باتلاق استانبول؛ تقسیم قومی قدرت
افغانستان فرزندان با درد و درک زیادی دارد؛ امّا یک مجموعه از سال‌ها پیش این کشور را به نام قوم در اسارت خود درآورده‌اند و مانع به میدان آمدن عناصر متعهد و کاردان می‌شوند 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۴۱    ۱۴۰۰/۱/۲۹ کد خبر: 166862 منبع: پرینت

تقسیم قومی قدرت، بزرگ‌ترین اشتباه تصمیم‌گیرندگان اجلاس بُن بود. قدرت و حکومت کشور جامة ملا نصرالدین شد که زورمندان مانند ملک شخصی به سوی خود و قوم خود می‌کشیدند. وزیر فلان وزارت‌خانه از فلان قوم بود، هشتاد درصد کارمندان آن نیز از همان قوم گرفته شده بود. همه‌چیز به همین صورت تکه‌وپاره شد و نزاع‌های بی‌سرانجام درگرفت و ادامه یافت.

تقسیم‌بندی قومی، تصمیمات اجلاس بن را در گام نخست به بن‌بست مواجه کرد. هنوز جوهر موافقت‌نامه بن خشک نشده بود که جنگ‌ها و اختلافات قومی آغاز شد. پروژة ملّت و دولت‌سازی، مبارزه با تروریسم، انکشافات اقتصادی، جلوگیری از مداخلات خارجی و حمایت‌های گستردة جامعه جهانی مهم‌ترین اهداف کنفرانس بن بود. پس از گذشت 20 سال حالا می‌توانیم شهادت بدهیم که هیچ‌کدام از این اهداف تحقق پیدا نکرد؛ علّت اصلی این ناکامی چیزی نبود جز تقسیم قومی قدرت و جنجال‌های ناشی از آن.

بنیاد سیاست گروه‌های جهادی، پس از پیروزی، تقسیم قومی قدرت بود. همین مسأله ناکامی این گروه‌ها را در تشکیل حکومت متمرکز و آوردن ثبات و امنیت رقم زد. درک این موضوع سخت نبود؛ امّا در اجلاس بن آن را ندیدند و باز گام در باتلاق تقسیم قومی قدرت گذاشتند. ناکامی اجلاس بن، پس از 20 سال حالا کشور را به نقطة صفر رسانده است. ظاهراً در اجلاس استانبول دستاوردهای 20 سال گذشته ضرب صفر می‌شود و فاجعه‌بارتر از همه این‌که سران سیاسی بارسوم می‌خواهند در استانبول سیاست تقسیم قومی را در پیش بگیرند.

حکومت، طالبان و رهبران احزاب سیاسی این‌روزها خود را آماده می‌کنند تا در اجلاس استانبول که گفته می‌شود شبیه اجلاس بن است شرکت کنند و بازهم سنگ بنای افغانستان نوین را بگذارند؛ امّا طرح‌ها، مصاحبه‌ها و اظهار نظرها نشان می‌دهد که ‌کسی از ناکامی‌ حکومت مجاهدین و ناکامی اجلاس بن چیزی نیاموخته‌ است؛ در، هم‌چنان بر پایة قومیت می‌چرخد و ظاهراً قرار است قومیت مبنای همه‌چیز باشد.

ماهیت قومی طالبان آشکارتر از آن است که نیاز به استدلال داشته باشد؛ امّا در طرف حکومت؛ نشانه‌هایی آشکاری وجود دارد که آن‌ها نیز در دایرة بستة قومی سرگردان مانده‌اند. سیاست‌مداران کشور می‌خواهند در استانبول گام در جاده‌ای بگذارند که به ناکجا آباد شکست، ناکامی و بازگشت به نقطة صفر منتهی می‌شود.

گفته می‌شود شورای مصالحة ملّی پس از دریافت بیش از 30 طرح صلح و از جمله طرح رییس جمهور اشرف غنی، از تلفیق و توحید مجموعة آن‌ها طرحی آماده کرده است. نسخه‌ای که از این طرح منتشر شده بسیار ضعیف، نسنجیده و حتّی غیرمعقول است.
مهم‌ترین بخش این طرح اصلاح قانون اساسی از ریاستی به صدارتی است. کشور را رییس جمهور با چهار معاون و صدر اعظم با چهار معاون اداره خواهد کرد. ریاست جمهوری به پشتون‌ها به عنوان قوم نخست، صدراعظم به تاجیک‌ها به عنوان قوم دوّم و هشت معاون بین اقوام اصلی تقسیم می‌شود.

صلاحیت‌ها، قدرت و ثروت ناچیز افغانستان بین ده نفر که به چهار قوم تعلّق دارند تقسیم می‌شود. در نتیجه بر اساس تجربه‌های گذشته، نزاعی دوام‌داری بر سر کم و بیش قدرت و ثروت بین آن‌ها در خواهد گرفت و در سطح جامعه گسترش خواهد یافت. حکومتی که مبنای قومی دارد و صلاحیت‌ها در میان افراد زیادی کیلویی تقسیم شده است هیچ‌کاری نمی‌تواند و راه همان است و چاه همان.

به نظر نگارنده تنها حکومت فراقومی، فرامذهبی و فرازبانی می‌تواند افغانستانی افتاده در باتلاق را نجات دهد. حکومتی ملّی و ترکیب یافته از افراد پاک، با تجربه، توانا، صادق، دلسوز و دور از هرنوع تعصّبات ویرانگر. کسانی که از همة تعصّبات به نفع تعصّب ملّی عبور کرده باشند و مبنای سیاست‌شان وحدت ملّی، عدالت اجتماعی و حقوق شهروندی باشد. قدرت و صلاحیت‌ها در چنین افرادی متمرکز شود تا بتوانند پاره‌های این کشتی غرق شده را جمع کنند و تهداب افغانستان نوین را بگذارند.

بدون تردید افغانستان فرزندان با درد و درک زیادی دارد؛ امّا یک مجموعه از سال‌ها پیش این کشور را به نام قوم در اسارت خود درآورده‌اند و مانع به میدان آمدن عناصر متعهد و کاردان می‌شوند.
هرکه ناموخت از گذشت روزگار
هیچ ناموزد، ز هیچ آموزگار

سید اسحاق شجاعی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
تقسیم قومی
باتلاق استانبول
نظرات بینندگان:

>>>   مسعله اینجاست که پشتون ها حتی اجازه سرشماری درست رو هم نمیدن چون یقینا در اکثریت نیستند حداکثر نصف نصف با تاجیک هستند بعد هم خدا وکیلی کدام مهمان صاحب خانه میشودهرطور حساب کنی تاجیک یا همان فارس ها صاحبان اصلی این وطن هستند که حاضر هستند به همه اقوام حقوق برابر دهند چه کنیم که پشتون تمامیت خواه هست و میخواهد کشوری با محوریت پشتون داشته باشد که خب طبیعیه که این جنگ خاتمه نمی یابد واحتمالا به تجزیه افغانستان می انجامد مگر اینکه این قوم از نعمت سواد بهرمند شود تاریخ بخواند وبکوشد منصف تر باشد که حداقل ۱۰۰سال دیگر زمان نیاز داریم

>>>   راه دیگرش هم این است تاجیک با پشتون با زبان خودش چندسالی صحبت کند تا بفهمد داغ جوان دیدن چه جانگداز است

>>>   كدام حكومت قومي؟ اين نوكران و جاسوسان نمايندگي از هيچ قومي نميكنند. اينها در بين خود قدرت را تقسيم كردند و از نام قوم استفاده ابزاري. اين ملياردها دالريكه سرازير شد و به جيب چند دزد رفت، بدرد كدام قوم خورد. اين جاسوس ها بازهم دارند سرنوشت افغانستان را رقم زنند، چون مردم هيچ از خواب زمستاني بيدار نميشود.

>>>   قابل توجه کارمندان ناکام وبی کفایت کمپنی خصوصی امنیتی وانحصاری پنشیر وردک :
تعدادی کارمندان ناکام امنیت ناملی امروز ما که به گفته معاون اول ریاست جمهوری اعضای استخبارات ناکام هستند بر ای اینکه مدال و چوکی وپول حرام بدست بیاورند که گویا شمشیر زده اند از روی بی ایمانی ونهایت ضعف وجدان برای دیگران دسیسه طالب و ترورست میسازند ومانند فلم های هندی صحنه های جعلی ترتیب میدهند وبرای اینکه بتوانند این جرم خودرا به حقیقت مشابه سازند صد ها هزار پول های بی شمار وبی حساب افغانی وامریکائی کمپنی خصوصی امنیتی را مصرف میکنند ، این مجرمین گنهکار روی خاد را سپید ساخته اند ،این افرادناکام درنزد آی اس آی بر ابر یک موش ارزش ندارند،حیف این اعتماد امریکا براین ها ، حیف این موتر های زره وامکانات وپول های بیشمار وبی پرسان،وتکنالوژی ،
هروروز ترور، اختطاف ،سرقت ، قتل ، اختلاس ، دزدی ،آدم کشی ،راهزنی ، در سراس ر وطن جاری است ،
کجاست ثمر ودست اورد این تشکیل واین مصارف بی پرسان که بالای این کمپنی خصوصی امنیتی پنشیر وردک تحت نام ریاست عمومی امنیت ناملی صورت میگیرد،
جوانچه های پُک کچه وبی ادب ومتکبرواستایل والا که به اساس قوم سمت جنگ سالاری درین اداره ناکام استخدام شده اند کجا هستند چی مصروفیتی دارند؟؟؟ بیشتر از پولیس ملی واردوی ملی معاش وامتیاز میگیرند ،نتیجه اش چی است ؟ دست آورد اینها کدام است ؟
گاه گاهی اگر عملیاتی براه می اندازند وکدام عرب ترورست مفسد بی وطن وهیچکاره را دستگیر میکنند آنرا بنام مسئول داغش در نیم قاره هند براعظم افریقا واسترالیا ومسئول داغش درمریخ ومشتری وواوقیانوس منجمد شمالی معرفی میکنند ، همین عملیات ها هم تحت قومانده خارجی ها صورت میگیرد که حتی رئیس جمهور ازان آگاهی ندارد ،
اگر این اداره درکوریای شمابلی بود حالا همه شان را دربحر غرق ساخته بود ،
پولیس ملی قهرمان که همه سربازانش از اولاد غریب این وطن است هر روز جلان های شیرین شان درین راه فدا میشود اردوی ملی که افتخار همه مردم ماست همینطور مشکلات ، محاصره ، کمبود امکانات ، عدم اکمال ومعاش به وقت همه را متحمل میشوند وبر ای وطن خود صادقانه خدمت میکنند ،
درکشوریکه مُفسد ترین نظام جهان حاکم باشداینکه اداره امنیت چی میکندهیچ جای سوال وگله ئی نیست ،
روی دسیسه بازان درهردو جهان سیاه باد !
ر

>>>   غلطی تقسیم قومی قدرت تنها از اجلاس بُن شروع نشده است۰ این اشتباه بزرگ‌ از دیر ها است که ادامه دارد و آنهم بشکل بسیار غیر عادلانه۰ اصلا نام گذاری کشور و نام گذاری تمام سمبول های ملی این کشور چندین قومی تنها بنام یک قوم خاص بزرگترین غلطی بود که انگلیس و حاکمان دست بوس انگلیس در همان نخست انجام دادند۰
افغان که معرب اوغان است خود یک نام قومی است و نام تنها یک قوم خاص این کشور است۰ همه میدانند که این کشور یک کشور چندین قومی است و هیچ قومی در آن به تنهایی اکثریت را ندارد۰
خشت نخست چو نهد معمار کج
تا ثریا می رسد آن دیوار کج
هیواد شینکی

>>>   به نام خدا بابا این قومیت و زبان در جهان دردسر شده ما 205کشور در جهان داریم هیچ کدوم تک قومی تک زبانی نیست همه جا این درگیری ها هست والسلام

>>>   آقای شجاعی!
ایدالیزم و آرمان گرایی سیاسی ی شما قابل درک ولی غیرعملی است. آنانی که بر پای چوبین قومیت در حرکت اند هرگز حاضر نخواهند شد جای خود را به مفت و رایگان به اشخاص فرا قومی و صادق و ملی بسپارند.
سوال اصلی در افغانستان این است: چگونه می شود از برگشت جنگ تمام عیار در کشور جلوگیری کرد؟

به نظر این حقیر، فدرالیزم تنها چاره ای است که می تواند مانع جنگ شود. در غیر آن، پس از یک دوره هرچ و مرچ و جنگ، یا استبداد اکثریت و یا استبداد اقلیت در کشور و بخش های مختلف آن بر قرار خواهد شد. امکانات تجزیه و جدایی نیز وجود دارد که نباید آن ها را فراموش نمود.
به نظر می رسد که اداره ی بایدن نیز بدین نظر رسیده و از طریق نگهداری بیشتر از ۱۸۰۰۰ اردوی اجیر/قراردادی در امر تطبیق آن خواهد کوشید.

داود قره باغی

>>>   داغش جنایتکار طالب ترورست وجاهل و همی شـــروفساد ماوشماهمه از یک جنس هستند هیچکدام از دیگری برتری ندارد

>>>   به نقل از تلویزیون بامیان، قرار است تا یک هفته دیگر بند برق سوختوک ازسوی رئیس جمهور غنی به بهره برداری سپرده شود.
کار این بند که هفت سال پیش آغاز شده است، اکنون پیش از اینکه به بهره برداری سپرده شود درز کرده است که باعث نگرانی باشندگان این ولایت شده است.
به گفته مسئولان این بند برق ظرفیت تولید 700 کیلووات انرژی برق را دارد.

>>>   مشکل افغانستان بنیادیست و با آمدن و رفتن طالبان حل نمیشود.باید بدون تعصب به آن نگاه کرد. حقیقت اینست : کمی کمتر ازنیمی از مردم پشتون میباشند. بیشتر پشتون ها تعصب مذهبی و ملی دارند ولی ملیت را به قدرت مطلق پشتون ها میبینند. تأکید میکنم بیشتر پشتون ها که قدرت را در دست دارند و نه همه آنها.
عده فراوانی مذهب را از همان مدارس تندروی یاد گرفته اند که داعش و القاعده را تربیت کرد.بیشتر آنها تضاد با پاکستان را قبول نمیکنند و قدرتشان را از پاکستان و پولشان را از قطر و عربستان میگیرند . از ایران و هند و روسیه متنفرند و با چین مشکلی ندارند. با آمریکایی ها هم تا حدی جنگ میکنند که عصبانیشان نکنند و اگر لازم شد باهاشان کنار هم می آیند.
بقیه مردم بیشترشان تعصب ملی را به تاریخ مشترک فارسی ، آریایی ، خراسانی، آریانایی و... پیوند میزنند و مذهب را در طیف سکولار مثل تاجیکستان و یا در مذهبی ترین شکل شبیه ایران میخواهند که قرائتی ملایمتر از اسلام است.
با هند و ایران و روسیه مشکلی ندارند ولی آمریکا و غرب را ترجیح میدهند.
این دو قابل جمع نیست و تلاش برای جمع آن به نابودی و عقب ماندگی هر دو گروه منجر میشود و البته قتل عام های تعصبی، مهاجرت ها و آوارگی فراوان و قحطی و فقر هم ناچار ادامه خواهد یافت.
چاره اینست که این دو گروه بزرگ مردم این حقیقت را بدون تعصب قبول کنند که نمیتوانند همدیگر را تحمل کنند و از هم جدا شوند تا مجبور به کشتن یکدیگر نشوند. مرزی و سرحدی بگذارند و شمال و جنوب را جدا کنند. این اتفاق در بسیاری از کشورها افتاده و منجر به پیشرفت قسمتهای استقلال یافته از همدیگر شده، بر حیث مثال: سوئد و نروژ و یا یوگوسلاوی سابق و یا چک و اسلوواکی و...
و البته مردم هر قسمت باید بتوانند به قسمت دیگر رفت و آمد کنند و یا مهاجرت کنند مشروط به اینکه قوانین آن قسمت را رعایت کنند. البته سخت است و باعث مهاجرتهای کلان میشود ولی از جنگ و ویرانی کامل بسیار بهتر است.
سپس میتوانند در ساختن با هم رقابت کنند و نه در کشتن و اگر زمانی دلشان برای هم تنگ شد دوباره با مذاکرات و همه پرسی با هم متحد شوند.

>>>   در زمان نبود طالبان نشد
حالا با آمدن طالبان چگونه امکان دارد؟
ما مردیم تا یکنفر یک تحلیل و راهکار درست و که روی زمین قابل اجرا باشد در مدیا بدهد ولی خمچنان همان صحبتهای قشنگ روی کاغذ و رویایی که مثل نویسنده فقط ورق سیاه می کنند که می گوید به باور من حکومت فراقومی فرامذهبی راه نجات است؟
ماشالا از کجا فهمیدی؟ولی میبینی که نشده و بگو با شرایط موجود در جامعه ما نه جامعه رویایی در مغزت چه خاکی بر سر کنیم؟
سالهاست همین را میگویید که به باور راه نجات کشور فراقومی است.پس تحلیلگر فقط همین یکراه را بلد است؟متفکران اندیشمندان که واقعا اصلا نداریم

>>>   در ادامه مطلب قبلم بگویم
بخدا سوگند که شما خبرنگاران و رسانه ها و تحلیلگران و نخبگان فقط یکسری جمله ها را سالهاست تکرار می کنید که ارزشهای مدرن و حقوق اجتماعی و آزادی بیان راه نجات است
خب ما افغانها با تمام واقعیت کشورمان از نظر قومی مذهبی تاریخی زبانی از چه راه دیگری میتوانیم برسیم یا چه امتیازهایی به طالبان بدهیم و چه چیزی از آنها امتباز بگیریم که هر دو طرف کمی عدول کنند و به سرانجام برسیم؟؟؟این را بگو
و گرنه از بام تا شام فقط در حال انتقاد انتقاد انتقاد هستید و هیچ راهی که عملی باشد نه رویایی باشد نمی دهید

>>>   امریکا با حمایت از افراطیون و دولتهای مزدور خود افغانستان را ویران کرد و برای سود تریلیون دلاری از تجارت مواد مخدر افغانستان را به مزارع کشت تریاک تبدیل کرد و ملیونها نفر از مردم افغانستان به مواد مخدر گرفتار کردلعنت و مرگ بر این استعمارگر ظالم و بیرحم که بخاطر منافع خود شرق میانه را به آتش کشید و آسیا را میخواهد نابود کند. کنفرنس استانبول را امریکا خراب میکند امریکا قصد دارد افغانستان بدتر از سوریه و عراق بساز و داعش را در افغانستان بیاورد، امریکا از طالبان تعهد گرفته است که در توسعه نفوذ و قدرت داعش سی آی ای و آی اس آی پاکستان را کمک کنند و طالبان به امریکا وعده داده اند که افراطوین را در افغانستان مسقر کنند و بسوی هند، چین، روسیه، ایران و آسیای میانه حمله کنند و جنگ را به آن طرف آتش کنند. خدا شر این ظالم را از سر مردم جهان دور کند بزور خدا بزرگ

>>>   خروج امریکایی‌ها یک عقب‌نشینی تاکتیکی است. آنان عجالتن افغانستان را ترک می‌کنند اما در اطراف افغانستان حضور خود را به نحوی حفظ می‌کنند تا در صورت نیاز امکان برگشت فوری را داشته باشند.
خروج امریکایی‌ها از یک طرف یک عقب‌نشینی در برابر روسیه و چین است که روابط شان با امریکا بسیار پر تنش شده است. با این عقب‌نشینی امریکایی‌ها به نحوی به روسیه و چین امتیاز می‌دهند تا از تنش روز افزون روابط شان با آنان جلوگیری کنند و هم‌چنان این دو کشور را از خطر رشد دهشت‌افگنی هشدار دهند و به اصطلاح پرده از روی واقعیتی بردارند که زیر پوست حضور ناتو و امریکا در افغانستان شکل گرفته است.
خروج امریکایی‌ها همچنان به معنای خالی کردن میدان به طرفین داخلی جنگ است. طرفین داخلی جنگ در خلایی که ایجاد می‌شود حساب و کتاب خود را تصفیه کنند. یا صلح فیصله‌کن کنند یا جنگ فیصله‌کن!
نورالله وليزاده

>>>   آقای بصیرت،رهنمایی کی توانی--- ای که خود ره را ندانی؟ شما که چهل سال کشور خود را به بهانهً مبارزه با آمریکا با دستان خود و طالبان و جمهوری اسلامی ایران و دیگر گروهها و ارگانهای تروریستی به میدان جنگ و خشونت تبدیل کرده و کشانده و نابود کردید، آنوقت صلح را از آمریکا طلب می کنید؟ جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه--- چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است