بدون ساختار سیاسی، هزاره حاشیه نشین سیاست
 
تاریخ انتشار:   ۰۷:۵۱    ۱۴۰۰/۲/۷ کد خبر: 166929 منبع: پرینت

یکی از مهمترین پالیسی های حاکمیت های استبدادی هزاره ستیز، در این بوده است تا هزاره ها وارد «سیاست» نشوند برای این کار تمهیدات به حاشیه قرار دادن هزاره ها را از چرخه قدرت وتشکیلات دولتی بکار گرفتند.

متاسفانه که این پالیسی تا کنون همچنان کاربرد خودرا دارد. در این 20 سال حضور جامعه جهانی که فضا برای مبارزه سیاسی نه تنها مساعد بود ، بلکه طلایی ترین برهه برای سیاست ورزی مستقل و عملی در کشور به شمار میرفت. اما نخبگان فکری، فرهنگی وسیاسی جامعه هزاره ازاین فضای باز سیاسی هیچگونه استفاده لازم نتوانستند.

تمام سخنرانی ها، مقالات، نوشته های این نخبگان پیرامون مسایل سیاسی می چرخیدند، امادر سیاست عملی که راهش از تشکیلات وساختار نظام مند سیاسی میگذرد، ناکام بوده اند. بدبختانه هزاره ها در این 20 سال قادر به شکل دهی یک سازمان منظم، دموکراتیک، مستقل ومدرن نشدند.

این را هم باید تذکر بدهم که بدون داشتن یک پایگاه سیاسی با ساختار دموکراتیک امروزی، ما هزاره ها بجایی نمیرسیم و قطعآ نمیتوانیم در عرصه ملی و بین المللی با این تشکل های اجتماعی - فرهنگی پراگنده، برایند لازم را سیاسی داشته باشیم. من ورود به سیاست عملی را از طریق تشکیلات سیاسی در کنار سودمندی های دیگر آن، عجالتآ دارای دوکاربرد مهم برای سرنوشت هزاره ها میدانم:

1 - این تشکیلات سیاسی به محور مهمی برای انسجام همگانی سه شاخه از یک پیکر کلی هزاره، تبدیل خواهد شد.
2 - در چانه زنی های سیاسی ملی وبین المللی، هویت کلی هزاره ها را به عنوان یک تبار مهم با تعداد نفوس بالای آن، برجسته خواهد ساخت و در معادلات بعدی قدرت و سیاست، نقش هزاره ها تعیین کننده خواهد بود.

علی تقوایی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
ساختار سیاسی
جامعه هزاره
نظرات بینندگان:

>>>   تا زمانی که نسل نصری های قدرت طلب باقی است این آرزوی تقوایی برآورده نمی شود. طی بیست سال به نمایندگی از هزاره ها همه را با لطایف الحیل و توطئه سیاسی کنار زدند خود شان هم توان کارهای سیاسی را نداشته و ندارند. برایند بیست ساله جدید برای این نمایندگان خودخوانده هزاره ها شهرک حاجی نبی سهرک عرفانی و رسول اکرم و زمین ها و قصر های فرعونی محقق خلیلی و ... است. هزاره ها نیز در خواب غفلتند سر شان به گله مشاوران نانخور بی خاصیت گرم است عکس سلفی از میز و دفتر مشاوریت شان در رسانه های مجازی تکثیر می کنند و به خانواده ها شان فخر می فروشند
هزاره خواه

>>>   مردم هزاره با تمام درایت و استعداد شان بدست کلان کار هایی شاه شجاعی خود (دانش، خلیلی، محقق، اکبری و....) تباه شده اند.
آتش‌خاوری

>>>   طالب ها اکثراً بالای دولت انتقاد میکنند که جایگاهی که باید برای هراره ها در نظر گفته شود،متاسفانه دولت هزاره ها را به آن جایگاه نمیرساند.
بخیر و خوبی اگر ما قدرت را به دست گرفتیم،آن جایگاه معین که باید هزاره ها به آنجا فرستاده شوند،در اختیار شان قرار خواهد گرفت.
اما معلوم نیست که مقصد شان ازین جایگاه کدام است؟
برای تاجک ها تاجکستان را در نظر گرفتند و برای ازبک ها ازبکستان را و برای ترکمن ها ترکمنستان را.
اما نمیدانم برای هزاره ها کدام ستان را در نظر گرفته اند؟

>>>   هزاره يک بدبختی که دارد وقتی به يک مقام برسد ديگر هيچ کس را قبول نميکند غير از هزاره خود به این خاطر نفرت تمام اقوام در مقابل هزاره رو به افزايش است, جالب هم اين است که در تمام مجالس ميگويند همرای ما تبعيض ميشوند يک مرتبه به گريبان های خويش هم نظر کنيد که شما چی کرده ايد. تمام مردم شما را خوب درک کرده تا حال که هم بالا و پاين خيز ميزديد به زور امريکا و ديگرها بود اگر امريکايها خارج شوند شايد بسيار بدبخت شويد.
تا که يک ديگر را قبول نکنيم به هيچ جای نميرسيم, هر عمل عکس العمل دارد.

>>>   تا نصری ها را رسوا و از جامعه تجرید نکنید به جایی نمیرسید.
در هزاره جات اصلا" روس ها نرفتند چون نصری ها به جای روس ها هزاره ها را میکشتند و چیزی به نام جهاد وجود نداشت.
تشکیلات دولت کمونیستی در سال های اول برچیده شد و پای روس هم تا به هزاره جات نمیرسید چون در راه دیگر مجاهدین تار و مار شان میکردند ، چیزی که در هزاره جات وجود داشت جنگ نصر با هفت تنظیم دیگر بود.
در شش پل بامیان مستضعفین بودند که آنها هم به تقلید مجاهدین خلق ایران کج راهه میرفتند و در جاغوری شعله یی ها و نصری ها
به هر حال
هزاره ها باید اهداف خود را از نو تعریف کنند.
با هزارستان گفتن به جایی نمیرسید.
از هزارستان بوی یک مملکت نو می آید و این عملا" ممکن نیست.
در همین جغرافیای موجود من و تو و دیگر ها باید با هم بسازیم و یک افغانستان نو ایجاد کنیم که نه اوغان باشد و نه هزاره و نه فارسیوان و نه اوزبیک و نه هم هفتاد و دو قوم جدید.
بلکه یک کشور باشد و همه شهروندانش خود را افغانستانی بدانند و بنامند .
با اوغان سازی تا حال بد بخت شدیم و تا چند روز دیگر که ...های پاکستان در جامه طالب یورش می آورند باید مقاومت دوم را آغاز کنیم چون راه دیگری وجود ندارد.

>>>   مردم مومن،صادق وزحمت کش هزاره های مناطق مرکزی افغانستان درگذشته ها ازطریق ارباب،میر،و خان های خود بادولت افغانستان دراتباط بودند.گرچه این ارتباطات برای مردم هزاره جات ضعیف وکمرنگ بود باآنهم بعضی مشکلات اجتماعی وفرهنگی به شکل پراگنده برای مردم هزاره جات تاحدودی حل میشدند.دردهه شصت شمسی هنگامیکه گروپ های مجاهدبن ومبارزبن علیه دولت خلق وپرچم درشهرهاودهات هاشکل گرفتندگروه ها وتشکل ها درهزاره جات برای اولین بوجود آمدند که تاامروز به همین به همین شکلادامه دارد
ع.یسا ازلعل وسرجنگل


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است