بخواهیم قاچاقی از مرز تاجیکستان، اوزبیکستان، چین، ترکمنستان، پاکستان و... وارد شویم بر ما فیر خواهند کرد. اما این دلیل شده نمی‌تواند که گفته شود کشور خارجی حق دارد برخورد نادرست و خلاف اصول بین‌المللی و حقوق بشری با کسانی‌که قاچاقی وارد خاک شان می‌شوند انجام بدهند. درصورتی‌که اقدام خلاف اصول بین‌المللی و حقوق بشری انجام می‌دهند باید مسوولیت‌پذیر و پاسخگو باشند.‌

جعفریان و مریم سما با چشم‌اندازی حقوقی وارد بحث نشدند بلکه با موقف حیثیتی وارد بحث شدند، بحث را حیثیتی و حساسیت‌برانگیز کردند. جعفریان و مریم سما از موضوع و میز بی بی سی سوء استفاده‌ی حیثیتی-سیاسی برای هیجان‌بخشی مخاطبان شان کردند.

مریم سما به گونه‌ا‌ی مردم افغانستان را تشویق کرد، بروید وارد ایران شوید، شما جورج‌ فلویدها استید، ما از شما حمایت می‌کنیم. باید عرض کنم ایران یک کشور خارجی است، خانه‌ی کاکا، ماما و باغ پشت دیوار پدر ما نیست. بنابراین در موقع وارد شدن غیر قانونی از مرز ایران نباید از پولیس ایران توقع داشته باشیم که از ما استقبال کند.

جعفریان نیز حیثیتی برخورد کرد، منت‌گذاری را مطرح کرد، این‌که چند میلیون مهاجر افغانستانی در ایران است، رییس‌جمهور ایران با یعقوب یسنا صحبت ویدیویی داشت و... . من از احوال‌گیری رییس‌جمهور روحانی بدون تعمیم‌دادن آن به موضوع و مسایل دیگر، قدردانی و سپاس‌گزاری می‌کنم. اما بحث من و مهاجران به بحث حقوقی حادثه‌دیده‌ها و آسیب‌دیده‌های شهر یزد ارتباط ندارد. هر رویداد در مناسبات حقوقی و سیاسی خود به‌صورت جدی باید بررسی شود.

>>>   جناب حسینی!
خوب است آگاهان با وجدان چون شما در موارد مشکلات اجتماعی وطن و اینکه چگونه تمامی ملت قربانی پالیسی های غرض آلود دولت داران و باداران خارجی شان شده اند را صادقانه بنویسند و حقایق را آنچه هست بیان کنند٬ نه مانند تعداد کثیری به اصطلاح دانشمند و چیز فهم که یا خود هارا در چنین موارد به نافهمی زده و نمیخواهند نابکاری های دستگاه فاسد را افشا کنند و یا هم چون جامعه ای به اصطلاح مدنی که معاش خور از سفارت هایی اند که باید به دهل قلدر بزرگ برقصند و آنچه امریکا میخواهد آن شود و جنایات امریکایی پوشیده باقی بماند.
جدا از احساسات عوام الناس کشور که میدانیم درک شان از تحلیل موضوعاتی این چنینی تا چه حد ناتوان است؛ اما دامن زدن نخبه گان ما به این موضوعات خود پرسش برانگیز و قابل نگرانی است. چرا این همه هیاهو و تبلیغات رسانه ای در مورد آزادای آدم خواران طالب صورت نمی گیرد؟
چرا این همه سر و صدا را رسانه ها و چیزفهمان ما در مقابل صدها جنایات بشری توسط جنایت کاران و مافیای قدرت که همه روزه شاهد آن هستیم به راه نمی اندازند؟
اگر پولیس مرزی ایران با شلیک گلوله به طرف وسیله ای نقلیه ای در حال عبور غیر قانونی از مرز کشورش که مسوولیت مراقبت از مرز را دارد٬ و کم ترین جرم آشکار راننده همانا قاچاق انسان است و چه بسا که در حال ارتکاب جرم های سنگین تری چون قاچاق مواد مخدر و قاجاق تروریست ها باشد و عوض ایست در پاسگاه در حال گریز.
در چنین مواردی پاسبان هرزی هر کشوری حق دارد چنین عملی را انجام دهد. در بسا موارد در کشورهای پیشرفته ای اروپایی و امریکایی حتی در عدم توقف راننده به جرم یک تخلف رانندگی٬ راننده متخلف در حال گریز تعقیب و بالایش فیر صورت میگیرد.
از کشته شدن چند متخلف در هیچ گوشه جهان این همه هیاهو راه اندازی نمیشود.
کشتار چند انسان در یک کشور بیگانه به جرم عبور غیر قانونی از مرز٬ قاچاق انسان٬ عدم توقف به امر مرزبان و شاید هم جرم های دیگری؛ این همه هیاهوی تبلیغاتی رسانه ای و دولتی!اما رهایی پنجهزار جنایتکاری که همه میدانند با رهایی ایشان جان دهها هزار هموطن بیگناه در خطر خواهد بود هیچ نوع عکس العملی دیده نمیشود.
چرا خانم مریم سما حتی یکبار هم نخواست ولو نمایشی٬ صدای خودرا درین مورد از تریبیون پارلمان بالا کند؟
چرا حناب خانم سما در مقابل حنایات هم صنفیان پارلمانی خود که روزانه دهها بار به جنایاتی به مراتب رعب آورتر و تراژیدی تر ازین حادثه مرزی در سرکهای کابل رخ میدهد و خانواده هارا به گلیم غم می نشاند٬احساساتش را نشان نمیدهد؟
چرااین خانم آگاه و انساندوست ما در مقابل پرسش محترم جعفریان در شبکه بی بی سی که دوبار ازیشان پرسیدند:« چرا در مقابل امریکاییان که دهها بار در اثر بمباران هوایی شان صدها انسان ملکی بیگناه به قتل رسیدند اعتراض نکردید؟» خانم تند زبان خاموشی اختیار کرد و جواب نداد؟
مگر غیر ازین است که تمامی بزرگان نهادهای دولتی باید در مقابل چنین جنایات خاموش بمانند٬ و تنها زمانی احساسات نوع پروری و وطندوستی شان به جوش آید که به سود منافع امریکا و متحدانش باشد.
البته خانمی که با پنچاه رای موکلین از کابل و لطف و احسان ارگی ها به کرسی وکالت پارلمان تکیه زد و معاش دالری و سایر مصارف تجملی وکالتش را هم امریکاییان سخاوت میکنند باید به مراتب بیشتر از دیگران مرهون احسان نمک شان بوده و نمکدان را نشکند.

>>>   آقای سید مسعود حسینی از شما ممنونم که حرف حق میزنید خدا خیرتان دهد.

>>>   ‏سپتامبر۲۰۱۹ پهپاد آمریکا در خاک افغانستان در استان ننگرهار "بطور اتفاقی" کشاورزان افغان را هدف گرفت و ۳۰ افغان را به شهادت رساند.
اکانت مریم سما، هارون نجفی‌زاده و ستار سعیدی را زیر و رو کنید حتی یک توییت ننوشته‌اند.
برای آنها جان افغان هیچ ارزشی ندارد، دشمنی با ایران ارزش دارد.

>>>   دولت افغانستان رسما پاسگاه‌های مرزی با ایران را رها کرده؛کمترین نظارتی بر مرزهایی که محل انتقال بخش عمده مواد مخدر دنیاست ندارد. ‏تمام مسئولیت را گردن ایران انداخته؛ حالا به لطف جنگ آمریکا، بیش از ۷۰ درصد افغانستان در کنترل طالبان است.
‏می‌گویند ایران با طالبان مذاکره می‌کند. باید ببخشید که دولت رسمی پاسگاه‌های مرزی را رها کرده، طالبان عملا و رسما همسایه ایران شده و چند گلوگاه مهم مرزی و گمرکی را در کنترل دارد، بعد ایران نباید برای تامین امنیت خود با آنها مذاکره کند.
هیچ تردیدی نیست که برخی سیاست‌ها و رفتارها ‏با افغانستانی‌ها در ایران تبعیض آمیز است؛ اما اینکه همسایه هیچ کدام از این‌ها را نبیند، از خود رفع مسئولیت کند، از هزاران هزار کشته در درگیری‌های داخلی چشم بپوشد و ایران را اردوگاه آشویتس افغانستانی‌ها بخواند نه شرافت است و نه انسانیت. جای هیچ بحثی هم با این افراد باقی نمی‌ماند!
معین الدین مسلم زاده از خراسان رضوی

>>>   نجیب بارور
دیگر ز که نالیم، که از ماست که برماست
من یک‌بار به ایران سفررسمی داشته‌ام. در تهران، یکی از شب‌های بخارا برای شاعران و نویسندگان افغانستان اختصاص یافته بود. وارد یکی از مجلل‌ترین به اصطلاح ایرانی‌ها «آرایشگاه» و به اصطلاح ما «سلمانی» در تهران شدم. آقای میان‌سالی مشغول اصلاح موی دیگری بود، یکی جوان‌تر مرا به کرسی سلمانی رهنمود کرد. من نیاز داشتم که ریش‌ و موهایم اندکی کوتاه شود. همین را برایش توضیح دادم، آن شخص میان‌سال تا متوجه شد لهجۀ من متفاوت است، گفت آقا بفرمایید از اصلاح موی شما پوزش می‌خواهیم. یعنی این نخستین‌بار بود که حس همزبانی و نگاه کلان من نسبت به ایرانی‌ها در همان سلمانی از بین رفت و احساس کردم ما همان‌قدر که ایرانی‌ها را از خود می‌پنداریم، آنان ما را بیگانه می‌دانند.

می‌خواهم بگویم موضع‌گیری من ناشی از حوادث نبوده است. در خیلی از موارد نگاهِ خاص و عام ایرانی‌ها نسبت به ما، یک نگاه غیرانسانی از بالا به پایین است. مشکل نفس نگاه خودبرتربینی ایرانی‌هاست. خیلی وقت‌ها جگر زیرِ دندان کردم تا زمینه بیان این مسائل پیش نیاید، اما متأسفم هستم که سرودهای «وصل» در این موضوع دارد جایش را به «فصل»های بسیار عمیق عوض می‌کند.

استاد رهنورد زریاب که در سفر رسمی به ایران همراه ما بود، در یک سخنرانی در جمع اهالی فرهنگ ایران گفت: «ما شماره کفش فروغ فرخزاد و شماره یخن احمدشاملو را می‌دانیم، اما ایرانی‌ها حتی استاد واصف باختری را نمی‌شناسند». بناً نه تنها در سطح عام که هم‌وطنان ما را در حساب حتی انسان نمی‌آورند، در نگاه خاص ایرانی‌ها نیز تبعیض بی‌شمار قابل درک و دید است. حالا بماند که نگاه سیاسی ایرانی‌ها به کشور ما نیز یک نگاه بسیار غرض‌آلود و مداخله‌گرانه است.

تعدادی از ایرانی‌های دوست با من به جای پوزش‌خواهی از این ناانسانی‌ترین اتفاق، دیدگاه سیاسی کشور شان را در قبال حوادث اخیر نشخوار می‌کنند. از یک طرف می‌گویند که حساب این رژیم آخندی از ملت ایران جداست و از سوی دیگر دیدگاه همان آخندیسم را برای ماست‌مالی و توجیه این مساله بیان می‌کنند. هیچ منطقی نمی‌تواند سوزاندن یک انسان را توجیه کند مگر این‌که بسیار ناانسان باشیم و از وجدان خالی.

به حکومت افغانستان
غرق شدن و سوزانده شدن شهروندان کشور ما در ایران، غرق کردن و سوزاندن یک مملکت است. وزارت خارجه و سفارت افغانستان در ایران، به جای موضع‌گیری حیثیت‌مدارانه، شأن سیاسی ما را با ادبیات حلقه‌به‌گوشی آنقدر پایین آورده‌اند که دیگر شهروندان از موجودیت نهادی به نام «دپلوماسی» احساس حقارت می‌کنند. موجودیت یک انسان استخباراتی در راس این نهاد، در یارگیری سیاسی شاید موثر باشد اما دپلوماسی فعال و استوار بر شناخت علمی از این مساله، از نیازهای اساسی کشورها به شمار می‌رود. اگر این وزارت به مفهوم واقعی متعلق به شهروندان این سرزمین می‌بود، در نخست یک انسان مجهول و مشکوک در راس آن قرار نمی‌گرفت. کمترین شناخت اکادمیک از دپلوماسی ایجاب می‌کند که روابط سیاسی افغانستان با ایران به تعلیق درمی‌آمد. سفیر ایران در کابل احضار و در مورد قضیه وضاحت‌خواهی می‌شد. جاسوس‌های معلوم‌الحال ایران شناسایی و بساط شان برای همیشه برچیده می‌شد، تمام فعالیت‌های فرهنگی-مذهبی ایران متوقف می‌شد. در چنین صورتی ما احساس می‌کردیم که به حیث یک ملت حیثیت، به حیث یک شهروند حق و به حیث یک انسان سرزمینی داریم. در غیر آن، نالیدن از بیگانه معنایی ندارد.

>>>   Behishta Abraham
او مردم گوسفندی شما اول در خاک خود حق زنده ماندن را پیدا کنید بعدا درخواست از دیگر کشور ها بخاطر زندگی کردند کنید

>>>   Habib Kohistani
بجای ایران ستیزی متوجه خود باشیم
فاشیزم اوغانی دیگر ادامه خود را ناممکن داسته وبرای نگهداشتن مزدوران خود از وسیله های گوناگون استفاده می‌کند حتی تا سرحد روسپی دهی برای شان
یعنی هرکاری میکنید اختیار تان اما حاکمیت را نگذارید که سقوط کند طالب ازعقب وشما از پیشرو هرچه دل تان میخواهد جنایت نماید حتی جیب مردم ناموس مردم را به تاراج ببرید ولی این حاکمیت‌ها نگهدارید که اگر اوغانیت سقوط کرد اوغان نابود میشود
روسپی خانه ارگ
روسپی های پارلمانی بدور از بانوان با عفت ومبارز پارلمان
روسپی های مدنی بدور از بانوان مبارز
روسپی ها معاون ومعین وزارت خانه های نظامی وملکی وبادیگارد های وزرا
روسپی های ریاست جمعوری و فضلی گروپ
حال امر جنایی خوست زلازازی
وانطرف هم استانکزی دایم الخمر

>>>   جناب باور!
اصلا باور کردنی نیست که کلماتی به این زشتی از قلم شخصیت دانشمندی چون شما تراوش کند.
اگر دوستانی چون شما داشته باشیم نیازی به دشمنان فاشست های تباری نداریم.
وجدان را قاضی بسازید و معیار جنایات راهم در چهل سال اخیر با ترازوی عقل سلیم سنجش؛
آیا جراات اخلاقی و قضاوت وجدانی آنرا دارید که سفارشات پروگراف آخری تانرا در حق دولت پاکستان و دولت امریکا بکار ببرید؟ و اعتراف کنید که علت تمامی جنایات اضافه از چهار دهه اخیر کشور زیر پای دپلوماسی این دو کشور خونخوار نهفته است به شمول معلول مهاجرت غیر قانونی جوانان بیکار ما به ایران؟ و به شمول ایجاد دولت های مزدور و انتخابات های جعلی که تا آخرین مرحله شما جز آن دستگاه بودید تا اینکه لحظه آخر به آگاهی رسیدید و با آن قطع علاقه کردید؟

>>>   نمایندگان و مسءولان افغان میگن شما هر جور شده از مرز ایران رد بشید ما اگر اتفاقی افتاد گوش و عالم و آدم رو کر میکنیم و باعث بانی رو به سزای اعمالش میرسانیم از جمله قطع روابط که این آقای بارو گفت حالا مردم افغانستان میگن خب این طالبان که اسیر بودند و زن و بچه و پیر جوان رو کشتن چرا مجازات نکردین موقع آزاد کردنشان حتی پول هم دادید بعد خانم سما و بقیه مسءولان افغان میگن نه فقط ایران شکایت دهرید بگید بریزیم جلو سفارت سریه با بیست سی تا خبرگزاری و بی بی سی مصاحبه کنیم در داخل خاک افغانستان ما هیچ جنایتی رو بر عهده نمیگیریم
چرا؟ چون آمریکا خواسته مردم

>>>   مردم شریف افغانستان
این یک توطئه است. امریکا قصد دارد ذهن شما را متوجه ایران سازد تا از آزاد سازی های گله ای طالبان غافل بمانید.
طالبان و داعش مهره های تولیدی امریکا هستند فیلم بازی می کنند اما در پشت پرده باهمند.هدف امریکا ماندن در منطقه است قتل مردم افغانستان برایش اهمیتی ندارد چنانکه بارها مردم عام(ملکی) را کشت و بعد گفت اشتباه شده. مگر یادتان رفته که اشرف غنی 200 داعشی را با طیاره به کابل اورد؟ ان داعشی ها نوکران امریکا بودند مگر یادتان رفته که داعش و طالب در میرزا اولنگ چه کردند؟ وقتی نیروهای افغانستان به میرزا اولنگ رسیدند طیاره های امریکایی طالبان و داعش را نجات دادند این را شاهدان میرزا اولنگ می گویند.مگر یادتان رفته طالبان به غزنی حمله کردند اشرف غنی گفت ایسکریم می خورد و طیاره نفرستاد به کمک مردم غزنوی چون نوکر امریکا و مجری طرحهای امریکاست.
دشمنان واقعی شما در داخل کشور خودتان و نوکران امریکایند.
از ما گفتن بود هر جور خودتان می دانید.
ایرانی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است