هزاره ها مصروف جنگ دین با دمبوره و دیگران مصروف جنگ برای ادامه قدرت، حفظ قدرت و رسیدن به قدرت هستند!

جنگ دین و دمبوره در شرایطی میان هزاره چاق گردیده است که نسل کشی هزاره ها به صورت سیستماتیک ادامه دارد و کشتار بی رحمانه دختران مکتب سیدالشهدا را که نمادی از نسل کشی است تحت الشعاع قرار داده است.
دشمنان هزاره ها در پی نابودی هزاره ها است و زمان که هزاره ها نابود گردد نه از دین چیزی می ماند و نه از دمبوره، در نزد آنها ملا، دمبوره نواز و آوازخوان همه واجب القتل اند.

دین و دمبوره هر دو از نیاز جامعه است جامعه بدون دین و بدون دمبوره نمی تواند وجود داشته باشد، همه افراد جامعه نمی توانند همیشه زیر منبر دینداران باشند و همچنین همیشه نمی توان با دمبوره زیست هریکی از آنها در جامعه جای خود را دارند، جنگ دین و دمبوره جنگ بیهوده است همانگونه که دین در جامعه وجود دارد دمبوره نیز وجود دارد.

ملا های که تلاش دارند دمبوره را حرام اعلام نمایند تلاش بیهوده می کنند، دمبوره هیچ ربطی به حلال و حرام ندارد و مدنی روشنفکران که سعی دارند از متون فقهی دمبوره را حلال ثابت نمایند هم به بیراهه می روند.
به گونه‌ای کلی چنگ، دف و نی در صدر اسلام وجود داشته است که نوع موسیقی است و دمبوره هم در همین قطار است گذشته از همه در تمام کشورهای اسلامی نوع موسیقی و آواز خوانی وجود دارد که جامعه هزاره نیز نمی تواند از آن مستثنی باشد.

متاسفانه ملا ها و روشنفکران هزاره بالای چیزی بحث دارند که اصلاً قابلیت بحث را ندارد مگر هزاره ها از دیگر جامعه بشری جدا زندگی می کنند؟ هنوز هم خیلی ناپخته اند، خانه پر پلو ها باور کنید هم دمبوره می ماند، هم ملا و هم دین بشرط که خود هزاره ها بجای بحث بالای دین و دمبوره بالای نسل کشی و جلوگیری از نسل کشی هزاره ها بحث نمایند.

البته بدون هیچ تردید زمان برگزاری جشنواره بند امیر زمان بسیار نامناسب بود و اگر برگزار کنندگان، نوازندگان و آهنگ سرایان آن ذره حس همدردی با نسل کشی هزاره ها می‌داشتند و یا از جمله کسانی می بودند که در غم و درد جامعه خود را شریک می دانستند در شرایط که جوی خون هنوز نخشکیده بود در این برنامه اشتراک نمی کردند، حتی اگر این برنامه از قبل برنامه ریزی شده است چون نسل کشی مکتب سیدالشهدا و آن هم در حدود صد نفر دختر بچه بالغ و نابالغ خیلی سنگین و وزین است و دل میخواهد که در جشنواره شرکت کند.
اینها شامل ضرب المثل درد کس به کس دیوار است می باشند.

حسن علی عدالت

>>>   واقعیت اینکه نمیدانم باکدام دل رعتن درجشنواره دمبوره شرکت میکند من که تااینکه عکس ویا خبرازین حادثه دلخراش مشنوم دل بخدا که پاره پاره میشه من نمیگم که دمبورده حرام است ویاحلال ولی اینقدر مفهمم که این خادثه بسیار غمگین ودلخراش بود خدایا سری هیچ بشری همچنین غم نصیب نکند
باحترام

>>>   تذکر به جناب حسن علی عدالت
نویسندگی با نام مستعار نامردی است. شما لطفا خود تان را عیان کنید که چه کسی و با چه مسلکی و با چه مذهبی هستید؟ سر ستیز تان با دین و ملا زیاد شده و در حد تکفیر رسیده اید. دمبوره را هم طراز دین مطرح می کنید و از دو به صورت موازی دفاع و هر دو را هم زمان نکوهش می کنید یاد تان نرود که دین راه سعادت است و دمبوره عامل شقاوت است. بلی موسی و فرعون هم زمان در جامعه وجود داشته اما هیچ کسی موسی را به خاطر فرعون نکوهش نمی کند.
حرمت امام زاده که باید حفظ کند؟ حرمت هزاره ها را که باید حفظ کند؟ حوادثی که برای هزاره ها اتفاق افتاده غیر قابل بیان است اما دوای آن دمبوره نیست. وندی هایی که ناموس شان را عریان روی صحنه بردند و به حراج گذاشتند تماشاچیان چنان زول زده بودند گویا از خود بی خود شده یودند.
آقای عدالت ظلم پرور! این عملکرد بامیانی های بت پرست اصلا قابل دفاع نیست آن هم در این شرایط مواظب قلم و قدم تان باشید کاری نکنید که دشمننان سندسازی شان را تکمیل کنند.
در پایان لطفا خود تان را صادقانه معرفی کنید تا معلوم شود که شما دلسوز این مردم هستید یا آتش افروز معرکه؟
مهاجری از جرمنی

>>>   نماز و کنسرت؛ کنارِ هم!
_____
جامعه، دیگر آن جامعه‌ی بسیط قبل نیست که اطرافش دیوار کشیده شده باشد و همه تابع یک نوع فکر و یک‌نوع رفتار باشند، اکنون دنیا به یک دهکده کوچک تبدیل شده و خواهی نخواهی، تغییر و تحول را حتی در دورترین روستاها به‌وجود خواهد آورد. حاکمیت انحصاری یک فکر و اندیشه فرو می‌ریزد و افکار و اندیشه‌های متفاوت در جامعه ظهور و بروز خواهد کرد که حتی کنسرت و نماز جماعت را در کنار هم قرار خواهد داد.
چه بنده راضی باشم یا نباشم، شما راضی باشید یا نباشید، ایشان راضی باشد یا نباشد، تغییرات اجتماعی و ارزشی در جامعه اتفاق می‌افتد و موج تغییرات، مانند سیل خروشان، راضی و ناراضی را با خود می‌برد و بسیاری از اموری که اکنون از دیدگاه عرفی ناهنجار و از نظر شرعی حرام تلقی می‌شوند، به‌مرور زمان تبدیل به امور عادی و مجاز شرعی خواهند شد.
زمانیکه امان‌الله خان و ملکه ثریا، تعدادی از دختران افغانستانی را به کشور #اسلامی ترکیه برای تحصیل فرستادند، با اینکه از ترس مولوی‌ها و مردم سنتی آن روز، برای هر ده نفر دختر یک نگهبان مرد نیز فرستاده بودند، ولی با این وجود، مولوی‌ها و مردمان جنوبی این عمل امان‌الله خان را ضددینی دانسته و گفتند که امان‌الله خان به ناموس ما خیانت و غیرت #اسلامیت و #افغانیت ما را زیر پا کرده است؛ لذا در برابر ایشان قیام کرده و او را از قدرت به زیر کشیدند و دوباره دختران را از ترکیه برگردانده و در خانه‌ها محبوس نمودند. اما اکنون، خود مولوی‌ها و سران جهادی، دختران‌شان را نه تنها در کشورهای اسلامی، بلکه در کشورهای غربی و #غیراسلامی، برای تحصیل می‌فرستند و مردم سنتی افغانستان نیز تلاش می‌کنند و دنبال پارتی و واسطه می‌گردند تا برای دختران شان بورسیه تحصیلی در کشورهای غربی و غیراسلامی بگیرند.
باتوجه به مطالب فوق، پرسش بنده این است که: آیا از زمان امان‌الله خان تا کنون که کمتر از صدسال سپری گردیده است، کدام قرآن جدید و یا پیامبر نو آمده است که تحصیل و بورسیه‌ی دختران در کشورهای خارجی را که از نظر عرفی ناهنجاری و از نظر شرعی حرام بود، تبدیل به هنجار عرفی و حلال شرعی کرده است؟ ۸۰ سال پیش، تحصیل و بورس دختران حتی در کشور اسلامی (ترکیه) حرام و پایه‌های اسلامیت و افغانیت را لرزنده بود، پس چه اتفاقی افتاده است که اکنون بورس دختران نه تنها در کشورهای اسلامی، بلکه در کشورهای غربی و غیراسلامی نه‌تنها حلال، بلکه امتیاز است و ملاها و رهبران جهادی نیز در این امر، پیشگام هستند؟
پاسخ بسیار روشن است، نه قرآن جدید نازل شده است و نه پیامبر جدیدی ظهور کرده است، بلکه مرور زمان، شرایط اجتماعی و تغییرات اجتماعی باعث شده است که ذهنیت‌ها تغییر کند و یک امری که ۸۰ سال پیش، از نظر عرفی ناهنجار و از نظر شرعی حرام بود، حالا به یک هنجار عرفی و حلال شرعی، تبدیل شده است.
پس چه ما بخواهیم یا نخواهیم، راضی باشیم یا نباشیم، تغییرات آمدنی است و دگرگونی اجتناب‌ناپذیر؛ لذا باید تلاش گردد که این تغییرات با کم‌ترین هزینه و کم‌ترین آسیب، به وجود بیاید و جامعه را دچار بحران نسازد. در کشور ما از یکسو، تکنولوژی ارتباطی و فضای باز کنونی، آهنگ تغییرات را به طور باورنکردنی سریع و تند نموده است و از سوی دیگر، یخ‌های سنت چنان ضخیم است که در برابر هرگونه تغییرات، شدیدا مقاومت می‌کند، به همین دلیل، تغییرات اجتماعی و ارزشی در جامعه و کشور ما، هزینه‌های بسیار سنگینی را بر جامعه تحمیل خواهد کرد.
اگر ما یک حکومت مقتدر و یک نظام فرهنگی پویا می‌داشتیم، می‌توانستیم با مهندسی و برنامه‌ریزی دقیق، تغییرات را مدیریت کنیم، از یکسو، شتاب و سرعت تغییرات را اندکی کُند می‌کردیم و برای قطار سریع‌السیر تغییرات، سرعت‌گیر می‌ساختیم و از سوی دیگر، با کارهای فرهنگی، یخ‌های ضخیم و انعطاف‌ناپذیر سنت را کم‌کم‌ آب می‌کردیم تا جامعه در حالت تعادل نسبی، به سمت‌وسوی تغییرات پیش برود. اما به هرحال، در شرایط کنونی، سرعت تغییرات از یکسو و مقاومت شدید سنت در برابر تغییرات از سوی دیگر، هزینه‌های سنگینی را بر جامعه ما تحمیل خواهد کرد، اما در نهایت، چه بخواهیم و نخواهیم، پیروزی از آنِ تغییرات است و تغییر یقینا اتفاق می‌افتد.
لذا جنگ و نزاع دو طرف در فضای مجازی بسیار بی‌هوده است و فضا را از مباحث مهم و اساسی به سمت‌وسوی حاشیه‌ها سوق می‌دهد، مرور زمان مشکل‌گشا بوده و کم‌کم همه‌چیز را حل خواهد کرد.
آباد باشید!
محمد نسيم جعفری

>>>   اتفاقا جناب چون با دمبوره سرگرم هستند مساعل اصلی به حاشیه رانده شده سرما با دمبور و دمبک گرم باشد تا نه از سیاست بفهمیم ونه از دین قیاس مع الفارق هم نکنید افغانستان هیچ چیزش شبیه کشوررهای دیگر دنیا نیست لیکن مردمش هم نیست که مثلا بگوییم در اوروپا چنین است وچنان هرچند دراروپا هم دین به خاطر بسیاری از مصالح به حاشیه رانده شده وخلاصه در عید شکر گذاری ونهایتا یکشنبه ها شده این مسیر دلخواه ملت ما چه شیعه وسنی نیست ما اگر قرار بود دل به دمبوره والات کفر بدیم چه فرقی میکرد روس بیاید ونرود این همه شهید و دسته گل ندادیم که حالا نماد تمدن ما دمبوره باشد

>>>   آفرین به دختران هزراه که با موسیقی و جشن دل دشمن را میکفانند و به دشمن خونخوار میفهمانند که تفنگ و قلم و دنبوره باهم متحد استند و مرد از آن دفاع میکنند.

>>>   وزیر دفاع وقتی از اخبار فیس بوکی آگاه شد که شاید کسی یا بسم الله خان وزیر دفاع شود فورا برگشت وحالا می گوید: تا سال 2024 جهان با ما کمک میکند هدفش اینست که خودش هم تاسال 2024 میماند بعد دوباره بنام تداوی میرود آن وقت سربازی که در شیرین تگاب است او میداند وکارش
( سرباز شیرین تگاب )

>>>   اینها کمتر از هزاره های مزدور٬ خود فروخته ای درباری نیستند؛
مگر این درد آور نیست که هنوز گوشت های پاشان و پاره شده ای دختران هزاره مکتب سیدالشهدا جمع آوری نشده و خون شان از سرک ها و دیوار ها و جویچه ها پاک نشده است؛

دختران دیگری آنهم هزاره به جشن و پایکوبی میپردازند و اصالت فرهنگی هزاره هارا به نمایش میگذارند؟
پس چگونه از دشمنان تان توقع دارید که به حال شما رحم نمایند؟
شما اگر وجدان و شرف میداشتید٬این همایش را میتوانستید به خاطر خشنودی ارواح پاک قربانیان و تسلیت خاطر بازماندگان ایشان راه اندازی نمایید.
نوشته های زیر را بخوانید که دیگران در مورد انسانهای هرزه و خود فروخته ای هزاره های چون شما چگونه قضاوت میکنند!

««« شکریه کجاست؟ »»»
کجا باشد؟
مگر هنوز هم پاسخ این پرسش را نیافته اید٬ و یا اینکه با چنین پرسشی خودرا قناعت روانی میدهید؟
سرخم کردن نزد داود ناجی و امنیت ملی شایداحمقانه ترین و ساده لوحانه ترین کاریست که انجام میدهید!
توقع ترحم از پلنگان تیز دندان؟

از یکطرف خود میگویید که: کارمندان امنیت یکروز قبل از حادثه به مکتب آمده و پرس و پال های اغواگرانه و مزورانه ای انجام داده اند؛
و از جانبی هم با اسناد تذکر میدهید که٬ به قول داکتر معالج و شاهدان عینی٬ یک مرد و زن امنیتی شکریه را از شفاخانه باخود برده اند!

با آنهم میروید به چنین اداره ای که خود محشر را برپا کرده آنهم به مشورت یک هزاره ای سرسپرده و مزدور به نام داود ناجی؛
مگر همین داود ناجی نبود که هزاران جوان هزاره راآگاهانه به اساس برنامه امنیت ملی به کشتارگاه دهمزنگ برد٬ و بعد از ریخته شدن خون اضافه از صد تن دران کشتارگاه٬ خود داود ناجی ازان قلزم خون زنده٬ صحت و سلامت بیرون شد؟

اگر ریگی در کفش ادارات استخباراتی٬ امنیتی٬ رییس جمهور٬ معاونان اول و دوم٬ مشاور امنیت ملی٬ مشاور ارشد امنیتی رییس جمهور٬ وزارت داخله٬حوزه پولیس و غیره دستگاهای طویل و عریض نباشد؛
پس چگونه به یکبارگی در چنین تراژیدی قرن همه خموشی اختیار نموده اند و صدایی از هیچ گوشه ای برنمیخیزد؟

اگر خود رییس جمهور و تمامی ادارات عریض و طویل امنیتی و استخباراتی اش به حل ماجرا موفق نبودند؛
پس چرا این نظام از باداران خارجی که حل چنین قضایا نزد ایشان از الفبای امنیتی - استخباراتی محسوب میگردد٬ استمداد نجستند؟

معاون اول ریاست جمهوری که استخبارات مینوشد و در دهها دیگ استخباراتی جوش خورده و پخته و آبدیده شده٬ راهکشای تمامی معضله های امنیتی - استخباراتی شخص منحصر به فرد در کشور است٬ پس چرا از حل بزرگترین حادثه تکاندهنده این چنینی عاجز آمد؟

به روح پاک تمامی قربانیان تراژیدی دشت برچی سوگند که؛
تمامی نهادهایی که در بالا ازان تذکر رفت٬ همه میدانستند و میدانند که؛

شکریه تبسم نه ساله تا آخرین لحظه ای که گلوی نازنینش توسط برادران کرزی-احمدزی بریده شد٬ در کجا بوده است و گلوی این آهوی زیبا را کدام کفتار آدمخوار بریده است؛
شکریه شاگرد سیدالشهدا در کجاست و نزد کدام اداره گروگان است و چه کسی شکنجه اش میدهد؛
و طفلک معصومی به نام عبدالروف نه ساله ای هشت ماه قبل در آغوش مهربان پدر و مادر٬ و عبدالروف ده ساله ای گروگان در شکنجه گاه کفتارهای لاشخور در کجاست!!!

مگر بزرگان تان نگفته اند که:
« تضرع از پلنگ تیز دندان »
« ستمکاری بود بر گوسپندان »
تا زمانی که گوسپند هستید٬ بر اساس فطرت ذاتی حیات وحش٬ گرگان درنده می بایست گوسپندان را بدرند!

ازینرو٬ صادقانه باید اعتراف کرد که:
خون هزاره های گوسپندی مانند دگران رنگین نیست و برای ریختن ساخته شده است؛
ورنه وقتی همه ساله صدها هزار جوان هزاره حاضر اند تا خون بی ارزش خویش را به افسانه کربلای حسینی بریزند؛
چرا حاضر نیستند تا خون خویش را در راه جلوگیری از قربانی عزیران و جگرگوشه های خویش که همه روزه توسط گرگان قربانی میشوند٬ بریزانند؟
نظر بیننده ای را در مورد نوشته ی دو روز قبل جناب حسین علی عدالت خواندم٬ که واقعآ این حالت خونبار هزاره ها به تلخی ترسیم میکرد٬ در زیر اقتباس میگردد:
---------------------------
جناب عدالت!
علیزعم موجودیت تمامی اسناد و شواهد انکار ناپذیر تصویری٬ ویدیویی٬ صوتی٬ گزارشات تحقیقی نهاد های بین المللی٬ سازمان های حقوق بشری و چشمدیدها و تجارب تلخ و تکاندنده ای نجات یافته گان جنایات نسل کشی ملا نیازی؛

ما همه شاهدیم٬ در جریان بیست سالی که ملا نیازی در سفره دولت میچرید و به کشتار هزاره ها ادامه میداد٬ حتی یکتن از رهبران هزاره از دست داشتن وی در جنایات نسل کشی مزاره ها نامی نبردند و مهر سکوت بر لب زده بودند.

این را هم نمیتوان ادعا کرد که هزاره ها در طول این مدت توانایی چنین کاری را نداشتند٬ چه؛
هزاره ها در جریان بیست سال اخیر توانایی های زیادی را از آن خود کرده بودند؛

هزاره سمت معاونیت ریاست جمهوری را در حریان بیست سال در اختیار داشت؛
هزاره ها به حساب سهمیه در راس چندین وزارتخانه قرار داشتند و مانند سایر اقوام٬ وزارتخانه را به شرکت انحصاری قومی در آورده بودند؛
هزاره ها نویسندگان٬ اندیشمندان و روشنفکران زیادی در مقایسه به سایر اقوام داشتند؛
هزاره ها سهم بیشتری وکلای پارلمان را از آن خود کرده بودند؛

کمیسیون حقوق بشری که از لحاظ فلسفه وجودی خویش٬ مسوولیت مستقیم افشاگری و به دادگاه کشانیدن( دادگاهای داخلی و بین المللی) حنایت کاران نسل کشی را به عهده داشت٬ در طول این مدت در انحصار هزاره ها بود؛

هزاره ها سهم بیش از حد در دانشگاها چه منحیث اساتیذ دانشگاهی و چه هم دانشجویی داشتند؛
هزاره ها سهم بزرگی در قوای امنیتی و دفاعی در حمایت از این نظام فاشستی هزاره کش داشتند؛
هزاره ها افتخار اضمحلال قشون آدمخوار داعشی را در سرزمین بیگانه٬ زیر چتر بیگانه٬ به خاطر منافع بیگانه و امام زادگان بیگانه داشتند؛

هزاره ها سهم بزرگی در تظاهرات و همایش های قدرت نمایی و نمایشات سوگواری داستان کربلای ۱۴ صدسال قبل داشتند٬ و اما؛
در تراژیدی های کربلایی که همه روزه خود شاهدش بودند٬ که صدها مرتبه از حادثه کربلای ۱۴ صدسال قبل خونین تر بود غافل!
تکته ای را باید یادآور شد٬این است که نسل کشی مزاره ها در مزارشریف توسط استخبارات بیگانه طراحی و عملی شده بود؛
اما نسل کشی های چندسال اخیر که نسل کشی مکتب سیدالشهدا آخرین آن نخواهد بود٬ توسط استخبارات خود نظام طراحی و عملی میگردید؛

نظامی که گردن کلفتی هزاره ای چون مرتضوی در چراگاه سبز آن میچرد و هزاره هارا به خاطر زیاده روی به باد انتقاد میگیرد؛
قانون پوه هزاره ای بنام دانش بخاطر انتقاد بازماندگان قربانیان نسل کشی از دولت٬ از حضور رییس جمهور با عجز و سرافگندگی معذرت خواهی میکند؛

از داود ناجی هزاره ی که مشاور ارشد برنامه های نسل کشی اجمل عابدی رییس اپراسیون استخبارات دولتی است٬ و در پیشبرد این برنامه ها همکاری های بی شایبه و صادقانه دارد٬ چون مامور است و معذور٬ و روی دالر هم نازک است و منظور؛

از جناب استاد محقق هزاره٬ دانشمند و متخصص همه کاره و مشاور ارشد امنیتی رییس جمهور٬ که جلالتماب رییس جمهوری را با ارایه ای مشوره های معقول در جریان منظوری پلانهای عملیاتی انتخاری و نسل کشی هزاره ها مفته خر میسازد؛

پس همان متل عامیانه ای پر محتوا و معنا دار را بپذیرید که میگوید:
« از ماست که برماست »
و نباید دیگران را ملامت کرد٬ که چرا به شما رحم نمکنند؟

>>>   چرت نزنید.
با این حماقت هایی که جوامع غیر پشتون در کل در حال انجامش هستند نتیجه آمدن طالب است و آنگاه نه دین میماند و نه دنبوره.
دل همه جمع

>>>   خطاب به جنگ افروزان:
نکشید ما را بخدا ما گناهی نکرده ایم!
نکشید ما را به خدا ما هم مانند شما زندگی را دوست داریم!
نکشید ما را بخدا که اکثریت ماشبها گرسنه سربربالشت می گذاریم!
نکشید ما را که به الله قسم ماهم بنده اوییم!
نکشید ما را که فرزندانمان یتیم میشوند!
نکشید ما را که به خدا ما بدبخترین مردمانیم!
نکشید ما را که زمان مرگ هم همچنان چشم به راه عزیزانمان هستیم!
نکشید ما را که یک عمر حقارت دیده ایم وفقر!
نکشید ما را که خود دیرزمانی است مرده ایم!
نجیبه حسینی_ مهاجر افغان_قم

>>>   برگذاری چشنواره آغاز گردشگری دربامیان دراین شرایط که مردم ما درعزای عزیزان شان نشسته وعزادارند بسیار زشت بود به قول شاعر تو که ازغم دیگران بی غمی _ نشاید که نامت نهد آدمی
اعتراض دین داران وملا ها هم بجا است دراین جشنواره تنها دنبوره نبود بلکه درمعرض قرادادن ناموس بود برگذارکنندگان این جشنواره .شرمتان باد باچه قیمتی می خواهید گردشگر جذب کنید دختران تان را سر وپابرهنه درمعرض نمایش قرار دادید ناموس وشرف ندارید ایا دراین مجلس تان یادی ازشهدای مکتب سیدالشهدا کردید تمام کشور غرق در جنگ وخون است انوقت شما رقاصه های نحس را برای جشن واجرای برنامه دعوت می کنید .
حسن از ارزگان

>>>   به مهاجری از جرمنی میگویم
عجیب مردمانی هستید که آزادانه به دیار کفر یعنی آلمان رفته اید واز خوشی که زیردلتان زده است اباطیل به هم می بافید؟ شما از کدام دین سخن میگویید؟ دین مهربانی ویا دین آدمکشان؟ شما در جایگاهی نیستید که از فقه اسلامی بگویید.
ای شرم بر ان نگاه ناپاک شما که مردم را از دین گریزان کرده اید.شرم باد.
ای کاش دولتهای غربی شما ضدانسانها را در سطل زباله ریپورت میکردند

>>>   سلام
به باور من حلقات هستند که حمله موتر بمب به مکتب سید الشهدا را به جنجال های عده جوانان طرفدار دمبوره و ملاها زیرسوال برده شرایط را به نفع خود مدیریت نمایند وبس .

>>>   اقای عدالت.
ترتیب وتنظیم کلمات وجملات نهایت زیبا.واما
-جامعه شایدبدون دمبوره نتواندولی بدون دین جوامع متدد زندگی نهایت ارام وبدون دردسردارند.(خوب ببین چارطرفته نگاه کو)
-قتل ووحشت ودهشت جزولاینفک جامعه امروزی ماست.برگزارکننده گان محفل موسیقی راشادباش میگویم که درهرحالتی مشت محکم بردهن احمقان میکوبندوهمچومحافل رابرگزارمیکنند.
عاقل

>>>   جناب حسن علی عدالت حق به جانب است وخوب هم توضیح داده است ،ولی برداشت بد نکنید وهمه باید بداند که: هرسخن جائی وهرنکته مکانی دارد. به اساس معیار های اخلاقی وارزشهای اجتماعی برگذاری جشن دمبوره،فعلا مناسب به نظرنمیرسد.
سکندر"خیرخواه"
برچی

>>>   جالب وبازهم جالب.
نظردهنده دومی نوشتن بانام مستعار رانامردی میداند وبعددر اخیربدون ذکرنامش مینویسد (مهاجرازجرمنی) ازی نوده پیوند کوکه شفتالو بگیره.
درمقایسه دین ودمبوره ،دمبوره توهین میشود. دمبوره خوشی میافریند. ودین سرمیبرد.
راوی

>>>   دمبوره غذای روح است ودین سم دماغ.واقیعت تلخ وانکارناپذیر.
سمیع پروانی

>>>   اگراخلاق ووجدان داشته باشیم به داشتن دین کدام ضرورت محسوس نمیشود،برعکس درصورت نداشتن اخلاق ووجدان دین هیچ مشکلی ما رادوانمیکند.
کریم حافظی

>>>   نوای دلنشین دمبوره میگوید:های های یک مردویک زن،خانم واطفال تان رالت وکوب نکنیدوبالای حیوانات رحم داشته باشید.
....میگوید:های های یک مردوچهارزن،زنها واطفال تانرالت وکوب کنید،حیوانات راسرببرید وگوشت شانراکباب کنیدوزهر جان کنیدکه صواب دارد.
ازینجاست که من انگشتان دمبوره نوازرا میبوسم ،نه دست ملارا.
حکیم لمر

>>>   بزن دنبوره را در ...... ملا
که ملا یا پلو خواهد یا شوربا
هزاران صد حرام در زیر ریش اش
به ارگ جا خوش کرده است در قعر دریا

>>>   جناب مهاجر ی از جرمنی صحبت های شما هم هیچ دردی از دینمداری ودینداری را درمان نیست چون فحوی کلام شما اغشته به فحش وناسزا است واین دین نیست بلکه خلاف ان است اگه دوست داری دیانت خودت به اثبات برسنای متانت را همراه داشته باش.
تهران بازهم مهاجر یا اواره

>>>   به ملا مهاچر جرمنی :
ملا صاحب چرا به عربستان مهاجرت نکردی تا هم حاجی میشدی وهم از برکات اعراب رفتنت به جنت تضمین میشد،
به زبان از دین حرف میزنی اما درعمل از دین فرار میکنی ،چرا به پاکستان مهاجر نشدی تا از دانش مولاناهای ترورست پاکستانی مستفید میشدی،

>>>   اسلام درافغانستان از کدام نوع است ؟؟
در ترکیه که کشوراسلامی وحکومت توسط حزب اسلامی رهبری میشود هنرمندان وآواز خوانان میتوانند زندگی کنند درپامستاهن همچنان درعربستان همینطور اما درافغاننستان اگر کسی دمبور ه بنوازد اسلام درخطر می افتد ، چرا درافغانستان اسلام اینقدر ضعیف وسست بنیاد است که اگر کسی ریشش را تراشید اسلام تباه9 شد اگر کسی سعر گگفت یا خنده کرد باز هم اسلام از بیخ وبن نابود میشود

>>>   علی بیگی از آلمان :

تاشخص سخن نگفته باشد عیب وهنرش نهفته باشد ؛
آقای حسن علی عدالت !، شما
اگر به پیشینه تاریخی وتمدنی هزاره ها ، نگاهی بیاندازید ، درخواهی یافت که مردم هزاره ، در طول تاریخ دارای فرهنگ غنی وناب واصیل بوده وهست ، که از هرگونه برهنگی وهنجار شکنی ورقص وآواز وپایکوبی وبی حجابی مختلط بین زن ومرد ،
بدور بوده ، وآنچه در بامیان رخ داد
کار عده ای بی ریشه وبی فرهنگ وفریب خورده ومزدوران وجیره بگیران بیگانگان وتفاله های تهو آور امریکا وانگلیس است ،

که برا تخریب فرهنگ مردم ما اجیر شده
آنهاچند سال است بدنبال ترویج فرهنگ بی بندباری وبی حجابی وبرهنگی وبه بهانه های مختلف هستند ؛ تا فرهنگ مبتذل غرب را را بجای فرهنگ ناب واصیل هزاره قالب کند ،

ونسل جدید وجوانان را غرق درلجنزار شهوت ، وبدنبال آن فروپاشی ومتلاشی شدن خوانواده ها؛ !
درد ونگرانی مردم مسلمان ما دمبوره نیست ، بلکه ازبین رفتن وفروپاشی وتضعیف کانون خانواده هاست ،

که از طریق نشر وترویج بدحجابی وهنجار شکنی فرهنگ دین ستیز غرب است
ازطریق وسایل ارتباط جمعی مثل تلویزیون های داخلی وماهوارای صورت می گیرد ،

؛درحقیقت این وضع آشفته کنونی فرهنگی ،وناامنی وقتل عام وترور ها ی هدفمند و.. محصول وسوغات بیست ساله غرب وامریکا درکشور ماست ؛
غربیها وامریکا در دوساحه برمردم ما هجوم آورده یکی از طریق نظامی ، با تربیت و وحمایت وآموزش ، القاعده وطالب وداعش ؛ که هرروز گروه گروه ترور وقتل عام می کند ؛

وهجوم دیگر در در ساحه فرهنگ ودین ماست ،
بهترین روش از نظر امریکاوغرب ، برای ضربه زدن به اسلام ومسلمین وفضیلیها ، تربیت انسانهای بیدین نسل جدید ، وترویج فرهنگ توحُش وحیوان صفتی غرب است
که آخرش همان هم جنس بازان وازدواج با حیوانات است ،

بنابراین ما در دوساحه بادشمن درگیر هستیم !؟!

>>>   زنده باد دمبوره و موسیقی. نابودباد خرافه پرستی .

>>>   مامسلمان هستیم وتوهین راعمل ناپسند میدانیم وگناه کبیره و قرب کفر.
درمقایسه دمبوره ودین، دمبوره به ناحق موردتوهین و تحقیرگرفته، ماارام نمیشنیم، صدای اعتراض خودرا بابراه اندختن تظاهرات وگردهم ایی هاتاسرحد نافرمانی های مدنی ودر مراحل اخیر، درصورتیکه دمبوره اعاده حیثیت نشودتا سرحدانسدادشاهراه ها ادامه خواهیم داد وبرای دولت غنی وعبداله سه روز فرصت میدهیم. همانطوریکه صدای دادخواهی مردم فاریاب شنیده شنیده شد، صدای وخواست برحق مانیزشنیده خواهدشد وانگاه همه یکجا دمبوره مینوازیم ودایره ودف. ملا ها پیشاپیش ومادرعقب شان.
پارسا

>>>   اینکه دمبوره حلال است یا حرام درینمورد علما اختلاف نظردارند تعد ادی از علما می گویند درصورتیکه دمبوره چی ها از بابت درامدکنسرت یا دمکوره زنی خود برای علما بنام زکات یا اعانه بپردازند انشا الله دمبوره مانند شیرمادر حلال است واکثریت علما درین مورد متفق الرای هستند، هرآئینه از بابت دمبوره چی گری سودی عاید علما نگردد درینصورت دمبوره کار شیطان است وکسیکه یک ساعت دمبوره زنی کند هفتاد سال از نعمات خداوندی محروم میگردد
الغیب عندالله

>>>   شما تا کی میخواهید به همدیگر فحش بدهید ودرفضای مجازی همدیگر راخراب کنید?این حوادث دلخراش که توسط عده ای احمق و مزدور خارجی برای مردم مظلوم اتفاق می افتد جامعهبشری را درغم واندوه میبرد ; اما شما چرا بجای راه چاره بجان هم می افتید و به همدیگربد گویی میکنید ; داعش ملعون راشناسایی کنید وبسزای اعمالش برسانی تا این اتفاقات نیفتد. تنها راه همین است وبس ;

>>>   او مردم که درجرمنی زندگی دارید چرا دست از سر مردم افغانستان بر نمیدارید اگر دین داری میخواهید لطف کنید آستین بالا زنید و در افغانستان بیاید . رقصیدن زن و مرد در هزارجات از سالهای قبل رواج داشته البته با همان امکانات و وسایل دست داشته خود شان . به دها نوع بازی و آواز خوانی فرهنگ اصیل هزارگی وجود دارد که به مرور زمان آله موسیقی و سبک خواندن و اشعار سرایی شان فرق نموده و و هیچ از گاهی سروده های هزارگی بی مفهوم و بی معنا نبوده است حتما یک پیام را در قبال داشته است . که همه مردمان جهان شاهد این هستند که اکثریت آواز خوانان افغانی یک آهنگ هزارگی خوانده اند . اما اینکه چرا شما خود را از جرمنی تا افغانستان وکیل مردم هزاره میدانید نمیدانم . سر و صداهای بی مفهوم را براه می اندازید . مردم هزاره را انتحار میکشد نه دمبوره اندیشه تاریک و سیه دلان میکشد نه دمبوره. دین راه خود را دارد دمبوره راه خود را اگر واقعا از درد مردم هزاره میسوزی پس چرا تا بحال خاموشی در هر نقطه دنیا مردم که هیچ با هزاره ها پیوند خونی ندارند بپا خیستند و نسل کشی هزاره هارا محکوم کردند و به دروازه لاهه رفتند .اما تو در فکر دمبوره هستی من با سخنان کسانیکه با علمیت همه موضوع را برای مردم خویش واضح میسازند موافقم اسلام عزیز را دوست داریم اما کار آمد علم و تکنالوژی عصر را نادیده گرفته نمیتوانیم هر که از ره جدا شد زندگی اش برباد فنا شد .

>>>   دوستانی که در این وضعیت موافق دمبوره و مبتذل و رقص دختران بی حجاب هزاره هستن برایشان متاسفم
اگر برادر و خواهر و پدر و مادر خودتان هم بمیرد در جشنواره دمبوره که با نقشه فاشیستان برپا شده میروید؟؟ جامعه هزاره به فکر جانش است شما به فکر بازی و رقص تان؟

>>>   د مبوره اگر مطر ب باشد یعنی انسان را یعنی انسان را به بیخودی وطرب بگشا ند یقنا حرام است هیچ اختلافی وچو د ندارد آن هم درشرایط که بیش از 100 نفر شهید دا دیم آیا خیا نت به خون شهدا نیست. به اسم گر دیش گری دمبوره همراه با فسق و فجور های دیگر مثل رقص آواز خوا نی زن دست زدن های هنجار شکن

>>>   مادایه مهربانتراز مادرهستیم.
مگر گوشهایتان کروچشمانتان کور است.امروز درعربستان اذان با صدای بلند ممنوع است وعلمای دینی مصروف این بحث اندکه ایا واقعا دراسلام شراب است یانه؟
وما هزارها کیلومتر دورتراز عربستان نواختن دمبوره راحرام میدانیم. مه میگم همی دسته دمبوره درک..تان.
ابوی

>>>   عالیقدرنظردهنده ۲۷(بجای راه وچاره بجان هم افتیدیم).
چاره بسیارساده است،وقتی ملا حرف میزند بایدهمه به دقت گوش فرادهیم وبعدبرضدان عمل کنیم.یعنی
_کشتن انسانهارا تحت هراسمی حرام بدانیم هم انسانهارابدون درنظرداشت دین ومذهب دوست داشته باشیم یکدیگرراغوش بگیریم ومسایل اختلافی راازطریق تفاهم وگفتگو حل کنیم.
_یک مردوچهارزن راحرام بدانیم.
- نکاح اطفال خوردسال راحرام بدانیم وحداقل سن ازدواج را۱۸ سال اعلان کنیم.
-حق میراث مرددوبرابرزن،وحق طلاق مخصوص مردان راحرام دانسته وتساوی حقوق اعلان کنیم.
-فروش دختران رامثل حیوانات وبایسکل مستعمل بنام مهرحرام اعلان کنیم.
-چوروچپاول بیت المال ودارایی شخصی راتحت نام غنیمت حرام اعلان کنیم.
- و۶۵۴۷ مورددیگر.
واسع اکبری

>>>   دختران هزاره که دنبال یادگیری علم و دانش بودند به خاک و خون کشیدند و دختران هزاره که دنبال رقص و آواز بروند را تشویق میکنند این از نسل کشی هزاره ها هم بدتر است

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است