تاریخ انتشار: ۱۱:۴۶ ۱۴۰۰/۷/۱۹ | کد خبر: 168634 | منبع: |
پرینت
![]() |
قصر ۲۰ میلیون دالری پسر وزیر دفاع پیشین افغانستان در امریکا.
بر اساس گزارش رسانههای امریکایی، حامد وردک، پسر عبدالرحيم وردک، وزير دفاع پیشین افغانستان قصر ۲۰ میليون و ۹۰۰ هزار دالری را در کالیفورنیای امريکا خريداری کرده است.
به نقل از رسانههای امریکایی، حامد وردک، پسرعبدالرحیم وردک، وزیر دفاع پیشین افغانستان قصر ۲۰ میلیون و ۹۰۰ هزار را در بیورلی هیلز در کالیفورنیای امریکا خریداری کرده است.
گفتنی است، دو سال پیش سارا گولدن، یک مودل امریکایی ادعا کرده بود که حامد وردک بر او تجاوز کردهاستسارا گولدن مودل امریکایی به نیویارک پست: پسر عبدالرحیم وردک بالایم تجاوز کرده است.
گولدن 29 ساله در این پیوند می گوید: او همیشه برای من هدیه می خرید و از پول خود برای تحت تاثیر قرار دادن هرکسی در زندگی خود استفاده می کرد و وقتی گفتم از او شکایت می کنم گفت تو فقط یک مودل کوچک هستی و کسی تو را باور نخواهد کرد.
از سوی هم، پسر آقای وردک پیش از این متهم به قتل دو نیروی امنیتی در جنگ شهرنو کابل، قاچاق انسان، قاچاق مواد مخدر و دهها جرم دیگر از سوی اداره پیشین امنیت ملی شناخته شده بود.
حامد وردک پسر ۴۴ ساله رحیم وردک، وزیر دفاع ملی پیشین کشورمان و فارغ التحصیل دانشگاه جورج تاون واشنگتن است که در سال ۲۰۰۹ قرارداد ۳۶۰ میلیون دالری را به هدف انتقال وسایل نظامی امریکا به افغانستان، با حکومت امریکا عقد نموده بود، که همان زمان گفته شده، که نیمی از وسایل نظامی به افغانستان نرسیده است.
محمود منجم زاده
>>> خوب او هم از جنس 'بابا' یعنی دزدان است!! پدرش هم دست راست 'دروغجن فراری بابای غل مشر' بود.
آتش خاوری
>>> وزير دفاع كه پسرش دزده خودش ارتش افغانستان را حتي بدون شليك يك گلوله تسليم طالبان كرد و از كشور فرار كرد بعد با وقاحت كامل به ايران توهين ميكنه و ايران را همسايه بد خطاب ميكنه تا مثل همه قومندان افغاني پشت نفرت افغانها از ايران پنهان بشه زيادتر از آن شكر اضافه خورده و اين جمله معروف ستار خان سردار دلير ايراني را كه مي گويد خاك مي خوريم اما خاك نميدهيم را از زبان نجس خود بيان ميكند يكي نيست بگه تو و پسرت يك كشور را خورديد بك آب هم روش
>>> بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید خخخخخخخ
>>> چی قصری؟
در چی موقعیت خوبی.
من چنین قصر را در رندگی خود ندیده بودم.
اگر شما نمیتوانید این قصر را ببینید،نزد داکتر چشم بروید و چشم هایتان را معاینه کنید.
شاید چشم های شما تکلیف عدم دیدن قصر ها را پیدا کرده باشد.
مقصد شما ناشر مطلب و تصویر را ملامت نکنید و نگویید که که کجاست عکس قصر؟
زیرا چشم های شما تکلیف عدم دید قصر ها را دارد و شما نمیتوانید بدرستی قصر را ببینید.
اگر هم ببینید شاید به نظر تان یک پسر بچه همراه دو دختر معلوم شود و یا هم یک صاحب منصب همراه یک بوجی مدال.
>>> این وزیر بز دل می گوید: من 14 سال جهاد کرده ام
همی وزیر دفاع بود که در روز تجلیل هشت ثور وقتی صدای چند فیر را شنید ازانحجا گریخت وبخانه خود پناهنده شده دروازه را عقب خود بست،
رئیس جمعهور اعضای کابینه مهمانان خارجی همه را رها کرده جان خودرا نجات داد چون او وزیر دفاع خودش بود نه از مردم و وطن، او توسط امریکائی ها وزیر ساخته شد نه توسط کرزی ،
غ
>>> داوود سلطان زوی را به یاد دارید؟
شهردار کابل را می گویم!
همان شهرداری که پارسال در دهم ماه محرم در “شهرک گلستان” سر به سر گیر آمده بود.
آن روز داد زدیم که شهردار کابل را هنگام “سکس” گیر کردند نزدیک بود امنیت ملی آن زمان به اتهام “دروغگویی” بازداشت مان کند.
پس از آن قضیه یک روز مهمان طارق جان آرین بودم، در دفترش در وزارت داخله.
آن روز گپ های زیادی میان ما تبادله شد، آرین بیشتر از جامعه رسانه یی گلایه داشت که گویا بر ضد نظام “دروغ” نشر می کنند.
گپ سر گپ آمد و گفتم که “قصه ی سکس داوود سلطان زوی” که دروغ نبود اما با آن هم نشر نکردند.
به آرین گفتم که پولیس خودش این “رویداد سکس” را سانسور کرد.
آرین با لحن خیلی صریح پذیرفت که “بل! سلطان زوی با یک دختر هنگام سکس گیر آمده بودند، ما به خاطر حفظ آبروی یک مقام دولتی پولیس را موظف ساختیم تا قضیه را وارونه جلوه دهد.”
با آرین که بدون کمره قصه می کردیم خیلی هم آدم راستگو بود، گفت که “در همان روز حتا سربازان امنیت ملی در نیز عملیات نجات سلطان زوی سهم داشتند.”
عملیات نجات داوود سلطان زوی از رسوایی سکس آنقدر پیچیده بود که ساعت ها طول کشید.
بالاخره یونیفورم امنیت ملی را داخل اتاق بردند تا داوود سلطان زوی آن لباس را پوشید و در نقش نظامی امنیت ملی از اتاق بیرون شد.
و مردم محل هم سر انجام چیزی بنام سلطان زوی در محل نیافتند و فکر کردند که این رسوایی یک دروغ بود.
سلطان زوی تنها قصه ی سکس جمهوریت نیست که ارتش، پولیس و امنیت ملی امنیت آن را به ععهده گرفته بود.
اسناد انکار ناپذیری وجود دارد که در هر هفته ده ها شب نشینی “سکس” از طرف ارگ نشیانان و دار و دسته ی غنی بابا برگزار می شد.
در بیشتر این شب نشینی ها از پولیس، ارتش و امنیت ملی استفاده می شد، سربازان بیچاره ناگزیر ساخته می شدند تا تامین امنیت کنند.
هفت سال تمام یک بیگانه با دار و دسته ی اجنبی و همسر خارجی اش بر “گوسفندان” افغانستان حکومت کرد. بر کشوری که اکثریت نفوس اش مسلمان است اما این بیگانه بویی از اسلام نمیبرد و در ضمن هیچ عقیده ی به اسلام نداشت.
“گوسفندان” آنهایی که به یک بیگانه لقب بابا دادند و به مادران خود اهانت کردند.
و در اخیر، آن هایی که امروز بر مردم حکومت می کنند به مراتب نسبت به بیگانگان دیروز برتری خواهند داشت، اما مشروط بر اینکه رفتار خود در برابر مردم را تغییر دهند/ به آزادی های مردم احترام گذارند….
نصرت پارسا
>>> این پول مال طفلان یتیم و بیوه زن ها و معیوبین جنگ های خانمانسوز افغانستان است . این خبیث بایست به محکمه کشانیئه شود و به امریکا گفته شود که پول این خانه بایست هرچه زودتر به افغانستان برگردانیده شود .
جالب است که در افغانستان فلاکت زده همه رهبران و وکیلان و رئیسان و آمران دزد از آب درآمدند .
>>> آن همه نشان بر سینه عبدالرحیم وردک برای کدام خدمات است؟
>>> این فاشیست ها از گذشته تا امروز به این کشور و مردم ما خیانت کردند
احمد ولی
>>> آفتابه لگن هفت دست، ولی شام و نهار هیچی!!!! این همه نشان چیه به خودش آویزون کرده؟؟؟؟؟!!!!!!
>>> سلام هم وطن
دالر ها نوشی جان وزیر دفاع لاآقل یک نظا فط دارد
از بچه بازان کثف صد برا بر بهر است
نه این که از صد متری بویش دیوانه کند
این سر جدا کران خوب است با پسر ازدواج میکند
نام مسلمان را بد کرد نام آأم را رسوا کرد
>>> لعنت خدا براین وطن فروشان قرن
>>> سربازان خیالی جنرال رحیم وردک وزیر دفاع قبلی و مکتب های خیالی فاروق وردک وزیر معارف قبلی از جمله شاهکار های اختلاس در سطح جهان است. تا حال هیچ کس در دنیا چنین ریکورد نزده بود. نوش جان شان کسی هم باز خواست کرده نمیتواند .
وای به حال ان خس دزد بیچاره که بخاطر دزدی یک قرص نان رویش را سیاه کرده دستش را میبرند .
با احترام
>>> سیاستمدار ندیدم با صداقت باشد .
همگی از جنس جنرال طاقت باشد
به مردم عادی و قوم عزیز پشتون یا افغان صد هزار سلام و درود
اما سیاستمداران شان درین جریانات آخیر در راس اشرف غنی ملعون مستحق سلام
گفتن نیستند
ننگرهاری
>>> محترم نصرت پارسا
در رابطه به پاراگراف اخیر نوشته تان:
انسان بودن تا مسلمان بودن فرق فاحش از هم دارد. بهترین انسانها که امروز جهان با اختراعات ایشان در اسایش به سر میبرند نه تنها مسلمان نبودند بلکه به موجودیت و باور های قدرت ماورای طبیعت نیز ایمان نداشتند...بر عکس
انهاییکه در افغانستان بنام اسلام و قران از گلبدین حکمتیار تا ربانی و مسعود تا سیاف و محقق و علی مزاری که همه در مطالعات اسلامی مقام های اکادمیک داشتندو در پوهنتونهای معتبر دینی در مصر و ایران و دیوبند پاکستان تحصیل کرده بودند بیشترین زیان را به افغانستان و اسلام همین ها رسانیدند.بنام اسلام بهترین حکومت سیکولر ۱۹۸۰-۱۹۹۲ را با جنگ فرسایشی با حمایت اسراییل از میان بردند.با تاسف حتی اکادمیسینهایی بودند که سالها بنام مبارزه علیه حکومت کمونیستها منظور انها ج.د.ا. بود کار کردند انها بر ضد حکومت پرچمی ها بر خاستند و صد ها و هزاران مقالات در سایتها نوشتند و صدها کتاب با هزار دروغ به نفع سازمان استخباراتی سی ای ای چاپ کردند تا بالاخره در خدمت امریکا و نوکران شان چون حامد کرزی اشرف غنی قرار گرفتند و در چرخاندن دستگاه ستمگر و فاسد انها شب و روز تلاش کردند معاشات ادلری گرفتند و اکنون هم دو باره در اغوش غرب به سر میبرند.
حرف در اینجا است که نباید محک قضاوت شما در مورد اشرف غنی بر مبنای دین اسلام باشد.
اشرف غنی ضعفهای بس بیشتر از عدم اشنایی وی نسبت به دین اسلام داشت که باعث بربادی این خطه گردید.انسان بودن وطن پرست بودن تا مسلمان بودن فرقهای بیشمار دارد. ادیسن کاشف برق مسلمان نبود اما امروز اگر یک دقیقه انرجی برق متوقف شود ملیاردها دالر برای اقتصاد جهان خساره وارد میگردد.
زرگر.
>>> همه ای این جنایات و فساد سران جهادی و غیر جهادی طی بیست و هشت سال برایم معلوم است.من همیشه در ذهن و افکارم شخصیت ببرک کارمل را که بعد از بر کناری از سمتهای حزبی و دولتی اش محل بود و باش نداشت و در اپارتمان برادرش محمود بریالی در مکروریون کابل زندگی میکرد و اواخر عمر خود را قبل از رفتن به شوروی غرض تداوی در کانتنر در حیرتان زندگی میکرد... عبور میکنم زندگی این شخصیت بر علاوه انکه یک فرد سیاسی با تقوی بود شباهت زیاد به زندگی یک فقیر میماند.اینکه مخالفین او موصوف را چه میگویند و چه دشنام میدهند برای من کدام فرقی ندارد مهم این است که کارمل بنیاد و اساس گذار یک زندگی بی الا یش برای سیاسیون و رهبران مذهبی و غیر مذهبی در افغانستان میباشد اگر همین تقوی را از رهبران سیاسی و مذهبی در افغانستان طی بیست سال حاکمیت میداشتند کمک های ملیارد دالری حیف و میل نمیشد و امروز ده ملیون کودک افغان اواره و گرسنه نمیبود.این افراد دگران را سالها بنام کافر ملحد وطنفروش خطاب کردند ولی طی بیست سال گذشته از رهبران و قوماندانان شورای نظار تا وحدتی های هزاره و گلبدین حکمتیار و صد ها دزد و رهزن بنام جهادی و قوماندان و تکنوکرات ها خون ملت را تا اخرین قطره نوشیدند.
روح شخصیتها ی وطنپرست و با وجدان پاک شاد
مرگ به خاینین دزد و وطنفروشان اصلی چون رهبران جهادی ها و طالبان
عماد جاغوری
>>> {{ گزارشات همایون افغان}}
بعد از سقوط حکومت مافیایی گزارشگر همایون افغان راپور هایی از خانه و جایداد جهادی های تیکه دار دین اسلام تهیه کرده است که با دیدن ان به حیرت رفتم.یکی از گزارشات موصوف از خانه ملا فهیم پنجشیری عرف مارشال قسیم فهیم در پنجشیر میباشد. مارشال نامنهاد در گذشته ها در خانه پدری اش در کارته پروان در خانه محقر زندگی میکرد . پدر و پسر پیشه ملایی داشتند. تکت لاتری شان شانس اورد پرچم جهاد را بلند کردند. این شخص در ظرف همین مدت و بعد از انکه پستهای بلند دولتی را کار کرد در اندوختن پول ساختن خانه های مجلل در شهر کابل و پنجشیر نیز چیره دست بود. این مشت نمونه خروار است.این افراد حتی دکتور عبدالله که از همدوره های بنده در لیسه نادریه {{عمر شهید}} بود در زندگی یک بایسکل هم نداشت تا به مکتب بیاید ...ولی به یکباره گی همه ملیونر شدند به همین ترتیب حمدالله محب .این اغا زاده از یک محیط فقیر جلال اباد به کابل دیسانت شد و لی ساعت های دستی ROLEX بدست میکرد که هر کدام ان ده ها هزار دالر امریکایی قیمت داشت.اینها نه پول برق را می پرداختند و نه خدمتی برای مردم میکردند خود شان دزد بودند و از برکت سرقتهای شان زنهای شان برای SHOPING به دوبی و جرمنی میرفتند به همین ترتیب محقق دزد کریم خلیلی عبدالرشید دوستم که دارای قصر در قلب شهر کابل بود اینها به خاطر خود و ارامش خود جهاد کردند و این بود تعهد این دزدان به مردم افغانستان.
من از طرفداران طالبان کور دل و تاریک اندیش نیستم ولی از اینکه به طریقی شرایط فعلی به حاکمیت این رذیلان سیاسی خاتمه بخشید خرسند استم . امید طشت رسوایی و غلامی طالبان نیز همچو این دزدان از بام بیافتد و مردم افغانستان اعم از تاجیک و پشتون هزاره و ازبیک همه باهم برادار وار مثل دوره های گذشته سالهای ۱۹۸۰ بدون تعصب قومی و زبانی زندگی کنند.
لکنوال
>>> دوستان!!!
این همه مدالها را که روی سینه جنرال رحیم وردک میبینید، در برابر هریک از این مدالها جنرال یک پایه برق را در زمان کارمل و نجیب به هوا پرانده است و در عوض CIAوISIپاکستان یک مدال به ایشان بخشیده اند...
این جنرال منفور و فاسد رهبری ، سوق و اداره اشرار ((مجاهدین))را در جنگ جلال آباد در سال 1989زمان حاکمیت دکتور نجیب الله داشت.اسرار در این جنگ ناکام و روی سیاه شدند و جنرال پشت کله اش را خاریده به آغوش جاسوسان امریکا پناه برد.پسر این شخص بر علاوه ای آنکه قصر خریده یک Cando Apartments در Miami Beach به مبلغ 5.6ملیون دالر نیز خریداری کرده است، شخص جنرال وردی و پسرش مشت نمونه خروار اند....
بنده گاهگاهی یگان برگه ای از تاریخ معاصر کشور را آنچه گذشته و میگذرد ، درج صفحات نموده ام. به هیچ ایدیالوژی هم وابسته نیستم. راه من انسانیت در برابر همه است.بنده با ژرف نگری از زندگی رهبران یک قرن اخیر افغانستان نوشته هایی دارم ، کمی ها و کاستی های ابن رهبران و حاکمان و خارق العاد گی های آنها ....حاکمان آمدند و به نحوی از صحنه ای سیاست برون رانده شدند ...یک تعداد شان در طی زعامت شان خود را صاحب مال و منال ساختند و چنان زراندوزی کردند که برای هفتاد نسل بعد ایشان برای یک زندگی مرفه کفایت میکرد و بودند کسانی که با وجود سالها رهبر بودن و بعد ها ریس جمهور شدن نه حساب بانکی داشت، نه آپارتمانی و نه زمینی .
از حاکمان حریص میشود از سردار محمد هاشم خان و برادرش شاه محمد خان نامبرد. این دو برادر در هر گوشه افغانستان زمین خوب و حاصل خیز می دیدند ، خریداری میکردند ، قرار معلومات هر کدام مالک بیش تر از پنج هزار جریب زمین حاصل خیز در سراسر کشور بودند ،هاشم هیچ فرزند نداشت ، هر دو برادر خسیس بودند . شاه محمد خان عادت داشت پول بازی بیلیارد را از درایور خود میگرفت ولی مالک هر چیز بود.به همین ترتیب محمد داود خان . موصوف صاحب باغِها ی نارنج و مالته در جلال آباد بود و هم زمین های فراوان و حاصلخیز در قطغن داشت. این ها تنها نبودند بلکه اراکین بلند پایه دولتی نیز در جمع آوری ثروت حریص بودند....
زمان حاکمیت کارمل رسید، قرار روایت ها از آشپزان ارگ ریاست جمهوری که آنها از دوران ظاهر خان در ارگ کار میکردند ، کم مصرفترین رهبر همین ببرک کارمل را یافتند، قرار اطهار آنها :«کارمل صاحب هیچ خرچ نداره ، مهمانی و پارتی نداره، فقط روزانه غذای بسیار ساده برایش میپزیم از بیکاری دق آورده ایم و هم پیدا گری ما خیلی کم شده است....”
ا کارمل اکثرا معاش رسمی خویشرا به نیازمندان میداد و با معاش خانمش که رییسه پرورشگاه وطن بود زندگی میکرد، او زمانیکه از سمت هایش بر کنار شد هیچ محلی برای رهایش نداشت، اعضای حزب هر کدام خانه های محقر خویشرا به وی پیشنهاد کردند ، بالاخره موصوف در آپارتمان
برادرش محمود بریالی در مکروریون کابل مسکن گزین شد و آخرین روز های حیاتش در افغانستان را در کانتینر در حیرتان گذشتاند،از موصوف چند جلد کتاب دگر چیزی باقی نمانده بود.چون خودش پاک نفس بود ،پیروان او هم اکثریت مطلق پاک نفس بودند صادقانه کار کردند و دست به حیف و میل دارایی عامه نزدند البته خبط ها ، استفاده ها هم در بعضی سطوح ، محلات و ادارات بود که از آن نمیتوان انکار کرد ولی نه به سطحی که تاریخ افغانستان چنان چور و چپاول را که حق مردم بود ندیده است. در حالیکه بیشتر از هیجده ملیون انسان در کشور یک وقت نان خوردن ندارند.
عماد جانوری
>>> عماد جانوری
نمی خواهم روی گفته هایت در مورد خود کارمل گپ بزنم مگر اطرافیانش نام خدا با ثروت سرشار از امریکا، اروپا وروسیه سر درآوردند!! شاید پیروان حقیقی اش همان افرادی باشند که از ناداری و یا هم ایمان ایدیالوژیک عزم هیچ کشور دیگری را نکردند.
نجیب دوست قدیم و دشمن بعدی اش هم چاره سازی برای خودش کرده بود که ‘دروغجن فراری بابای غل مشر’ هم از او سرمشق گرفت.
آتش خاوری
>>> دوستان پرسیده اند که این همه زرق وبرق برای چیست!!!! دوستان مگر از قهرمانی و مقاومت شجاعانه او در مقابل اردوی اجیر چرکستان خبر ندارید ؟!!
آتش خاوری
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است