احمد ولی مسعود، رییس بنیاد احمد شاه مسعود می‌گوید که حکومت مسؤول وضعیت کنونی در کشور است.

آقای مسعود می‌افزاید که رییس‌جمهورغنی به هشدارهای سیاست‌گران مبنی‌بر به میان آمدن بحران کنونی توجه نکرد و خود نیز برای مهار بحران برنامه‌ای ندارد: «اگر همان قربانی نیروهای امنیتی و دفاع جانانه مردم افغانستان نمی‌بود، امروز شاید ما شاهد یک وضع دیگری بودیم. از بی تدبیری بی برنامگی و سوء مدیریت رهبری حکومت و از این‌که نه صلح در دستتش بود و نه جنگ.»

آقای مسعود، از آینده ناروشن جنگ و صلح در کشور ابراز نگرانی می‌کند و می‌گوید که جامعه جهانی نیز مسؤول وضعیت کنونی افغانستان و آواره شدن افغان‌ها است.

احمد ولی مسعود، تأکید دارد که عقب‌نشینی نیروهای دولتی از شماری از ولسوالی‌ها یک توطیه است و نیز روند صلح سبب تقویت طالبان شده‌است: «در یک سال که مجذوب صلح استیم طالبان هم در مجامع بین‌المللی هم شناخته شدند رسمیت گرفتند هم تطهیر شدند، قباحت زدایی صورت گرفت هم تمام در بعد نظامی تقویت شدند در بعد تبلیغاتی تقویه شدند؛ چه صلحی است که طالب تقویت شده؟»

احمد ولی مسعود با ستایش از قربانی‌های نیروهای دولتی و حمایت از نیروهای خیزش مردمی می‌گوید که حکومت نمی‌خواهد نیروهای خیزش مردمی را حمایت کند.
احمد ولی مسعود، می‌‎افزاید که حکومت از مساله خط دیورند و روابط با پاکستان استفاده ابزاری کرده‌است و حکومت مشکلات با پاکستان را باید در حضور جامعه جهانی حل نماید.

کد (9)

>>>   بالاخره، یک نفر گپ حقیقته پیدا کرد. صلح با طالبان حرام و منفور است. خدا لعنت کند کسانی را (مخصوصا مطبوعات) را که ترویج می کنند. از ما صلح و از طالبان کشتار. هر وقتی که صلح هم شود، کشتار به صورت دیگر دوام خواهد کرد.

>>>   غنی چشم به کمک سالانه ۳ ملیارد دالر تا سه سال دیگر دوخته و بعد فرار میکند اماقبل از این کشته میشود.

>>>   مسود آغا ده سوچ های بالا دست نزن ، عقل تو ده اونجا نمیرسه تو و لالایت و چوتا داکوی نو ده خط سنگ فروشی و خاک فروشی باشین تا که میچله .
امروز وطن به آدمهای شجاع ، وطندوست با همت کار داره نه به کنچنی های ناچ خانه های استخبارات بیگانه.

>>>   از انقلاب ثور گرفته تا مجاهدین بشمول برادر شما احمد شاه مسعود و طالبان و بعد از حادثه یازدهم سپتامبر ،قوای امریکایی و ناتو و دولت های افغانستان،بشمول دولت کرزی و اشرف غنی،همه و همه در کشتار و زخمی ساختن و آواره ساختن مردم افغانستان دخیل هستند.
هیچکس نمیتواند سند برائت بدست بیاورد و بگوید که من بخاطر مردم مبارزه کردم و با بخاطر اسلام مبارزه کردم و یا بخاطر دموکراسی مبارزه کردم و یا بخاطر ازبین بردن تروریزم مبارزه کردم.
همه دست ها به خون مردم آلوده است و هیچ مرجعی توانایی به محاکمه کشیدندآنها را ندارد.زیرا هر کدام بهانه یی برای خود میتراشند و دیگران را مقصر میدانند.
اما در حقیقت همه مقصر اند.
هیچ سیستمی،هیچ ایدیولوژی یی،هیچ دینی و هیچ قدرتی،بالاتر از حق زندگی یک انسان نیست،که متأسفانه تحت همین نام ها کشته شدند و از بین رفتند.

>>>   اصل واقعیت اینجاست که مدیران گوناگون در این ۶۰ سال اخیر که به یاد خودم چون ایًینه میگذرد در احرم قدرت چی خاندان شاهی. کمونستان مجاهدین . طالبان وسر دمداران پرتاب شده همه شان برای غارت دست در یک کیسهً قدرت وثروت تاهمین امروز هم بدون استثنا ًخود رانزد ملت مظلوم به اثباط رسانیده اند بازی را که همین مجموع از گروپ ها چی رفته گان چی باز مانده گان که دارند هیاهو سر میدهند. دیگر وزنه خود را نزد خدا ومردم از دست داده اند. بهتر است به چور های عریان وپنهان خود پایان داده و افغانستان را دیگر به لجن نکشند وبرف بام خود را به بام دیگران نیندازند
دور اندیش. هالند

>>>   کاشکی جناب شان این گپ را دردهه 70 درزمان زمامداری خود شان نیز میگفت

>>>   مسول نا امنیهای امروز شورای نظار و ګلبدین است!

>>>   دوستان عزیز از اقای دور اندیش تا اقایان خیر اندیش باید بدانند که جنگهای منطقوی پیامد سیاستهای استعماری کهنه و نو میباشد...چرا وضعیت در لیبیا خراب شد؟؟؟چرا انقلاب در نیکاراگوا با ضد انقلاب مواجه شد و گواتیمالا چون پاکستان به مرکز فعالیتهای تروریستی در امریکای لاتین تبدیل شد؟؟؟چرا السوادور النده در سال ۱۹۷۳ توسط کودتای خونین کشته شد؟؟؟چرا محمد مصدق در ایران سال ۱۹۵۳ با کودتا مواجه شد و شاه که از کشور فرار کرده بود دوباره به قدرت رسید؟؟؟ چرا در برابر انظار عامه دولت اپارتاید افریقای جنوبی تا سالهای اخیر قرن بیستم همچنان حکمران ملیونها سیاه پوست بود؟؟؟چرا اسراییل حقوق ملیونها فلسطینی را پایمال میکند و جنایات این کشور هنوز هم ادامه دارد چرا طی ده سال ویتنام را چنان بمباردمان کرد که تاریخ نظیر انرا بعد از هیروشیما و ناگاساکی به یاد ندارد.امریکا در سال ۱۹۵۳ کوریای شمالی را به خاک یکسان کرد همه ای جهان فکر میکردند که دگر گیاهی در این کشور نخواهد رویید و بالاخره نوبت افغانستان رسید . در افغانستان هم بخاطر انکه منافع منطقوی اش در خطر بود دین اسلام را وسیله قرار داد و جنگ اعلام ناشده را براه انداخت ...مثالها زیاد است. امپریالیزم امریکا هر کشور و هر ایدیالوجی را که منافع انرا تهدید کند از سر راهش بر میدارد. برای اینکار دو راه دارد...تحریمهای اقتصادی و وارد اوردن فشار بر دولت ها از طریق بانک های جهانی و سایر موسسات معتبر مالی و یا براه انداختن کودتا ها و دامن زدن به اختلافات و جنگهای داخلی .
کشور های ضعیف و نا متوازن مثل افغانستان نتواست در مقابل توطیه های استعمار انگلیس در اغاز قرن بیستم تاب اورد. انگلیسها در همسایگی مستعمره ای شان کشور ازاد مترقی و شگوفان را تحمل کرده نمیتوانستند از اینرو دست بکار شدند و گلیم شاه امان الله خان را جمع کردند...با نادر شاه و ظاهر شاه سیاست معتدل را در پیش گرفتند بخاطر انکه دستگاه حاکمه وقت در حقیقت تامین کننده ای منافع انها بودند و هم از انها برای ایران که از نگاه نفت برای انها ارزش حیاتی داشت خطری متوجه نبود . با تغییر شرایط و نظام در افغانستان در سال ۱۹۷۸ و ایران در ۱۹۷۹ استراتیجی امریکا و انگلیس تغییر کرد ...
هفتاد سال قبل جنگ سرد اغاز شد . امریکا شوروی را برای اتباع خویش غول جهانی وحشی ترسیم نمود تا ایدیالوجی مارکسیزم در امریکا نضج نیابد
مارکسیست بودن در سالهای ۱۹۴۰-۱۹۸۰ به معنی تروریست بودن در شرایط فعلی محاسبه میشد.دشمنی امریکا با مارکس از ان جهت بود که تیوری مارکسیزم مشت سیاستهای استعماری و استثمار ی غرب و امریکا را باز میکرد...از نظر امپریالیزم امریکا اگر کسی یک قرص نان خود را با همسایه اش تقسیم میکرد ان شخص کمونیست قلمداد و مورد پیگرد قرار میگرفت...
جهان سرمایداری هیچ نوع حس همکاری برابری و تساوی ملیتها و حقوق مساوی ملیتها را طرفدار نیست. زندانهای امریکا پر از سیاه پوستان و هندی های بومی میباشد. هنوز هم در امریکا سیاه بودن بزرگترین چلنج است...سالها اعضای کشور های عضو جنبش عدم انسلاک تلاش نمودند تا راه برای برون رفت از عقب ماندگی را جستجو کنند بعد از سالها کار و ایجاد کمیسیونها به این نتیجه رسیدند که باید بانکهای جهانی تا حدودی جوابگوی مقتضیات این کشور ها بوده و هم انحصار ساینس و تکنالوجی را خاتمه بخشیده و با ارایه قروض طویل المدت با ربح کم امکان نفس کشیدن را برای کشور های تازه به استقلال رسیده بدهند... هنری کیسنجر و نماینده امریکا در ملل متحد تمام کوششهای کشورهای جهان سوم را در تمام جلسات کمسیون اقتصادی سازمان ملل متحد مانع شدند و در حین زمان صندوق وجهی بین المللی پول
میزان ربح خویش را بر کشور های مقروض افزایش بخشید سیاستهای جدید
اقتصادی بنام free trade و گلوبالیزیشن باعث گردید که کشور های نا متعادل از لحاظ اقتصادی دروازه های اقتصادی شانرا بروی کشور های بزرگ اقتصادی بگشایند و هم اکثر موسسات مالی و منابع دولتی را خصوصی سازند....افغانستان در سال ۱۹۸۰ درست نقطه مقابل و در تضاد با چنین
شیوه های استعماری قرار گرفت ... طبیعی است که کشوری چون افغانستان 'با بافت نامتناسب اجتماعی و دارای خصوصیات فوق العاده سنتی به اسانی در برابر
امریکا از پا در امد....قصه به درازا میکشد و از حوصله ای این سایت خارج میباشد...هدف من این است تا دوستان برای قضاوتهای شان عجله نکرده و سعی کنند علل اصلی بدبختی ها را جستجو کنند. البته اشتباهات رهبران سیاسی و نخبگان نیز در روند معضلات کشور بی تاثیر نبوده است...
حنظله

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است