قدرت گرفتن نظاميان در زمانه هاي حساس
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۲۶    ۱۴۰۰/۳/۲۲ کد خبر: 167355 منبع: پرینت

اكثرا در زمانه هاي حساس نظاميان قدرت سياسي را يا به زور (كودتا، انقلاب و يا توطئه) و يا به رضا چون قدرت رسي حزب از دهليز انتخابات، ميراث شاهي، انتقال مسالمت آميز و يا خواست مردم، بدست مي گيرند....،

اينگونه رهبران از رهبران نوع سخت گير اند كه اكثرا عسكر گونه سياست مي نمايند، دستور مي دهند و انتظار تطبيق را بدون چون چرا دارند؛ ديكتاتور اند ولي در تعداد موارد اين ديكتاتوري زمينه هاي دموكراسي را آماده مي سازند.
اين رهبران باني نظام ديكتاتوري اند كه در شرايط حساس لبه ديكتاتوري آن آنقدر غير ملي نيست.

اين شكل رهبران داراي خصوصيات زيرين اند. ببينيد گويی خداوند آنان را از يك خمير مايه ساخته است.
١- اعتماد به نفس بالا دارند، تا درجه كه خود نيز نمي دانند چقدر قوي اند.
٢- قدرت تصميم گيري سريع دارند.
٣- هر تصميم را بصورت جدي تطبيق مي نمايند.
٤- با هراس و ترس بيگانه اند.
٥- زياده ديكتاتور اند.
٦- كمتر مشوره پذير اند.
٧- زياد پلاني اند
٨- ميدان سياست را مانند ميدان جنگ مي دانند.
٩-بازي شطرنج را دوست دارند.
١٠- شكست را نمي پذيرند و تا سرحد مرگ پيش مي روند.
١١- بسيار ملي اند و كمتر وطن فروشي مي كنند. پناهندگي را در قاموس خود جا نداده اند.

نمونه هاي بارز و بسيار كاراي اين شكل رهبري را كه در تعداد موارد ديكتاتوري و دموكراسي را با هم ازدواج مي دهند، مي شماريم:
١- جوزف (يوسف) استالين رهبر گرجستاني شوروي بعد از درگذشت ولاديمير ايليچ لنين، باني اصلي قدرت شوروي و رهبر فكري چين و همفكران چيني.
٢- ليونيد برژنف جنرال جنگ دوم جهاني، امضا كننده جبري صالت سوم در ولادي وستوك با رييس جمهور امريكا كه با صد ها دل نادلي امضا كرد.
٣- اندروپوف رهبر شوروي بعد از چرنينكو سابق رييس كا گي ب شوروي. او را تزريق كردند؛ شش ماه در حالت بيداري و كوما سرانجام جان باخت تا گرباچف راهش باز شود.
٤- ولادمير پوتين رهبر فعلي روسيه.
٤- وينستون چرچيل صدراعظم / نخست وزير انگلستان يكي از رهبران برنده جنگ دوم جهاني كه به روباه سياست معروف بود.
٥- محمد رضا شاه پهلوي پدر شاهنشاه ايران كه به جزيره موريس تبعيد شد.
٦- مارشال جوزيف تيتو رهبر يوگوسلاويا يكي از بنيان گذاران كشورهاي عدم انسلاك است.
٧- مارشال چينكاي چك رهبري چين ملي(تايوان) كه بعد از انقلاب چين به جزيره فارموسا فعلا تايوان رفت و نظام ماركيت قوي را بنيان گذاشت.
٨-جنرال دوگول پيروزمند چنگ جهاني دوم و فاتح نورماندي فرانسه رييس جمهور تكرار ناپذير فرانسه(ناپليون بناپارت دوم براي فرانسه)
٩- مارشال فرانكو رهبر هسپانيه كه بعد از اتحاد هسپانيه در حال پاشيدن را دوباره به خانواده سلطنتي بر گرداند.
١٠-جنرال آيزن هاور رييس جمهور آهنين امريكا.
١١-فيدل كاسترو رهبر كيوبا باني كيوبا مدرن و عدالت پسند.
١٢- صدام حسين رهبر عراق (جنگ با ايران و جنگ با امريكا).
١٣- جمال عبدالناصر رييس جمهور مصر باني جمهوري اتحاديه عربي (مصر، سوريه، لبيا، يمن).
١٤- حافظ الاسد رهبر فقيد سوريه باني سوريه مقتدر.
١٥- معمرالقذافي رهبر ليبيا (در اوايل او را چيگاورا افريقا گفتند، باني انقلاب سبز در لبيا در بهار عربي كشته شد).
١٦- بشار الاسد رهبر فعلي سوريه مقاومتگر سر سخت.
١٧- جنرال مصطفي كمال اتاترك رهبر و باني تركيه سيكولار، نجات دهنده تركيه از تجربه حتمي بعد از جنگ اول جهاني و ختم خلافت عثماني.
١٨- موسوليني رهبر ايتاليا كه به قتل رسيد متحد هيتلر و فاشيست مشهور.
١٨- جنرال ضياالحق باني پاكستان اتومي با قدرت بيشتر، پدر معنوي مجاهدين و تنظيم كننده جنگ افغانستان.
١٩- سپهسالار محمد نادرشاه پادشاه افغانستان پدر محمد ظاهر شاه، كه بدست عبدالخالق كشته شد.
٢٠ - سردار محمد داود اولين رييس جمهور كشور كه در ارگ با خانواده اش به شهادت رسيد.
٢١- دكتور نجيب الله ریيس جمهور افغانستان و رييس استخبارات افغانستان، كه بدست طالبان به شهادت رسيد.
سياست هاي خوب بد رهبران نظامي ياد شده را خود گمان زني كنيد.

عشق آباد
سید مسعود


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
نظامیان
قدرت
نظرات بینندگان:

>>>   جنرال دوگول رمانی که سربازان آلمانی وارد پاریس میشدند،بخاطر آن که شهر پاریس خراب نشود،جنگ نکرد و به انگلستان فرار کرد و بعداً قوای متفقین تشکیل شد و سربازان آلمانی نیز بخاطر آن که شهر پاریس خراب نشود،بدون مقاومت شهر را رها کردند.
استالین آدم بسیار مشکوک بود.
کوچکترین شک بالای اشخاص سبب اعدام آنها میشد.خصوصاً در هنگام جنگ دوم جهانی.
اوکراین قبل از انقلاب اکتوبر و تشکیل دولت اتحاد جماهیر شوروی،یک مملکت جداگانه بود.
با شروع جنگ جهانی دوم،هیتلر برای اوکراین وعده استقلال از شوروی داد و روی همین منظور در مقابل ارتش آلمان چندان مقاومت نکرد و آلمان اوکراین را زود تسخیر کرد.
اما بعد از پیروزی استالین در جنگ دوم جهانی،استالین یک تعداد زیاد اوکرایینی هایی را که خیانت کرده بودند،اعدام کرد.
زمانی که ستالین در سال ۱۹۵۳ فوت میکند،هیچ کس از اعضای دفتر چرات نزدیک شدن به او را نداشتند که نشود در خواب باشد و بالایشان قهر شود.
بهرصورت بعد از او خروشوف رییس جمهور شد و هیچ کس حتی جرات نداشت به خروشوف برای رییس جمهوری اش تبریک بگویند،که نشود که زنده باشد.
مثل حضرت عمر که برایش احوال دادند که پیغمبر وفات نموده است،عاجل آمد و شمشیر خود را از بغل کشید که هر کس که میگوید که پیغمبر وفات کرده است،با همین شمشیر سرش را میبرم.اما برایش گفتند که پیغمبر خودش نیز میگفت که من نیز مانند شما،انسانی بیش نیستم،صرف پیغام رسان هستم و بعداً او قبول کرد.
در کنگره حزب نیز خروشوف که خودش از اوکراین بود،شروع کرد به تقبیح کردن اعمال استالین و او را دیکتاتور و قاتل میلیون ها نفر دانست،هنوز هم در تالار همه خاموش بودند.
استالین جزیره کریمیا را که جز جمهوری فدراتیف روسیه بود،به جمهوری اوکراین ملحق کرد.
بعد از فروپاشی شوروی ،اوکراین دوباره مملکت جداگانه شد و اوکراین نیز مثل سایر جمهوری های سابق شوروی به فقر مبتلاشد و مردم مجبور شدتد برای کار به پولند که حز اتحادیه اروپا شد.بروند و آهسته آهسته از روسیه بریدند و به اتحادیه اروپا نزدیک شدند و رییس جمهور طرفدار اروپا تعیین شد و زبان روسی را منع کرد و جنگ بین روسی زبانان مناطق شرقی اوکراین و دولت اوکراین شروع شد و روسیه از روسی زبانان شرق اوکراین دفاع کرد و جزیره کریمیا را نیز دوباره با روسیه یکجا کرد.
حالا اگر اوکراین عضو سازمان ناتو شود،معلوم نیست که روسیه چه عکس العمل نشان خواهد داد؟
مه فکر میکنم که شاید همان گلیمی را که در خانه دارد،خورجین جور کند.

>>>   شامل ساختن نادر غدار و تاریک الحق چرکستان درین لیست توهین به دیگران است زیرا هیچ یک از اینها درآمدن شان رول نداشتند. اولی به کمک انگلیس شیطان و دومی توسط امریکای جنایتکار در جریانات پلان انتقامی از روسیه به کرسی قدرت آورده شدند.
نام فرانکو جلاددرین لیست توهین به انسانیت است زیرا او بدتر از هیتلر فاشیست بود.
آتش خاوری

>>>   لست کاملا تعبیض امیز است گلبد الدین چندین بار در دوره های مختلف کودتاه کرده واسمش موجود نیست

>>>   اسامی موسو لینی جنرال فرانکو و ضیاالحق بیشک که در این لیست گنجایش ندارد.
در مورد اوکراین زیاد به عقب بر نمیگردیم : اوکراین بین سالهای ۱۹۱۷-۱۹۲۱ به نام جمهوری مردم اوکراین عرض اندام کرد ولی در جریان جنگهای داخلی در روسیه جمهوری مردم اوکراین یکجا با هیجده کشور و نیرو های خارجی و داخلی در کنار اردوی سفید روسیه که برای سرنگونی انقلاب اکتوبر فعالیت نظامی داشتند همکاری میکرد تا بالا خره بلشویکهای اوکراین و روسیه توانستند تمام نیرو های ضد انقلاب را دفع کامل نمایند و بدینترتیب جمهوری اوکراین به روسیه شوروی پیوست. در اثر تفاهم میان بلشویکهای روسیه و اوکراین این کشور بنام جمهوری سوسیالیستی شوروی با حفظ زبان و کلچر مسمی گردید .
جزیره کریمیا از بعد از شکست امپراتوری عثمانیه در برابر روسها سال ۱۷۸۳جز امپراتوری روسیه تزاری گردید و هم چنان بعد از انقلاب اکتوبر ۱۹۱۷ در جغرافیای روسیه شوروی شامل بود در سال ۱۹۵۴ بنا به تصمیم هیات ریسه شورای عالی شوروی جزیره کریمیا به اوکراین در زمان خروشچف که اوکراین تبار بود به اوکراین داده شد..

>>>   گلو درکودتاه های ناکام قهرمان است.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است