درک نادرست از «فدرالیزم» و تبلیغات نابجا در مورد آن باعث شده که از یک سو، شماری تصور کنند که فدرالیزم یعنی «تجزیه طلبی» و از سوی دیگر شماری تصور نمایند که فدرالیزم یعنی «مدینه فاضله: محو ظلم طبقاتی و استبداد قومی»!

در حالی که از جمله حدود ۲۵ کشور فدرالی در جهان، حدود «دوسوم» آنها کاملا فاسد، استبدادی و حتی دیکتاتوری اند (مانند پاکستان، روسیه، امارات متحده عربی، عراق، مکسیکو، شماری از کشورهای افریقایی و امریکای جنوبی) و فقط حدود «یکسوم» آنها نسبتا دموکراتیک است (مانند امریکا، کانادا، جرمنی، سویس، هند و استرالیا). در ضمن، دهها کشور شاهی و غیرفدرالی وجود دارند که نسبتا دموکراتیک اند (مانند اکثریت کشورهای اروپایی)!

اگر «فدرالیزم» با «دموکراسی» همراه نباشد، به معنای همان نظام های «ملوک الطوایفی» پیشین یا امپراتوری های سابق است. یعنی برعلاوه ظلم و استبداد حکومت «مرکزی»، این ظلم و استبداد به حکومت های «ایالتی/ولایتی» نیز انتقال می کند!

از همه بدتر، در اوضاع و احوالی که نفاق/تضاد قومی در کشور به نقطه غلیان/انفجار خود رسیده و هر قومی در صدد «سند/قباله سازی» برای قوم خود در هر ولایت/منطقه (با برافراشتن پرچم های قومی) است، طرح «فدرالیزم قومی» در کشور منجر به جنگ های قومی بی پایان، خانمانسوز و پاک سوزی قومی می شود!

داکتر لعلزاد

>>>   Aziz Naser
در کشوری همچو افغانستان، هرنوع نظامی چه آسمانی و چه زمینی بیاید فساد، زورگویی، رشوت ، خیانت و ده ها جرم جنایت دیگر ازبین نمی رود مگر اینکه یک انقلاب فرهنگی که نخست باور های دگم را از میان ببرد و آهسته آهسته ریشه هایدموکراسی را بگستراند بوجود آید.

>>>   Ashi Ash
بسيار جالب : پا كستان فاسد استبدادى و ديكتاتورى و هند پاك و شفاف
هردو كامالا يك رقم استند ممكن پاكستان بهتر باشد

>>>   Atiqullah Ebadi
نظر شما محترم بها صاحب دقيق است در صورتيكه شرايط عيني جامعه از هر لحاظ اماده نباشد ...

>>>   امان فرزان
وضعیت پاکستان هزار مرتبه از افغانستان بهتر است.

>>>   Bahaar e Mehr
فرموده بانوی مبارز ثریا جان بها دقیق است .

>>>   Salahuddin Qarizada
هرچه شود، بدتر از وضعیت فعلی نمی‌شود.
فدرالیزم راه‌حلی خوبی برای افغانستان است

>>>   افغانستان حقیقت
داکتر صاحب لعلزاد وقتی نظام فدرالی را نقد میکند و علت آن واضح است که از چه بیم دارند ، در عین حال نظام ریاستی را نیز قبول ندارند و نظام پارلمانی نیز چندان به طبع لطیف شان خوش نمی اید
جناب ایشان بایستی نظام مورد علاقه و نظر خودرا نیز پیشکش مینمودند تا چگونه میتوان عدالت احتماعی را تامین کرد
>>>   پيوستن هرات به مادر وطن ايران بهترين راه است ما هراتيان چهل سال درگير وحسي گري افغانها هستيم فقط بخاطر انگليس اشغال كه مارا جدا كرد مارا چه به افغان بودن ما فارس هستيم و ايراني هستيم پشتونهاي مهاجر گورشانًرا از هرات فارس گم كنند صاحب هرات نخواهند شد به سرزمينهاي خود برگردند يا همه شان را مردار ميكنيم

>>>   تمام نظام هایی که در صندوقچه نظام الهی بود.از شاهی مطلقه گرفته تا جمهوری و تا جمهوری دموکراتیک و تا جمهوری اسلامی مجاهدی و تا امارت اسلامی و تا جمهوری اسلامی دموکراتیک غربی ،در افغانستان کار ندادند.
حالا نظام های خداوندی خلاص شده است و میخواهد دوباره از آخر شروع کند ،یعنی از امارت طالبانی و بعداً جمهوری اسلامی مجاهدینی و بعداً جمهوری دموکراتیک نوع چینی و همینطور تا آخر.
ببیند که اگر کدام یک ازین نظام ها باز در افغانستان کار میدهد و یا نه؟
اگر کار داد.خوب،نور علا نور.
اگر کار نداد،خداوند لایزال افغانستان را به مخلوق خویش یعنی شیطان لایزال میسپارد و میگوید که من هرچه کردم،این مملکت جور نشد،حالا نوبت تو است.
هر چند من فکر میکنم که خداوند لایزال،طور مخفی و پنهانی.از چهل سال بدینسو،سرنوشت این مملکت را به شیطان ها داده است و از ما و شما پنهان نگاه کرده است.
والله و اعلم.

>>>   خلاصه درکشورهای اسلامی همه نوع حکومت برضد مردمش است هرنامی که داشته باشد

>>>   باید ولایات فارسی زبان مانند هرات بلخ بدخشان پنجشیر و غزنی و... به ایران بپیوندند

>>>   از دیر مدتی است که طرح ایجاد سیستم حاکمیت فدرالی در افغانستان طور جدی از جانب افراد و احزاب سیاسی مطرح گردیده است و همیشه مثالهای دولت‌های فدرالی در اروپا و امریکای شمالی زده می‌شود.
یکی از پایه های اساسی فدرالیزم سیستم مالیاتی است. مالیات در مجموع جمع آوری و به حساب حکومت مرکزی جمع میگردد. حکومت مرکزی یا فدرال
از عواید دولتی برای هر ایالت نظر به نیازمندی ها پول انتقال می‌دهد و حکومات ایالتی کار حکومتداری را پیش میبرند.بدون سیستم منظم مالیاتی طرح حکومت فدرالی به معنی تجزیه کشور و تسلیم آن به همسایگان بوده و به جای دولت فدرالی افغانستان دارای سیستم ملوک الطوایفی خواهد گردید. افغانستان برای اولین بار قانون انتخابی بودن ارگان‌های محلی وانتقال قدرت به مردم را رهبری جمهوری دموکراتیک افغانستان بوجود آورد این گامهای نخستین بود ولی تعداد از مخالفین عاشق دولت اسلامی بودند و مزه حکومت اسلامی را به مردم چشاندند.

>>>   هیچ رژیم ذاتابدنیست. اما دولتمردان ما نتوانستند ازآن استفاده خوب نمایند .تمام کشور های مستعمره اینگلیس امروزکشورهای پیشرفته ودارای سلاح اتمی اند .اما ما نه ...تمام کشورهای تحت تسلط شوروی امروز وضع بهترازما دارند اما ما نه .زیرا ما سیاست مدارخوب نداشتیم .ازآقایان خلیلزاد حامد کرزی اشرف غنی وعبدالله عبدالله.زیادتوقع داشتیم تا ازهمکاری همه جانبه جامعه جهانی دربازسازی وتوسعه کشوراستفاده اعظمی مینمودند اما نکردند فقط درفکربرپایی موقف خود مصروف شدند وبس .متسفانه درصف رهبران خراب کشوردرج تاریخ گردیدند .باتوجه به وضعیت موجود دیگر یک افغانستان یکپارچه ومتحد نخواهیم داشت .خدانکند چنان شود .

>>>   داکتر صاحب لعلزاد نظريات خوب دارد تاريخ شناس خوب است ولى در مورد گذشته فرهنگى هندوايران و توران نظريات شان بکلى اشتباه و مردود است. بويژه که در کانفراسى همين پيوند سه گوشه فرهنگى را انکار وتا سه گوشه فرهنگى اين اندازه فراتر رفت که سال پايه گذارى ايران را سال 1935 خواند. اين شخصيت علمى تحت حتى بخاطر گرايش قوميتى علميت و دانش و واقعيت هاى تاريخى را انکار نمود.
1-شاهان هند و ايران تورانيان بودند.
2- هندو شاهان شاهان ايران و توران بودند
3- ايرانيان هخامنيشان و ساسانيان شاهان آرياورتا وتورانيان بودند.
"اپگان" را يک عده مانند داکترصاحبان پارسى "افغان" بوده اما افغان يا افغانه از نسل سامى اسرائيلى بوده يا شاوول و يا طالوت بوده يک تضاد دراين معادله منطق برجسته ترسيم مى شود. زبانهاى عبرى و عربى صداهاى پ چ گ و ژ ندارند.
ولى آريانا ٬ آرياويج ٬ اران ٬ آرين آريا و آريايى و ايران اسمام در تضاد همديگر اند

>>>   آقای داکتر لعلزاد
آن فدرالی که در آن دموکراسی نباشد آن وجود ندارد و ملک الطوایفی خوانده میشود۰ مردم جمهوری فدرال به بنیاد روش های مردم سالاری مییخواهند نه خان سالاری و ملک الطوایفی زیر اداره یک دستگاه مرکزی۰
بسیاری مردم از درک این ارزش ها و تفاوت های آنها عاجز هستند۰

>>>   در سرای زندگانی جنگ قدرت تا به کی
این همه تعجیل کردن بهر ذلت تا به کی
با محبت دشمنی نابود و خنثی می شود
زندگانی بهر صلح است ، جنگ و نفرت تا به کی
ما که از اول همه اولاد آدم بوده ایم
بعد با شمشیر و ترکش ، مرگ ذلت تا به کی
جنگ از آغاز خلقت یکه تازی کرده است
این همه فکر جدایی رو به سرعت تا به کی
می توان در اوج قدرت یک کمی آرام شد
تا به خود آییی که دیگر هتک حرمت تا به کی
زشت باشد هر که را در دل عداوت پرورد
مهربانی خوشتر است آزار و محنت تا به کی
عشق را فریاد کن تا گوش هستی بشنود
زندگی معنا پذیرد روز حسرت تا به کی
آسمانی می شوی با مهربانی خو کنی
بیش از این نامهربان ، در جنگ سبقت تا به کی
صلحجویان این شعر هم این گونه می گردد تمام !
رشته ها را پنبه کردن فوت فرصت تا به کی ‌
‌‌‌
به امید وحدت ملی واقعی ، مشارکت همگانی ،صلح عادلانه داییمی وامنیت پایدار و همزیستی مسالمت آمیز تمامی اقوام برابر افغانستان.
عبدالرشید ناصری آسترالیا

>>>   آقای داکتر لعلزاد
آن فدرالی که در آن دموکراسی نباشد آن وجود ندارد و ملک الطوایفی خوانده میشود۰ مردم جمهوری فدرال به بنیاد روش های مردم سالاری مییخواهند نه خان سالاری و ملک الطوایفی زیر اداره یک دستگاه مرکزی۰
بسیاری مردم از درک این ارزش ها و تفاوت های آنها عاجز هستند۰

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است