سلیمان لایق، شاعر دربار و یکی از بنیاد گذاران مکتب نژاد پرستی در افغانستان به عمر ۹۰ سالگی درگذشت.
میراث های ویرانگرانهٔ سلیمان لایق این شیاد تاریخ افغانستان و نماینده سازمان‌های جهنمی استخبارات جهانی، برای ده ها سال دیگر، برای انهدام پایه های ملی در افغانستان باقی خواهد ماند. او فراوان بذر شیطنت را در این وادی زرع نموده است!!

لایق نخستین شخص از قطار رهبران ح د خ ا بود که در زمان حاکمیت داکتر نجیب، علیه ملیت برادر هزاره مقاله نوشت و ملیت برادر هزاره را به شدت مورد توهین و تحقیر قرار داده و نفوس آنها را در افغانستان سه در صد قلمداد نمود!!

او بعد از تدویر کودتای پلینوم هژده و برکناری ببرک کارمل زمانی که جولانگاه بزرگ سیاسی را تحت رهبری داکتر نجیب الله در قلمرو خود در اورد، به پخش اندیشه های هژمونی قومی، نژاد پرستی و افکار منسوخ قبیلوی و شونیستی مبادرت نموده و در این خط داکتر نجیب الله رییس جمهور افغانستان را نیز ترغیب و تشویق نموده تا اینکه قایق سیاسی داکتر نجیب را به دریا غرق ساخت و همه سرنشینان آن قایق را که ملت افغانستان بود، دم طوفان قرار داد که تا همین لحظه پس لرزه های جنایت سلیمان لایق، افغانستان را به کوله بار آتش مبدل ساخت است!!

لایق نویسنده کتاب دوهمه سقوی که یک اثر هژمونیستی، نژاد پرستانه و عظمت طلبانه است و برانگیزنده منازعات قومی در افغانستان است میباشد!!
او در وصف حفیظ الله امین شعر سرود و عاقبت بخاطر حس جاه طلبانه اش، علیه رژیم داکتر نجیب الله نیز دسیسه نمود و برای سقوط آن رژیم در همیاری با آی اس آی پاکستان تلاش کرد و پس از فروپاشی رژیم، تحت سایه آی اس آی پاکستان مدت طولانی در پاکستان زندگی نمود!!

لایق در استقرار حاکمیت حزب اسلامی در شهر کابل در بهار سال ۱۳۷۱ نقش قاطع داشت.
سلیمان لایق در زمان حکومت کرزی-احمدزی، مشاور غیر رسمی رژیم بود و با سمپاشی افکار عظمت طلبانه ضدملی این رژیم ها را یاری می رسانید و در استقرار پروژه طالبان در افغانستان نقش قاطع داشت!!

لایق نهایت چهره مرموز در حزب و جامعه بود، او در سن هشتاد سالگی به حیث مقام عالی رتبه دفتر یوناما در کابل تقرر یافت و از معاش گزاف دالری برخوردار گردید!! دفتر یوناما یکی از پایگاه های سیاسی امریکا در افغانستان بود!!
لایق رفت اما میراث های مرگبار از خود بجا گذاشت. باید نسل نوین کشور را نجات داده تا در مصیبت سمپاشی افکار لایق این شیاد بینظیر تاریخ افغانستان مبتلا نگردند!!
او اکثر جاده های سیاسی افغانستان را ماین گذاری نموده است که باید ازان راه ها پرهیز کرد!!

با احترام
توریالی خاوری

>>>   نیلوفر بدخش خراسانی
خداوند از کناهان و تعصبش بگذرد وزیر محمد گل خان ثانی بود " کتاب سقوی دوم " از ایده های او است که به دستور و کمک او نوشته شده است ....

>>>   Soraya Baha
خداهم درمجازات ومکافات سلیمان لایق درتردید است که آیا وی را به عنوان یک شاعربزرگ ببخشد و یا به عنوان یک شیاد بزرگ تاریخ نفرین کند.

>>>   نظام الدین غیاثی خراسانی
فهرست کوتاه از کارنامه های سیاه سلیمان لایق این شیاد بزرگ تاریخ . در ابتدا باید گفت که سلیمان لایق چهره مرموز بود که تحت سایه استخبارات پاکستان مدت طولانی را در پاکستان زندگی کرده است .
* زمانی که حفیظ الله امین جلاد تاریخ استاد خود را نورمحمد تره کی را خفک کرد و به قتل رسانید سلیمان لایق در وصف حفیظ الله امین مداحی میکرد و شعر می سرود .
* در زمان حفیظ الله امین برضد رفقای پرچمی خود یعنی ببرک کارمل وسایرین قرار گرفت و درتوطیه ها علیه رفقای پرچمی خودهمدست امین شد .
* پس از نابودی امین بازهم ببرک کارمل سلیمان لایق را بخشید وزیر مقرر کرد اما در داخل فرکسیون حزبی داشت و همدست داکتر نجیب الله شد و در پلنوم ١٨ درکودتای درون حزبی برعلیه ببرک کارمل قرار گرفت .
* زمانی که دکتر نجیب الله در ملل متحد پناهنده شد شروع کرد به تخریب شخصیت رفیق دیرینه خود دکتر نجیب الله .
* سلیمان لایق در استقرار حزب گلبدین راکتیار در شهرکابل در بهار سال ١٣٧١ نقش قاطع داشت .
* در زمان کرزی با استفاده از صبغت الله مجددی که شوهر همشیره لایق بود خود را به کرزی نزدیک ساخت و مشاور شد . سپس از طریق کرزی در دفتر یوناما که مربوط به امریکا می شود و درحقیقت پایگاه سیاسی امریکا بشمار میرود بخاطر معاش دالری کارمند شد و افکار نژاد پرستانه را در انجا بنیاد گذاشت که چینل کروخیل در یوناما ثمره کار سلیمان لایق است .
* در زمان داکتر نجیب الله مقاله ی بر ضد هزاره ها نوشت و پشتون ها را ٦٠ فیصد نوشت و هزاره ها را ٣ فیصد که دربین اعضای حزب نفاق افتاد .
* در زمان دکتر نجیب الله شروع کرد به نژاد پرستی و قوم پرستی و گروپی را با منوکی منگل در داخل حزب و دولت تشکیل داد که با مشوره های نادرست و غلط خود دولت دکترنحیب الله را در پرتگاه سقوط برد . یعنی با مشوره های لایق بود که دکتر نجیب الله جمعه خان اسک و رسول بیخدا را برای سرکوب مردم شمال به شمال اعزام کرد که خوشبختانه به هدف شوم شان نرسیدند .
* ریاست اقوام قبایل را به وزارت اقوام قبایل ارتقا داد و خود را وزیر اقوام و قبایل ساخت پشت پرده باگروه های تمامیت خواه و حلقه قبیلوی در دو سوی سرحد قرار داشت . دارای اندیشه های برتری خواهانه و قومی و قبیلوی بود و کارمندان بلند رتبه وزارت اقوام و قبایل و اکادمی علوم را از قبایل ازاد انطرف مرز ولایات سرحدی پاکستان تعین و مقرر می کرد . وزارت اقوام و قبایل و اکادمی علوم را به مرکز متعصب ترین افراد قبیله گرا و برتری خواه مبدل نموده بود . اقوام دیگر را در وزارت اقوام قبایل و اکادمی علوم محدود کرد و به انزوا کشاند و اقوام را به درجه اول و دوم و سوم تقسیم کرد .
* گفته می شود نویسنده کتاب دوهمه سقاوی نیست اما طرح ان از طرف سلیمان لایق است .

>>>   Abdull Wali
ای کاش این شیاد و شیطان نفرین شده ، در دوران کودکی اش مردار می‌شد ،
۴۰ ٪ عامل بدبختی و خان و مان سوزی افغانستان، همی شیاد است،.
شعار میداد که داوود خان باید مردار شی و .....

>>>   سلیمان لایق :(( خر از لحاظ طبقاتی به طبقه کارگر میماند واز لحاظ میلیتی به هزاره ها. که زحمتکش است )) !
نماند فاشیست بد روزگار *** بماند براو لعنت پایدار ! عزیزان ! این مردک که سلیمان لایق نام دارد امروز در سن ۹۱ سالگی مرد ، او عضو ح،د، خ ، ا ( حزب وطن ) بود که اشعار انقلابی میگفت ودرطی سالیان مبارزاتش پیش از قیام نظامی هفت ثور به محمد داود رئیس جمهور وقت جاسوسی میکرد ، با پیروزی قیام نظامی هفت ثور بخاطر گم کردن ردپایش از دربار محمد داود روبه حفیظ الله امین فرمانده قیام کرده با شور انقلابی و تحریک آمیز گفت:(( دا خنزیر ( محمد داود ) باید ووژل شی )) و بعدن روبه نورمحمد تره کی رهبر جناح خلق کرده گفت : (( ملگری تره کی ده میر ویس نیکه شملی اوچت که )) ، که در حقیقت امر تلنگری بود که به درانی ها زد. به همین ترتیب این فاشیست معلوم الحال و به ظاهر پرچمی ودر باطن جاسوس چند جانبه در نخستین اجلاس کمیته مرکزی حزب بخاطر تعین خط مشی حزب جانب حفیظ الله امین مستبد فاشیست را گرفته و به کودتا درون حزبی امین کمک کرد که سر آغاز بدبختی و ویرانی کشور گردید که تا اکنون کشاله های آن ا امه دارد . افزون بر آن این خبیث نمک بحرام بعداز شش جدی با اینکه توسط شادروان ببرک کارمل رئیس جمهور وقت بخشیده شد و وزیر مقرر گردید چندی بعد جانب دوکتور نجیب الله را گرفته بر ضد ببرک کارمل در کودتا گورباچف فعالانه شرکت نموده و به چهره تام الا اختیار حکومت دوکتور نجیب الله تبدیل گردیده وطی یک نوشته نفاق افکنانه در روزنامه پیام نفوس پشتون ها را ۶۰ درصد گفته و چونان با صلاحیت و خودسر عمل نمود و به توهین غیر پشتون ها پرداخت تا جایی که گفته است :(( خراز لحاظ طبقاتی به کارگر میماند و از لحاظ میلیتی به هزاره که بسیار زحمتکش است )) . حالا شما عزیزان بگوئید که این مردک لایق درود گفتن است یا نفرین کردن ؟
حفیظ راوند

>>>   Noore Kabul
سیاستمدار چند ضلعی ابن الوقت نامطلوب

>>>   سلیمان لایق نیز مثل بسیار سیاستمداران دیگر در افغانستان،نظر به اوضاع و شرایط در افغانستان،تغیر حامه و لباس میداد و برای امرار معیشت خویش،مبارزه میکرد.
او هم روحانی بود و هم خلقی و هم پرچمی و هم فارسی زبان و هم پشتو زبان و هم پشتون و هم تاجک.
اگر به آثار او نظر افگنید،در بعضی مقاطع آثار پشتو او زیاد تر بوده است و در بعضی مواقع.آثار فارسی او.
او کتاب داروین را در مورد زندگی و تکامل و بقا موجودات زنده به درستی مطالعه نموده بود و فهمیده بود که تنها موجودات زنده یی توانستند در طول تکامل حیات در روی زمین،به حیات و تولید نسل خویش ادامه بدهند که با محیط زیست خویش.خویش را سازگار ساختند،نه موجودات قوی و عظیم الجثه.
یک نمونه بارز آن دایناسور ها هستند که در اثر شهاب سنگ آسمانی که شصت و پنج سال پیش به زمین اصابت کرد.نسل آنها را از بین برد.
اما یک موش خورد ترک که از جمله پستانداران بود و شب هنگام تخم های دایناسور ها را دزدیده میخورند و در غار خود پت میشدند،زنده ماندند و ادامه نسل دادند و هنوز هم زندگی میکنند.
چنانچه خود سلیمان لایق در یک شعر خود میگوید:
چشم اگر بینا بود هر روز روز محشر است.
آن که خود را با شرایط وفق ندهد او خر است.

>>>   ایکاش هم فکر شیونیستی این شیاد تاریخ سلیمان نالایق پسرو ان گردد و یکیپی دیگری چنین شیطان های منافق زود زود رهسپار جهنم گردند تا مردم ما از دست این چنین شیطان ها منافق در امان گردند و اتحاد و همبستگی خود را حفظ کنند منافق بدتر از کفار در قران ذکر شده است قتل منافق هم روا است .

>>>   خاوری
سلیمان لایق رفت ولی حالا ما همرایی هزاران سلیمان لایق روبرو هستیم که همه ایشان از راه نامشروع و صیغه به دنیا امده. که معلوم نیست از کدام کثافت هستند که یکی از انها خاوری نامشروع است

>>>   خداوند دانا و بیناست، به هرکس نظر به عملش قدرت و عزت میدهد. ظواهر نشان میدهد که آدمی بوده که ضررش به انسان و انسانیت نرسیده، در غیر آن خداوند اینطور زندگی باعزت و مرگ با عزت روز عید سعید قربان را نصیبش نمیکرد.نوش جانش- روحش شاد
پروین - مکروریان- افغانستان

>>>   هموطنان عزیز!
باید به یاد داشته باشید که ریشه های این زقوم آنقدر عمیق است تا فکر شود که با درگذشت شیاد قرن همه چیز به پایان رسیده است؛ بیم آن میرود که تا یک قرن دگر هم زندگی به کام ساکنین این مرز و بوم همچنان تلخ باقی خواهد ماند.

وی شیطان زاده ای از خود به یادگار گذاشته که همه اوصاف شیاد بزرگ را باخود دارد. این شیاد زاده مانند شیاد بزرگ انسان قلم بدست و نویسنده توانا٬ و در شیادی و سمپاشی به مراتب زیرک تر از پدر؛ و شاید هم وابسته به تمامی نهاد های استخباراتی همانند پدر و اضافه تر از وی٬ به گفتار سعدی بزرگ:
پسر کو ندارد نشان از پدر
تو بیگانه خوانش٬ مخوانش پسر

سلیمان لایق در ایجاد نفاق و پیش برد اعمال شیطانی خویش٬ ناگزیر بود تا دل به دریا زده و خودرا بامخالفین مواجه بسازد؛ اما لایق پسر ( غرزی لایق ) به دور از همه جنجال های روزمره و بدون دغدغه و مواجه شدن فزیکی با مخالفین در جهان متمدن غرب آسوده آرمیده و میراث پدری سمپاشی را از طریق رسانه های اجتماعی به گستردگی سطح جهانی انجام میدهد.

>>>   خدایش رحمت کناد

>>>   در این کشور هزارها شخصیت های دلير و میهن پرست همچو استاد مرحوم لایق داريم خوش نباشيد ارمانهاي خر و اسان تان به گور ميبرید. ما منسجم ميشويم و تاریخ اجداد خويش را دوباره زنده ميکنيم....

>>>   پس از این همه تخریب و نفاق پراگنی و در هر رژیمی پالان عوض کردن خلقی و پرچمی و طالب و مثلا دموکرات بالاخره گور به گور شد، امید که نسل نو این قوم به افکار پلیدش نه گفته و به یک افغانستان آباد و آزاد و یک پارچه بیندیشند.

>>>   Omar Mehraban
نتیجه ذهنیت برتری خواهی قومی و تبعیض نژادی:
چرا نقد و نفرت از شاعر؟
من چنین می اندیشم : مردم افغانستان نظر به پیشینه ی فرهنگی و هویتی خویش شعر و شاعران را دوست دارند ، اینکه چرا جمع کثیری از مردم ما سلیمان لایق را دوست ندارند و جدی نقدش می کنند ریشه در جورها و جفاها و دل پرخون مردمی دارد که خاطره های زشتی از استبداد و تبعیض نژادی و برتری خواهی قومی دارند.
بقول داکتر صاحبنظر مرادی
«کاش افرینش گران هنر وادبیات به سیاست روی نمی اوردند تا جهان را از دریچه منافع گروهی خود نمی نگرستند،و در واقع فرزند صادق همه انسان ها می بودند.»

>>>   مویه و شیون یک مشت تاجیکان برای نویسنده دویمه سقوی !
در کابل قدیم مرده که می شد زنان برای چند روز صدا می انداختند و گریه می کردند، باز اگر کدام مرده، کسی و کویی برای گریه کردن نداشت، زنان دیگر را برای گریه کردن کرایه می کردند تا حرمت مرده نگه شود. حال تاجیکان برای گریه و هیاهوی مرده های دیگران در فیسبوک کرایه گرفته می شوند و بیشتر ازهمتباران خود مرده صدا انداحته گریه و مویه می کنند آنهم برای یک نژاد پرست ضد انسانیت !

>>>   شرم آور است که یک مشت انسانها به خاطر خصومت های تعصب آلود سیاسی بر یک شخصیت فرهنگی ، اجتماعی ، علمی و جامعه شناس که در جهان شناخته شده است و افتخار ملت است ، بعد از مردنش اهانت میکنند . آفتاب بدو انگشت پنهان نمیشود . هرکس کامل نیست خوبی ها و کمبودی هائی دارد ، خوبی های مرحوم لایق چشم گیر وافتخار آفرین اند ، انصاف داشته باشید ای بی انصاف هائیکه چشم های تان را بسته اید و ناسزا میګوئید .

>>>   از جمله ای کرم های مهلک و خطرناک لیینن یکی اش هم همین نالایق بود .

>>>   اگر لایق بد باشد پس کی خوب است؟
ای کاش درین خاک چنین شخصیتها زیاد شوند!

>>>   اگر تعصب را کناربگذارم.
لایق براستی لایق بود.اگاه،داناوبینا،شاعروادیب،سیاستمدار ووطندوست.
روح مقدسش شاد.با لق لق... اب دریاحرام نمیشود.
من سالهاست که میدانم،مادراحمقستان زندگی میکنیم.
ثبوت ادعای من نظرات مغرضانه شما است.
تاجک وایرانی به نوشته های لایق میبالد،وماتوهینش میکنیم.
عاقل

>>>   ای بارخدایا به بزرگیت این بنده گنهکارت راببخش.
جوان بودم،احساساتی وکور بودم.حزب دیموکراتیک را کافرووطنفروش خطاب میکردم.واقیعت های بعدی چشمانم راباز کرد وفهمیدم که همه انها وطندوست ووطنپزست بودند،بل این دشمنانشان (اشرار) بودند که همه کافرووطنفروش اند.
بیدار

>>>   هموطن ساده دل وساده لوح سلام!
مگرگاهی اندیشیده ای که خارجیهابه عنوان مطبوعات ازاد رادیو،تلویزیون،اخبار ومجله راتمویل مالی میکنند تایکی یامثبت یامنفی درموردممسایلی چون مارشالی دوستم ویامرگ لایق چیزی بنویسدوبعدمن وتواستین رابالازده به جان هم افتیم وانها باخاطرراحت همه هستی مادی ومعنوی من وتوراغارت کنند.
باورداشته باش قبل ازبیداری من وتودهل قیامت نواخته میشود.
ناله

>>>   اکثریت مردم پشتو مرده باد و زنده بادش فقط به قوم و قبیله بستگی دارد

>>>   سلیمان لایق ، لایق دار زدن بود مثل داکتر نجیب
او در تیوری دشمنی با اقوام مظلوم لایق بود
او فقط مغز اول تیوری بر ضد دیگر اقوام بود

>>>   شاید به فارسی شعر وسخنی دارد ولی لایق, لیاقت سخنرانی ویا سرودن زبان پارسی را نداشت ، چونکه او تحت تاثیر افکار قومگرایی قرار داشت ونمیتوانست پارسی بزرگ را پاس دارد.
(کدکد اینجا و تخم آنجا)
پارسیوان

>>>   در یک کلام میتوان خلاصه کرد که او واتمر باهم برادر اند.

>>>   تطهیر جنایت با تکیه بر ادبیات

اینکه آدمی را از قضاوت و داوری در مورد اشخاص مرده باز می‌دارند، ربطی به تاریخ ندارد. من اتفاقاً بر این باورم که بسیاری از چهره‌ها حتی بعد از مرگ نیز باید در دنیای زنده‌ها محاکمه و مجازات شوند. حتی سال‌ها بعد از مرگ نیز باید از گور بلندشان کرد و در پیش چشمان خیره‌ی آدمیان به محاکمه‌اش نشست. آنکه در جنایت و کشتار شریک است چه زنده و چه مرده باید آنقدر نامش را با نفرت فریاد کرد تا جان مردم از شنیدن نامش بر چهره‌ی ظلم و جنایت نفرین بفرستد.

اینگونه است که تاریخ از مسئله‌ای خنثی به مفهومی معنادار تبدیل می‌شود. و اینگونه است که جنایت و کشتار از مفهومی تکراری و معمولی به پدیده‌ای تلخ و رقت‌انگیز رنگ عوض می‌کند. و اینگونه است که جان آدمی و حرمت به جان آدمی ارزش‌مند می‌شود.

من از مرگ سلیمان لایق غمگینم. نه از آن جهت که مرگ او را ضایعه‌ای برای ادبیات بدانم. لایق حتی اگر حافظ دوران هم بشود شعر او برای من پشیزی ارزش ندارد. من برخلاف بسیاری از دوستانم قادر نیستم تا شاعر و شعرش را از یکدیگر جدا بدانم و با تکیه‌ی سطحی و ناآگاهانه بر نظریه‌ی "مرگ مؤلف" جنایاتش را فراموش کنم و با شعر او به خلسه فرو روم.
چه آنکه اگرچه در این خراب‌شده جان آدمی از قیمت علف هم ارزان‌تر شده است اما من فکر می‌کنم ما باید تمرین کنیم تا به این باور برسیم که تمام آثار درخشان ادبیات دنیا هم در برابر جان انسان بی‌گناهی که به خون می‌غلتد و بر او ظلم می‌شود، پست و بی‌ارزش است.

من از مرگ سلیمان لایق غمگینم از این جهت که مردم این فرصت را نداشتند تا در زمان حیات او، او را به محاکمه بکشند و مجازاتش کنند. سلیمان لایق نامی نیمه مستعار نه برای یک فرد بلکه برای هزاران آدمی‌ست که دست‌شان به نوعی با خون انسان رنگین است و این ملت چه در زمان زندگی‌شان و چه پس از مرگ‌شان باید فرصت به محاکمه کشیدن‌شان را بیابند.

_ شعیب حمیدزی_

>>>   به خدا اگر خوب اینها هم در جمع انسان باشرف و با فرهنگ حساب شود۰ بشکل مثال خلیلزاد یک اوغان نمونه و یک کسی است که مثال تعلیم یافته های این ها است۰ فقط در نوکری خارجی خوب هستند و بس، و در طول تاریخ همینطور بوده؛ پول قدرت سلاح و امر از بادار خارجی اوغان، و حکومت ظالمانه سر ملت مظلوم ما از خود اوغان۰

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است