تاریخ انتشار: ۰۸:۴۰ ۱۴۰۰/۲/۱۲ | کد خبر: 166968 | منبع: | پرینت |
نشست صلح استانبول؛ نشستی که برای آیندهِ سیاسی افغانستان تاریخی و حیاتی خوانده میشود و قرار بود در جریان ماه جاری برای ده روز به میزبانی ترکیه با حضور پُررنگ یک شمار زیاد از کشورهای جهان به شمول امریکا به رهبری سازمان ملل متحد برگزار گردد؛ اما در اوج تلاشها و امیدها بر آمدن صلح و ختم جنگ در کشور، تصمیم امریکا مبنی بر تغییر زمانِ خروج نیروهایش از افغانستان، برگزاری این نشست را با بنبست روبرو ساخت و معادلهی جنگ و صلح را در کشور برهم زد.
گروه طالبان که یک طرف اصلی در قضیه جنگ و صلح افغانستان است، در واکنش به تغییر سیاست امریکا مبنی بر خروج عساکرش از کشور، نشست استانبول را تحریم کرد و این موضوع باعث شد تا با گذشت هر روز دامنهی جنگ و سطح خشونتها میان نیروهای دولتی و افراد طالبان در سراسر افغانستان افزایش یابد که بدون شک مسبب آن حکومت کابل و طالبان است. در تازهترین مورد، در زدوخورد میان نیروهای امنیتی افغان و جنگجویان طالبان، مولوی احمد قندهاری، یکی از فرماندهان ارشد طالبان در ولایت قندهار کشته شد و به همینسان نظامیان و شهروندان کشور نیز در حملات تلافیجویانهی طالبان تلفاتی جانی و مالی زیادی را متقبل شدند.
وزارت دفاع ملی میگوید نشانههای وجود دارد که حکایت از آغاز عملیات بهاری گروه طالبان در برابر نیروهای امنیتی افغان دارد؛ درحالیکه در نشست مسکو از این گروه به طور جدی خواسته شده بود تا عملیات بهاری شان را شروع نکنند و روی محتوا نشست استانبول کار کنند. در عین زمان، منابع استخباراتی دولت افغانستان تایید میکنند که گروه طالبان در تلاش است تا رهبری شان را از پاکستان به ولایتهای جنوبی کشور و مخصوصا به قندهار انتقال دهد که ظاهرا نشانگر تغییر در روش گروه طالبان است.
ایجاد اختلاف میان شعبههای نظامی و سیاسی گروه طالبان پس از نشستهای دوحه از جمله موارد دیگریست که شعله جنگ را همزبان با آغاز گفتوگوهای صلح در این روزها داغتر ساخته است؛ هرچند که این اختلافها بیسابقه نیست. به اساس موافقتنامهی طالبان و امریکا، شعبه سیاسی گروه طالبان موافقت کرده بودند که این گروه روابط شان را باسایر گروههای تروریستی مانند القاعده و داعش قطع کند؛ اما اطلاعات نشان میدهد، روابط شعبه نظامی طالبان با گروه القاعده که همکار تماموعیار شان بر ضد دولت افغانستان است، پابرجاست و هرازگاهی شبکهی القاعده در همکاری با طالبان دست به حملههای خونین در بخشهای از کشور میزنند.
خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، بدون ختم جنگ جاری و یک توافقنامه صلح میان دولت و گروه طالبان، جهان و افغانستان نیز را با شکها و تردیدهای آغاز یک جنگ داخلی دیگر مانند دههای ۹۰، روبرو ساختهاست؛ زیرا، امریکا نیروهایش را در زمانی میخواهد از کشور خارج کند که دولت کابل به دلیل عملکرد ضعیفاش در بخش تامین امنیت، حکومتداری خوب، رفاه اقتصادی و اجتماعی، محو فساد و فقرزدایی حمایت مردمی را با خود ندارد و از سوی دیگر، اطلاعات از قوت گرفتن روزافزون گروه طالبان و انتقال رهبری شان از پاکستان به جنوب کشور، سخن میزند که در نبود یک قدرت جهانی به تبدیل شدن واقعیت این شکوتردیدها فاصله چندانی دوری وجود ندارد.
ایجاد مقاومت دوم در برابر گروه طالبان همزمان با تهدیدهای آغاز جنگ داخلی پس از اعلام خروج نیروهای خارجی و تعویق افتادن نشست استانبول از موضوعاتی دیگریست که در این روزها داغتر شدهاست. به تازهگی رسانهها از مسلح شدن یک شماری از شهروندان ولایت تخار تحت رهبری داکتر گلستان، رییس پیشین امنیت ملی این ولایت در برابر جنگجویان طالبان خبر داد. تصویرهای که از سوی رسانهها به نشر رسید، نشانگر مانور نظامی افراد داکتر گلستان است که مجهز با سلاح سبک و سنگین میباشند.
از سوی دیگر، منابع نزدیک به احمد مسعود، پسر احمد شاه مسعود، قهرمان ملی کشور تایید میکنند که شهروندان کشور در برخی از ولایتهای بزرگ شمالی به رهبری احمد مسعود بهخاطر مقاومت دوم در برابر گروه طالبان آماده شدند. قبل از این نیز، احمد مسعود از ایجاد مقاومت دوم در برابر طالبان در صورت ناموفق شدن نشستهای صلح هشدار داده بود.
گروه مسلح دیگری چندی قبل زیر نام”جبهه مقاومت دو” توسط ذوالفقار امید، رهبر حزب کار و توسعه و جنرال صداقت در ولایت دایکندی ایجاد شد. تصاویری که در صفحههای اجتماعی دست به دست گردیدند، نشانگر افراد تا دندان مسلحی بودند که آقای امید و جنرال صداقت در میان آنان قرار داشتند. باید گفت که این گروه نیز همزمان با اعلام خروج برنامه نیروهای خارجی و تحریم نشست استانبول از سوی طالبان به میان آمد.
هدفم با شمردن رخدادهای گذشته این بود که در شرایط شکنندهیی کنونی افغانستان تغییر تصمیم دولت ایالات متحده امریکا بر خروج درازمدت نیروهایش از افغانستان اقدامی بود که روند صلح افغانستان را با بنبست و وضعیت جنگ را مغلق وپیچیدهتر ساخت؛ در حالی که انتظار میرفت ما با گذشت هرروز به یک صلح سرتاسری در کشور دست یابیم؛ اما برعکس با سپری شدن هر روزی بسوی تهدید یک جنگ داخلی در حرکت هستیم؛ هرچند میتوان ریشهی این مشکلات را پیوند مطلق به دولت ترامپ داد.
در شرایط مغلق و پیچیدهیی کنونی افغانستان، با وجود آنکه گروه طالبان نشست استانبول را تحریم کرده؛ اما این نشست تنها و تنها چشم و امید مردم برای آمدن صلح و ختم جنگ در کشور است. نمایندهگان امریکا، ترکیه، پاکستان و سازمان ملل متحد پس از دیدارهای گوناگون با نمایندهگان گروه طالبان وعده دادهاند که نشست استانبول پس از عید رمضان برگزار خواهد شد؛ درحالیکه تا هنوز طالبان در این مورد چیزی نگفته است.
یک هییئت بلند رتبه از دولت پاکستان نیز در سفرش به کابل در جریان هفتهی جاری به دولت افغانستان وعده داده است که گروه طالبان در نشست استانبول حضور معناداری خواهد داشت. طرف پاکستانیها به دولت کابل گفته است یک هییئت از رهبری سیاسی گروه طالبان از قطر جهت مشورت با بخش نظامیشان به پاکستان سفر کردهاست و اسلامآباد نیز از تمام تلاششان بهخاطر قانع ساختن طالبان به هدف اشتراک در نشست آینده استانبول استفاده خواهد کرد.
در شرایط حساس کنونی افغانستان؛ اما وجود اختلاف میان احزاب و رهبران سیاسی و نبود یک اجماع سیاسی در قبال آینده سیاسی کشور یکی از مشکلات بنیادی دیگریست که در صورت برگزاری نشست استانبول برای دولت چالش برانگیز خواهد بود.
شورای عالی مصالحه ملی هرچند قبل از گرفتن تصمیم نهایی امریکا در قبال برنامهی خروج نیروهایش و در اوج بگومگوهای برگزاری نشست استانبول، نشستهای را بهخاطر ایجاد یک طرح واحد که در آن نسخههای احزاب سیاسی سرشمار نیز شامل بود، برگزار نمود؛ اما هنوز هم یک طرح واحد که بتواند از خواستهای اساسی تمام شهروندان کشور نمایندهگی کند، از سوی رهبری دولت تهیه و ترتیب نشدهاست.
ترکیب هییئت اشتراک کنندهگان در نشستهای صلح نیز از موضوعات بحث برانگیز دیگر در داخل و خارج افغانستان بوده که گفته میشود هیچگاهی تنوعات قومی، نژادی و سیاسی در آن وجود نداشته و نتوانسته از تمام شهروندان کشور نمایندهگی کند. در حال حاضر،جایگاه نمایندهگان قربانیهای جنگ، رسانهها و آزادی بیان و فعالان مدنی و سیاسی در هییئت مذاکره کنندهگان صلح خالی و جایگاه زنان نیز کمرنگ دیده میشود؛ در حالیکه در جریان سالهای متمادی جنگ، قربانیان اصلی این گروهها بودهاند.
در اخیر میخواهم به این نقطه اشاره کنم که سیاستمداران خارج از دولت، دولتمردان، احزاب سیاسی، رهبری دولت همه در قبال فرصت پیش آمده زیر چتر نشست استانبول مسؤولیت خیلی بزرگی را در قبال ملتی دارد که از چهل سال بدینسو در آتش جنگ میسوزد. سیاستمداران و دولتمردان کشور با ایجاد یک اجماع سیاسی و ارایه طرح واحد برای آینده سیاسی افغانستان نباید اجازه دهند که فرصت پیشآمده، هدر رود.
نشست استانبول را میتوان شاید آخرین امید برای ختم جنگ و ایجاد یک صلح سرتاسری در کشور خواند و در صورتی در قبال این نشست غفلتهای از سوی دولت و گروه طالبان صورت گیرد، تاوان سنگینی را شهروندان افغان خواهد پرداخت و کشور نیز یکبار دیگر در عمق یک جنگ داخلی دیگر فرو خواهد رفت که مسؤولیت آن به دوش دولت افغانستان و طالبان خواهد بود.
نویسنده: رازالدین برلاس
خامه پرس
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است