شما درباره هفت و هشت ثور بنویسید
 
تاریخ انتشار:   ۰۷:۳۱    ۱۴۰۰/۲/۸ کد خبر: 166944 منبع: پرینت

هفتم و هشتم ثور، یکی کودتا علیه داوودخان و روی کار آمدن رژیم کمونیستی و دیگری سالروز پیروزی مجاهدین.

بسیاری هفتم ثور 1357 را سرآغاز جنگ ها و بدبختی های سه دهه اخیر افغانستان می دانند و البته هشتم ثور روزی بود که می شد بر همه مشکلات افغانستان خاتمه داد، اما متاسفانه بي تدبيري، کم تجربگي، فزون خواهي قومي برخي از گروه ها و دخالت پنهان و آشکار قدرت هاي منطقه و فرامنطقه مانع تشکيل حکومت پايدار و فراگير در افغانستان گرديد.
به هر حال باید از این اتفاقات درس گرفت؟ درسی که رهبران ما نگرفتند؟!

حال در این موضوع هفته از شما عزیزان می پرسیم:
مهمترین علت شکست مجاهدین در آستانه پیروزی چه بود؟
مقام ها و مسوولان فعلی چقدر از وقایع هفتم و هشتم ثور درس گرفته اند؟
آیا تفاوتی بین این دولتمردان و دولتمردان آن زمان وجود دارد؟

کد (4)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
هفت ثور
هشت ثور
نظرات بینندگان:

>>>   جواب به نویسندهعالیقدر کود(۴)!
۱-علت شکست مجاهلین،جهل شان بود.
۲-اکثریت نزدیک به اتفاق مقاما ت فعلی همان مجاهلین سابق اند وجاهل که طبعا چیزی نمی اموزد.
۳-من تفاوت رانمیبینم.مجاهل همیشه جاهل است وبایدهم باشد.
عاقل

>>>   من ازمقایسه قصرهای کارمل ونجیب باگلووسیفو به سهولت توانستم باایمان وبی ایمان،باوجدان وبی وجدان ووطندوست ووطنفروش رابشناسم. اگرخواسته باشید شماهم میتوانیدعین کارراکنید.
نورانی

>>>   ۸ثور ماتم ملی به مناسبت ویرانی و سرقت بیتالمال و چور و چپاول کشور و تخریب اردو و پولیس و امنیت ملی به دستور جمغیت اسلامی که از رادیو وقت اعلان شد . تخریب کابل زیبا و قتل ۶۰ هزار انسان در کابل و مهاجرت گروهی مردم از بیناموسی محاهذین و نبود امنیت به پاکستان و انجا دختران افغان را بنام کابلی نمسخر و سو استفاده کردند .
اصلن جنگ خو تا امروز تمام نشد و به مسلک مردم تبدیل شده نمی دانم چرا رهبران وقت حکومت جمهوری دوکتور نجیب و او ابلهه شدند و صلح شود گفته به دزدان جهادی حکومت را تسلیم دادند؟
باید جنگ میکردند و پاکستان و مجاهدین ساخت پاکستان را نابود میکردند . تاکه پاکستان و مزدوران شان در افغانستان است این کشور روز خوب را تنها در خواب دیده میتانند و بس .
ملت احمق و گوسفندی فریب اسلام پاکستانی را خوردند ازین کرده روز اش بد نمیشه .

>>>   ۷ ثور دفاع از چند نفر زندانی ح د خ ا بود که نظامیان بدفاع از رفقا برخاستند و ۸ ثور روز سیاه و تخریب تمام زیربناه های کشور اعم از اردو پولیس و امنیت ملی و تبدیل کشور به لانه تروریستان و یاغیان عرب و اجم و او نشانه فقر و جهالت مجاهدین بود که گشنه و تشنه مانند سگهای دیوانه به شهر ها ریختند و اولین کار شان تجاوز به دختران جوان مکاتب و به زنی گرفتن بود و باز شروع کردند به فروش دارایی های وطن به پاکستان و چور تمام هستی کشور .
هیچ افتخار نیست بلکه شرم و سر افگندگی ازگرفتن نام ۸ ثور .

>>>   هفت و هشت ثور بأيد دو روزي سياه در تاريخ افغانستان نا ميده شوند بجر بد يختي زنج خون ريزي ملتي بيچا ره افغا نيستان وأهداف شومي خارجي تو سطي پاكيستان شيطان ISIخون خور مردمي افغانيستان ديگر معناي ندارد

>>>   بنده از روز هفتم وهشتم ثور حمایت میکنم زیرا هفتم ثور ازبین بردن حکومت سلطنتی فرزندان نادرخان است . وهشت ثور روز پیروزی ملیت های اقلیت وسهم آنهادر سحنه های سیاسی کشور است.
(نقوی

>>>   هفت وهشتثور همه ای مردم افغا نستان میدانند که پیامد های خوب در پی نداشت با این وجود هم بانظام های اقتدار گرا وتوتالیتر هم تا ابد نمی شد کنار آمد وباید انقلاب به وجود می آمد وپایه ای یک نظام تکثر گرا ودموکراتیک ریخته می شد این پروسه نیازمند یک رهبری کار آمد وملی داشت که باتدبیر مبتنی بر منافع ملی به سرانجام می رساند متاسفانه تشتط و پراکندگی در رهبری از یگ سو و منا فع شخصی وقومی سمتی رامقدم داشتن بر منافع ملی از سوی دیگر ، زمینه ای تاسیس یک دولت فراگیر ملی را ازبین برد ودر نتیجه جهاد ی مردم افغانستان آنطوری که باید ثمر نداد ومردم قهرمان ههچنان ضربه ای همین نبود رهبری ملی رامی خورند .
علی امیری (فیاض )

>>>   سلام خدمت دوستان برنامه و خوننده گانی عزیز ! در هر کشوری که ظلم و ستم به اوج خویش میرسد و سر انجام جهت تغییر رژیم انقلاب صورت میگردد و یک خوشبختی را بار می آورد که در افغانستان خوشبختی نه بلکه بدبختی را بار آورده اند . 1- هفت ثور یک کودیتای ننگین سیاه ثبت تاریخ کشور خواهد بود که توسط یک مشت بیسوادی قبیله سالاری خلقی و اشراف زاده گانی شهر که هردو جناح معنی و مفهوم شرایط عینی و ذهنی انقلاب را درک نمی کردند و به اندازه سری سوزن هم از جامعه شناخت نداشتند و بیشرمانه باعث به شهادت رسانده هزاران عالم دین - روشنفکران غیر خلقی و به شهامت رسانده هزاران انسانهای زحمتکش - انقلابی و شهروندان این میهن شدند . 2- هفت ثور یک رژیم صد در صد وابسته به اتحاد شوروی و اقماری آن بوده و شوروی ها بدون تحلیل و ارزیابی از کشوری مسلمان و نگرفتن درس از جنگ مجاهدین سر برکف افغانستان و انگلیس بی شر مانه با مشوره خلقی ها و پرچمی ها خواب گرقتن قلب آسیا و رفتن به آب های گرم را برای ابد از دست دادند . رژیم منفور هفت ثور و یکتازی شوروی بزرگ که آفتاب در سایه اش غروب نمیکرد که 7 به زوری مجاهدین وبه کمک غربی ها و اروپای ها سرچپه شد و 7به 8 تبدیل شد . هفت ثور یک ضربه سنگین به مردم و به روشنفکران این میهن بار آورد که جبران ناپدیر خواهد بود و متقبل یک جنایت بزرگ انسانی و مالی و دوباره اشغال این میهن شد .
و اما 8ثور :
هشت ثور نتیجه کودیتای نافرجام 7ثور میباشد . 8 ثور خون بهای چندین هزار انسان های بیگناه و مجاهدین سر برکف این میهن میباشد . 8 ثور خون بهای هزاران هزار شهید -آواره - زخمی - معلول و مجاهدین فی سبل الله میباشد . هشت ثور آزاد ساختن آسیای میانه ازجنگال ستمگران کشورکشایان کمونیزم و شکستاندن دیواری بزرگ برلین و فرو پاشی قصر های آسمان خراش .
اما چند روزی از پیروزی هشت ثور و انقلاب بزرگی مردم افغانستان نگزشت که خون هزاران شهید و مجاهد از جانب هوا خواهان دالر و کلدار( رهبران مجاهدین و تنظیم های مختلیف قدرت طلب چوکی ) امید و آروزوهای مردم به خاک مبدل شد و باعث به شهادت رسانده هزاران انسان بی گناه شهرو ندان عزیز شهری کابل شد . هشت ثور نیز روز سیاه و ویرانی شهری کا بل در تاریخ این کشور خواهد ماند . زیراکه رهبران مجاهدین انقلاب اعظیم مردم را به دالر- کلدار و بلند منزل فروختند و نیز متحد نبودند تا قدرت سیاسی را بدست بگرند . موج است که آسوده گی ما عدم ماست - ما زنده بر آنیم که آرام نگیریم .
در حقیقت 7 ثور و 8 ثور یک سیکه ودو روی میباشند که یکی آن طرفدار کمونیزم و دیگری طرفداری امپریالیزم و انگلیس.
ما طرفداری صلح هستیم و نه از جنگ . خلاصه : نه هشت ثور و نه هفت ثور کدام خوشبختی را برای مردم غریب بار نیاوردند به جز جنگ و ویرانی . ما از جامعه جهانی میخواهیم که در جهت امنیت سرحدات کشور و صلح پایدار بیشتر بکوشند .
ع رستم - بدخشان

>>>   همانطوریکه همه میدانند که 7 و 8 ثور پیامد های ناگواری بر اقتصاد، امنیت، اداره و بلاخره بر روح و روان مردم افغانستان داشته است گله که مردم افغانستان میتوان از مجاهدین پس از 8 ثور داشته باشند اینست که چرا آنها تا آنوقت که در مقابل روس به جهاد و مقاومت میپرداختنند متفق و یکدست بودنند و بعد از آنکه در جنگ با روس ها کامیاب شدنند بر جان یکدیگز افتیدند و بر سر تقسیم قدرت به توافق نمی رسیدنند. تمام این نا بسامانی های و بن بست های را که امروز در افغانستان شاهد آنیم همه و همه نتیجه حوادث 7 و 8 ثور میباشد.
روح الله "عمرخیل" از ولایت کندز.

>>>   مشکل افغانستان بصورت یک کل باید مورد ارزیابی قرار گیرد. محدود سازی آن به حادثات هفتم و هشتم ثور یک اشتباه بزرگ است:

قبل از هفتم ثور افغانستان با مشکلات عظیم مواجه بود و این مشکلات سبب نارضایتی عموم در افغانستان بود و افغانستان به یک تحول نیازمند بود. مشکل عظیم این است که امروز زمینه طوری مساعد شده که کسی از آن مشکلات حرف نمی زند یا اجازه حرف زدن ندارند. تا وقتیکه نارسائی های تاریخی افغانستان بصورت علمی و عینی ارزیابی نگردد، این مشکل بحیث ام المشکلات باقی خواهد ماند. برای بیرون رفت از مشکلات باید مشکل افغانستان در کل بحث گردد، از زمان تاسیس تا زعامت حامد کرزی.

کودتاچیان هفتم ثور توسط رفقای وطنپرست خلقی و پرچمی تحول در ساختار سیاسی افغانستان وارد نمودند ولی مشکلی دیگری را بر مشکل افغانستان افزود. این یک حقیقت است که قابل انکار نیست. یکی از علت ها این بود که رفقای خلقی و پرچمی تحت یک رهبری بی کفایت و بی فرهنگ خارجی پرست در راه تحقق اهداف شوروی وقت شکل گرفته بود.

به تاریخ هشتم ثور برادران مجاهدین و اسلامگرا ساختار سیاسی افغانستان را دیگرگون ساختند ولی باز هم مشکل دیگری بر مشکل کل افزوده شد. برادران مجاهدین در حقیقت امر بحیث مزدوران دستگاههای استخباراتی کشورهای همسایه و سیای امریکا جنگیدند ولی هیچ برنامه ای جز سرنگونی نظام پوشالی خلقی و پرچمی در سر نداشتند.

طالبان کرام با کمال شهامت بدستور و رهنمائی آی اس آی پاکستان، به ساختار سیاسی دوران مجاهدین خاتمه دادند ولی آنها نیز مشکل بزرگ دیگری را خلق کردند تا اینکه ...... ما در موقعیت و وضعیت امروزی هستیم.

نتیجه:
در افغانستان هر افغان با شهامت و پر افتخار فرهنگ جنگ و خصومت را بخوبی فرا گرفته و بکمک مالی و معنوی کشورهای خارجی آن را عملی می کند ولی از فرهنگ مدنی و خدمت به مردم نیازمند عاجزند. برای بیرون رفت ازین گرداب کثافت در افغانستان باید کارهای ذیل صورت گیرند:

اول:
فرهنگ سازی شود و این کار باید از نوشتن کتاب های مدنی برای شاگردان صنف اول آغاز شود. طبق این برنامه بر انسان بودن و تبعیت از اصول انسانی ساکنین افغانستان مطابق روحیه قرن موجود توجه بیشتر مبذول گردد تا اینکه ما از ساکنین افغانستان "افغانان پرافتخار" و "مسلمان های متدین" بسازیم! مردم افغانستان باید شیوه همزیستی با همدیگر در داخل و زندگی صلح آمیز با همسایه ها را در قوم اول بیاموزند.

دوم:
یک تاریخ درست از افغانستان درست و در دسترس مردم افغانستان قرار داده شود. تاریخی که تا کنون در مورد افغانستان چاپ و در دسترس مردم قرار داده شده، سبب اکثر تشنجات شده و خصومت های قبیلوی و قومی و مذهبی را دامن می زند. در حقیقت امر کوشش شده تاریخ یک قوم و قبیله بنام تاریخ افغانستان ارائه شود. افغانستان یک کشور کثیر القومی و کثیر الملیتی است. اکثریت مطلق مردم افغانستان در مورد تاریخ افعانستان اختلاف نظر دارند تا در مورد آینده. در صورتیکه مردم افغانستان در مورد گذشته شان به توافق نرسند، یک گام مثبت بطرف آینده ممکن نخواهد بود.

سوم:
با کمال تاسف باید گفت که توقعات زیاد از حکومت جناب کرزی می رفت ولی جناب شان و حکومت های شان مفت و رایگان زمینه اجرای اکثر امکانات برای پیشرفت در افغانستان را از بین بردند و در عوض وقت و انرژی را بالای چند موضوع ناچیز برای بقای افعانستان (در نفاق) صرف کرد و آن اینکه نام مرکز تحصیلات عالی کابل باید پوهنتون باشد نه دانشگاه، سرود ملی باید به پشتو باشد، تذکره تابعیت باید به پشتو چاپ گردد، نام ساکنین افغانستان باید افغان باشد ....!

اگر خوب توجه شود تمام این برنامه های دولتی برای تفرقه افگنی طرح و عملی می گردد. پس وقتیکه خود دولت به دامن زدن نفاق و دشمنی فعال باشد، چطور ممکن است که در افغانستان یک آشتی ملی برای حرکت به پیش بوجود آید؟

باحترام
حمید بیتا از شهر وانکوور، کانادا

>>>   ۷ ثور روز آغاز حکومت مزدوران شوروی و ۸ ثور آغاز حکومت مزدوران پاکستان در افغانستان وآغاز برآورده شدن آرزو های دیرین آی آس ای در افغانستان که بطور مکمل به ارزوی خود دست یافت

>>>   پیامد هفت و هشت ثور از نظامهای پوسیده استبدادی دوصد وهفتادساله - بخصوص نظامهای ظاهرشاهی و داود شاهی که جزخود به دیگران فکرنمینمودند و حتی بااینکه شعار دهه دموکراسی را برخی از فرزندان ظاهرشاه میدهند -اما درین دهه نیز احزاب برسمیت شناخته نمیشود و قانون احزاب نیز پاس نمیشود.
بنابران هفت ثور و هشت ثور یک خیزش مردمی بخصوص هشت ثور که یک نظام قبیلوی دوصد هفتاد ساله سرنگون گردید و قبایل درسدد قدرت دوباره وبه انتقام از مجاهدین غیر قبیلوی ولو به هروسیله که باشد مجهز به پیاده های لشکر سیاه پاکستانی گردیده و اینرا همه مردم کابل بیاد دارند -که وقتی بطرف چهار آسیاب کابل بخاطر خرید یک کیلو روغن وچندسیر آرد میرفتند به چشم سر میدیدند که تمامی راکت چیهای -گلبیدین مردمان پاکستانی بودند و - این چنگها -هرگز جنگ داخلی نبوده و جنگ مستقیم پاکستان علیه آنعده مجاهدینی بود - که از آی اس آی اطاعت نمینمودند.
و بالاخره دیدیم که بعدآ پاکستان بطور مستقیم زیرنام طالب بیفرهنگ -به جنگ مستقیم همراه با توپ و طیاره به میدان آمد و اینرا امروز حتی وقتی قبایل میخواهند کتمان نمایند- که نه /طالبان -اوغان بودند -ولی وقتی در مورد انهدام بوداهای بامیان صحبت میشود - آنها یعنی قبایل اعتراف مینمایند -که بتهای بامیان را خارجیها یا همان پاکستانیها منهدم نمودند.
پس جنگهای هشت ثور هرگز جنگ داخلی نبوده -بلکه جنگ پاکستان ویک کتله فروخته شده اوغان که حکومت و قدرت را مال پدری خود ومیراث پدری دانسته وبخاطر رسیدن به قدرت به هرنوع معامله و بی هویتی دست میزنند.

>>>   تاريخ نشان داده كه روس ها نميخواستند به افغانستان مداخلهكنند مگر اين تشويق امريكا و انگليس بود كه بعد از سالها سعي تلاش با تربيه اخوان المسلمين، جوانان مسلمان در زمان حكومت داود بكمك پاكستان دست به يك سلسله امدامات نظامي زدند و آهسته آهسته روس ها مجبور شد كه بژالسي جذب كمونست و در خواست حفيظ الله امين مداخله كرد و تا اكنون در آتش جنگ ميسوزيم. 7 و 8 هر دو در تاريخ كشور روز شوم و نحس در تاريخ كشور است.
بهروز

>>>   مردم بی سواد و این همه ادعا، هفت ثور قسمت که بعضی ها در حقیقت رو بر ملا کردند آزادی بر خانم ها و طبقات اجتماعی و... کار های خوب انجام داد ند اما چون که کشور افغانستان ار پیدایش تحت تسلط آخوند از زمان آن شاه امان الا که می خواستند کشور افغانستان رو به قلعه ترقی به خاورمیانه برسانند اما چون کشور های استسمعار کننده همش مردم را از ترقی عقب نگه میدارد و باید دنبال دین بچسپد و همان وقت آخوند ها رو بیدار کردند شاه امان الا رو حتی به تبعیت از کشور وا داشت، و از امان زمان تا الان کشور افغانستان عقب مانده ترین در کشور خاورمیانه تشریف دارند و این همه بیسوادی و گنج فراوان بر خوردار، چرا، چون کشور که عقب بماند مردم سواد ندارند نمی داند که در کشور چی خبره، امانه که بیسواد بماند و کشور های دیگر بمانند و بخورند و خودشون از ناداری خودفروشی و طن فروشی کنند.

>>>   7 و 8 ثور فقط د غده سرطانی بود که تا هنوز هم جان میلیون افغان ره میگیره فقط چند دزد و زهزن توانستند از 7 و 8 نفع ببرند و خیر خلاص...بروید تمام توده های میلیونی را از نزدیک مشاهده کنید چه تغیری در زنده گی شان آمده؟ از خدا بترسید اگر زره ایمان در وجود مدعیون هنوز هم وجود داشته باشد.

>>>   روز هفت و هشت ثور دو روز سیاه و تاریک تاریخی کشور است. هفت ثور توام کشتار و دیکتاتوری و استبداد بود ، ولی با حد اقل فساد ، چنانچه بعد سقوط قدرتشان بزرگترین قدرتمندانش توان هزینه سفرش به دیگر ولایت را نداشت و در چند تغیر رهبری کشوری و کودتاها حتا یک چوکی هم به یغما برده نشد.
هشت ثور قدرت همان مردم که عامل کشتار روشنفکران ، انفجار پل ها ، پلچک ها ، تخریب و حریق مکاتب ، کشتار استادان روشنفکران ، و جنایت و چور و چپاول مسافران بود. با به قدرت رسیدن این گروه، چور ، تاراج ، چپاول و غنیمت گرفتن ها قیامت به پا کرد ، چه...که صورت نگرفت تا...، جنگهای ویرانگر و تباه کننده میان گروهی ، گوئی قیامت بپا شده بود اردوی نیرومند و قوی منطقهٔ نابود گردید و توپ و تانک و طیارات به اشاره استخبارات پاکستان به پول ناچز به آنها تحویل و یا تخریب و بقمت ناچیز آهن پاره به پاکستان ارسال شد ، جوی خون در کابل جاری و بیش از شصت هزار تن مردم عادی شهید گردید ، فساد بیداد میکرد ، خلاصه هفت ثور روز سیاه تاریخ کشور و هشت ثور سیاه ترین روز تاریخی کشور است
مسیح مهاجر آن دوران

>>>   هشتم ثور تمامی امیدهای مردم را به یاس و ناامیدی مبدل کرد.
نادانی رهبران سیاسی باعث گردید تا وضعیت ما به خرابی امروز برسد.
کسی نیست از این رهبران بپرسد شما که نمیدانستید سیاست چیست غلط کردید وارد عرصه سیاست شدید و مردم را سردان کردید.
شیما کابل

>>>   کاش رهبران جهادی تقدسیت جهاد را حفظ میکردند. امروز به مردم ثابت شده است که رهبران مجاهد نه بلکه معامله گران بوده اند. آنها فی سبیل الله جهاد نکرده اند بلکه از اول تا حال مصروف اندوختن سرمایه و رسیده به قدرت بوده اند. افرادی که به راستی جهاد نموده بودند امروز حتی نان خشک نمی یابند. به نام های مختلف از دولت رانده شدند و صرف چند رهبر که با خارجی ارتباط دارند در قدرت باقی مانده و هنوز هم به چور بیت المال مصروف اند.
داکتر ادریس
از کابل

>>>   نمیدانم بکدام دست آورد این روز افتخار کرد, به غارتگری که صورت گرفته, به کشتار که انجام داده شده, به مخروبه های که باقیمانده,به جنایات هولناک و تکاندهندۀ که تحقق پزیرفته, یا به فراری دادن و کشتار دانشمندان, و یا به حکومت توأم با زورگوئی و بیداد که تحت رهبری مشت بیخرد بر مردم تعمیل شد.
خلاصه اگر 7 ثور بد بود جایش با بدترین تعویض شد, حالا هم قدرت بدست این قلدران است, اگر مردم رهائی یافت و زبان شان باز شد ,آنوقت به تمسخر و تحقیر از این روز تجلیل خواهد شد.

>>>   سیاه ترین , تاریک ترین و منفور ترین دوران تاریخی صد سال گزشتۀ کشور همین 8 ثور است.
مردم فکر میکردند با سفوط استبداد رجیم کمونیستی ما شاهد یک دور از عدالت, شگوفائی و خوشبختی خواهیم بود,زیرا رهبران که بطور کافی از تجارت خون شهدای گلگون کفن و گمنام که اکنون خانواده ها و بازمانده های این شهدا در نهایت فقرو بدبختی بسر می برند,از هیج خود بطور کافی زر اندوزی نموده اند و حالا بادرنظرداشت آبروی جهاد و تمثیل چهرۀ واقعی حکومتداری به شیوۀ اسلامی عدالت تأمین وآرزو ها براورده میشو.
واویلا ,در عوض کشتار,چور و چپاول,بیداد , ویرانی, نا امنی و تجاوز به حریم مردم تا سطح که از بردن نام آن لرزه بر اندام ها می افتد حکمفرما شد و دست آوردش طالبان و رجیم کرزی است که همه لاف از جهاد و مجاهد بودن می زنند.
حمید از المان

>>>   هشتم ثور روز است که مردم افغانستان شوروی هارا از کشور خارج کردند . ولی بد بختی افغانستان بیشتر شد ، بخاطریکه اشخاص جاطلب وچپاول گران روی صحنه آمد ه بود که اقلیت های قومی را پذیرفته نمی توانست ، روحش شادباد مجاهدین واقعی افغان

>>>   بنام جهاد عرب و عجم را اوردند و ګردن بريدنها و انتحار و انفجار را ياد ګرفتن و ملت ګوسغندى را قصابى کردند و وطن را به خرابه تبديل و پلها و مکاتب و فابريکات را تخريب و معلم و متعلم و باسواد را کشتند و بانکها و موسسات دولتى را چور و زمين ها را غصب کردند و کابل زيبا را وىران و هزارها کابلى را شهيد و مردم را به فقر واداشتندو اواره و سرګردان به پاکستان مجبوراش کردند و انجا دختران افغان را بنام ،، کابلى،، به فحشا غرق ساختند و مرتکب هزار ها جنايت شدند، و در جهاد شان هم صادق نبوند و با کافر يکجا وارد کشور شدند و وطن را اشغال بيګانه ، کدام جهاد؟ شرم و نفرين نثار شان ،
انها دشمنان قسم خورده مردم افغانستان هستند و در لباس اسلام پنهان شده اند ، اخوانيت ، جهاديستها، و طالبان و داعش و غيره فرزندان و نواسه هاى ملاى پلچرخى اند که چهل سال تمام مردم را نماز داد و باز فرار کرد و ګفت که من کافر بودم !

>>>   Farid Azim
۷ و ۸ ثور دو رویداد بزرگ تاریخی است که هر دو با قربانی و عشق به میهن به دست آمده است
بجای دشنام دادن به یک دیگر باید وارد گفتمان شویم و از تجربیات هردو نسل جدید را بیاموزانیم

>>>   مقصود حیدریان
نیمه‌ی خالی هشت ثور این است که من پدرم را از دست دادم تا تو صاحب لندکروزر شدی.

>>>   اگرحزب دیموکراتیک سیاف راازپلچرخی رهاکرد،پس کدام بیگناه راکشتند؟
یکی ازانهایی راکه نکشتند راکتیاراست.ایانه کشتن اوصواب است یاخطا؟
قضاوت باشما.
نوروزی

>>>   هفتم ثور یک قیام کاملا وطنی و افغانی افسران متعلق به حزب دموکراتیک خلق افغانستان بود.البته ادعا های فراوان در رابطه به شرکت روسها در این قیام موجود است که تا حال ثابت نگردیده است.این قیام از طرف فرزندان طبقه ای متوسط و پایین جامعه صورت گرفته بود. خواستها و اهداف ان همه به نفع مردم و زحمتکشان کشور بود.
اما اختلافات رهبری حزب و حس خود خواهی های حفیظالله امین که خود را قوماندان انقلاب میدانست باعث تباهی ارمانهای این قیام گردید که حاجت به ذکر ان نیست.مردم بیگناه زیاد از بین رفتند و شخص خودم بیشتر از شانزده عضو فامیلم را بنام ضد انقلاب با وجود هیچ نوع جرم سیاسی از دست داده ام.
ششم جدی مرحله دوم این قیام بود که با حضور قوای شوروی اغاز یافت.
من به تمام اسناد دولتی که تا حد امکان در انترنت موجود است مراجعه کردم تا از کار های عملا انجام شده ای حزب خلق و رهبری ان چیزی بدانم. بعد از مطالعات زیاد دریافتم که دولت پرچمی ها و خلقی به تناسب حکومات سی سال اخیر در کشور بیشترین کار و خدمات بزرگ را در عرصه های اقتصادی و اجتماعی فرهنگی و از همه مهمتر در راه اعاده حقوق اقلیتها در کشور انجام داده اند . دوستان منحیث قضاوت کننده باید این اسناد را مطالعه کنند ..
حزب خلق و دولت انها بزرگترین تلاش را برای اعاده صلح که بنام مشی مصالحه ملی معروف است اغاز کرد که متاسفانه ناکام ماند.
کی ها خلاف انقلاب ثور بودند و استند :
اخوانی ها از گلبدین شروع تا احمد شاه مسعود سیاف و غیره این افراد خواهان استقرار یک نظام اسلامی بودند که امروز نمونه ای انرا میبینیم .. شخص مسعود در صدد حل مساله ای ملی بود ولی او از طریق شیوه های خاص خواهان حل ان بود که هیچ نوع ارتباط با شرایط حاکم جامعه نداشت.بخش دگر احزاب دست چپی ماوویستی که اقای رنگین داد فر سپنتا از جمله فعالین ان بود...
بخش دگر افغان ملیتی ها بودند. اینها که صرف حاکمیت فیودالها و زمینداران بزرگ نه خلق زحمتکش پشتونها را میخواهند و به اقلیتهای کشور اعتنا ندارند خلاف اهداف حزب بودند زیرا حزب خلق تحت رهبری کارمل جدا در فکر حل مساله ای ملی در جغرافیای کنونی افغانستان بود بدون انکه وحدت میان ملیتها بر هم بخورد.
بخش دگر مخالفین سرمایداران دلال یا کمپرادور بودند که از رشد سکتور دولتی در اقتصاد کشور هراسان بودند و هم زمینداران بزرگ وسود خواران که قرنها خون دهقان را مکیده بودند از ترس ریفورم ارضی با تنظیمها علیه دولت میجنگیدند.
بخش دگر از مخالفین همان احزاب خرد و کوچک بنامهای ساما جازا و سازا وغیره بود که خواهان حل مسایل ملی و خروج شوروی از افغانستان بوده و بعضی شان فعالیتهای مسلح داشتند هم حزب همبستگی افغانستان شاخه ای از همین قماش است.
کی ها زندانی بودند:
اعضای فعال جمعیت اسلامی و حزب اسلامی افغانستان و اعضای فعال سازمان ماوویستها ...انها شکنجه شده اند حتی محکوم به اعدام اسناد فراوان از ارتباطات و فعالیتهای تروریستی تنظیمها با گروپهای تروریستی القاعده و تروریزم بین المللی وجود دارد تنظیمها که انفجارات و فیر راکتها را بالای شهر کابل سازماندهی میکردند...مردم خواهان اعدام این افراد بود زیرا هر روز مردم قربانی میدادند.. تعدادی از اینها که اکنون زنده استند با افتخار از فعالیتهای تروریستی شان در در ساحه پوهنتون کابل و سایر نقاط شهر در سایت ها مینویسند و از شکنجه های که شدده اند . بین این افراد و طالب تروریست فرقی نبود و نیست.
باقی مخالفین دولت که صرف زبانی مخالف بودند هیچگاهی اذیت نه شده اند...زندگی بی الایش رهبران حزب خلق نمایانگر اعتماد به نفس بودن و پابند بودن انها را در راه خدمت به خلق نشان میدهد.انها از مال بیت المال دزدی نکردند خانه های مجلل در داخل خارج کشور نه ساختند با معاش اندک ساختند و بسیاری شان در راه ارمانهای شان شهید شدند...ولی در درون حزب و دولت همه پاک نبودند ... خوب خراب در هر حزب و هر سازمان و هر ملیت و هر کشور است.ولی تعداد انسانهای خوب بیشتر بودند ...
هشتم ثور ۱۹۹۲----
این روز نزد رهبران و اعضای تنظیمها و دوستان نزدیک خارجی شان چون پاکستان ایران و اعراب خر پول امریکا و غرب روز پیروزی مقاومت است....
هزاران صفحه در مورد کار کردهای این ها در سایتها به فارسی و انگلیسی موجود است....اثار تحریر یافته بیشتر به نه نفع هشتم ثور نیست...
تفاوت حزب دموکراتیک خلق و جمهوری دموکراتیک با حکومت موقت اسلامی و تنیمها در این بود که اینها کدام برنامه اقتصادی و فرهنگی و پلانهای علما تنظیم شده ای سیاسی و اقتصادی نداشتند.با تاسف تعداد زیاد از جوانان بنام مجاهد فریب رهبران را خورده و جامهای شهادت نوشیدند انها جز قوای بشری افغانستان بودند . چون حزبی های خلق و پرچم از یک پدر ومادر افغان بودند.
تعریف هشتم ثور را از اختلافات میان گلبدین و احمد شاه مسعود میتوان حدس زد.تعریف هشتم ثور را میتوان از جنگهای سال ۱۹۹۲-۱۹۹۴ شهر کابل وچور دارایی عامه میتوان حدس زد.
تعریف هشتم ثور را از بی ثباتی اوضاع سیاسی و نظامی کشور میتوان حدس زد. از عدم توانمندی رهبری سالم.
هشتم ثور با امدن رهبران فروخته شده حزب وحدت اسلامی به ایران و رهبران سوگند خورده به ارمانهای پاکستانی ها اغاز یافت.
هشتم ثور با مداخلات مستقیم فرزند ضیاالحق در امور داخلی افغانستان اغاز یافت.
هشتم ثور با شکستاندن قسمهاییکه مسعود و گلبدین در حاشیه قران برای اشتی کرده بودند اغاز یافت.
هشتم ثور با زندانی شدن اولین زندانی حکومت موقت مجاهدین در کابل با زندانی کردن یکی از فعالین حزب اسلامی توسط شورای نظار در کابل اغاز یافت....
بالاخره هشتم ثور با کشت و خون بین هزاره و تاجیک و پشتون اغاز یافت...تاریخ افغانستان نظیر چنین جنگ میان ملیتها را که توسط احزاب اسلامی که مبلغ اخوت و برادری میان مسلمانان بوده اند تجربه نکرده بود و از همان سال ۱۹۹۲ تاکنون جنگهای قومی ستم ملی با وسعت عجیب گسترش یافت . این اولین و اخرین دستاورد نظام اسلامی و جنبش گویا مقاومت بود که مردم افغانستان شاهد ان استند.
باقی داستان را از زبان جنرال محمد یوسف رییس بخش افغانستان در ای اس ای پاکستان که در کتاب{{ تلک خرس}} با ترجمه فارسی در انترنت موجود است مجانی مطالعه فرمایندانگاه به حقایق دردناک ناشی از جنایات رهبران تنظیمها اگاه میشوند.
فخر اهنگر

>>>   کودتای خونین هفت ثور 1357 شمسی که به قومانده مستقیم برژنف ملعون وفاشیست و رهبری وهمکاری مشاورین شوروی که دراردوی افغانستان ایفای وظیفه میکردندو بامشارکت چند صاحب منصب بی سواد وخودخواه افغانستان صورت گرفت که بیشتر ازچهل سال است نتایج خونبارآنرا تاحال هم مردم شریف ومومن افغانستان درشهر ها ودهات لمس میکنند.
میراث کودتای خونین هفت ثور دها هزارکشته، صدهاهزاریتیم ومعلول ومعیوب ومیلیون ها آواره در ممالک همسایه ودور میباشد.رهبران بیخرد وخودفروخته احزاب خلق وپرچم تحت شعار سرخ بلوک شرق قرارگرفته بودند وازاحساسات وعقاید مردم مومن افغانستان هیچگونه آگاهی نداشتند.
علاوه برآن رهبران بیعقل وبی شعور احزاب خلق وپرچم برسرقدرت خیلی زود باهم درگیر شدند بالاخره جناح پرچم مزدور وخودفروخته ازبدنه دولت رانده شدند.یکسال وچهارماه که ازکودتای ننگین هفت ثور گذشت بین خلقی های آدم کش نیز برسر قدرت جنگ درداخل ارگ صورت گرفت.
بالشکر کشی نیروهای شوروی به افغانستان قدرت سیاسی به دست پرچمی ها قرارگرفت.پرچمی هاباارتباط مستقیم وهمه جانبه بادولت وقت شوروی ،دختران وجوانان را به نام پیشاهنگان برای تربیه درشوروی میفرستادند که این حرکت های جاهلانه شان بیشتر حزب پرچم را از جامعه ومردم افغانستان دور ومنزوی کردند.
درکنگره های حزبی وسیاسی احزاب خلق وپرچم ازلنین به عنوان رهبر زحمت کشان جهان یادمیشدند درحالیکه مردم مومن افغانستان ازین شعار های کمونیستی متنفر بودند وبه جهاد ومبارزات آزادی بخش شان سرعت بیشترمیدادند .
احزاب کمونیستی خلق وپرچم هیچگونه تلاش برای برابری حقوق ملیت های افغانستان نکردند بلکه برعکس برای اختلافات قومی ومذهبی فعالیت های زیاد نمودند تا ازین طریق بتواندصفوف متحد ویکپارچه مجاهدین ومبارزین آزادیخواه را متلاشی کنندکه درین مرام نفاق افگانه خود ناکام شدندو احزاب خلق وپرچم ناچار به تسلیمی گردید. درروزهای پسین حکومت خلق وپرچم تمامی دارای وپول بانک های افغانستان به اعضای حزب خلق وپرچم تقسیم شدند که این عمل شان به یک دزدی آشکار وشرم آور به همه ملت مومن افغانستان معلوم است،طوریکه مرحوم سبقت الله مجددی موسس دولت مجاهدین بعد از گرفتن قدرت درکابل گفت که در بانک های افغانستان یک افغانی هم باقی نمانده است.
بعدازسقوط حکومت خلق وپرچم وروی کار آمدن حکومت مجاهدین متاسفانه بنا به خودخواهی بعضی جناح های مجاهدین جنگ خانمانسوز دیگری درافغانستان شعله ورشد وشهر کابل به ویرانه مبدل گردید وهزاران کشته وآواره نتیجه چهارسال حکومت مجاهدین درافغانستان میباشد.
ع.ناصری

>>>   به دوست ما دیپلوم انجنیر عبدالرشید ناصری باشنده استرالیا:
دوست عزیز میخواهم روی چند نکته از تحریری شما مکث کنم:
۱- اگر کدام سندی مبنی بر شرکت مستقیم بریجنیف در قیام هفتم ثور دارید لطف نموده برای مردم پیشکش کنید تا همه از ان با خبر شوند ولی اگر چیزی برای گفتن ندارید بهتر است خاموش باشید تا مردم به حماقت شما نه خندند..
۲-شما رهبران حزب دموکراتیک خلق افغانستان را بیشعور خطاب کرده اید ظاهرا شما انجنیر استید ولی در عمل شاید کدام مزدور کار و پیشه ور بوده باشید زیرا انسان با تدبیر و با خرد چنین بیخردانه دهن دره یی نمیکند...
۳-شما را به وجدان تان سوگند میدهم که در عمر تان و یا عمر اجداد تان ایا رهبرانی چون کارمل و نجیب دیده بودید...حتی گلبدین حکمتیار به فهم و دانش دو رهبر اقرار کرده است ولی از نظر گلبدین انها کمونیست بودند باید سر نگون میشدند.... ببرک کارمل یکی از محصلین ممتاز و پیشتاز در پوهنحی حقوق و علوم سیاسی پوهنتون کابل بود او شش سال را در زندان به خاطر مبارزات سیاسی به خاطر ارامش و فردای روشن مردم زحمت کش افغانستان در قدم نخست شما هزاره ها سپری کرد. کارمل از عقب تریبون پارلمان حکومات وقت ظاهر شاه را مسوول فقر و بیسوادی مردم افغانستان بخصوص مردم هزاره انتقاد کرده است. نجیب الله هم چنین یک شخصیت بود...
۴-شما دولت جمهوری دموکراتیک را متهم به اعزام جوانان و اطفال افغانستان به شوروی کرده اید...چه عیبی در ان بود.جوانان برای تحصیل رفتند و اطفال افغانستان که مربوط به طبقه ای پایین کشور بودند برای تفریح در ایام رخصتی مکاتب به کشور های سویاسیالیستی برای یک ماه میرفتند با زند گی نو با پیشرفت و تمدن اشنایی حاصل میکردند و این بهترین انتخاب بود.حالا که دولت اسلامی است در هر منطقه کابل فاحشه خانه ها ی غیر رسمی وجود دارد و تعدادی از همین مجاهدین برادر دینی تان از مجبوریت های اقتصادی زنان بیوه استفاده کرده وزنان و دختران را به خارجیان برای کسب پول روان میکنند اگر خبر ندارید لطف کنید به کابل بیایید و به چشم سر تماشا کنید...
شما با فامیل تان در اغوش کفار زیر بیرق کفار زندگی میکنید و افتخار هم میکنید که افغان استید...افغانها از موجودیت شما افراد هیپو کرات خجالت میکشند.
۵-ادعای غیر مسوولانه شما در مورد پول در بانکها باید گفت که من در انزمان در افغانستان بودم و تا حال در کابل استم تمام پول و دارایی مردم دست ناخورده و با امانت به دولت جدید سپرده شد. یک پول هم بیجا نه شد. سبغت الله مجددی مانند شما یک انسان بی احساس و دور از منطق بود. او خودش نمیدانست که چرا به کابل امده است....حزبی ها تمام اثار موزیم و اثار ای خانم را با امانت حفظ کرده بودند شما از گنجینه طلا تپه در حوالی شهر شبرغان که در زیر زمینی بانک مرکزی بخاطر جلو گیری از سرقت ان توسط جهادی ها جا بجا شده بود و کلید انرا دکتور نجیب الله به افراد موظف داده بودند که بعد از سقوط طالبان دروازه های زیر زمینی د افغانستان بانک باز شد و در حضور کاوشگر و باستان شناس مشهور شوروی {{ پروفیسور ویکتور ایوانویچ }} که شخص خودش این اثار را از سمت شمال کشور پیدا کرده بود دو باره به مردم افغانستان تعلق گرفت و در تمام دنیا به نمایش گذاشته شد شاید شما هم در استرالیا به نمایشگاه ان رفته باشید... با تاسف که باستانشناس شوروی این کمونیست با وجدان رخ در نقاب خاک کشید روحش شاد و جنت ها جای این شخصیت صادق باشد.
۶- رهبران حزب دموکراتیک چون کارمل در کانتنر در حیرتان زندگی میکرد اگر انها بانکها را خالی میکردند اولاد های کارمل شاید امروز مثل اولاده جهادی ها صاحب قصر ها میبودند...
۷- چور و چپاول اصلی بعد از سقوط دکتور نجیب الله اغاز یافت. جهادی های دزد که شاید شما هم در میان شان بوده باشید برای افغانستان نه درخت نه موتر نه ملی بس نه موتر بر قی نه سیلوی مرکز ی و خلاصه هیچ چیزی باقی نگذاشتند این دزدان از وحدتی های هزاره تا شورای نظار و گلبدینی ها بودند اگر شما همین دزد ها را خدا پرست و طنپرست مینامید وای به حال تان...
۸- افراد و رهبران فروخته شده برای همه معلوم است. این افراد از رهبران حزب وحدت ملی افغانستان که تحت رهبری و هدایت مستقیم اخوند های ایران عمل میکنند یا رهبران دزد هفت تنظیم که نوکران گوش به فرمان پاکستانی ها بودند باور ندارید به اثار فراوان که جنرالان پاکستانی نوشته کرده اند مراجعه کنید...
ناصری صاحب ..توصیه من منحیث یک دوست برای شما این است که یکبار سری به سایتها بزنید به اثار کلاسیک سیاسی و اقتصادی مارکسیستی مراجعه کنید خود را زحمت دهید و کمی مطالعه کنید از ماتریالیزم تاریخی تا اثر مشهور کارل ماکس کاپیتال ... با اشنایی با این اثار کمی از تعصب بیمورد شما کاسته میشود و هم در قضاوتهای تان برایتان ممد میباشد.
بامیانی

>>>   یک موضوع خیلی مهم وناگفته باید برملا شود .باوصف کارهای مثبت که درراستای ترقی کشورازجانب سردارداود خان برداشته شد .ایشان نباید بابریژنف پرخاش میکرد باید ازهمان پالیسی بیطرفی کشوراستفاده میکرد .عدم مراعات مزاق های سیاسی ازجانب دورهبرشوروی وافغانستان باعث فروپاشی هردوکشورگردید .مثلیکه امروز طالبان مغرورهستند مجاهدین آنوقت هم غرق نشهء پیروزی باقوای شوروی ها بودند ازمنشاءاصلی موفقیت شان خبر نبودند .بیشتردرفکرساختن حکومت آینده هم نبودند.زیادتر عملکرد شان متاثرازمداخله کشورمیزبان وسایر کشورهای ذیدخل درقضیه افغانستان بود وازتبعات عملکرد شان ناآگاه ویا ازروی اکراه بوده .من شخصا تفاوت چندان بین رهبران سابقه وفعلی نمی بینم همه درفکرخود هستند تامنافع ملی
ازرحمت خداوند ناامید نیستم .اما بااین وضع امید چندان خوبی برای
آینده کشور دیده نمی شود .


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است