گفتگوی اسدالله سعادتی را با برنامه فراخبر دیدم. جالب‌ترین قسمت برنامه برایم پرسشی بود که مجری در واکنش به سخنان آقای سعادتی که گفت دولت امنیت ما را نمی‌گیرد، جان ما برایش ارزش ندارد، مطرح کرد. خبرنگار با لحن نفرت‌بار و پرازتعجب پرسید: وقتی جان شما هزاره‌ها برای دولت ارزشی ندارد و امنیت‌تان را تامین نمی‌کند، سیاسیون هزاره در حکومت چی می‌کنند و چرا استعفا نمی‌دهند؟
بی‌ننگی، بی‌خاصیتی و خیانت این سیاسیون را وقتی در برابر مظلومیت مردمی که ادعای نمایندگی از آن‌ها را دارند، هر کس می‌شنود تعجب می‌کند که این بی‌خاصیت‌ها از چه جنس هستند و آیا چیزی به نام انسانیت در وجود این‌ها است یا از انسانیت تنها همان دو پا را دارند که راه بروند. من جای سیاسیون هزاره می‌بودم اگر این همه‌سال به این همه گلایه مردم خود توجه نکرده بودم وقتی چنین پرسشی را از زبان یک خبرنگار که متعلق به قوم دیگر است و آن‌هم با لحن چنان نفرت‌انگیز را می‌شنیدم بلادرنگ خودم را بابت همه سکوت‌ها، خیانت‌ها، خنجرزدن‌ها و فروختن‌ها دار می‌زدم.
مسیح مسیحا

>>>   مردم غیرتمند هزاره از علیپور دفاع کنید از حقتان دفاع کنید با حکومت فاشیست مبارزه کنید
عبدالخالق

>>>   مسیح !
این را باید بدانی که حد اقل وجود چند هزاره در بدنه دولت زمینه تعاملات مثبت بعدی را حفظ میکند در غیر آن فاشیسم قومی ارگ بدون حظور هزاره ها مست تر و بی باک تر خواهد کشت.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است