غنی اشتباه نجیب را تکرار نمی‌کند
 
تاریخ انتشار:   ۱۷:۱۳    ۱۴۰۰/۳/۸ کد خبر: 167238 منبع: پرینت

نجیب بعد از به قدرت رسیدن، حس قومی اش، برخلاف مکتب و تعهد اش، تقویت گردید.
او قرار بود رییس جمهور دهقانان و زحمتکشان باشد، اما کم کم به سوی رییس جمهور قومی تمایل پیدا کرد. در ابتدا در جنگ جلال آباد، دوستم سرباز حکومت اش بود ولی بعدا حاضر شد قومش بر حکومت اش پیروز شود ولی دوستم را و همچنین دیگر منصب داران اقوام غیر را سبکدوش و ناراضی کند. در نهایت نیز کابل را تسلیم حکمتیار کرد.

اما اشتباه نجیب این بود که او می‌توانست حکومت را زودتر و کاملتر تسلیم قوم خودش کند. او کمی دیر جنبید و این دیر جنبیدن اشتباه بزرگش بود.
اما غنی با عبرت گرفتن از نجیب، از همان روز اول حکومت آشکارا رییس جمهور قوم خود بوده و تلاش کرده است که در ادامه کار کرزی هر روز مشروعیت طالبان را افزایش داده و به طور منظم ولسوالي های زیادی را در اختیار طالبان قرار بدهد.

از طرف دیگر با استقرار نیرو در بهسود، ایجاد اختلاف در بین اتحاد شمال، تلاش برای ترور دوستم، توفیق یافتن در ترور ربانی و خیلی کارهای مشابه دیگر، زمینه را برای یک حکومت تک قومی برای طالبان آماده کند.
این بار اگر کابل سقوط کند، از دوستم و مزاری و شاه مسعود خبری نخواهد بود و بدون چون و چرا و به طور کامل تحت تصرف طالبان خواهد درآمد. غنی اشتباه نجیب را تکرار نمی‌کند.

تقی امینی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
غنی
نجیب
نظرات بینندگان:

>>>   "و قرار بود رییس جمهور دهقانان و زحمتکشان باشد....." نه جانم او از ریاست خاد به چوکی لق ارگ از این سبب نشست که گرباچف مانند استادان انگلیس اش فکر میکرد که تقویه سیستم پشتونی راه حل است. و نجیب هم بدون معرفت دیالکتیکی و خوی جنرالی خاد هم خودش و هم مردم را تباه کرد. قابل یاد آوری است که در زمان قدرت گرفتن او دیگر خبری از دهقان، کارگر و زحمتکش نبود و شعار غیر علمی و غیر منطقی :"قوای مسلح یگانه نیروی مطمین دفاع از دست آورد هایی انقلاب ثور است" (شعار هیتلری) در همه جا دیده میشد. در حالیکه به نیرو هایی مردمی اصلأ باور نداشتند سربازان هم از سرک ها دزدیده میشدند (آدم ربایی حکومتی).
آشرفک نه سرباز دارد و نه هم نیروی مردمی و تنها به چنگک دموکراسی و چرکستان آویزان است و تبدیل این کشور از مستعمره بین المللی به مستعمره چرکستان هم پلان همین دو کثافت است.
آتش خاوری

>>>   اما تاریخ با بر سر دار کردن غنی احمدزی تکرار به دار شدن نجیب احمزی را دوباره ثبت خواهد کرد.

>>>   اما تاریخ با بر سر دار کردن غنی احمدزی تکرار به دار شدن نجیب احمزی را دوباره ثبت خواهد کرد.

>>>   شما مردمی که این موضوعات را می نویسد ایا جدی هستید و یا یاوه سرایی و تهمت به اشخاص ملی را قصدا نبشته میکنید؟ بنظر من اکثرا مضامین که نوشته میکند بسیار کوتاه نظرانه و پر از تعصب قومی و زبانی میباشد.خداوند همه تانرا هدایت نیکی بدهد.

>>>   گرگ زاده اخر گرگ شود گرچه با ادمی بزرگ شود.
اصف کابل

>>>   برای سران حاکم پشتون، حاکمیت قومیت افضل است نسبت به آبادانی کشور؛ این ها می گویند اگر ما در قدرت بودیم‌ درست است و در غیر آن نه. و هر قدر کشور در منجلاب غرق باشد بایشان به واسط عدم سواد مردم بهتر خواهد بود. چون می توانند چند بااحی بیشتر بر گرده مردم سوارباشند؛ آکادمیک شان که مثل احمد زی باشد، پدران ما از شیرعلی و عبدالرحمن چه کشیده اند!

>>>   برای سران حاکم پشتون، قومیت افضل است نسبت به کشور؛ این ها می گویند اگر ما در قدرت بودیم‌درست است و در غیر آن نه. و هر قدر کشور در منجلاب غرق باشد بایشان به واسط عدم سواد مردم بهتر خواهد بود. چون می توانند چند صباحی بیشتر بر گرده مردم سوار باشد.
سهیل

>>>   غنی=طالب=کرزی=پاکستان=امریکا

>>>   اتش خاوری من در زندگی انسان های با افکار مسخ شده زیاد دیده ام ولی شما سر همه را خاریده و دست همه را از عقب بسته اید...چرا چنین تهمت به جناب عالی زده میشود ؟؟؟ خود بهتر میدانید...
شکست انقلاب یا کودتا یا قیام انگیزه های بیرونی و داخلی دارد...انگیزه ی خارجی ان بر همه عوامل چربی میکند.نجیب نیم عمر خود را براه و بنام کار و کارگر وقف کرد ... من نه حزبی بودم و نه مقامی داشتم.برعکس به یک خانواده تاجر تعلقات من بود و پدرم جز سرمایداران ملی بود و سرمایداران ملی در انزمان از حمایت همه جانبه دولت در برابر سرمایه های خارجی و سرمایدران کمپرادور برخوردار بود...اقای خاوری با این همه فهمی که دارید سعی نکنید خودرا در قطار افراد و اشخاص دور از منطق قرار دهید. بین رهبران جهادی تکنوکراتهای امریکایی و غربی سران حکومات کابل از ۱۹۹۲ تا کنون و داکتر نجیب زمین تا اسمان از هر لحاظ تفاوت وجود دارد.
بلی دکتور نجیب الله اشتباهات کرد و در این اشتباهات تنها او شریک نیست از فرید مزدک تا سلیمان لایق و عبدالوکیل شهونواز تنی و غیره همه از یکسو و عوامل خارجی یعنی تمویل کنند ه گان جهادی های دزد ناتو ایران و پاکستان از جانب دگر در بر بادی حزب شان و حکومت شان نقش داشتند.
بعد از سقوط نجیب حکومت بدست تنظیمها افتاد چه کردند ...باقی حزب های سازا و جازا وغیره حزب همبستگی مردم چه کردند ...همه ای شان با امدن طالب پا به فرار گذاشتند.
دولت کمونیستها مجبور بودند که برای حفظ کشور سرباز گیری کنند و من از فامیلم سه شهید سرباز دارم دولت مجبور بود که جلب و احضار کند زیرا نیم نفوس به پاکستان و ایران فرار کرده بودند از هر طرف بر کشور راکت میبارید و حالا هم سوگند میخورم که اگر دولت افغانستان خدمت زیر بیرق را اجباری اعلان کند کابل خالی میشود فقط کسی در کابل خواهد ماند که فقیر و نادار است...همه جل و پوستک خودرا گرفته از کشور فرار میکنند..
خاوری جان شعار های هیتلری را حفیظالله امین سرمیداد... نه نجیب الله و اگر امین زنده و به قدرت میماند شاید از نفوس افغانستان صرف پنج ملیون باقی میماند .این را خود امین در مصاحبه اش با خبر نگار بی بی سی در سال ۱۳۵۸ گفته بود که برای اعمار سوسیالیزم من صرف پنج ملیون افغان ضروت دارم باقی نیست و نابود البته به ضم موصوف....
خاوری جان
قوای مسلح نجیب الله متشکل از طبقات متوسط و زحمتکشان بود اولاد های سرمایداران و ملیونران مثل شرایط فعلی در غرب و امریکا و یا دوبی به سر میبردند و در بیست سال اخیر اولاد های زورمندان و میلیونران از بودجه دولت در خارج تجارت میکنند پدران شان ملت را غارت میکنند و اولاد غریب بنام سرباز کشته میشود ..شما به قوای مسلح اندوره که هزاران سرباز و افسر تا سطح جنرالی شهید داده است توهین کرده اید در اندوره فامیلهای تجار با امنیت کار و بزنس میکردند مردم ازادانه و با مصوونیت تمام اجرای مراسم مذهبی میکردند و این امنیت در اثر تلاش شباروزی همان سربازان و افسران قوای مسلح بود. در حالیکه جمهوری اسلامی پاکستان از همین قوای مسلح که شما انرا ادم ربایی حکومتی نامیده اید سخت در هراس بود به همین خاطر اولین دستور باداران پاکستانی مجاهدین به رهبران دزد شان این بود که قوای مسلح را با تمام امکانات و تجهیزات ان از میان بردارید و این جهادی های دزد امر باداران ایرانی و پاکستانی شانرا با چنان رشادت و علاقمندی اجرا کردند که حتی جنرالان پاکستانی و ایرانی شان از چنین خوش خدمتی نوکران افغانی خویش به حیرت رفته بودند.
اقای خاوری و دگر دوستان که هیچ موقف و موضع تان معلوم نیست واضحا راه حل را برای مردم نشان دهید ...در حالیکه من یقین کامبل دارم که اگر شمایان در قدرت بیایید سر اشرف غنی محقق خلیلی زاخیوال داود زی عطا نور و دگر دزدان را میخارید...
زمری
مالک مغازه فروش لوازم و اشیای الکترونیکی در گابل

>>>   نجیب خو یک انسان وطن دوست بود و وطن خود را دوست داشت اما غنی یک ترسو است هر وقت که بالیش زور آمد فرار می کند

>>>   زمری جان،
"افکار مسخ شده" به آنانی بر میخورد که مانند اسپ گادی چشمان شان بسته و زاویه دید شان همان یک سمت است (پیرو اند). من به آن کار ندارم که احمد در این حزب خوب بود یا محمود زیرا درکل تیوری "رشد راه غیر سرمایه داری" کشف ولادمیر که حزب از آن پیروی میکرد، یک تیوری غیر علمی و غیر انطباقی بود. بخاطر همین غلطی (نه اشتباه) بهترین جوانان ما (بشمول متخصصین) در جبهات جنگ جان هایی شیرین شان را از دست دادند. مگر با تاسف قلدران مالیخولیایی این حزب با خانه جنگی های شان بر خون آنها پا گذاشتند ملک و ملت را تباه کردند. یک تعداد شان همین حالا در قلب امپریالیسم بزنیس دارند و ویسکی مینوشند. آحزاب دیگری که نام برده اید بشمول ماهویست ها با همان تیوری ولادمیر می درگاندند. علمیت و معرفت زاده تفکر است و نه خواندن زیرا دانش آموخته را باید پس تحلیل کرد و از آن نتیجه انطباقی و غیر انطباقی را تفکیک کرد. نه آنکه مانند فیته تیپی آنرا باز خوانی کرد. احمد و محمود هر دو بهترین فرزندان وطن را بجای آنکه در جبهه ملی شامل کنند به ریسمان دارتسلیم کردند (بشمول نجیب خودت). حکومت اشرار و نکتایی داران دموکراسی هم نتیجه اختلافات و توطیه های همان احمد و محمود است که تا امروز این مملکت در آتش‌میسوزد. میگفتند که هرقدر آب زیاد شود تا بند پای مرغابی خواهد بود و حالا خود شاهد هستی که زنده گی سرمایه داران در هر دو دوره همان است که بود مگر اکثریت مردم هرروز از روز قبلی فقیر تر شده میروند.
آتش‌خاوری

>>>   به نظر بنده محمد صادق امینیان همسر عیالم و پدر یک دختر به عنوان دانشجویا دوکترای راهسازی دانشگاه تکنیکال وین و یکی از فعالین دانشجوییاشتباه اصلی نجیب این بود که او قدرتمندان و تصمیم سازان را نشناخت. بنده در این مدت ها یاد گرفتم که چه طور بر اساس شرایط خودم را تطبیق دهم و همراه جریان پیروز بشوم و خودم را به افراد تصمیم ساز نزدیک بکنم.

>>>   دوستان عزیز جهان و افغانستان توسط پنتاگون و وال ستریت رهبری میشود.بلیونر ترین افراد جهان به این دو مرکز ارتباط دارند. تمام روسای جمهور امریکا از همین دو مرکز هدایت میگیرند ...اندیشه های تفوق طلبی و فاشیستی با رویکار امدن رهبران متعصب و معتقد با افکار فاشیستی مذهبی بیشتر گسترش یافته است. و امریکا با چنین رهبران روابط نزدیک استراتیجیک دارد..حکومت نریندر مودی از حزب هندو گرای متعصب در هند حکومت برازیل با افکار فاشیستی ضد بومی های برازیل و ازهمه مهمتر روابط نزدیک پنتاگون و وال ستریت با صهیونیستهای اسراییل و نطام مستبد شاهی عربستان سعودی نزدیک مصداق این حقایق است.
بلی ..رونالد ریگن گرباچف را فریب داد و این گرباچف بود که به نظام سرمایداری با همه غداری هایش اعتماد کرد.و سرمایه نزدیک به یک قرن اتحاد شوروی را در چند سال محدود در قمار با امریکا باخت....گرباچف بعد از فروپاشی دیوار برلین از بانک جهانی پول با سود کم برای بازسازی ماشین صنعتی فرسوده ای شوری درخواست کرد. ریگن و پنتاگون وال ستریت به مقامات بانک هدایت دادند تا از همکاری با کشور سویالیستی شوروی خودداری کند تا پروگرام بازسازی و گلاسنست گرباچف ناکام شود و نظام سقوط کند. پیش بینی ها دقیق و محاسبه شده بود.
سرنوشت افغانستان با همین منابع یاد شده از پنجاه سال بدینسو گره خورده است. حامد کرزی و اشرف غنی در دوهه ای اخیر از افراد و مهره های انتخابی امریکا بودند...و در اینده هم خواهند بود ولی در قسمت سرنوشت افغانستان برای امریکا مشوره های پاکستانی ها از اهمیت جدی برخوردار است.متاسفانه برادران ما بیجهت سنگ بر فرق یکدگر میکوبند . پشتون تاجیک و تاجیک پشتون و هزاره هر دو را به خیانت متهم میسازند.
عزیزانم سازمان سیاه نماینده های خود را در قالب رهبران فعلی هزاره ها و پشتونها دارد و همینها اند که از هیجده سال بدینسو به قدرت تکیه زده اند و مردم را به گروه ها و فرقه های قومی تقسیم و به جان هم انداخته اند.لطفا با هم متحد شوید ...این یگانه راه برون رفت از بن بست است.یک عده افراد طور حسابی به ملیتهای یکدگر توهین میکنند تا زمینه های نفاق را بیشتر مهیا سازند در حالیکه خود و فامیل های شان در خارج از افغانستان در عیش به سرمیبرند.ماهمه با هم برادر استیم.
نجیب الله هر اشتباهی که کرد هزاره کش و تاجیک کش نبود ...او با همه از روابط نیک برخوردار بود... حتی کسانیکه امروز در نظام قدرت دارند از او به بدی یاد نمیکنند به شمول ازبکها و ترکمن ها.هزاره در دوره نجیب نقل سر سبد بود....ما نباید با پاکستانی ها که انچه در مورد شخصیت نجیب الله میگویند هم اواز باشیم...
فخر اهنگر

>>>   اجماع ملی ومشارکت سیاسی تمامی اقوام واحزاب وجریان های سیاسی برای روند صلح پایدار ودایمی درافغانستان جنگزده ضرورت نهایت مبرم وطرح نهایت عالی ، موثر ومفید است.باعملی شدن چنین طرحی میتوان رهبران وسیاست مداران موافق ومخالف راباروحیه حب الوطنی و افغانی بالای یک میز مذاکره جمع نموده وبرای قضایای مهم وسرنوشت ساز افغانستان جنگزده وویران شده تصمیم مفید وصلحجویانه وآتش بس(اوربند) سریع بیگیرند.جنگ خانمانسوز وویران گر بیش ازچهل سال درافغانستان ده ها هزار کشته، صدهاهزار معیوب ومعلول وملیون ها آواره ومهاجر درممالک همسایه ودور بجا گذاشته وهنوز هم متاسفانه این وضعیت مایوسانه ووحشت درافغانستان ادامه دارد.خوشبختانه بیشتر ازیکسال است که زمینه برای حل سیاسی بین نمایندگان مخالف وموافق دولت درخارج ازافغانستان آماده شده است والحمدالله تاحال این نمایندگان مخالف عمده وموافق باهم چندین بار ملاقات نموده ودرباره مسایل گوناگون سیاسی ونظامی افغانستان تبادل افکار نموده اند.سیاست مداران دلسوز وصلحجوی افغانستان ازهرجناح مخالف وموافق واحزاب سیاسی بدون ضیاع وقت وتعلل منفی درپروسه صلح ،به یگ تصمیم نهایی انسانی ودلسوزانه حب الوطنی هرچه سریعتر تصمیم بیگیرند وعملا صلح عادلانه پایدار وامنیت دایمی وآتش بس (اوربند)را بدون درنظرداشت ملحوظات فکری سیاسی ،شرایط منطقوی وبین المللی درافغانستان جنگزده عملی سازند.سیاست مداران دلسوز وصلح جو ووطن دوست مومن(جمهوری،فدرالی و غیره) نگذارند که بیشتر ازین مردم جنگزده افغانستان با انفجار، انتحار، بمب گذاری ها ،ترور ،وحشت ومایوسی شب وروز را سپری نماید.درقرآن کریم خدای جل جلاله فرموده والصلح خیرا.یعنی صلح عمل خیر ونیک است،خدای جل وجلاله در قرآن کریم نیز فرموده:واعتصمو بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا.یعنی همه باهم برای وحدت به ریسمان خداوند دست بیاندازید ونگذاریدکه ازهم متفرق وپراگنده شوید.پس بیاید که برای جلوگیری بیشتر ازخونریزی وکشتار هموطنان افغانستان وبرای تحقق صلح پایدار،امنیت دایمی، تحقق واقعی دیموکراسی وحقوق بشر،مشارکت سیاسی وسیع وهمگانی همه باهم ملت مومن وجنگزده افغانستان را ازانواع پریشانی نظامی وسیاسی وفقر وتنگدستی نجات داده وبرعکس برای رشد وترقی،انکشاف وسرسبزی افغانستان تلاش صادقانه و خستگی ناپذیر نماییم.درین جای شک نیست که ممالک همجوار،همسایه ومنطقه از جنگ خانمانسوز،وطولانی افغانستان احساس پریشانی مینمایند لذا از ممالک همسایه، ممالک منطقه وبین المللی نیز استدعا مینماییم که درین زمینه با ملت مومن وسیاست مداران وطن دوست وصلحجوی افغانستان صادقانه تلاش خودرهارا ادامه دهند که انشالله هرچه زودتر ملت مومن وجنگزده افغانستان شاهد صلح عادلانه پایدار،وامنیت سرتاسری وآتش بس (اوربند) فوری وداییمی درافغانستان باشد.،محو ونابود باد ماجراجویان ونفاق افگنان درافغانستان، جاوید ومستدام باد همزیستی مسالمت آمیز تمامی اقوام برابر افغانستان.ومن الله التوفیق
عبدالرشید ناصری ازآسترالیا

>>>   نجیب الله و تیم وی مانند رهبران جهادی افراد بیسواد نبودند...انها هر گامیکه بر میداشتند روی ان میاندیشیدند ولی این نوع جدید تفکر باعث دو دستگی در حزب گردید از دید گاه من بخش اصول گرای حزب مخالف هر نوع سازش با تنظیمهای جهادی بودند و برای انها مصالحه بدون تضمین بین المللی و قطع هر نوع مداخله نظامی و فعالیتهای تخریبی از پاکستان به خاک افغانستان...تجربه تاریخی موضع اصولی انها را سالم و درست ثابت کرد...
میخواهم در این بخش به ادعای اقای اتش خاوری تماس بگیرم.
نجیب الله زمانیکه به قدرت رسید با کاپی از سیاست گرباچف بنام بازسازی و عینیت در درون حزب و دولت تغییرات عمیق را بوجود اورد و این تغییرات بخاطر جلب مخالفین دولت به سوی دولت و پیروزی مشی مصالحه ملی موصوف بود. از نظر دکتور نجیب الله استقرار صلح قربانی میطلبد و اولین قربانی در این راه محدویت شرایط حاکمیت حزب و دولت بود...شخص نجیب الله با کسانی بخاطر صلح طرف بود که هیچ نوع شعاری چپی را خوش نداشتند و انرا علامه ای کمونیزم میدانستند...شنیدن کلمات کار و کارگر و دهقان زحمتکش برای انهاییکه نجیب الله میخواست با انها صلح کند قابل تحمل نبود.
به همین خاطر شخص نجیب الله قوای مسلح را مدافع دستاورد های انقلاب و حاکمیت دولت شعار میداد همه میدانیم که تعیین و ترتیب شعار ها بر اساس استراتیجی و تاکتیک یک حزب سیاسی میباشد از انجاییکه استراتیجی حزب در حال تغییرات عمیق بود طبیعتا که شعار های جدید باید سر بلند میکرد یک نکته را فراموش نباید کرد که قوای مسلح نجیب الله قوای واقعا مدافع از تمامیت ارضی و دستاوردهای انقلاب بود این قوا مانند قوای هیتلر فاشیست متجاوز نبود امید اقای خاوری و تقی امینی این نکته را گرفته باشند.
اما اقای خاوری و تقی امینی به رشادت و دلیری قوای مسلح تحت رهبری بهترین جنرالان اردو شک دارند ...در حالیکه جنرالان پاکستانی که طراح این جنگ بودند و جنرال عمر وردک بعدا وزیر دفاع کرزی در راس قوای متجاوز متشکل از تروریستهای افغانی و خارجی بودند از این شکست ننگین شان در جنگ جلال اباد اعترافات صریح دارند...
حوادث ماه های اخیر قدرت دکتور نجیب الله در داخل حزب در درون جامعه و در سطح بین المللی چنان شکل گرفت که این شخصیت را براه های غیر موجه کشاند ...پاکستانی ها و رهبران تنظیمها با کنار رفتن نجیب الله از قدرت بخاطر ان پافشاری نمیکردند که اورا بخاطر رییس خاد بودن و حزبی بودن وی نمیخواستند بلکه از قدرت و توانایی او در راه سازماندهی بسیج و بدنبال کشاندن توده های مردم در افغانستان در هراس بودند.پاکستانیها در موجودیت و زنده بودن او حتی اگر امروز هم زنده و در اپوزیسیون میبود هراس داشتند و این یک واقعیت عینی است با موجودیت و زنده ماندن وی پاکستانی ها نمیتوانستند به تطبیق نقشه های شان پیروز گردند.فاصله میان شخصیت نجیب الله و اشرف غنی فاصله بین زمین و افتاب است.یک نکته را هیچ رهبر سیاسی نباید فراموش کند و ان اتکا به نیروی مردم است ...ورنه شکست حتمی به هر نحوی باشد نصیب شان میباشد....
حنظله

>>>   اقای اتش خاوری صاحب : در اینجا بحث روی تیوری راه رشد غیر سرمایداری و یا راه رشد سرمایداری نیست. شما از پاره ای حوادث فوق العاده مهم و غیر قابل انکار چشم پوشی میکنیدخیر لطفا به خوانندگان محترم بگویید که بعد از تره کی و امین بین سالهای ۱۹۸۰-۱۹۹۲ کدام سرمایدار بخاطر سرمایدار بودنش مورد پیگرد قرار گرفته است؟؟؟
محترم خاوری صاحب : افغانستان دارای اقتصاد چند بعدی بود و تا هنوز هم متاسفانه است و نقش سکتور دولتی در کنار رشد سرمایه ملی با شرکت مستقیم سرمایداران و متشبثین خصوصی بخش عمده سیاست اقتصادی حزب و دولت را تشکیل میداد و این پالیسی در اسناد معتبر حزبی و دولتی چاپ شده و اکنون هم موجود است دولت میدانست که بدون شرکت مردم و به خصوص سرمایداران ملی چرخ اقتصاد و صنعتی شدن افغانستان و میکانیزه شدن زراعت در کشور محال است.سلطان علی کشتمند وضع اقتصادی کشور را از همه کس بهتر میدانست.هیچگاهی دولت در پی انطباق افکار و تیوری های غیر قابل انطباق در کشور نبود برعکس شما شاهد استید که بعد از سقوط طالبان و تلاش برای تحقق سیاست اقتصادی نیو لیبرالیزم توسط تکنوکراتها و غرب زده ها چه فاجعه را برای نسل جوان بار اورده است ... بفرمایید این نتیجه سیاست اقتصادی درهای باز با شیوه های جدید در این تیوری راه رشد غیر سرمایداری که شما از ان نفرت دارید مطرح نیست.... متاسفانه دوستان فاکتور مداخلات ۴۳ کشور جهان در راس امریکا را در سرنگونی دولت وقت و تشدید جنگ در کشور نا دیده میگیرند...قضاوت بدست خود تان است...
زمری

>>>   خطاب به دوست گرانقدر ما اتش خاوری
محترما موضوع پیروی از تیوری راه رشد غیر سرمایداری با برنامه های اقتصادی جمهوری دموکراتیک افغانستان بعد از ششم جدی ۱۳۵۸ کاملا دوبحث جداگانه است.اگر میخواهید بدانید که برنامه های اقتصادی دولت و سیاست اقتصادی حزب و دولت در ان سالها چگونه بود لطفا به یادداشتهای سیاسی و رویداد های تاریخی نو.یسنده سلطان علی کشتمند مراجعه کنید .من این کتاب را که در سه جلد است مطالعه کرده ام برایم خیلی سودمند بود بخصوص در بخش سیاستهای اقتصادی دولت طی سالهای ۱۹۸۰....
من همواره از منتقدان جدی حزبی ها منظورم پرچمی ها بوده و هنوز هم استم ولی با مطالعه اثر کشتمند و بعضی از اثار دگر در بخش سیاست حزب در قبال اصلاحات ارضی سیاست خارجی و اقتصاد سیاسی اندوره بسیاری از مسایل برایم حل شده است و من دگر ان منتقد احساساتی دیروز نیستم...
قاری زاده
مقیم امریکا

>>>   حنظله!
متن خاوری را از سر بخوان و اگر باز نرسیدی توضیح پایین را بخوان:
این شعار خود قوای مسلح کشور نبود زیرا اکثریت آنها به رژیم عقیده نداشتند و اگر خوبتر بگویم بغیر از خاد خودشان پرچمی ها از عسکر شدن در اردو و پلیس سخت ترس داشتند. و تا جایی که شاهدم آن قهرمانان (اردو و پلیس) تنها برای اینکه این ملک بدست دال خواران و جاسوسان شان (اشرار) نیافتد تا پای جان ایستاده بودند و قربانی میدادند. خدا کند شیر فهم شده باشی که منظور من متن غلط شعار (خلاف تیوری) است نه قوای مسلح.
ناگفته نماند که ازصفوف این قوا بچه ننه هایی هم ترخیص شدند که ترخیص شان به تجارت خانه هایی شان برده شد و یا هم به خانه وزیر صاحب ، معین صاحب، وکیل صاحب، کمیته مرکزی و......مگر اولاد بی نوا و غریب در جبهات جان میدادند.
آتش خاوری

>>>   بعد از ششم جدی ۱۳۵۸ و تلاش برای التیام بخشیدن به زخمهاییکه امین و تیم وی بنام انقلاب به مردم زده بود ...صدراعظم افغانستان شخص مجرب که سالها در بخش اقتصاد و احصاییه کار را از کتابت اغاز کرده بود تعیین گردید. کشتمند افراد مجرب غیر حزبی را وارد کار کابینه و تعیین شیوه های اقتصادی کشور ساخت. این افراد سرمایداران و متشبثین خصوصی بودند...چون : امان الدین امین جلالر واحد سرابی ....
اقای خاوری میدانند که یکی از شیوه های راه رشد غیر سرمایداری ملی ساختن سرمایه ها و موسسات اقتصادی خصوصی...در حالیکه بعد از ششم جدی ۱۳۵۸ نه تنها سرمایه ها خصوصی نگردید بر عکس حفظ گردید و در جنب شورای وزیران کمیسیون اختصاصی تشویق و انکشاف سرمایگذاری خصوصی تاسیس و تلاش برای رشد سرمایداران ملی و جلب سرمایگذاری های خارجی صورت میگرفت اما دشمنان دولت یعنی امپریالیزم حاضر نبود تا یک دالر هم کمک کنند.رهبران حزبی وضع اقتصادی کشور را به خوبی درک کرده بودند و سعی داشتند تا رقابت میان سکتور خصوصی و دولت را در تعادل قرار دهندبا وجود تحمیل جنگ یگانه کشور مدد رسان شوروی بود باقی چهل و سه کشور به شمول اسراییل در سقوط این نظام فعال بودند.
رهبری حزب و دولت میدانستند که اقتصاد با سر دادن نعره های تکبیر اباد نمیشود..به همین خاطر حکومات اسلامی در افغانستان اقتصاد کشور را از پا در اوردند و حکومات کرزی و غنی با تیم های کاری شان مشاورین خارجی و تکنوکراتهای امریکایی و غربی چون سپنتا و غیره اولین گامهای را که بر داشتند اقتصاد کشور را خصوصی ساختند و نقش دولت را تقریبا در رهبری اقتصاد کشور به صفر رساندند همه چیز به ترحم شرکت های خصوصی داخلی و خارجی گذاشته شد همان بود که هزاران ملیون دالر غارت شد . مردم بیش از همه وقت گرسنه و سطح بیکاری به اوج ان رسید...
چرا برای به کرسی نشاندن نظرات خود به اسناد مراجعه نمیکنیم ...من از گلبدین نفرت دارم ولی دوست دارم کتابهای ویرا بخوانم تا بدانم که افکار او چگونه نضج یافته است..
عبدالحلیم دگروال متقاعد

>>>   حسن شرق که در آخر حکومت نجیب همکار او در ارگ بود در یک مصاحبه با نذیره کریمی خبرنگار آزاد تشریح داده که چگونه نجیب خاد کوشش کرد تا گنجینه باختر را دزدی کند و به هند انتقال بدهد و چگونه موفق نشد و جلوگیری گردید۰ آن مصاحبه در یوتوب موجود است۰

>>>   یکتعداد از نجیب ..... پیغمبر درست کرده اند۰ نجیب خاد بر همه ملت معلوم بود و به همین خاطر هم وقتیکه در اثر زور آمدن بالایش آیت خواند و حدیث خواندن را شروع کرد و فالبینی ناکامی های خودش را همه روزه میکرد دیگر برایش دیر شده بود و مردم فریبش را نخورد۰ او رفت به گودال تاریخ، فرار هم کرده نتوانست، و از خیرات دیگران چند روزی زندگی میکرد تا آنکه وطنداران و برادران عزیز خودش خدمتش رسیدند۰

>>>   اتشجان خاوری معلوم میشود که دست شیطان را از عقب بسته یی در خمیر مو میپالی .کاش دونالد ترامپ و یا نیتن یاهو با شما از قبل اشنایی میداشتند تا مشاور سیاسی یکی از انها میشدی. جای تاسف است که از مداخلات دوستان غربی و امریکایی و چینایی تان در امور افغانستان همیشه چشم میپوشید
کوهدامنی

>>>   من بسیار متاسفم که مافیای دموکراتیک خلق بعد ازین همه جنایات و بیگانه پرستی (کشور بزرگ شورا ها از زبان بکوف) و آدم کشی های اکسا، کام، خاد و...... بجای ندامت باز هم بدون خجالت از بهشت هایی بعد از فاجعه ۷ ثور و مخصوصأ ۶ جدی گپ میزنند. آنچه از نوشتار هایی بالا دریافتم اینست که بخاطر خوشحال بودن چند سرمایه دار و خرده بورژوا باید از خون ملیون ها انسان بی بضاعت (بشمول صفوف حزب و گروه های مخالف) که قربانی بی دانشی سرکرده ها شده اند گذشت. این سلطان علی که حالا مغز اش‌باز شده است و نام خدا کتاب نویس هم شده (البته برای درآمد بیشتر) داستان هایی افسانوی اش‌برای دفاع از شاه شجاع بی مغزی است که ملک و ملت را به خاک و خون کشاند. آیا این ها همیقدر هم نمی فهمیدند که ظهور زرد چه هایی روسی در سرک و کوچه ها چه غوغایی بپا خواهد کرد. آیا بکوف نمی توانست که بجایی قربانی ملیون ها انسان خودش را قربانی کند و بخواست روس ها تن ندهد؟؟ او مثل گدی توسط روس ها آورده شد و در ارگ به کرسی نشست و دوستانش هم بدون درک از شرایط برایش هورا کشیدند. این قصابان نمیتوانند که دامن شان را با چپن خون پر اشرار شان پاک کنند زیرا همانطور که در بالا گفتم آمدن انها هم نتیجه رشد فاشیسم دوگانه در مافیا بود. مافیای فعلی ارگ هم توته پرچه های همان فاشیسم را در خود دارد.
آتش خاوری

>>>   کوهدامنی!
"جای تاسف است که از مداخلات دوستان غربی و امریکایی و چینایی تان در امور افغانستان همیشه چشم میپوشید" باید تخلص خودت کوهدامنی بی خبر میبود زیرا بار اول است که نظریات مرا و آنهم ناقص خوانده یی. ناقص برای اینکه در متن اولی من (نفر اول) چنین نوشته شده: "اشرفک نه سرباز دارد و نه هم نیروی مردمی و تنها به چنگک دموکراسی و چرکستان آویزان است و تبدیل این کشور از مستعمره بین المللی به مستعمره چرکستان هم پلان همین دو کثافت است." که منظور از "دموکراسی" همان جنایتکاران غرب بشمول امریکا است. در مورد چینی ها هم نوشته ام متن های مربوطه را از سر باز کن.
آتش خاوری

>>>   حسن شرق که در آخر حکومت نجیب همکار او در ارگ بود در یک مصاحبه با نذیره کریمی خبرنگار آزاد تشریح داده که چگونه نجیب خاد کوشش کرد تا گنجینه باختر را دزدی کند و به هند انتقال بدهد و چگونه موفق نشد و جلوگیری گردید۰ آن مصاحبه در یوتوب موجود است۰

>>>   آتش خاوری قضاوتهای شما و رهبران پاکستان در مورد رژیم کارمل و نجیب باهم نزدیکی دارد.شما هر چه اراجیف مینویسید بنویسید. کاش یک بر چهارم مغز و فهم کشتمند را افراد چون شما میداشتید...اگر در زمان حاکمیت کشتمند و حزبی ها زندگی نکرده اید از افراد بیطرف و عادل بپرسید و اگر زندگی کرده اید چنین نتیجه بدست میاید که شما به همان افراد و اشخاصی تعلقات دارید که همیشه برای درهم و برهم نشان دادن حقایق در عقب کلمات و جملات فریبنده پناه میبرید...
ایماق

>>>   آتش خاوری !!!طوریکه از نام شما پیداست شما در آتش رقابت های ایدیالوژیکی میسوزید. اتفاقا زمان و شانس با شما یا با همفکران تان یاری نکرد که به قدرت سیاسی دست یابید ، به همین خاطر با این کامنت های تان عقده گشایی میکنید...در آخرین تحلیل با کسیکه مرغش یک لنگ داشته باشد گفتگو و بحث تلف کردن وقت و زمان خواهد بود...
الکساندر

>>>   ایماق و الکساندر!
تاریخ خلقی، پرچمی و اشرار (کشمش و نخود جیب چپ و راست ظاهر بچه نادر) آنقدر روشن است که باید پیروان شان پنهان شوند نه من زیرا من هم رهبر و هم پیرو خود هستم و به پیرو دیگری هم ضرورت ندارم. من سیاست نمی کنم که بقدرت بیایم و بیت المال را خالی کنم بلکه سیاست را برای روشن شدن افکار عامه استفاده می کنم. درس هایی تجارب انقلابات شوروی (اروپای شرقی و کشور ما) لکچر هایی درسی من است که روز های یکشنبه بمردم و جوانان تدریس میکنم. و یک تعداد آنها در جراید احزاب به چاپ رسیده بشمول لوموند. و این مغز چارکی سلطان علی ۵ اختراع و نوآوری در سطح بین المللی به ثبت رسانیده که تا پایان عمر برای زنده گی ضرورت به معاش هم ندارد.
آتش خاوری


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است