تاریخ انتشار: ۱۸:۴۸ ۱۳۹۹/۳/۳۱ | کد خبر: 163887 | منبع: | پرینت |
میگویند ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ سلطان محمود غزنوی ﻋﺰﻡ ﺗﺴﺨﻴﺮ کشوری ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻛﻮﺩﻛﻲ ﺭﺍ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ به ﻣﻜﺘﺐ ﻣﻴﺮﻓﺖ؛ ﺍﺯﺍﻭ ﭘﺮﺳﻴﺪ بچه جان چه ﻣﻴﺨﻮﺍﻧﻲ؟
ﭘﺴﺮ گفت: ﻗﺮﺁﻥ
سلطان محمود ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﻛﺠﺎﻱ ﻗﺮﺍﻥ؟
ﭘﺴﺮ ﮔﻔﺖ: ﺍﻧﺎ ﻓﺘﺤﻨﺎ...
سلطان محمود ﺍﺯ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﻧﺎﻡ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﺁﻳﻪ "ﺍﻧﺎ ﻓﺘﺤﻨﺎ"
ﺧﺮﺳﻨﺪ ﺷﺪ ﻭ ﻓﺎﻝ ﭘﻴﺮﻭﺯﻱ ﺭﺍ ﺩﺍﺩ؛
ﭘﺲ ﻳﻚ ﺳﻜﻪ ﺯﺭ ﺑﻪ ﭘﺴﺮ ﺩﺍﺩ ﺍﻣﺎ ﭘﺴﺮ ﺍﺯ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺁﻥ ﺍﻣﺘﻨﺎﻉ ﻛﺮﺩ
سلطان محمود ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ ﻧﻤﻴﮕﻴﺮﻱ؟
ﭘﺴﺮ ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﺮﺍ ﻣﻴﺰﻧﺪ ﻭ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ ﺍﺯ ﻛﺠﺎ ﺁﻭﺭﺩﻱ؟
سلطان محمود ﮔﻔﺖ:
ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮ سلطان محمود ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩﻩ،
ﭘﺴﺮ ﮔﻔﺖ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ،
ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ سلطان محمود ﻣﺮﺩ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪﻱ ﺍﺳﺖ،
ﺍﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺳﮑﻪ ﺑﺪﻫﺪ ﻳﻚ ﺳﻜﻪ ﻧﻤﻴﺪﺍﺩ ﺯﻳﺎﺩ ﻣﻴﺪﺍﺩ و تو را پیاده راهی خانه نمیکرد.
ﺣﺮﻑ های ﺍﻭ ﺑﺮﺩﻝ سلطان محمود ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﻳﻚ ﻣﺸﺖ ﺳﮑﻪ ﺯﺭ ﺩﺭ ﺩﺍﻣﻦ ﺍﻭ ﺭﻳﺨﺖ و اسبی به او داد تا راهی شود.
ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ سلطان محمود ﻗﺼﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍی ﻭﺯﻳﺮﺵ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﺮﺩ،
ﻭﺯﻳﺮ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ بچه داوود سلطان زوی بوده که تو ره بازی داده است.
بخشی از خاطرت اختلاسی شاروال صاحب
نوت: همی طیاره به ط نوشته میشود یا به ت؟
فروتن کوهستانی
>>> داوود سلطانزوی شاروال کابل، به منظور غصب ملکیت ادارات دولتی، ساحه سبز و زمین های استملاک شده دولتی، برای برخی تاجران و نمایندگان ولسی جرگه حکم داده است.
اقای سلطانزوی،از آغاز کارش تا اکنون دو حکم غیر قانونی صادر کرده است.
وی درمربوطات ناحیه دوازدهم شهرکابل براى یک شرکت خصوصى امر فوق العاده داده است تا بالای زمین معارف، ساختمان اعمار کند.
و در مربوطات ناحیه هشتم نیز برای شمارى از وکلاى ولسی جرگه، امر فوق العاده اعمار چهار دیواری بالای ۱۲ جریب ساحه سبز و استملاک شده را صادر کرده است.
پژواک
>>> داود سلطانزوی زنده به آمریکا نمیرود.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است