مجاهدین، مردمی خطرناک و خراب‌کار نیستند
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۲۸    ۱۴۰۰/۵/۹ کد خبر: 167836 منبع: پرینت

به آقای غنی بگویید، برای بقای این سرزمین و نظام، و بقای خودش، از خودخواهی، لجاجت، تمامیت‌خواهی و انحصار قدرت، دست بردارد و برای مردم این جغرافیا، در این آشفته‌بازار امنیت و سیاست، جایگاهی را تعریف کند.

مجاهدین، مردمی خطرناک و خراب‌کار نیستند. اگر با تو اختلاف هم داشته باشند، سرانجام راه حلی برای کنارآمدن پیدا می‌شود. چنان‌که تا حال بارها این اتفاق افتاده است و در تمام موارد اوضاع به نفع تو و هم‌باورانت تمام شده است.

بنابراین از جانب مجاهدین احساس خطر نکن و برای بهبود اوضاع امنیتی و بقای خودت، هم از آنان حمایت کن، هم برای‌شان در قالب حکومت صلاحیت بده! این به نفع همه و بیش‌تر از همه به نفع تو است.

به عنوان مثال ریاست شورای نظامی هرات را بسپار به امیر محمد اسماعیل‌خان. بگذار این مرد کارکشته، با صلاحیت لازم، وارد میدان عمل گردد و دست‌کم بندرهای اسلام‌قلعه و تورغندی و ولسوالی‌های هرات را از تصرف مخالفان به نفع تو، خارج سازد! والی و قوماندان قول‌اردو و امنیه و تمام رؤسا و مدیران تو هم بگذار همه بر پست‌های شان تکیه‌زده باشند!

انجام این‌کار به نفع همه است و از همه بیش‌تر به نفع تو! اگر طالبان بیش‌تر از این قدرت بگیرند، هم کشور را به تباهی می‌کشند، هم برای تو جایی برای زندگی نمی‌ماند! تا اندک فرصتی هست به‌هوش آ و نگذار چنان دیر شود که دیگر کاری از هیچ‌کس ساخته نباشد! طالبان به تو رحم نمی‌کنند، هم‌چنان که به دیگران رحم نکردند، پس خودت را دچار سرنوشت دیگران نکن!

سید مسعود حسینی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
مجاهدین
حکومت
نظرات بینندگان:

>>>   دوست عزیز اقای حسینی!
ماهم یک روزگاری و چند روزی با مقاومت گران سابق بودیم اگر سلاح نداشتیم در پهلویشان قرار داشتیم بسیار راست میگوید که مجاهدین از صفات نیک برخوردار اند و... اما ما که ده بیست هزار نفر سلاح دار بودیم در میان خود بشمول بنده ای عاجز وفقیر العباد مجاهد نمی دیدیم همانطوری که در میان کمونیست ها ویا اعضای حزب دموکراتیک کمونیست نبود ودر میان تکنوکراتها تکنوکرات نیست جبهات مقاومت هم از مجاهد خالی بود ولی نمیتوان بکلی مجاهدرا نفی نمود در میان اشخاص ناخوان وبی سواد وخال خال از باسواد ها هم خصوصا انهای که چشمشان به دالر نخورده واسیر احزاب تقلبی ساخت پیشاور نشده بود مجاهد بودند بعد ها که به دام استخبارات افتیدیم اگاهانه ویا ناخود اگاه به نفع اجانب رزمیدیم وقرار گرفتیم دیگر فاتحه ای مجاهد را هم خواندیم بلی در میان ما دلاور های بیشمار وجنگجو های خوب وحتی ضد روس وکمونیزم خوب داشتیم ولی هر که ضد روس ویا کمونیزم بود ویا خوب جنگید نظر به تعریف قران کریم نمیتواند مجاهد باشد چون شنیده ایم که میگفتند مجاهد کسیست که برای خدا وبنام خدا وتا اینکه کلمه ای توحید عالی وبلند باشد می رزمد هرچه مابخاطر جمعیت اسلامی وحزب اسلامی وای اس ای وسی ای ای و ایران وپاکستان وسعودی و...جنگیدیم اگر نیت ما چنین نبود در پهلوی کسانی قرار داشتیم وقرارات انها را به رسمیت میشناختیم که انها درین اسلاک شامل بودند انا لله وانا الیه راجعون
داملاجان سانچارکی

>>>   "مجاهدین، مردمی خطرناک و خراب‌کار نیستند'" این دیگر مسخره است، قتل و قتال هایی که این اشرار انجام دادند غیر قابل بخشش است. از چور و چپاول که بگذریم مگرفراموش کرده یی که جنایتکار و جاسوس بیگانه 'گل بی دین' حتی بعد از ۸ ثور ۱۳۷۰ باز هم به امر چرکستانی های خون آشام کابل را راکت باران کرد. دوم اینکه اشرار و طالب از یک دیگ برآمده اند و در جنایت سر یکدیگر را خاریده اند و همچنان هر دو در تباهی این مرز بوم شریک اند تنها با تکتیک های مختلف همانند خلق و پرچم که همه جنایات شان بخاطر سویتیزم (شوروی پرستی) بود.
آتش خاوری

>>>   مجاهدین بد تر از طالبان هستند دزد - غاصب ادم کش و چپاولگر . حد اقل طالبان دزد که نیستند که خانه های مردم را جور نمایند دوره اسماعیل خان یاد مردم هرات رفته بلی برای یکتعداد که منفعت میبرند خوبست نه برای غریبان و بی کسان

>>>   اسمعیل خان خودش دفعه قبل به طالبان تسلیم شد و از وقتی که او در مقابل طالبان جهاد دروغی اعلان کرده است، با گذشت هر روز طالبان به شهز هرات نزدیک تر میشوند.

>>>   اقا حسینی که شما از تورن اسماعیل سخن میرانید همین انسان به این سرزمین خیانتهای بسیار بزرگ نموده، از گرفتن پول و اسلحه در دوران کارمل توسط خلیل الله ابوی امر حوضه غرب ، خیانت ملی در دوران وزارتش و غصب زمینها و جایداد زابلی، هدف این مجاهد فقد و فقد اندوختن سرمایه بوده و است.ایا انسانهای که عاشق پول و سرمایه باشند
میتوانند خدمت واقعی کنند ؟ هرگز نه، ما باید به اینها وقت ندهیم که باز هم به سرنوشت ملت عزیز بازی کنند.

>>>   حسينى معلوم ميشود كه بسيار ترسيده و در كفش خود ريگ ها دارد كه از امدن و پيشروى طالبان اينگونه نعره وً فغان ميكند!! تو ضرورت ندارى كه به اصطلاح مجاهدين و تورن اسماعيل را به مردم مرفيع كنى مردم و غنى شما ها را مى شناسند به حيث خاينين ملى، دزدان، نوكر استعمار و غيره!! حالا زارى و چاپلوسى بدرد نمى خورد باداران تان شما را هم شناخت و ديگر نمى خواهند شما را به حيث نوكر بپذيره!! شما ها يتيم شديد و روزى حساب هم انشالله نزديك هست!!
زنده باد افغانستان و مردم مجاهد پرورش

>>>   مجاهدین در افغانستان و جهان کارنامه ای ننگین دارند اما این بهترین فرصت برای توبه کننده گان است تا نامشان را درخشان کنند در تاریخ وننگ از پیشانی بردارند شاید هرگز چنین فرصتی دیگر نصیبشان نشود بشرطی که دوباره بخاطر قدرت نباشد برای اسلام و برای مردم باشد عمرشان را هم کرده اند و ثروت هم بسیار اندوخته اند کاش هوشیار شوند واین اخر عمرشان به عزت شان نزد مردم خود هم بیفزایند تا وقتی مردند مردم در تاریخ بگویند خدایش بیامرزد از مردم به وقت نیاز دفاع کرد

>>>   غنی احمق مامور امریکا است و هدف اش تسلیم ولایات سرحدی به طالب است.

>>>   آقای حسینی درود
آنانی را که شما هنوذ هم با القاب مجاهد میشناسید، از وقت هاست که لقب شرو فساد را دارند و در واقع شایستۀ همین لقب هم استند. لقب مجاهد حالا در ساحۀ طالبان پهلو گرفته است، شریعت هم به گروگان طالبان درآمده است، اینانیکه در اینطرف هنوذ هم بر طبل جهاد و مجاهد میکوبند، فقط نگرانی شان از دست رفتن سرمایه های باد آوردۀ شان است ورنه از جهاد و نام مجاهد بیزار اند، امیر اسمعیل و شخصیت هایی همچون او، اگر رئیس جمهور مملکت هم شوند، قصۀ شان مفت است، اگر برای شان اجازه داده شود که با سمایۀ بادآوردۀ شان آرام زندگی کنند، دیگر نه مجاهد استند و نه قوماندان! نه در غم ملت خواهند بود و نه در غم کشور، طالب هما فانه ای است که از تنۀ مجاهد ساخته شد و طبق همان ضرب المثل "فانۀ چوب از تنۀ چوب"، طالب به جان همین مجاهدان قلابی همان فانه خواهد بود.
میهن زرغون

>>>   آقای حسینی خیلی درست نوشته اند. اعتماد کردن به نیرو های مردمی و رهبران مجاهدین به نفع نظام و خود آقای غنی تمام خواهد شد.
مجاهدین آن های بودند که در اوج قدرت، حکومت را به خاطر صلح و برادری به کرزی مفسد و همفکرانش مانند غنی دیوانه و مریض تسلیم کردند.
اسماعیل خان از جمله بهترین و با درایت ترین چهره در بین مجاهدین بود.
آیا آرامش در هرات و حوضه غرب را همان آغاز دوران مجاهدین را می توان انکار کرد؟
آیا آبادی و‌ پیشرفت هرات را در زمان ولایت وی می توان نادیده گرفت؟

>>>   معلو میشود که اقایان اتش خاوری و سنچارکی در حالت سر درگمی قرار دارند. جهاد در زمان حضرت پیغمبر ص شروع شد و در بدل ان برای فاتحین غنیمت های جنگی و زن وعده داده شده بود و برای کشته شدگان درجه شهادت و ارام کردن در گوشه جنت.همان قصه تا به امروز ادامه دارد...
قیام ثور فوق العاده از جانب مردم عام استقبال شد. ولی متاسفانه که اهداف عالی قیام که در اسناد حزبی و دولتی درج است و همه میتوانند انرا مطالعه کنند به بیراهه کشانیده شد و برزگترین ضربه بر جنبش وارد شد . صدها حتی هزاران عضو حزب بخصوص از بخش پرچمی ها اغدام و نابود شدند
اقای خاوری نه راه دارد و نه روش و نه کدام پیشنهاد مشخص برای اینده روشن افغانستان. ایشان برای تمسخر و روز گذرانی چند سطر برای تفنن مینویسند وبس.
از سنگچارکی گله نیست زیرا ایشان عمر خود را بنام مجاهد در کوه و دشتها فیر راکت و انفجارات چپاول دارایی های عامه سپری کرده اند ولی اقای خاوری که مدعی اند دکتورا دارند نمیدانم در کدام رشته بالاخره ایشان نه مرد این دنیا شده اند و نه زن اخرت خواهند شد...زیرا منحیث یک روشنفکر راهش را گم کرده و دارد بسوی ترکستان میرود.
حزبی ها هر چه بودند هر کی بودند خوب یا خراب فعالیتهای مثبت مدنی و برنامه های مترقی شان بخصوص بعد از ششم جدی در اثار محققین و مورخین خارجی به شمول طارق علی از پاکستان ویجی پرشاد و دگر تحلیل گران امور بین المللی که همه عهده دار بخشهای عمده مطالعات امور بین المللی و مسایل تاریخی در انستیتوتهای معتبر جهان اند و هر یک مولف کتابها در بخش تاریخ کشور های جهان سوم مبارزه بین کشور های عضو جنبش عدم انسلاک و بانکهای بزرگ مالیاتی به شمولIMF میباشند بخصوص دوره دوازده سال حاکمیت حزب و دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان را با تاریخ سالهای گذشته زمان حاکمیت با در نظر داشت اشتباهات و لغزشهای حزب در دوره تره کی و امین زیرکانه و موشگافانه ارزیابی دقیق نموده اند. انها حوادث افغانستان را تصادفی نه بلکه رابطه ناگسستنی انرا با سیاستهای استعماری و زورگویی ها و باندیتیزم امریکا در جریان جنگ سرد و بعد از ان میدانند.
انها سالهای ۱۹۶۰ را که بنام سالهای ازادی افریقا نامیده میشود اما چرا چرا این کشور ها بسوی جنگهای داخلی کشانیده شده اند و به همین ترتیب حوادث امریکای لاتین همه را زنجیر وار با حوادث چهلل سال اخیر افغانستان مورد ارزیابی قرار داده اند.
اینکه فاجعه یکی بعد دگر در کشور رخ داد به هیچ وجه اروزی فرزندان حزب دموکراتیک خلق افغانستان نبود حتی شاید هم ارزوی ان جوان ساده دل روستا زاده که فریب دشمنان وطن را به نام اینکه اسلام در خطر است نیز نبوده باشد. تمام مسایل مثل افتاب روشن است فقط برای رد یابی واقعی حوادث گذشته و فعلی نیت خوب و بینش واقعی ضرورت است نه بررسی های سرسری و دشنام دادن. سویتیزم و یا سویتیست بودن کدام عیب سیاسی نداشت. جوانان ارتش شوروی دوشادوش سربازان قوای مسلح افغانستان برای طرد مداخلات از پاکستان و دفع فعالیتهای تروریستی از ان کشور علیه دولت وقت رزمیدند و کشته شدند بنا اگر قدردانی به هر نام و عنوانی باشد ارزش دارد.
خاوری صاحب فراموش نکنید که در جنگهای اسپانیا زمانیکه جنرال فرانکو فاشیست نیروهای وطنپرست و مترقی را سرکوب میکرد از سراسر جهان حتی امریکا و کانادا برای دفاع از جمهوریت شتافتند. تنها هفصت نفر از جمله داوطلبانیکه از کانادا به اسپانیا رفته بودند در نبرد انجا کشته شدند در حالیکه قربانیان دفاع از جمهوری اسپانیا خیلی ها زیاد است.ایا قدردانی از انها بهر نام و عنوانی که باشد ارزش ندارد؟؟؟ عده ای از دکتوران در جنگهای سال ۱۹۴۵ چین برای تداوی مجروحین جنگ مربوط به اردوی ماووتسی دنگ به انجا رفته بودند و تا امروز نامهای انها با خط زرین در موزیمهای اینکشور درج است...
همه ای تحلیل ها وابستگی به تمایلات ایدیولوجیکی دارد ...
زرگر

>>>   اقای خاوری بلی حزبی ها سویتیست بودند و هم وطن پرست . البته در بین شان خاین هم بود .این موضوع طبیعی است . پنج انگشت شما هم یک برابر نیست. ولی افسران دلیر قوای مسلح و حزبی ها در زیر پرچم وطن و حزب شان بنام سپاه انقلاب از خاک وطن دفاع کردند نمیدانم جناب در انزمان در افغانستان بودید یاخیر ولی من شاهد حوادث از نزدیک بودم و همه چیز را به خوبی به یاد دارم و اتفاقا زندگی به من یاری کرده است تا زنده بمانم و تا به حال در کابل و در خانه ای پدری ام زنده و زندگی کنم. ما حزبی های سویتیست شب و روز زندگی خود را در پهره گزمه سپاه انقلاب گذراندیم تا باشد همشریان ما خواب ارام داشته باشند...شبها گزمه میکردیم واز طرف روز هم بعضی رفقا به صنوف درسی خویش میرفتند زیرا بسیاری از ما محصل بودند ... جیب خرچ بسیاری از رفقا همان مدد معاش پوهنتون بود و بس زندگی سخت و دشوار داشتیم و لی در فکر چور سرمایه و دارایی ملت هیچگاه نبودیم. ما به سویتیست بودن حزبی بودن و به رهبر خود افتخار میکنیم و هرکسی چرندیات بنویسد با قاطعیت جوابش را خواهیم داد. ما پروای این را نداریم که اشخاص روشنفکر کور بین ما را دشنام دهند یا تعریف کنند ..اگر بروید و در بین مردم کابل سروی کنید البته از مردم فقیر و نادار از هزاره تا تاجیک و پشتون همه به خاک پای حزبی های سویتیست احتیاج شده اند زیرا مردم به پاکی و صداقت حزبی ها پی بردند ولی حالا دیر شده است. اگر تورن اسماعیل کاری در شرایط دشوار کنونی انجام دهد خدایش خیرش دهد. ایشان دوازده سال در زمان حزبی ها مصروف جنگ موش و گربه بودند. اراضی ولایت هرات به نفع موصوف مثل پنجشیر نیست به همین خاطر در زمان حزبی های ترقی پرور اب خود را پف پف کرده مینوشید و سعی میکرد که هم دستگیر نه شود و هم نام نیک در بین حزب جمعیت پیدا کند و هم از حواله جات استحقاقیه یعنی خیراتهاییکه امریکاییان اروپاییان و اعراب به سران تنظیم ها از طریق باداران پاکستانی شان میدادند نیز بی بهره نماند.
ماجرای دفاع از هرات در سالهای ۱۹۹۰ و جریان دستگیری ماجرای رهایی این شخص مجهول است.او بعد از رهایی از زندان طالبان فرار را بر قرار ترجیح و به ایران رفت و تا زمان حمله امریکاییان دگر نام جهاد را نگرفت.
بعد از سقوط طالب و امدن برادران دینی امیر اسماعیل یعنی امریکاییان باز سر و کله موصوف پیدا شد و به فکر فخر فروشی و گرفتن کرسی ها ی با صلاحیت افتاد. درامد خوب نصیب شان شد این تورن در زندگی اش خر لنگ نداشت امروز به رحم و فضل اقدس الهی یکی از ملیونر های ولایت هرات است در حالیکه اکثریت مطلق شهروندان شهر هرات در فقر به سر میبرند. تورن عجب انسان شاطر است.این شخص پیر و مندرس گردیده و دگر توان جنگ را ندارد . از روی ننگ زمانه ظاهرا سلاح برداشت تا رسانه ها از او فلم برداری کنند .در شرایط دشوار هرات تعداد زیاد نیروها مصروف نگهداری جسم نازنین
تورن استند تا در دفاع از شهر.
تورن فراموش کرده است که شرایط و زمان تغییر کرده است و همزمان تکتیکهای جنگی ...جبهه هرات جنرالان مجرب در سطح ارکان حرب ضرورت دارد منظورم همان جنرالا نی که طرح دفاع از جلال اباد را ریختند و خط دفاع میدان هوایی جلال اباد را ساختند . جنگی را که باید تروریستها و عناصر فروخته شده افغانی و خارجی برنده میشدند باختند و با شرمساری
پا به فرار گذاشتند .باید از جنگ جلال اباد درس های اموزنده گرفت.
کامدیش

>>>   در پاسخ آتش خاوری و امثال ایشان
اگر مجاهدین نبودند امروز تمام نسل های افغانستان از نسل ارتش سرخ بی پدر و مادر شوروی سابق بودند. اگر خودت در آن دوران نبودی یا نفهم بودی از پدران و مادران و بزرگان فامیل تان بپرسید تا داستان های غم انگیز آن دوران و تراژدی های کمونیست و کمونیست زاده ها را برایت تعریف کنند. ضرب شصت مجاهدان هنوز روی ماشه های تفنگ فریاد آزادی دارد. وای بر تو و امثال تو که از ظلم کموینست ها اظهار بی اطلاعی می کنید. اصولا جنگ و آتش امروز از گور خلقی ها و پرچمی های مزدور دیروز بر می خیزد.

>>>   غفلت یا تغافل مهم ترین عامل انحطاط یک ملت است. کسانی که از تاریخ شان بی اطلاع اند یا اظهار بی اطلاعی می کنند به جای کوبیدن مجاهدان که انصافا بخشی ار تاریخ مبارزات افغانستان در برابر تجاوز ارتش تا به دندان مسلح شوروی سابق رقم زدند و مردانه ار این سرزمین دفاع کردند و ... کمی اطلاعات شان را افزایش بدهند. اگر اسلام را محکوم می کنند پس از مطالعه و اطلاعات دقیق آگاهانه و منصفانه قضاوت کنند. وای به حال مردمی که جاهلانه حکم صادر می کنند.

>>>   به کامنت دهنده اخیر
کاملا درست فرمودید . اینجانب هم همیشه این خواهش را دارم که تاریخ قدیم و معاصر افغانستان را مطالعه کنیم . البته مطالعه ما دگم و یک جانبه نباشد ..بلکه این درک را داشته باشیم که تاریخ یک کشور مجرد و منحصر به همان کشور نیست. در شرایط کنونی تاریخ کشور ما پیوند نا گسستنی با روابط منطقوی و جهانی دارد.
مرحوم غلام محمد غبار مولف کتاب افغانستان در مسیر تاریخ از مجاهدین افغانستان در سه جنگ افغان -انگلیس یاد کرده است بخصوص جنگ سوم که انگلیس را مجبور ساخت تا استقلال افغانستان را برسمیت بشناسد منظور مرحوم با ذکر جهاد و مجاهد توده های مردم افغانستان است. در انوقت مردم افغانستان در برابر انگریز ها جهاد کردند ...امیران فرار کردند ولی مردم بدفاع از کشور برخاستند این است مفهوم جهاد ... در انوقت حزب اسلامی وجود نداشت و اسلام سیاسی در افغانستان رونق نگرفته بود. ولی اگر امروز مرحوم غبار زنده میبود هیچگاهی به جنگجویان تنظیمهای اسلامی مجاهد خطاب نمیکرد...
- نخست اینکه در این جنگ یک اقلیت محدود در برابر اکثریت مطلق جامعه قرار داشت.
- اهداف سیاسی و جنگی تنظیمها ی گویا جهادی از منابع استخبارات خارجی چون ای اس ای موساد اسراییل و سی ای ای امریکا تعیین میگردید.
-من نظر به شواهد تاریخی و اسناد چهل سال قبل به این نتیجه رسیده ام که امدن نظامیان شوروی در افغانستان نظر به درخواست خلقی ها برای مبارزه بر ضد هراس افگنی که از پاکستان علیه افغانستان اغاز یافته بود صورت گرفت.
- سفر هیات بلند رتبه حزبی و دولتی دولت وقت به شوروی و امضای قرار دادهای اقتصادی و نظامی گواه بر ان است که هر دو طرف متعهد بودند در صورت تجاوز کشور دگر به کمک یکدگر بشتابند.

-دوستان بدون تعصب منحیث افراد اگاه به اسناد مراجعه کنند ...
-از لحاظ تیوری و اصول حقوق بین الدول و مناسبات بین المللی دولت های حاکم حق انعقاد قرار داد ها را با کشور های مورد علاقه ای شان دارند و در این بخش جمهوری دموکراتیک افغانستان از چنین حق برخوردار بود. زیرا این نظام از طرف اکثریت اعضای سازمان ملل متحد به شمول امریکا برسمیت شناخته شده بود.
-بر اساس متن قراداد ها بین ج.د.ا. و دولت شوروی یک سطری که دال بر نقض استقلال افغانستان باشد دیده نمیشود.
مثالهای بیشمار در سیستم روابط میان کشور ها در رابطه به همکاری های اقتصادی و نظامی وجود دارد پس چرا افغانستان باید محکوم گردد...
پاکستان بعد از تاسیس ان بزودترین فرصت به پیمانهای منطقوی عضویت حاصل کرد در حالیکه افغانستان در دوره حاکمیت حزبی ها همچنان وفادار به پیمان و روش عدم انسلاک باقی ماند و این یکی از شاخص های عمده در روند تحلیل و تجزیه اوضاع افغانستان میتواند باشد
مثال بر جسته نه چندان دور ... عقد قرارداد های چند جانبه بین سوریه و روسیه ...کمکهای نظامی روسیه سوریه و خاندان اسد را از سقوط حتمی نجات داد...یا مثلا قراداد بیست و پنج ساله بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین...عقد این قرار داد ها به معنی فروش خاکهای سوریه یا ایران به روسیه و چین نیست...
دوستان محترم بدبختی ما و شما در این بود که تحولات افغانستان در شرایط جنگ سرد و جهان دو قطبی رخ داد...و طراح اصلی جنگ داخلی افغانستان زبیگنیف بریجینسکی امریکایی پولند تبار مشاور امنیتی جیمی
کارتر بود. این اقا فرزند یک ناسیونالیست طرفدار هیتلر میباشد پدرش در زمانیکه پولند توسط فاشیزم هیتلری اشغال شده بود منحیث سفیر در کانادا بود.این شخص عضو حزب دموکرات امریکا شد و در جریان بحران کوبا افراطی ترین مشوره ها را به جان اف کنیدی میداد ..او در جنگ ویتنام و امریکا طرفدار توسعه جنگ و سرکوب خونین مدافعین ویتنامی بود.چون پولند و روسیه قبل از انقلاب سوسیالیستی همیشه در گیر اختلافات و جنگهای خونین بودند و در این جنگها پولند همیشه بازنده بود در برابر روسیه و روسها ی قبل از انقلاب و بعد از ان ای اقا نفرت را از پدر به ارث برده بود. این شخص برای انکه مصر را از شوروی دور کند با ترتیب دادن قراداد کمپ دیوید صلح میان اسراییل و مصر بزرگترین خیانت را در حق مردم فلسطین و سوریه کرد.
بریجینسکی و افغانستان :
این شخص به کارتر مشوره داد تا هرچه زود تر مخالفین دولت افغانستان را که حزب اسلامی در انوقت از همه پیش قدم تر بود و هم ملیشای پاکستان را برای این مقصد اماده سازد به همین ترتیب کارتر برای بار اول صحبت تیلفونی با جنرال ضیا داشت و او را برای یک جنگ طولانی و خونین وعده هر نوع کمک مالی داد. مشاور امنیتی کارتر به این باور بود که هر قدر مداخلات علیه جمهوری دموکراتیک افغانستان افزایش یابد به همان اندازه پای شوروی نیز در این کشور عملا کشانده میشود. طرحهای او موفقانه بود ...این شخص از طرفداران جدی سیاست سختگیری علیه جمهوری اسلامی ایران نیز بود.
دوست گرامی این است تاریخ مختصر جمگجویان افغان تروریستهای خارجی که توسط امریکاییان مجاهد لقب داده شدند و برای تخریب و بربادی افغانستان از هیچ نوع کوشش دریغ نکردند.
اگر به این اسناد معتبر تاریخی باور ندارید صد ها کتاب از سکالر های غربی و امریکایی در مورد نقش تباه کن امریکا در افغانستان و ایجاد گروه های افراطی اسلامی در سایتها وجود دارد..مطالعه کنید. شما دگران را نصیحت به مطالعه میکنید من به شما نصیحت نه بلکه از شما دوستانه خواهش میکنم .
موضوع نهایت مهم اینکه فرق بین مجاهدین جنگهای افغان و انگلیس در این است که در ان جنگها صرف افغان شرکت داشت و با دستان خالی در برابر استعمار انگلیس جنگیدند در حالیکه در جنگهای اخیر تنظیمها علیه دولت وقت چهل و سه کشور جهان به شمول اسراییل به کمک شما شتافت. هزاران ملیون دالر و پوند برایتان داده شد راکت ستینگر داده شد و پنجاه هزار تروریست خارجی شانه به شانه در جنایات جنگی با شما در افغانستان شرکت داشتند ایا از این همه اسناد انکار میکنید؟؟؟برای یک لحظه اگر قبول کنم که شما مجاهد استید پس در مورد ان خارجیان و اعراب که برادر و هموطن مرا به گلوله بسته است چه میگویید؟؟؟ایا انها هم مجاهد استند ؟؟؟ایا انها هم در پیروزی تان شریک استند . بن لادن را چه میگویید؟؟
من به جان باختگان صفوف تنظیمها و فریب خوردگان که رهبران و مقاصد انها را درک نه کرده بودند خیلی ها افسوس میکنم زیرا انها نیز هموطن ما بودند ....
اگر امریکا و جامعه امپریالیستی و سیل کمکهای مالی به شما نمیرسید یقینا که شما مجبور میشدید با دولت وقت مذاکره کنید و صلح کنید . در انصورت خونریزی قطع میشد افغانستان اباد میشد و در این روز سیاه نمیافتاد ...و یک دولت فراخوان با شرکت تمام مردم و احزاب مترقی بوجود میامد.
فعلا همینقدر برایتان کافی است اگر میخواستید در اینده بازهم میتوانیم با هم تبادل نظر کنیم.نام من در زیر نوشته است.
فخر اهنگر

>>>   جان برادر کدام جهاد. نه خود را مورد تمسخر مردم کابل مسخره کنید و نه دین را سبک جلوه دهید. ارقام معین وجود دارد که بعد از سقوط نجیب الله شصت و هفت فیصد مردم از دین نفرت پیدا کرده اند صرف صفر اعشاریه یک فیصد مجموع نفوس افغانستان از شما حمایت میکند ....این است جواب تاریخ برای شما...


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است