معادله حذف شدن را پیش بینی کرده بودیم
طالبان نمي توانند رژيم طالباني و امارت را بنا نهند بايد نام ديگري را انتخاب و يا شريك نام سازند. طالبان مجبوريت هايی دارند، جهان در در برابرش موضع گرفته است 
تاریخ انتشار:   ۱۷:۳۶    ۱۴۰۰/۶/۱ کد خبر: 168122 منبع: پرینت

معادله حذف شدن كه من و شما در ماه اگست آنرا نشر كرديم بوقوع پيوست، دولت تحت فشار ها و توطئه هاي مثلث خبيثه و تاكتيك هاي معين قوت ها را از ميدان جنگ بيرون آورد و اختيار را بدست طالبان داد و طالبان در ١٠ روز به كابل بدون جنگ رسيدند و براي امنيت كابل، وارد اين شهر شدند.

ورود طالبان فتح نبود و تا هنوز هم طالبان از فتح بحث ندارند، آنان خود مي دانند كه قضيه جهاني است برنامه مثلث خبيثه و قرار بود يك طرف حذف شود و ديگري ماموريت تشكيل دولت فراگير را به عهده گيرند.
اگر فرض كنيم كه طالبان چنين مي كردند و قوت هاي خود را در اختيار دولت قرار مي دادند، دولت بايد به تشكيل دولت فراگير اقدام مي كرد؛ در اوايل شانس دولت براي دولت فرا گير بسيار قوي تر از طالبان بود، براي اينكه تشكيل دولتي موجود، قواي مسلح بزرگ و كادر اداره كننده قوي در اختيار دولت قرار داشت و دارد.

ليكن دولت و رهبري دولت:
١- به چنين دولت علاقمندي نداشت زيرا فكر مي كرد كه اكثريت احزاب سياسي در دولت سهيم اند و با دولت مخالفت چنداني ندارد.
٢- نيروي در دولت موجود بود كه رهبري دولت را فاقد صلاحيت رهبري مي دانستند.
٣- افراد نفوذي از جانب قوت هاي بين المللي به رهبري مثلث خبيثه آماده تطبيق هدايت قدرت جهاني امريكا بود، اين تشكيل قبلا از دهليز قدرت هاي دولت ايجاد و بزرگترين قوت هاي قواي مسلح را تنيده بودند.
٤- رهبري دچار خود فريبي شده بود و خود را در تمامي عرصه فريب ميداد و بيرون از وجود خودش و محيط كوچكش چيزي و كسي را ديده نمي توانست و دنيا را بسيار آيديال مي دانست.

طالبان بر اساس يك موافقه امريكا - طالبان وارد كابل شدند كه قبلا بر اساس گفته بايدن با ترامپ قرار بسته بودند.
طالبان وارد كابل شدند، از آهنگ هاي طالباني كه از موتر هاي آنان پخش مي شد خبري نيست، جشني شادي پيروزي را نگرفتند و از شكست حرف نمي زنند، از منسوبين اردو خواهش بر گشت دارند و عفو عمومي اعلام كرده اند.
از بد گويي اشرف غني حرف بلند نمي كنند و احمدشاه مسعود را قهرمان مي گويند.
طالبان نمي توانند رژيم طالباني و امارت را بنا نهند بايد نام ديگري را انتخاب و يا شريك نام سازند.

طالبان مجبوريت هايی دارند، جهان در در برابرش موضع گرفته است، ذخاير ٩،٥ مليارد دالري در امريكا مسدود أست معاش مامورين دولت اگر به كار آغاز كنند معضله بزرگ است.
خلاي قدرت تا هنوز پر نشده است و افغانستان براي دومين بار به يك زمان فاقد دولت به سر مي برد (بار او ل- بيرون شدن طالبان از كابل به مدت ٢٤ ساعت- بار دوم داخل شدن طالبان به كابل به مدت تا هنوز هشت روز)
خطر قحطي تهديد بزرگ است، اگر توجه نشود قحطي بزرگ در راه است.

پيشنهاد مي كنم طالبان بعد از گرفتن بنادر به مقدار ٤ مليارد افغاني را از بنادر جمع نمودند، لطف كنند اين مقدار پول را كه از ملت است به خزانه دولت انتقال و از آن معاش مامورين را بپردازند، اين وظيفه طالبان است تا پول هاي جمع شده را به خزانه مسترد نمايند (روزانه ٢٣٠ مليون افغاني از جانب آنان جمع آوري شده است.)
بانك ها را اطمینان دهند و بانك مركزي را بصورت شورايي فعال سازند.
بازار هاي پولي را كنترول نمايند و در بازار ها از طريق بانك مركزي مداخله كنند و اسعار لازم را عرضه نمايند، مي توانند براي حفظ و ثبات نرخ اسعار نرخ ثابت موقتي شناور را تعين كنند.

در غير آن:
١- اگر نتوانند دولت فراگير بسازند و تمركز قدرت را بازهم امتحان كنند.
٢- اگر پول هاي جمع شده از بنادر را كه به میليارد ها دالر رسيده به خزانه انتقال نكنند.
٣- اگر نتوانند سيستم بانكي كنترول شده را بكار نگيرند.
٤- اگر بازار پولي را با مداخله موثر و پيشكش كردن مقدار معين و مناسب اسعار تجهيز نتوانند.
٥- اگر نرخ شناور كنترول شده موقت را روي دست نگيرند.

نتيجه:
١- انارشيزم نظامي آغاز مي شود و اينبار طالبان آنچه بر دولت روا داشته بودند، خودشان در برابر خود خواهند ديد.
٢- اگر نتوانند و يا نخواهند پول هاي جمع شده از بنادر را كه بيشتر از چهار میليارد مي شود به خزانه انتقال ندهند، معاش ماموين پرداخت نشده و فساد اداري اولين شكل خود را در دامن طالبان ترسيم خواهد كرد و اين موضع گيري غرب را شديد تر مي سازد و مردم باج آنرا خواهد پرداخت.
٣- اگر بانگ چنين باشد سقوط سيستم بانكي را منجر شده و خود تجارت پولي و كالايي را بزانو مي آورد.
٤_ بازار پولي را نبايد در دامن انارشيزم پولي خواباند، اين امر تجارت پولي را برزمين زده و شيرازه سرمايه گذاري و تجارت كالايي را مي خواباند با وجوديكه پول نيز كالا است.
٥ - نرخ شناور دستوري را براي كوتاه مدت اختيار كند اين امر مردم را كمك به زندگي كردن مي كند.

در غير آن:
هشدار:
فاجعه در راه است.
اين فاجعه از اقتصاد آغاز؛ اجتماع را بي ثبات و سقوط سياسي را همراه دارد.
شًوخي فكر نكنيد، اين قاعده و اصل است.

عشق آباد
سید مسعود


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
حذف
معادله
نظرات بینندگان:

>>>   چون این پروژه امریکایی-پاکستان به رهبری کرزی و غنی احمدزی طی بیست سال اشغال افغانستان توسط امریکا بود که توسط کرزی شروع و غنی احمدزی فاشیست و خلیزاد جاسوس امریکا آن را با تسلیم کابل به اردوی پاکستان ختم کردند طالبان ملیشه های پاکستان استند در این هیچ شکی نیست آنها در مدارس پاکستان زیر نظر آی اس آی تربیه شدند. غنی احمدزی با پلان امریکا با دزیدن ملیونها دالر با تیم 50 نفری خود از کابل فرار کرد در زیر کنترول سی آی ای امریکا در امارت مستقر شده است.
طالبان این ملیشه های پاکستانی شروع به ارسال تجهیزات نظامی اردوی افغانستان به پاکستان کرده اند شما از این ملیشه های پاکستانی میخواهید که پول مردم را تسلیم مردم کنند. طالبان شروع به جمع آوری عشر و مالیه از مردم کرده اند تا مصارف جنگ علیه اقوام تاجیک ازبک و هزاره را بدست آورند و مصارف ملیشه های پاکستان را به آی اس آی بپردازند. افغانستان چور و غارت شده است

>>>   استاد مسعود عزیز،
بانک ها ادارات امنیتی و وزارت خانه های مهم دولتی همه توسط کادر های مسلکی پاکستانی اشغال شده و آنها اند که تصمیم میگیرند که چه کنند.
طالبان همه چیز را در چوکات شریعت میخواهند اما نه بانک شرعی است و نه بیمه و نه گمرک و نه محصول و نه پاسپورت و نه شناسنامه ، نه وزارت معدن و نه وزارت مالیه و نه وزارت معارف و نه تحصیلات عالی و نه وزارت اوقاف و حج و نه دیگران اش.
اگر است لطف کنند و نشان دهند در کجای شریعت اسلامی و فقه حنفی؟؟؟
درخواست کمک از کفار آن هم از پول بانک هایی که مشغول تجارت سودی و شراب و گوشت حرام و جمع آوری عایدات آنگونه ، کجایش شرعی است؟؟؟
دست گدایی به کفار دراز کردن بر گرفته از متن کدام آیت و حدیث است؟؟؟؟
خلاصه اینکه پاکستان برد و ملت افغانستان باخت

>>>   فرار یا تغییر رخ دیگر سکه
اشرف غنی قبل از انتسابش به پست وزارت مالیه و ریاست جمهوری از طرف حامیان خارجی اش، در رأس ایالات متحده امریکا لقب متفکر دوم جهان را از آن خود کرده بود تا باشد مردم افغانستان به آن اعتماد کنند.
فکر و یا باور به اینکه او متفکر دوم جهان است اکثرا با تمسخر و افتضاح مردم همراه بود. مردم در پهلوی اینکه او را به عنوان یک قومگرا و دکتاتور متکی به حمایت بیگانگان می شناختند، دیوانه و روانی هم خطابش می‌کردند.
قدرت های خارجی طی دو دوره ایکه این مجنون را بالای مردم افغانستان با زور ، زر و تقلب تحمیل کردند، برنامه های خودرا با خاطر آرام درین کشور بیشتر و بهتر از دوره قبل «کرزی» مهره اولی شان، به پیش بردند.
اشرف غنی سر انجام دیگر برای امریکایی ها به یک مهره سوخته و پرزه باطله تبدیل شده بود و باید آن را از صحنه بیرون می ساختند و در عوض، دشمنان مردم افغانستان را«طالب ها» که طی بیست سال اخیر زمامداری «کرزی-غنی» و حتی از زمان ایجاد شان بالای آنها سرمایه گذاری شده بود روی صحنه می آوردند.
تقویه و تجهیز گروه طالبان طی زمامداری کرزی-اشرف غنی هم از طریق دولت و هم از جانب قدرت های خارجی مستمر صورت میگرفت، به این معنی که طالبان و دولت برای قدرت های بزرگ بخصوص امریکا دو روی یک سکه(طالب تکنوکرات و طالب بدوی) پنداشته می شدند، حتی این طرز دید را بعضا مردم افغانستان هم میدانستند.
بقدررت رسانیدن دوباره طالبان در این کشور پروژه ای مشترکی بود که هم دولت دست نشانده(طالبان نکتایی پوش زیر نام دولت) و هم بازیگران خارجی شان در رأس ایالات متحده امریکا در آن سهیم بودند. اشرف غنی، کرزی، خلیلزاد و احیاناً عبدالله بازیگران تسلیم دهی دولت به طالبان هستند. آنها خواستند ت از تکرار سناریوی سقوط رژیم داکتر نجیب به دست اقوام غیر پشتون جلوگیری نمایند.
مردم افغانستان حالا میدانند که اشرف غنی واقعا مغز متفکر دوم جهان بوده و شاید هم مغز متفکر اول! او توانست سی و پنج ملیون مردم افغانستان را اعم از رهبران سیاسی، نظامی روشنفکران، جامعه مدنی و حتی جامعه جهانی(بغیر از آنهاییکه شامل پروژه نیستند) را بفریبند و افغانستان را با همه هست و بودش خلاف میل و اراده مردم دو دسته تسلیم طالبان هم تبارش نماید و یکبار دیگر این کشور را بستر امن تروریزم و گسترش ناامنی ها برای همه جهانیان بسازند.
اشرف غنی اصلا فرار نکرده بلکه با خاطر آرام با به بهره سپردن پروژه برگشت دادن طالبان، همراه با تعدادی از همفکرانش با ده ها ملیون دالر پول نقد کابل را بقصد امارات متحده عربی ترک گفته است. امروز از رهبر سیاسی گرفته تا مارشال نظامی، از وزراء تا معاونین ریاست جمهوری فریاد میزنند که علیه ما توطیه صورت گرفته است! شما که خودرا رهبران سیاسی، معاونین رئیس جمهور، وزیر.... جنرال ومارشال میدانید و با لاف زدن ها و پُف تان افغانستان به یک بالون هوايي تبديل کرده اید و از فهم استخباراتی بادیگارد اول اشرف غنی(امرالله) که میگفت: که درکش از مسایل استخباراتی به اندازه نوشیدن آب برایش سهل است اما با این همه گزافه گویی ها چگونه نتوانستید از یک پلان وسیعی که سالهاست بالای آن (پروژه برگشت دادن دوباره طالب) کار جریان داشت و فعلا که پروژه آن به بهره برداری سپرده شده است شما خبر ندارید. فکرکنم که این اولین پروژه ای باشد که امرالله صالح در افتتاح آن شرف خدمت بادیگاردی و همراهی سرقوماندانش اشرف غنی را نداشته است!
پروژه تسلیم دهی افغانستان به طالبان انتقامی است از سقوط دولت کمونستی نجیب به وسیله اقوام غیر پشتون که باعث گسست تسلسل تاریخی آنها گردید.اشرف غنی، کرزی، خلیلزاد و دارو دسته شان با عبرت از آن، از تکرار دوباره آن به دست اقوام غیر زیرکانه جلوگیری بعمل آوردند که به نظر اکثریت مردم افغانستان رفتن غنی نه فرار بلکه تغییر رخ دیگر سکه است. «شمالی»


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است