حاکمیت غرق در تقلب، متشکل از تکنو کرات های فساد پیشه، سقوط کرد و جای خود را به حاکمیت بی سر و پای خشک اندیش ترین افراد قبیله گرای قرون وسطی و غرق در جهالت و نادانی سپرد | ||||
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۰ ۱۴۰۰/۶/۷ | کد خبر: 168179 | منبع: |
پرینت
![]() |
با شکست طالب ها در سال ۲۰۰۱ توسط امریکا به کمک نیروهای شمال کشور، بعد از مدتی کنفرانسی تحت رهبری نماینده ویژه امریکا در بن تدویر میابد محور اصلی این کنفرانس را ختم جنگ، ایجاد اشتی ملی ، صلح و ثبات پایدار، شناسایی حقوق مردم در انتخابات اینده سیاسی شان مطابق اساسات اسلام، دموکراسی احترام به حقوق بشر، تامین عدالت اجتماعی، حاکمیت ملی و بخصوص اشتراک احزاب سیاسی در ساختار اینده کشور فراهم اوری زمینه برای تدویر لویه جرگه تشکیل میداد.
در این کنفرانس هيات های افغان شرکت کننده، علیرغم اختلافات موجود و حتی خصومتهای گذشته تحت فشار جامعه جهانی ۹ روز گفتگو و مشاجره کردند و سرانجام توافقاتی را در باره تقسيم قدرت، تدوين قانون اساسی جديد و برگزاری انتخابات در سال ۲۰۰۴ امضا کردند.
در پایان این کنفرانس اخضر ابراهيمی که در آن زمان نماينده ويژه سازمان ملل متحد در افغانستان بود، گفت: "مردم اين کشور اميدواري ها زيادی به آينده ای روشن تر يافتند."
مهم ترین مشخصه کنفرانس بن این بود که در آن مشارکت اقوام و احزاب سیاسی در قدرت، برنامه های سیاسی زمان بندی شده ای مانند، تشکیل دولت انتقالی، دولت موقت، تصویب قانون اساسی و سرانجام برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی مشخص شد.
همه احزاب پای این سند مهم تاریخی امضا کردند و حامد کرزی رهبری افغانستان را که وارد مرحله تازه ای شده بود، به عهده گرفت.
زمانیکه بعد از دوهه وقتی به عقب می نگریم، متوجه می شویم که سنگ بنیاد این تعمیر در همان ابتدا از خطا و خلل خالی نبود. تمام جریانات بعد از یازدهم سپتامبر بسرعت و بدون تعیین یک استراتژی مدون سمت وسو یافت. همه تصاویب مثبت کنفرانس جنبه عملی پیدا نکرد. بروی کاغذ باقی مانده محصول این کنفرانس ها بامداخله کشورهای خارجی در دو دهه اخیر حکومت های فساد پیشه ها، دزدان، قوم گرا حاکمیت که دران گرفتن رشوت، دزدی، چور ملکیت های مردم و دولتی، کشت تجارت و قاچاق مواد مخدر، استفاده نا مشروع از معادن،جنگلات، به امر معمولی تبدیل شده بود.
هر کارمند عالرتبه قبل از انتخاب خویش در دستگاه دولت با دادن رشوه و حصول دوباره ان پول خود را مکلف میدانستند هیچ باکی نداشتند که باچنین عمل شان کی متضرر میگردد و اینده این کشور چه میشود. حتی این را تصور نمیکردند که در گنداب فساد، دزدی، چور خیانت، خود شان روزی تاگلو غرق میشوند. این امر سبب گردید زمینه های نا امنی، فقر، بیکاری مصاب شدن بیش از سه میلیون انسان به مواد مخدر مساعد گردد.
در بخش امنیتی با تعیین افراد فاقد تجربه و دانش مسلکی دامنه انفجار انتحار، حملات بالای پسته و مراکز شهرها تشدید وتوسعه یافت. تاسرحد نا امنی در کشور وسعت پیدا کرد که نیروهای امنیتی پاسگاه ، ولسوالی ها را بنام عقب نشینی تاکیتکی رها نمایند. این امر در روحیه و مورال سایر نیروهای امینتی سخت تاثیر گذاربود زیرا انها دیگر اینده بهتر و مطمین تر را تصور نمیکردند.
با انکشاف ان حتی ولایات و قول اردو ها به سقوط مواجه گردید و دشمن روز تا روز با مورال قوی تر وارد میدان های نبرد شدند و در سطح دیپلوماتیک نیز نماینده های انها با تقاضا های بلند تر از گذشته مسایل را به نفع شان طرح میکردند.
یک نکته دیگر نیز قابل تذکر دانسته میشود که کشور های ذیدخل در قضیه افغانستان به اساس منافع شان برای گروه های مخالف دولت اتورتیه و پرستیژ دادند انها توانستند با پاسپورت های خارجی که از طرف سازمان های استخباراتی برای شان اماده میشد سفر نموده و در بهتر ین هوتل خارجی اقامت گزینند و تمام مصارف انها با هزینه گزاف پرداخته میشد و زمینه های تماس و ملاقات های شان با مقامات بلند پایه امریکا ازجمله وزیر خارجه حتی ريیس جمهور امریکا مساعد ساخته شده حتی توافقنامه امنیتی را امریکایی ها بطور مستقیم بانماینده طالب ها در عدم حضور نماینده دولت امضا نمود.
در مجموع پیش زمینه های اند که سقوط حاکمیت اغای غنی را فراهم ساخت.
در نتیجه شرایط که از قبل تنظیم گردیده بود حاکمیت دولتی به زعامت اغای غنی سقوط مینماید. رییس جمهور باتیم اش قبل از ورود طالب ها با پول هنگفت از کشور فرار مینمایند. کشور در یک خلای قدرت و قانون قرار گرفته همان بود که گروه طالب ها بار دوم وارد شهر کابل میشود.
با وارد شدن گروه طالب ها به شهر کابل همه انچه در طی بیست سال گذشته بوجود امده بود از هم پاشید. فروریخت گوی شهر در یک سکوت قرار داشته مردم ان در یک سراسمیگی و ابهام منتظر فردای که نمیدانند چه میشود قرار دارند.
آنچه مبرهن است مردم همین قدر میدانند که یک حاکمیت اقتدار گرا، غرق در فساد، متقلب، متشکل از تکنو کرات های فساد پیشه وارد شده از خارج، سقوط کرد و جای خود را به حاکمیت بی سر و پای خشک اندیش ترین افراد قبیله گرا قرون وسطی ضد ارزش های انسانی، دموکراسی، ازادی های فردی و جمعی غرق در جهالت و نادانی سپرد.
باعرض حرمت
ادریس اریب
>>> مشکل دقیقا همونجا بود که بیشتر بدنه نظام بازهم پشتون و بازهم مجاهدین بود خب اگه اینا کاری ازشون برمیامد سیاست و حکومتدار بلد بودند که بعداز شکست شوروی معلوم میشد دیگه
بعضی اینها زمان جهاد قوی بودن جوان بودن حالا فقط باید بازنشسته میشدند و نهایتا یک مشاور نمادین نه چیزی بیشتر
طالبان هم میخواهد همین راه را برود دوباره شعار دولت همه شمول و دوباره همان بزدلان و ترسوها و معامله گران از این حیث ادم دستگاه طالبان هم پر است و دقیقا حکومت غنی وکرزی با ضریب خشونت بالاتر
>>> اصل فروپاشی در خود فروشی رزیم بدنام غنی به وضوع دیده میشود در کل بدنه نظام یک افغان اصیل وجود نداشت هرکدام از قبل خودرابه کشور های خارجی فروخته بودند این هابه دین مبین اسلام عقیده نداشتند رانده خدا شده بودندووابسته حامیان لعین گشته بودند رنگ های شان زرد گشته بود گدی گک های روزگار شده بودند.
اصف از کابل
>>> افغانستان بپلان و پروژه امریکایی-پاکستان به تروریستان طالب و ملیشه های پاکستانی تسلیم داده شد. مقصد استراتیژیک ناتو و امریکا این است که چین و روسیه را در مسلخ ترویستان طالب، داعش و گروه جهل و تاریکی ملیشه های تربیه شده در مدارس افراطی پاکستان در جنگ داخلی افغانستان غرق کند و انتقام ویتام، سوریه، عراق، یمن و افغانستان را از چین، روسیه و ایران بگیرد. چین بسیار کورکورانه وارد افغانستان شده است و روسیه مردم آسیای میانه را از تروریستان طالب و داعش میترساند تا آنان را در دام نگهدارد. ایران احمقانه و با افکار تاریک از طالبان تروریست حمایت میکند. در آخر بدتر از امریکا باید چین، روسیه و ایران زهر تروریسم طالبانی و داعشی را چشیده و .... تاریخ برای شان درس خواهد داد. دفاع از ترویسم طالبی و داعشی و حمایت از جهل، تاریکی و قتل عام مردم مظلوم و بیگناه افغانستان به هیچ صورت و به هیچ دلیلی قابل دفاع نیست. نسلهای بشر در مورد این حامیان جدید تروریسم طالبی قضاوت میکند همانطور که اشغال و تجاوز امریکا را محکوم کرد.
>>> فرمایش جناب اریب بسیار دقیق وبجاست.تشکر.
قره باغی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است