میزان محبوبیت آقای ربانی در میان مردم و به خصوص طیف های صاحب داعیه و دغدغه بیشتر می شود و عوامل فشار بیش از پیش آسیب می بینند و به حاشیه می روند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۶ ۱۳۹۹/۴/۱۵ | کد خبر: 164065 | منبع: | پرینت |
(ایجاد اهرم های فشار علیه صلاح الدین ربانی به خصوص در شرایط دشوار کنونی یک اشتباه تاریخی است زیرا آقای ربانی با مقاومت در برابر تهدید ها و چالش ها توانسته است بساط اعتبار پهن کند و به آدرس بخش قابل ملاحظه ی نسل های جوان و با سواد مبدل شود. بنا برآن هرچه کانون فشار ها علیه وی داغ تر گردد، میزان محبوبیت آقای ربانی در میان مردم و به خصوص طیف های صاحب داعیه و دغدغه بیشتر می شود و عوامل فشار بیش از پیش آسیب می بینند و به حاشیه می روند.)
آنچه رخ داد را من اینگونه می خوانم؛
تجمع شتابزده ای چهره های برجسته و شناخته شده ای جمعیت تحت رهبری استاد عطا محمد نور، بیش از پیش این حقیقت را روشن ساخت که محور های ثقل در داخل این سازمان چقدر با هم تفاوت دیدگاه و یا در واقع تصادم مصالح دارند. روشن است که آقای نور از دانه درشت های تاثیرگذار نه فقط در میان همراهان حزبی خویش بلکه در سطوح بالاتر و میدان های کلان است. اما، بیایید این پرسش را با هم طرح کنیم که آیا مانور اخیر ایشان یک اقدام بجا و محاسبه شده بود؟ البته در رابطه به این مسئله- به دلایل مختلف- قضاوت منصفانه داشتن برای من کار دشوار است زیرا بنده فقط ظاهر قضیه و راه اندازی این تجمع بزرگ و نتایج آن را می بینم، نه علت های تو بر تو و مسایلی را که منجر به اتخاذ این تصمیم خطرناک گردیده اند.
باری، سازمان جمیعت اسلامی اینک در برابر یک تحول بزرگ قرار گرفته است، تحولی که تأثیر آن در داخل این سازمان و برای سران جمعیت بسیار منفی و ویرانگر اما، برای رقبای آن ها و دولت یک فرصت استثنایی و دستاورد بی پیشنه است. دولت حالا می تواند به سادگی باقی موانع را از سر راه بردارد و راه را برای پیاده سازی اهداف خود هموار نماید. نگاه متواضعانه ی من اما، در رابطه به تصمیم اخیر جریان های مخالف آقای ربانی در داخل سازمان جمعیت چنین است.
1- روشن است که صلاح الدین ربانی به عنوان جانشین پدر، خیلی محطاط عمل نکرده و خود تا حدودی در ایجاد شرایط دشوار و آشفتگی های موجود نقش دارد. به عبارت دیگر آن چه به وقوع پیوست اگر از یک طرف معلول دسیسه های بیرونی و تفوق طلبی عده ای و عصیان داخلی باشد از جانبی نتیجه ی طبیعی سیاست های تُند و رویکردهای تحقیر آمیزی است که جناب ربانی در برخورد با سایر کادرهای جمعیت، اعمال و اتخاذ نموده است.
2- هرچند آقای صلاح الدین ربانی خیلی در انجام ماموریت حزبی و سیاسی خود موفق نبود اما، ایجاد اهرم های فشار علیه وی به خصوص در شرایط دشوار کنونی یک اشتباه تاریخی است زیرا آقای ربانی با مقاومت در برابر تهدید ها و چالش ها توانسته است بساط اعتبار پهن کند و به آدرس بخش قابل ملاحظه ی نسل های جوان و با سواد مبدل شود. بنا برآن هرچه کانون فشار ها علیه وی داغ تر گردد، میزان محبوبیت آقای ربانی در میان مردم و به خصوص طیف های صاحب داعیه و دغدغه بیش تر می شود و عوامل فشار بیش از پیش آسیب می بینند و به حاشیه می روند.
3- تعداد از کسانی که علیه آقای ربانی دست به قدرت نمایی زده اند، از دید حاکمیت متهم و دوسیه داراند و بنا به همین دلیل اگر کشمکش های درون حزبی میان سران جمعیت ادامه یابد و آن ها همچنان ضعیف شوند، باید به یکی از دو گزینه تن بسپارند.
1) نخست این که باید با تمام و کمال در محلول اراده ی دولت ذوب شوند و به سرباز بی اراده ی رقبای دیروز خود مبدل گردند، یعنی انتحار سیاسی نمایند.
2) دوم این که در مقابل خواسته ها و دیکته ها بایستند و نا فرمانی کنند و به موجب این ایستادگی و نافرمانی به مشکلات غیر قابل پیشبینی مواجه گردند و یا در نهایت به پای میز محاکمه کشانده شوند.
4- اگر فرض را بر این بگیریم که نیروها و شخصیت های مخالف آقای ربانی بتوانند او را کاملاً به حاشیه برانند و فرصت را برای خود بیمه کنند بیایید این پرسش را طرح کنیم که کی ها می توانند جای او را پر کنند؟ شاید برخی بگویند که قحط الرجال نیست آقایان z،y،x همه گزینه های مهم و خوب اند. شما درست می فرمایید این ها گزینه های خوب اند و قابل احترام اما، نه برای این مرحله ی بسیار حساس که معضل افغانستان ابعاد جهانی و بین المللی دارد و این کشور در محراق توجه شرق و غرب و در برابر چالش ها و تهدیدهای حتی ناشناخته قرار گرفته است. هر حزب سیاسی که نتواند در آینه ی این مرحله خود را ببیند و بلکه هنوز در مدار چهره ها و برنامه های بسته بچرخد، نمی تواند فردای روشنی را برای خود و رهروان خویش رقم بزند.
5- به نظر من-صرف نظر از افراز هرمون دوستی و دشمنی- صلاح الدین ربانی در تناسب با سایر سران و رهبران جمعیت چند امتیاز مهم و قابل ملاحظه دارد.
1) فرزند شناخته شده ترین چهره سیاسی در خلال پنج دهه ی اخیر تاریخ افغانستان است که این مساله خود در نگاه مردم افغانستان یک اعتبار است.
2) متهم به هیچ نوع فساد و خیانت و دزدی نیست.
3) با چند زبان زنده ی دنیا تکلم می کند.
4) تحصیل یافته ی شناخته شده ترین نهاد های علمی در انگلیس و امریکا است.
5) نسبت به تمامی چهره های نام آشنا در داخل جمعیت، از اوضاع جهان و سیاست کشورهای بزرگ آگاه است.
6) یک چهره ی جوان و دارای ظرفیت و انگیزه های مدرن و فراسنتی است.
7) تجربه ی چهار ساله کار و رهبری در مهم ترین نهاد دولتی یعنی وزارت خارجه ی افغانستان را دارد.
8)زبان گفتگو در فضاهای کلان و جهان خارج را بلد است.
9) انگیزه و اندیشه تغییر و اصلاح در داخل جمعیت را در سر می پروراند.
10) نسبت به همه ی مهره ها و دانه درشت های جمعیت در سطح منطقه و جهان شناخته شده است.
11) برچسب ها و توصیف های نظیر جنگ سالار، ناقض حقوق بشر، افراط گرا و... در حق وی مصداق نمی یابند. با توجه به همه ی مسایل فوق با صراحت می توان گفت که تخریب و یا تضعیف آقای ربانی به نفع هیچ کسی نیست.
در خاتمه می خواهم این نکته را با خواننده ی ارجمند در میان بگذارم که بنده هیچگونه ارتباطی با هیچ طرفی نداشته و با این نوشته رضایت خاطری شخصی را در سر نمی پرورانم. پس لطف نمایید آنچه را می خوانید در حد یک تحلیل نه چیزی بیش از آن تلقی نماید.
محمد سلیم صائب
>>> ضیا شبان چهره های معامله گر و مسخره سیاسی که بخاطر منافع شخصی غیر اصولی از نام جمعیت، بار بار در بازار سیاست خود را به هر کس و ناکس فروختند، معامله کردند، چیزی بدست نیاوردند، ناکام ماندند، انشعاب کردند، احزاب مستقل ابجاد کردند در نهایت بی آبرو و بیعزت شده، برگشتند.
این اشخاص بی تعهد، فساد پیشه، مادی پرست و خودخواه چون قانونی، عبدالله، نور وووو صلاحیت بحث در مورد سرنوشت حزب به بزرگی جمعیت با آن سابقه و افتخار را ندارند.
زمانیست که انگل های فرسوده، استفاده جو، با تفکرات و مناسبات های گذشته را خلع سلاح کرد و از دامان جمعیت بدور انداخت.
https://www.facebook.com/100041238348801/posts/300319838019292/
بی وجدان بی تعهد
https://www.facebook.com/100022271619486/posts/733643760721338/
>>> با کمال احترام و احتیاط :
درین روز ها که بحث درون ساختاری جمیعت اسلامی خبر ساز شده است ، بر علاوه دوستان ما شبکه های خبر گزاری داخلی و خارجی و تلویزیون ها خواستار مصاحبه و نظر ما شدند که بنابر حسن روابط با بزرگان جمیعت و درک حساسیت موضوع وارد بحث نشدیم ۰
باور ما به جمیعت اسلامی متحد و یک پارچه است ، انسجام و اتحاد جمیعت اسلامی بحیث یک چتر بزرگ سیاسی و تاثیر گذار در جامعه به نفع ماست ، جمیعت اسلامی در حوزه ما از نفوذ و صلابت خاص برخور دار است ، همدلی و همسوی بزرگان ان به امنیت محیط و منطقه ما تاثیر فوق العاده دارد و اصالت هویتی حوزه ماست ، درک ما به اتحاد و همکاری مشترک همه نخبگان جمیعت است که با گذشت ، حوصله مندی ، تحمل پذیری نظریات همدیگر را بشنوند و برای حل مسایل درون ساختاری با تفاهم اقدام نمایند .
جمیعت اسلامی باید با دور اندیشی و درک شرایط کنونی با دیدگاه واحد بسوی گفتگو های صلح برودو انرا در اولویت کار خویش قرار دهد و هر گونه اماده گی برای شرایط جدید را داشته باشد ، زمان ایدیالوژی گرایی پایان یافته است ، ما منافع مردم افغانستان و حوزه خود را دقیقاً درک میکنیم و در کنار هم با همه بزرگان روابط کاملاًبیطر فانه ، اخلاق محور داشته و تلاش برای حل اختلافات را وظیفه خود و سایر همفکران میدانیم .
جاوید کوهستانی
>>> بازی ارگ-عبدالله با جمعیت و حوزه مقاومت همان بازی ۱۸ ساله است، اما ربانی آهنگ تازهیی ساز کرده و این برای ارگیان نگرانکننده است!
>>> برای ربانی جوان بهترین چانس سیاسی میسر شد که حزب خود را ازین چهار کلاه معامله گر استفاده جو و خائن به حزب و مردم که از هر اامکانی برای تاراج و چپاول دارائی های مردم و ملت دریغ نکردند کنار بکشد و به حزب با وقار و منزلت پاک سیاسی سر و سامان بدهند . اینها لکه ننگ جامعه افغانستان و بزرگترین موانع در راه پیشرفت این کشور در همه عرصه اند . بهتر است دست بکار شود و سازمان های حزبی اش را از پائین تا بالا فعال سازد ، حزب را شکل سازمانی بدهد و به این دزدان سرگردنه توجه ننماید . سیائی لشکر نیاید بکار ـ دو صدمرد جنگی به از صد هزار . فردوسی گرامی
>>> بايد بطور خلص گفت كه كودتا عليه رباني از جمله طرح هاي شيطان بزرگ است، چون او در مقابل پلان هاي تقلب ارگ و امريكا مقاومت نموده حتي از عبدالله هم پشتيباني خود را گرفت، و چهره هاي مخالف او به دو دسته تقسيم ميشوند، عده ايجنت هاي چند جهته كه بسيار زود بقدرت و شهرت رسيدند مانند صالح چايدار خاد، قانوني كه در دوران خلق بعد از چندين سال فراغت از مدرسة شامل پوهنتون شده و بعد از فراغت عازم پنجشير شده و هم چنان عبدالله و ستار مراد كانگرسي كه آخر آمدند و زود رسيدند و علت آنهم به اعتبار قومگرائي بزرگان جمعيت، و گرنه در پنجشير مجاهدين و نهضتي هاي مانند داكترنصير احمد نور و انجينراسحاق پنجشيري هم بود ولي چاپلوس نبودند و بلي صاحب نمي گفتند نه وزير شدند و نه به بن رفتند، دسته دوم مانند اسماعيل خان، بسم الله، عطاء نور و نقيب قندهاري أصلًا درك سياسي ندارند و تنها بخاطر حفظ مال و جائيدادحرام حتي مريد و تابع اتمرمرتدهم شدند و اين ها تنها بقاي خود را ميخواهند، و سه رأس بدخشي ها به رهبري شاداب لنگ كه از قديم اتهام ستمي بالايش وارد بود به اميد كرسي بادو طبقه خوارج يكجا شده اند، كه انشاءالله بزودي رسواي دارين شده و از طرف متحدين شان رانده شده و از طرف اشرف غني به سارنوالي معرفي ميشوند. و برنده قلوب ملت و نسل تعليم يافته و نيروي آينده برادر عزيز صلاح الدين ميباشد، انسان معتدل، با دانش اسلامي و سياسي و اقتصادي مدرن از شرق و غرب، و بلديت كامل به زبانهاي دري، پشتو، اردو، عربي، تركي و انگليسي، و ميراث اخلاق نيكو و تجربه جهادي و تنظيمي استاد شهيد بهترين و شائسته ترين رهبر جمعيت اسلامي افغانستان بوده مي تواند. دزدان پير و معامله گران دور از اسلام مورد قبول ملت نيستند.
>>> صلاح الدين رباني نه ادم جدي است و هيچ كار از دستش ساخته نيست بچه استاد رباني باشد مرد و رفت هركس خودت كس به خاطر پدرش حالا پنجاه سال دگه صلاح الدين خان تحمل كنيم چرا شما مردم اينقدر بي فهم هستيد هوشيار شويد همو رباني كدام خدمت كرده توبه از شما مردم .
>>> مشکل اصلی سه مهره آی اس آی است: استاد شاداب، عیدالستار مراد و کلیم الله نقیبی. عبدالستار مراد از صلاح الدین ربانی تنفر دارد. علت نفرت مراد از صلاح الدین ربانی به سال 1372 بر می گردد. در 1372 صلاح الدین جوان و شوخ طبع بود. با موترش بدون رعایت اصول امنیتی داخل و بیرون ارگ می رفت. باری عبدالستار مراد او را استاد کرد و گفت که بدون تلاشی از ارگ بیرون نشود یا داخل نیایید. صلاح الدین ربانی هم سه سیلی محکم و یک لگد سنگین به روی عبدالستار مراد زد. عبدالستار مراد به زمین افتاد و استفراغ کرد. استاد ربانی خبر و خفه شد. اما استاد ربانی هر چه کرد عبدالستار مراد مثل مار گزیده منتظر فرصت بود. مراد به قول استخبارات جمعیت نفر سی آی ای و همکار آی اس آی در داخل جمعیت است.
عامل اصلی اختلافات درون جمعیت عبدالستار مراد است. همه اعضای خانواده اش کمونیست و خودش گویا مسلمان و جمعیتی است. تاریخ تولدش هم جعلی است. عبدالستار مراد از خورده بزرگان مافیای گاز و نفت و قاچاق مواد مخدر در افغانستان است. محرک عطا محمد نور همین عبدالستار مراد است که ضعف های بیماری خودبزرگ بینی والی ئیشین بلخ را خوب می داند. عامل تاسیس شورای انسجام جمعیت اسلامی افغانستان هم همین عبدالستار مراد است. اگر سید نورالله عماد و عبدالستار مراد و استاد سید عنایت الله شاداب و سید اکرام الدین معصومی و کلیم الله نقیبی و انور جکدلک و محمد یونس قانونی و صدیق چکری و عزیز الله افضلی برای دایم لغو نشود حضور آی اس آی از جمعیت گم نمی شود.
>>> خوب است تا عطا بخت خود را بیازماید و کنگره را دایر کند و مردم انتخاب کنند.
کسیکه میبازد گروپ کودتاچی است.
شاداب اگر استاد میبود کار به اینجا نمی کشید.
شاید کتاب های بر دوشش بار باشد مگر درک زمان استعداد خاص خودش را لازم دارد.
>>> هرکسی خود را نماینده حرب جمغیت نا اسلامی خراسان /افغانستان انگلیسی میداند باید به جنایت های و خیانت های که انجام گرفته پاسخ گو باشد چرا از بن تا قانون اساسی پارسی ستیزی کردهند ؟؟ در حتی که یک نام چی در نهاد های دولتی و آموزشی حتی در اسناد ملی یک نام هم به زبان پارسی نیست چرا
>>> صلاح الدین جوان و از لوث فساد پاک است. ولی او را می توان به سهل انگاری متهم نمود. او باید در نه سالی که گذشت از طریق انتخابات حزبی به خود و مقام ریاست حزب جمعیت مشروعیت می بخشید. سهل انگاری او در این زمینه او را در حقیقت شریک جرم آنانی می سازد که در صدد متلاشی ساختن جمعیت اند.
داود
>>> درود به صاحب قلم که خیلی انصافمندانه ومسولانه با درک حقایق واژه بافی نمود. جمعیت چتربزرگ و اردوگاه ای است که انسجام و استوار بودنش به نفع همه است. اما چند آدم صاحب جیب وشکم با معامله کوتاه مدت می خواهند ارزش های دراز مدت ما را قمار بزنند.
هیج جمیعتی مخالف دایر شدن گنکرده نیست، کنگره باید دایر شود وجمعیت مدرن شود. در ساختار چمعیت و مرام نامه اش تجدید نظر شود، جمعیت به مسیر برود که انسان امروز نیازمند آنست نه انسان پنجاه سال قبل. صلاح الدین قطعا طرف دارد همین امر است و بحران درون حزبی هم از همن جان بالاگرفت. دوکانداران جمعیت نگران هستند که نباید نسل چیز فهم و جوان جمعیت جای ما را بگیرد به همین دلیل به صلاح الدین اجازه نمی دهند تا در جمعیت آنچه لازم ونیاز است کار شود. اقدام آقای ربانی معقول و منطقی است. یک گپ از یاد نباید برد که در انشعاب جمعیت بیشتر از هر آدم دگه استاد عطا و یاران انشعابی اش تاوان می کند، بهتر است دیر نشده متحد شوند ودست مخالف بیرون حزبی شان قطع کنند.
ع مبارز
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است