طرح حذف زبان فارسی و رسمیت زبان پشتو به عنوان یگانه زبان «ملی» اولین بار در لویه جرگه ۱۳۴۳ توسط غلام محمد فرهاد (پاپا) بنیان گذار حزب افغان ملت، ارایه شده بود.

همان طرح پس از بیشتر از نیم قرن توسط ط‌البان، این فرزندان صدیق ایده افغانیت غنی شده با ارزش افزوده اسلامیت، به اجرا گذاشته شده است که نباید مایه تعجب باشد. تعجب البته زمانی جا دارد که ما در فهم مخرج مشترک کمونیزم، اسلامیزم و تکنوکراتیزم که همانا ایده افغانیت است، مشکل داشته باشیم.

بگذارید مساله بالا را به زبان ساده بیان کنم البته در قالب سوال:
آیا بین چهره‌های چپی چون ترکی، امین، لایق...، بنیادگرا هایی مانند گلبدالدین، متقی، برادر، حقانی‌ها... و در نهایت تکنوکراتانی چون اشرف غنی، محب، فضلی، زاخیل‌وال... چه وجه مشترکی وجود دارد؟

پاسخ روشن است و آن عبارت از افغانیزم تمامیت خواه! همینطور نیست؟
پرسش اصلی اما این است که هرگاه کمونیزم و اسلامیزم و لیبرالیسم ما با برادران «بزرگ» در نهایت به گره کور قومیت وصل می‌شود، چه راهی جز جدا کردن راه وجود دارد؟

>>>   چراازاشاهکارهای مسعودجاسوس-عطای پف-ربانی کونی-دوستم ظالم-فهیم متعصب-صالح ناصالح-محقق-خلیلی وامسالهم یادنکردی که همیشه وقت بدنه تاثیرگذاردرسیاست ورهبری کشوربودند. آیاانهاملایکه اسمانی بودندوهیج سهم در خرابی و ایجادتعصب درکشودنداشتند. آیااینها نبودندکه درطول۲۰ سال گذشته طرح تغیرنام و بیرغ کشورراچیدند؟ آیااینها همان دوپاسپورته های جاسوسی که همیشه وقت به نفع شخصی خود وکشورهای کفری کارمیکردندنبودند؟ درطول ۲۰ سال گذشته یک کارکوچکی را اشاره کنیین که برای مردم غیرازقوم تاجک-هزاره-ازبک انجام داده باشد.
فاشیست فاشیست است ولواگرازهرقوم وزبان باشد. ایاناموس و دختران افراد که ذکرکردم به خدمت خارجی هانیست؟؟؟؟

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است