فرار جمعی مزیت هایی دارد که بالای افغانستان به طور مستقیم و غیرمستقیم در آینده تاثیر مثبت میگذارند. این اثرها، هم اقتصادی، هم سیاسی و هم اجتماعی خواهد بود | ||||
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۶ ۱۴۰۰/۶/۲۷ | کد خبر: 168405 | منبع: | پرینت |
فرض کلی این است که جامعه جهانی، اصطلاحی که به کشورهای متحد ایالات متحده امریکا پس از سال ۲۰۰۱ به آنها اطلاق میشود، تلاش میکند تا نیروهای متخصص و مسلکی را برای جبران کمبود نیروی کار خود از افغانستان بیرون کند، که این موضوع نگرانی برخی مقامهای طالبان را نیز در پی داشته است.
این نگرانی به دو دلیل قابل توجیه است. نخست اینکه در مدت تقریبن ۲۰ سال گذشته ظرفیت سازیها و زیرساختهای مهم اداری و نظام سازی با سرمایه کلان در افغانستان شده است و بدیلی برای آن در حال حاضر وجود ندارد و دوم اینکه طالبان ظرفیت مدیریتی و اداری لازم را ندارد. چون طالبان بیشتر نیروهای جنگی و گوریلایی را در اختیار دارد. البته این نگرانیها میتواند درست هم باشد؛ چون نیروهای با تجربه از کشور خارج شده ویا در حال بیرون شدن اند. بنابه اعلام اکثر کشورهای غربی، کسانی واجد شرایط پذیرش و بیرون کشیدن از افغانستان میباشند، که یا همکار محلی نیروهای خارجی در کشور بوده، خبرنگار یا فعال مدنی بوده و یا در بخش سازمانهای جهانی غیردولتی فعالیت داشته اند. این شرطها، فرضیهی طرح شده را تایید میکند. چون باسوادان و تحصیل کردگان تنها میتوانند شرطهای یاد شده را پوره کنند. از سوی هم، یافتن بدیل برای این نیروها، کار دشوار مینماید. چون طالبان بیشتر با ساز و برگ جنگ و مبارزه آشنا است تا مدیریت و اجرای امور اداری و بیوکراسی که کم و بیش مدرن سازی نیز شده است. برغم زیانهای ناشی از فرار نیروهای مسلکی و باتجربه بشری از کشور، آیا این فرار گروهی و بیپیشینه، هیچ فایدهی برای افغانستان ندارد؟ این نوشته در پیوند به این موضوع تاکید میکند.
نخستین فایده ای این مهاجرت ظاهرن دردناک به کسانی متصور است که موفق به ترک افغانستان شده و به کشورهای دارای ثبات اقتصادی و نظام سیاسیکارآمد برای مدیریت کشور در سوی توسعه و رفاع اجتماعی مسکن گزین شده اند. این مهاجران دیگر از جنگ و خشونت رنج نبرده و در فضای صلح آمیز در کنار شهروندان میزبان زندهگی میکنند. اینان باید تلاش کنند تا با جامعه و کشور جدید همخوانی پیدا کرده و موفق شوند. البته باید گفت که ادغام در این جامعه ها نیز دشواریهای دارد که در این نبشته به آنها اشاره نمیشود. از سوی هم، مهاجران دراکثر این کشورها از یک نظام تامین اجتماعی میتوانند بهرهمند شوند. بهگونهی مثال، زنان در صورت که خود مسوولیت تربیت فرزندان خود را به عهده گیرند، میتوانند از دولت پول دریافت کنند.
دومین فایده این ترک گروهی، برای افغانستان قابل پیشبینی است. اکثر بیرون شدگان بستگانی در افغانستان باقی خواهند گذاشت. آنان تلاش میکنند تا برای قوم و خویش خود، سالانه مبلغی را کمک مالی کنند. به گونهی نمونه، اگر هرفرد به طور میانگین سالانه مبلغ ۱۰۰ دالر آمریکایی به افغانستان ارسال کند، مجموع یک سال ۱۲۰ هزار بیرون شده از کشور، ۱۲ میلیون دالر در یک سال میشود. البته باید گفت، که تلاش ها جریان دارد تا هزاران شهروند دیگر افغانستان نیز حمایت شده و به کشور های غربی انتقال و اسکان داده شوند. به گونه ای نمونه، جرمنی اعلام کرده است ممکن تا ۴۰ هزار نفر دیگر واجد شرایط برای انتقال به آلمان در افغانستان باقی مانده باشند.
تاثیر اجتماعی این سفر گروهی می تواند برجسته باشد. این دسته از شهروندان افغانستان با نوع رفتار و سلوک اجتماعی-مدنی جامعهی غربی آشنا شده و نوع رفتار شان را متاثر میسازد. بدون شک، بیرون شدهگان با بستهگان و دوستان خود در افغانستان وارد تعامل خواهد بودند و بر رفتار خویشاوندان خود تاثیر خواهد گذاشتند. این تاثر در درازمدت ممکن پیوند های خونی فراتر از قوم را نوید دهد. در فرجام همگرایی اجتماعی بوجود خواهد آمد و زندهگی مدنی جامعه افغانستان را متحول خواهد کرد.
فرصت های آموزشی مدرن و کارآمد مزیت دیگری است که این شهروندان افغانستان در آينده به آن دسترسی خواهند داشت. به ویژه، فرزندان این مهاجران مستحق آموزش باکیفیت در کشورهای جدید خود خواهند بود.
فایده درازمدت برای افغانستان از موردهای دیگر بسیار مهمتر است. در صورت که این شهروندان افغانستان به صورت درست در جامعه های میزبان جا بیافتد و از فرصت های فراهم شده درست استفاده کنند، میتواند جایگاه های مهم را به دست بیاورند. میتوانند به موقف های بلند سیاسی و اقتصادی برسند و لابیهای بسیار موثر به نفع افغانستان باشند. در طول تقریبن ۲۰ سال گذشته، برغم حمایت قدرت های بزرگ جهانی از افغانستان، این کشور در میدان سیاست و حمایت جهانی از پاکستان شکست خورده است. یک دلیل میتواند حضور لابی های پاکستان در کشورهای چون انگلستان و آمریکا باشند.
البته حتا اگر این شهروندان افغانستان به فعالیت های سیاسی روی هم نیاورند، میتواند در پالیسی سازی بسیاری از سیستمداران جامعه میزبان اثر گذار باشند. چون اینان در آینده از حق رای برخوردار خواهد شدند و میتوانند کسانی را برای احراز کرسیهای قدرت حمایت و انتخاب کنند که رویکرد مثبت به افغانستان داشته باشند. از سوی هم، دولتمردان برای جلبت حمایت این بخش از جامعه های خود، مجبورن چرخش مثبت به سوی اینان داشته باشند. بدون شک، افغانستان شامل اجندای بسیاری از کشورهای قدرتمند جهان هنگام انتخابات خواهند بود.
خلاصه بحث اینکه، در کنار چالش های فراوان که شهروندان مهاجر افغانستانی با آنها مواجه خواهند شد و افغانستان نیز با مشکل هایی برای جبران این نیروهای کاری دست و پنجه برم خواهد کرد، فرار جمعی مزیت هایی دارد که بالای افغانستان به طور مستقیم و غیرمستقیم در آینده تاثیر مثبت میگذارند. این اثرها، هم اقتصادی، هم سیاسی و هم اجتماعی خواهد بود.
نویسنده: سید ابراهیم درویشیان – استاد دانشگاه کابل و دانش پژوه دوره دکتورا
>>> اول از همه پایان موفقانه برای دوره دوکتورات تمنا دارم.
دوم تنها روی این متن ات میخواهم مکث کنم: "تاثیر اجتماعی این سفر گروهی می تواند برجسته باشد. این دسته از شهروندان افغانستان با نوع رفتار و سلوک اجتماعی-مدنی جامعهی غربی آشنا شده و نوع رفتار شان را متاثر میسازد. بدون شک، بیرون شدهگان با بستهگان و دوستان خود در افغانستان وارد تعامل خواهد بودند و بر رفتار خویشاوندان خود تاثیر خواهد گذاشتند" که با تاسف ۷۰٪ این مهاجران از نظر تفکری طالبان بدون ریش و پطلون پوش اند و شاید هم مرتجع تر از آنها. حتی در بین آنها کسانی اند که قبلأ در جمع متجدد ها ی شهری شده حساب میشدند مگر حالا اشرار و طالب از آنها مترقی تر اند (البته زن و مرد)!!!! بیجا نبود که وارداتی های نکتایی دار بشمول حامدک و اشرفک همیشه ملیشه هایی وهابی را برادران خود میشمردند و در نهیت هم به آنها پیوستند.
آتش خاوری
>>> طور مثال:
باز یک کرزی دردغرب پیدا میشود و با قوای بیگانه به افغانستان حمله میکند و یا باز یک اشرف غنی پیدا میشود که حکومت قبیله میسازد و گروپ دولت ساز میسازد که بودجه دولت را دزدی و چور و چپاول کند و در آخر فرار کند.
گذشته از آن امریکایی ها ترجمانان افغانی خود را همراه با فامیل هایشان انتقال داده است.اینها نه کدام پروفیسور بودند و نه کدام تحصیلات عالی داشتند.اینها یک چند کلمه انگلیسی را بطور شکسته در مکتب باد گرفته بودند و ترجمانی میکردند.
حالا اینها همرای فامیل هایشان به امریکا گریختند و چند وقت بعد اولاد هایشان در مکتب در ست انگلیسی یاد میگیرند و بالای انگلیسی گپ زدن پدران شان خنده خواهند کرد.
اولاد هایشان در جوامع جدید شان آمیخته میشوند و مثل اولاد های اشرف غنی نه به پشتو صحبت خواهم کرد و نه به فارسی.
بنأ ازین افغانهای خارج رفته دست بشویید.اگر خودتان دردافغانستان چیزی ساخته توانستید،خوب،در غیر آنصورت شما با کمک جهانی و کمک های افغانهای خارج رفته،به هیچ جایی نخواهید رسید.
همین حالا ملل متحد اعلان کرده است که از من در مورد افغانستان معجزه نخواهید.
جامعه جهانی با کمک های صد ها ملیارد دلاری،در طی بیست سال گذشته نتوانستند افغانستان را از فقر بیرون کنند،من نمیتوانم با ظرفیت محدود مالی خود که ملیارد ها انسان فقیر و گرسنه در سراسر دنیا در گردن من آویخته است،به تمام مشکلات افغانستان رسیدگی کنم.
بنأ شما نباید توقع ریاد از ملل متحد و افغانهای خارج از کشور داشته باشید.
>>> اگر امریکا به تخصص نیاز داشته باشد تحصیل کرده های واقعی وباسواد را از کشورهای هند پاکستان ترکیه استخدام میکند این ترجمان ها چی عهنری دارند که امریکا به آن نیاز داشته باشد؟
ترجمان هائیکه حتی غلط ترجمه میکردند مثلا:
دریکی از ولایات جنوب فردی را امریکائی ها دستگیر میکنند واز طریق ترجمان از او تحقیق میکنند
امریکائی می پرسد با قوماندانمان طالبان ارتباط داری ؟؟ترجمان اینرا به پشتو بر ایش می گوید فرد دستگیر شده به پشتو می گوید ( یــــــه ) یعنی نه اما ترجمان آنرا برای امریکائی ترجمه میکند که گفت: بلی
یعنی ( یـــــه ) که نی پشتو میشود رابه یس یعنی بلی ترجمه کرد .
با این ترجمان ها کدام مشکل طالبان حل میشود؟
غ
>>> فرزندان این مهاجرین لایق آموزش با کیفیت هستند؟
فرزندان وطندارانی که در کشور ماندند لایق چه هستند؟فقر بیچارگی گرسنگی و محرومیت؟
آن مترجمان و مزدوران سالها از غربیها معاش دالری گرفته و فرزندانشان در مکاتب خصوصی آموزش دیده بودند ولی باز شما آنها را که وطنشان را رها کردند لایق آموزش با کیفیت میدانید؟برای کدام خدمت؟خدمت به مردم افغانستان یا خدمت به عساکر غربی؟مردم مظلوم افغانستان را با سالی 12 میلیون دالر یا پالیسی ولابی فریب داده نمی توانید حال که زنان شجاع فغان در سرک ها در مقابل طالب برای حقوقشان ایستاد شدند شما فراریان را لایق می دانید؟
>>> زندگی در جمع حیوان جهول
بهر انسان مشکل است ، اهل عقول
>>> جای تاسف داره یک استاد دانشگاه همچین مطلبی بنویسه افغانستان باید آباد بشه و مردمش در رفاه زندگی کنند نه اینکه بخاطر جنگ و طالبان مجبور به مهاجرت بشن و بعد هر کدامشان که بیشتر نوکر غربیها بودند مثل خلیلزاد و کرزی و غنی دوباره برای مردم باقیمانده در افغانستان تصمیم بگیرند خودشان در رفاه باشند پاسپورت خارجی داشته باشند و برای مردمی که مهاجرت نکردند تصمیم بگیرند و طالبان و حاکم کنند و هر زمان صلاح دانستند فرار کنند مثل غنی
افغانستان باید آرام بشه و ثروتمندان افغانستان برگردند و در افغانستان سرمایه گذاری کنند نه اینکه مهاجرت کنند و پول بفرستن برای خانواده هاشون و نه اینکه مثل غزل سادات در امارات و عربستان که خود اعراب یک سر اصلی تاسیس طالبان بودند سرمابه گذاری کنند
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است