ما نمی خواهیم مشکل ما حل شود؟!
 
تاریخ انتشار:   ۱۶:۵۰    ۱۳۹۹/۳/۲۸ کد خبر: 163850 منبع: پرینت

اغلب گفته می شود که علت جنگ و دیگر نابسامانی های افغانستان، پیچیده و پنهان است. ولی در واقعیت امر قضیه بر عکس مشاهده می شود، یعنی ما میدانیم که مشکل ما چیست و کدام مسایل باعث نابسامانی و درگیری های اجتماعی و سیاسی ما شده است ولی در جهت حل و گره گشایی این مشکلات هیچ اقدام عملی و صادقانه نمی کنیم.

سال ها است که در فقدان سر شماری و آمار گیری از درصدی جمعیت اقوام ساکن کشور، منازعه و افزون خواهی به اوج خود رسیده است، اما پروسه نفوس شماری و آمار گیری هیچ گاه و توسط هیچ دولتی جدی گرفته نمی شود. دولت اگر واقعا در پی حل مشکلات است، چرا جدی و صادقانه پروسه نفوس شماری را آغاز نمی کند، و به انجام نمی رساند تا از این ناحیه مشکلی وجود نداشته باشد و هر قومی و گویندگان هر زبانی به جایگاه و موقعیت جمعی و اجتماعی شان واقف شود و دست از افزون خواهی و اکثریت و اقلیت سازی بردارد؟‌

حقیقت این است که ما هم مشکلات فراوان سیاسی، اجتماعی و هویتی داریم، و هم این را میدانیم و همه کمابیش درک کرده ایم اما نمی خواهیم این مشکلات حل شود و ما به وضعیت بهتر و مسالمت آمیز تر گذر کنیم. شاید کمی بدبیانه به نظر آید، اما اگر اندکی تامل و تعمق داشته باشیم نهاد دولت در افغانستان تاحال هیچ مشکل اساسی را حل نکرده است و بل خود بار دوشی بر شانه های مردم بوده است.

دولت کرزی و غنی می توانستند، خیلی مشکلات از جمله مشکل سر شماری را حل کنند اما نه تنها این کار را نکردند که با انحصار و اعمال تبعیض، شکاف های اجتماعی را بزرگ تر و مشکلات کشور را بیشتر کردند. هم اکنون در نقطه و لحظه انفجار رسیده ایم و شکاف های متقاطع و متوازی اجتماعی کشور را در پرتگاه برده است اما دولت مداران ما خم به ابرو نمی آورند و دست به آب گرم و سرد نمی زنند. ما همیشه نعل وارونه می زنیم. مگر نه این است؟

صفرمحمد مظفری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
کرزی
غنی
نظرات بینندگان:

>>>   غنی و تیم فاشیستی اش فقط زمانی حاضر به تکمیل پروسه توزیع تذکره الکترونیک میشوند که به تمام پشتون های پاکستانی هم تذکره توزیع شود ونفوس پشتون ها را حد اقل ۲۵ تا ۳۰ ملیون تثبیت کند.
در زمان داود وقتی پروسه توزیع تذکره آغاز شد و در اولین گام ها متوجه شدند که پشتون ها شاید گروه دوم یا سوم را تشکیل دهند پروسه را مختل کردند و وزیر پلان را کشتند و بعد کمونیست ها گلم سرشماری را جمع کردند.
راه حل این است که در ولایات امن مسولان محلی کار را به سرعت آغاز کنند و جلو خباثت های فاشیسم را بگیرند تا نتیجه واقعی به دست بیاید.

>>>   از ابتدای جنگ‌ افغانستان افغانهای زیادی فرار را بر قرار ترجیح دادند ثرونمندان افغانستان به اروپا و امریکا فقرا و کم سوادان به ایزان و پاکستان مهاجرت کردند
بعد از ۱۱ سپتامبر آمریکا دو ثروتمند اروپا زندگی کرده را به افغانستان برگرداند و به ریاست جمهوری رساند کرزی و غنی البته آمریکا غنی را بیشتر از کرزی میخواهد و بخاطر همین دوبار با تقلب غنی را پیروز کرد
حالا شما از دو مهاجرت کرده مرفه افغان که سالهای جوانیشان را در غرب گذراندند توقع دارید مشکلات افغانستان را درک کنند ؟!
غنی با عملکردش کاری کرد که همه دنیا صلح افغانستان با طالبان را بخواهد درحالیکه افغانستان میبایست طالبان را نابود میکرد اما انقدر تاخیر کرد که در نهایت همه صلح با طالبان را خواستار شدند تا شاید در افغانستان صلح برقرار شود و کمتر مردم افغانستان کشته و آواره شوند اما داستان به همینجا ختم نشد آمریکا از سوریه داعش را به افغانستان آورد و چون طبق معمول باز هم افغانستان داعش را نابود نمیکند چند سال دیگر مجبور به صلح با داعش است البته بعد از کشته شدن هزارن نفر و آوارگیشان به کشورهای دیگر
آیا راه حل مشکلات افغانستان این است ؟
بعد از صلح با طالبان فکر میکردم طالبان دیگر جنایت نکند اما طالبان هنوز هم در حال کشتار است پس این صلح ناقص بود و طالبان تعهدات کافی برای عدم خشونت نداد

>>>   اين وطن دلسوز ندارد. هركس از هر قوم و قبيله كه آمد، خيانت كرد، دزدي كرد، چور و چپاول كرد. اگر تنها بيست سال اخير را در نظر بگيريم، بجزء روساي جمهوركه پشتون بودند، اشخاص مربوط به اقوام ديگر ، به مارشالي، جنرالي، وزارت، معينيت، رياست و غيره و غيره رسيدند. كدامش بجزء فاميل و اطرافيان خودش ، به درد مردم منطقه، قوم يا قبيله اش خورد؟ اينكه چهار تاجيك پنجشيري سهم تمام تاجكهارا خوردند، كدام تاج به سر مردم پنجشير و ديگر تاجكها زدند؟ اينكه خليلي، محقق، دانش به هر چيز رسيدند، به مردم مغاره نشين باميان چي؟ مردم باميان، دايكندي و غور در كدام حالت زندگي ميكنند؟ وَيَا دبدبه و مارشالي دوستم به مردم تركان و از بك چي؟ خلاصه دزد، دزد است از هر قوم وقبيله كه باشد. معيار ها در اين وطن تغير كرده اند. مردم ديگر به علم ، دانش و فهم عقيده ندارند. دراين وطن رقابت در علم و دانش نيست، رقابت در آبادي و عمران وطن نيست، بلكه رقابت براي بدست آوردن قدرت براي دزدي و زر أندوري است. براي بدست آوردن قدرت از هر راه ممكن مثل تقلب، جاسوسي، نوكر منشئ و خاكفروشي استفاده ميشود. وقتي يك خاديست جاني، قاتل ، بيسواد، از يك وزارت به وزارت ديگر ديسانت ميشود، ديگر انگيزه براي تحصيل نميماند. چون فورمول معلوم است. هرچه جاسوستر، موقف بلندتر. اين وطن وقتي به ارامي و أسايش ميرسد كه مردم راه خودرا از اين دوكانداران جداكند. بايد دسته جمعي به فكر آبادي و آزادي وطن باشند و نه بفكر به قدرت رساندن فلاني خان از فلاني منطقه و يا فلاني قوم.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است