وقتی خطرناکترین تروریست جهان دوشادوش نماینده چینِ کمونیستی و سکولار و دینستیز دیده میشود گواهِ این است که جهان دارد ردهبندیهای جدیدی را تعریف میکند | ||||
تاریخ انتشار: ۲۱:۲۰ ۱۴۰۰/۷/۹ | کد خبر: 168556 | منبع: |
پرینت
![]() |
وقتی عضو خطرناکترین گروه تروریستی و دهشتافکنِ جهان دوشادوش نمایندهی چینِ کمونیستی و سکولار و دینستیز دیده میشود گواهِ این است که جهان دارد ردهبندیهای جدیدی را تعریف میکند. اگر در تغییر وضعیت نوع نگاهمان را دیر بجنبانیم قایله را باختیم.
در حالی که طالبان بهگونهی ماهرانهای جهانبینی و استراتژی سیاسی خود را تغییر دادهاند و برآناند تا برای بقایشان جهان را بهگونهی دیگری ببیند و تعامل کنند، ولی هنوز بسیاری از دانهدرشتهای روشنفکری(دینی/سکولار) زحمتِ اندک تغییری در نوعیتِ اندیشهورزیشان نمیدهند و کماکان بر پایهی کلیشههای بیست ساله بحث و گفتگو راه میاندازند.
امروز نوشتهای پیرامون بیعت و تناقضهای آن به چشمم خورد که در مورد طالبان قلم زده شده بود، خدایی نمیدانم روشنفکران افغانستان در کجای فضا و زمان گیر ماندهاند و سخنسرایی میکنند. طالبی که از روز نخستِ نشست بر اریکهی قدرت، به تنها چیزهایی که فکر میکنند تبانی با قدرتهای بزرگ، حضور در سخنرانیهای سازمان ملل، لابیگری در آمریکا، تداوم کمکهای جهانی، بهرسمیت شناخته شدن در سطح جهانی و... است ولی دانهدرشتهای سکولار و اسلامشناسهای روشنفکر چسبیدند به مو و ریش و پشم و حلال و حرامِ موسیقی و تکرار بیهودهی دیگر احکام شرع. موضوعاتی که سرانِ طالب اصلا حاضر نیستند (نفیا و اثباتا) برای چنین چیزهایی وقت بگذارند و پیرامونش دو کلمه گپ بزنند.
برای طالب فعلا چیزهایی مثل خلط زن و مرد، بیعت و موسیقی و ریش و پشم و چادر و... هیچ اهمیت و ارزشی ندارد و به همین خاطر هیچ توجهی و اعلانی در این موارد همگانی نکردهاند و در این مورد گاهی طالبان ردهپایین که هیچ نقشی در تصمیمگیری ندارند چیزهایی میگویند که روشتفکران و منتقدان چسبیدیدهاند به همین خس و خاشاکها.
برای طالبانی که ما آنها را مشتی وحشی و کوهی و بیابانی که همه مردم از آنها بدشان میآید میدانیم، فعلا مهمترین دغدغه سیاست و اقتصاد و در نهایت قدرت است، نه ریش و پشم شریعت. اما بیشترین مسایلی که منتقدان روشناندیش و روشنگرشان که همه نسل جدید از آنها خوشاند(مثل منتقدان غنی که به تسبیح و نحوه نماز خواندنش چسبیده بودند) خود را با آنها نصروف ساختهاند همان کلاف سردرگمِ ریش و بیعت و موسیقی و شریعت و انواع شریعت است. البته جهت تنوع گاهی هم مصروف لعن و نفرین و فحش و ناسزاگویی میشوند حالا زیاد که زور بزنند چند تا شعر آزادیخواهی هم دکلمه میکنند.
اگر طالب اینگونه پیش برود و روشنفکران آنگونه، کلاه روشنفکران پسِ معرکه است، طالبان به راحتی آنها را دور میزنند، بهویژه اگر بتوانند اقتصاد را به چرخش در آورد و مردم را مصروف زندگی کنند دیگر کسی به دین و مذهب روشنفکرانه لیبرال سرمایهدار نیازی نمیبیند. مخصوصا با وارد شدن چینِ کمونیستی در صحنه!
رسول پارسی
>>> همین روشنفکران ما همیشه می خواهند انتقاد کنند
از همه چیز انتقاد می کنند
از نظر اینها روشنفکری یعنی انتقاد کردن
آن زمان که آمریکاییها اینجا بودند فریاد می زدند که ما اشغال چهل کشور هستیم از بودن آمریکا در کشور انتقاد می کردند حال که آمریکا رفته است باز انتقاد می کنند که خیانت کرد و چرا بیرون شد
هر چی باشد باید انتقاد کنند از همه چیز. بین همدیگر یک مسابقه اعلام نشده هم وجود دارد که هر کی بیشتر انتقاد کند او برنده است یا تحلیلگر بهتری استه
من هم این را میگویم که مردم الان کار میخواد نان میخواهد اطفالش گرسنه هستند.
>>> اینها چار کنج متقابل و موازی یک مربع پشتونی اند: اشرار، خلقی، ماهویست و افغان ملت. در تقاطع قطر های این مربع (که مرکز ثقل آنست) 'مولی کراسی' انارشیست، سعودی صهیونیست و چرکستان چکره قرار دارند.
آتش خاوری
>>> سیاست پدر و مادر ندارد که ندارد
>>> با وجودی که ادیان و کمونیزم در تقابل هم قرار دارند،اما از نگاه سیاست اقتصادی باهم نزدیک هستند.
آنها مخالف نظام سرمایه داری و مخالف بهره کشی طبقه کارگر و دهقان و طرفدار مظلومان و دفاع از حق مظلومان اند و خلاف تجمل و تجمل پرستی و نشان دادن آن در انظار عامه هستند.چنانچه اهرام بستن در هنگام مراسم حج،یک نمونه آن است که همه را در مقابل خدا و زیارت خانه وی یکسان نشان میدهد.
اما در مسایل عقیدوی کاملاً مخالف یکدیگر هستند.
کمونیزم زاده دوران روشنگری و رشد علم و دانش،خصوصاً علوم طبیعی در اروپا است،که امروزه در سراسر دنیا بشمول کشور های اسلامی تدریس میشود و درین علوم خلقت هیچ جایگاهی ندارد و همه چیز از نگاه قوانین طبیعت بررسی میشود و تجزیه و تحلیل میشود و با شواهد توسط تیلیسکوپ و مکروسکوب و آزمایشات در لابراتوار ها به مردم واضح ساخته میشود و مردم همه این تحارب را در حیات روزمره خود با حواس پنجگانه خویش احساس میکنند.
خصوصاً با پیشرفت علوم تخنیکی،بشمول ماشین آلات و کمپیوتر و موبایل و هوش مصنوعی و روبات ها و پیشرفت ها در عرصه ادغام علوم تخنیکی و بیولوژیکی،یعنی بیوتخنیک،این علوم زیاد تر رشد میکنند و جایی برای نظام خلقت در جهان باقی نمی ماند.
همین حالا در جاپان و یا چین روبات سازان توان این را دارند که یک روبات با سر و کله و لباس طالبان بسازند و این روبات خودش بیاید و در پهلوی میز در پهلوی یک طالب بنشیند و روی مسایل دینی با طالب مذکور به زبان پشتو مناظره کند.
اما در آخر شاید طالب دعوی کند که من مناظره را بردم،بنأ خدا وجود دارد.
اما این که تفاوت او که به خلقت عقیده دارد و روباتی که انسان خلق کرده است،چیست؟
برای این طالب مهم نیست.
برای طالب مهم صرورت دین در یک جامعه عقب مانده بی مانند افغانستان است،نه واقعیت دین.
زیرا واقعیت دین با این همه پیشرفت علوم در جهان،قبلاً برای وی معلوم است.
>>> اولی بی نام و نشان
بجز احمقان هیچ روشنفکر با دانش این گله را نکرده و نخواهد کرد!!!! (مرغ کم گویش کم). انتقاد از بیرون رفتن با توطئه است که برای انتقام از مردم کشور را به فاشیستان (یهودی کیش) سپرد تا زیر سایه هرج و مرج تا میتوانند دل شیطان بزرگ را یخ کنند.
آتش خاوری
>>> همین اخوانی کمونست یار مانند بزک چینی نیست که اصف دولاور وزیر دفاع، نبی عظیمی،وکیل ومزغک، و کمونسان دیګر که رهبری جمعیت را بدست ګرفت. این اتحاد بزک چینی با پرچمیان جهت نابودی پشتونها ساخته بود! اما طالب تنها دیپلو ماسی با کمونست چین دارد!
خاوری! زور یهودان را دیدی؟ چطر ریخهایت سر کده؟ هر قدر بنالی افغانستان از افغانها(همه اقوام) است و خر و اسان جایګاهی ندارد!
زور فاشیست را دیدی که اولاد پنجشیری ناپلیوني را در هفته ریخرو کرد؟
ما هستیم! و خواهیم بود اما سقویان مانند ۱۰۰۰ سال ګزشته رقص خواهند کرد!
>>> بیست سال در زیر بال آی اس آی پنهان بودی و به کمک پنجابیها و انتحار و انفجار قدرت را غضب کردی حال آمدی گپ از زور میزنی تو بیفرهنگ وحشی.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است