تاریخ انتشار: ۰۹:۴۶ ۱۴۰۰/۷/۲۵ | کد خبر: 168677 | منبع: | پرینت |
اصلا مشکل در این نیست که دانشگاه بگوییم یا پوهنتون. مشکل زمانی ایجاد میگردد که برایت حکم کنند که باید دانشگاه بگویی یا پوهنتون.
معضلهی دانشگاه و پوهنتون جزُ کوچکِ یک مشکل بزرگ است که با محمود طرزی آغاز یافت و بعد به تئوری های حزب "افغانملت" انجامید، آثاری مانند "سقاوی دوم" و نوشته های روستار ترهکی به نشر رسیدند و ذهنیتسازی هدفمند و سیستماتیک متکی بر برتریگرایی قومی و زبانی راه انداخته شد، ورنه چه فرقی میکند که پوهنتون، دانشگاه یا یونیورسیتی بگوییم؟! دریور، موتر، بایسکل، واتر پمپ، رستوران، فوتبال، والیبال، باسکتبال، چاینک و... نه فارسی اند، نه پشتو، نه ازبیکی و نه حتی عربی و ترکی اما به راحتی در زبان روزمره مورد استفاده قرار میگیرند. چرا اینها حساسیت برانگیز نیستند؟ برای اینکه هیچ دولت و گروه و حزب و سازمانی این کلمات را بر جامعه تحمیل نکرده بلکه به صورت طبیعی در زبان جا افتاده اند.
آنچه مشکل ایجاد میکند، کلمهی پوهنتون یا دانشگاه نیست بلکه ذهنیت برتریگرایی قومی است که پیوسته سد راه "ملتسازی" قرار گرفته و در آینده نیز قرار خواهد گرفت.
بیایید یکبار هم اگر شده، احساسات کاذب و طفلانهی خود را کنار بگذاریم و به این واقعیت بنگریم که امروز حتی زبان های آلمانی، فرانسوی و ایتالیایی دیگر به تنهایی قادر نیستند با علم گامبهگام پیش بروند، حالا خب، فارسی، به قول مستشرقین نیز، گنجینهی عظیمی از ادبیات کهن را دارد ولی جواب علم امروز را داده نمیتواند. هر فارسی زبانی که میخواهد در راه علم گام بگذارد، باید و باید به زبانهای دیگر، به ویژه انگلیسی مراجعه کند. مقصد این است که وقتی آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی و بعد هم فارسی با آن پیشینه و گنجینه اش جواب علم امروز را داده نمیتواند، با پشتو میخواهیم چه قیامتی برپا کنیم؟
فکر کنید تمام زبانها را تفکر طالبانی از بین برد و در سرتاسر افغانستان پشتو زبان اول مردم شد و در مکاتب نیز همه مضامین به پشتو تدریس شدند، خب فکر میکنید اولاد این مملکت تا کجا پیش خواهد رفت و چه از علم نصیب اش خواهد شد؟ بس کنید این چرندیات طفلانه را. بگذارید هر کس به هر زبانی که دوست دارد، تکلم کند و واژه هایش را خودش انتخاب کند. بروید به محتوای دانشگاه یا پوهنتون بپردازید، نه به پشتو بودن و فارسی بودن اسم اش. به حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود. حماقت محض است اگر از روی نادانی، ناآگاهی و احساسات کاذب قومی بخواهی برای دیگران در زبان مادری شان تعیین تکلیف کنی. مضحک است و مسخره.
ای کاش حد اقل مضامین ساينس و بخشی از اجتماعیات در مکاتب و دانشگاهها به زبان انگلیسی تدریس گردند تا دریچهی علم به روی اولاد این مملکت باز گردد و از این مسخرهبازی ها نجات پیدا کند.
کاوه شفق
>>> آقای کاوه شفق!!!
بیماری برتر گرایی های قومی و زبانی ناشی از خصوصیات جوامع مطلق طبقاتی و دارای نظام های نا متعارف است که منافع یک قشر ستمگر ، مفت خوار و ناسیونالیست را انعکاس میدهد و در حقیقت ابزار هم است برای سرکوب حرکات مترقی و مدنی .
تنها روشنفکر بودن و فراغت از موسسات عالی و یا مطالعه آثار دانشمندان کافی نیست ، درک واقعی از واقعیتهای درون جامعه مهمتر میباشد. محمود طرزی زاده یک محیط مطلقا حاکم استبدادی بود ،برای حفظ حاکمیت قشر حاکم از طرق مختلف کار گرفته میشد و موقف محمود طرزی با وجود خدمات شایان موصوف در راه مطبوعات ، چنین بوده است ... و به همین ترتیب ادامه سلطنت بعدا جمهوریت محمد داود و حتی انقلاب ثور در یک و نیم سال نخست با وصف شعار های انقلابی نه تنها به حل مشکلات زبانی و قومی و ملیتی نپرداخت بلکه انرا بیش از پیش تشدید بخشید.تنها در طول تاریخ معاصر کشور دوره ببرک کارمل به حیث زمامدار آگاه از بیداد گری های قومی و ملیتی افغانستان کار های عملی در راه حل مسایل قومی و زبانی برداشته شد و برای اولین بار یک هزاره صدراعظم و جنرال شد و سیاست های کادری حزب و دولت هم تناسب فیصدی و قابلیت کاری را در نظر میگرفت، این گامهای نخست بود که دیر نپایید.
متاسفانه هژمونیزم زبان فارسی و نژاد آریایی در ایران بخصوص در زمان شاه حاد گردید و در افغانستان حاکمان پشتون به زبان پشتو چسپیدند و با تدابیر غیر معقول شان صدمات زیاد به حیثیت زبان پشتو وارد کردند ، طور مثال آموزش اجباری زبان پشتو در ادارات دولتی که بعد از تحول ثور ختم گردید.
حاکمان انزمان خود پشتو نمیدانستند اما برای فریب برادران پشتون کشور زبان را وسیله استثمار و تخدیر افکار آنها قرار دادند و متاسفانه قلم بدستان و افراد دارای رتب علمی در لجنزار تعصب گرایی زبان لغزیدند.هر مغز سالم از هر ملیتی که باشد باید بداند که لوایح موسسات تعلیمی و اداری دولتی و شخصی باید به سه زبان باشد، پشتو ، فارسی و انگلیسی.انکه قبول ندارد که در لوایح موسسات عالی پوهنتون نوشته شود احمق است و آنکه مخالف نوشتن کلمه دانشگاه در پهلوی کلمه پوهنتون میباشد احمق تر است و آنکه منکر ذکر کلمه معادل در انگلیسی است از هر دو احمقتر است.
اگر من آنقدر پشتو بدانم که بتوانم لندی های شیرین پشتو را درک کنم چه عیبی دارد و اگر یک پشتون آنقدر فارسی بداند که بتواند اشعار مولانا را هضم کند چه عیبی دارد؟
تعصب داشتن و چسپیدن به تعصبات قومی زبانی نشانه تمدن و پیشرفت نه بلکه نمایانگر حماقت و عقبگرایی ما میباشد. هیچ دلیلی وجود ندارد که ما در جغرافیای فعلی افغانستان با هم چون برادر و برابر زندگی نه کنیم. امروز افغانها در کشور های بیگانه توانسته اند با تبار های مختلف جهان چون کردستان ، ایران ، کشور های شمال آفریقا روابط دوستانه حتی تا سرحد ازدواج داشته باشند پس چه مشکلی وجود دارد که در کشور خود نه توانیم بدون تعصب نسبت به یکدگر زندگی کنیم.
طالب ، شورای نظار و در مجموع احزاب و تحریک های مختلف که اکثرا بر اساس زبان و قوم در چهل سال اخیر در افغانستان بوجود آمده اند همه پروژه های کشور های خارج است تا مردم را با هم در نزاع بیبیند و مردم مصروف جنگ باشند تا آنها ما را غارت کنند.
مشکلات افغانستان خیلی ها عظیم است . متاسفانه ما در گیر مشکلا ت و اختلافات زبانی ، قومی ، مذهبی استیم و از اینطریق هر روز دست به جنایات ضد بشری میزنیم. که باید ما همه منحیث روشنفکران از طریق همین رسانه ها لبه تیز نوشته های خویشرا علیه چنین تمایلات غیر انسانی که از طرف عوامل خارجی و مشتی از فاشیستهای تاجیک و پشتون بر کشور ما اعمال میگردد بنویسیم .
حنظله
>>> سلام
آقای شفق طالبان قرار است که در نصاب تعلیمی ، مواد درسی تجدید نظر کنند. چرا که اکثر کتبی و موادی که در دانشگاه ها و مدارس تدریس می شود ، مخالف باور ها و عقاید طالبان است . قرار است که بیشترین مطالب فق و شریعت اسلامی و نیز عربی و زبان پشتو باشد . خاطر تان جمع باشد که ذهنیت یکدست سازی افغانستان هم از قوم و مذهب و زبان از شمار سرخط های طالبان است .
مگر اطلاع ندارید که زبان پشتو ، زبان رسمی کشور اعلام شد و زبان فارسی زبان ملی و در این میانه زبان ازبکی حذف شد . افغانستان درخطرناکترین لایه های سیاسی و اجتماعی خود دست و پا می زند.
>>> کلمه پوهنتون اصلاً بنیاد فارسی دارد.
باهوش-بافهم.
با هوش تبدیل میشود به:
پوه شوی:یعنی فهمیدی با فهم شدی.
پوه:فهمیدن،دانش.
پوهنتون:جای فهمیدن و دانش.
اکثر واژه ها و لغات های پشتو و هندی،گرفته شده از واژه ها و لغات های قدیم زبان عامیانه فارسی است که امروزه در کشور ایران دیگر از آنها استفاده نمیشوند و فکر میکنند که این واژه ها هیچ ارتباط به فارسی ندارد.
مثلاً در هندی میگویند:کیا چاهی یی؟
یعنی چی میخواهی؟
این جمله گرفته شده از جمله فارسی قدیم است که میگفتند:
چی ها خواهی یا چیا خاهی (بطور عامیانه).
این کلمه (چیا خاهی)در زبان هندی به (کیا چاهی)تبدیل شده است.
>>> لسان دری برای شما فارسیوانها که کدام دستاوردی برای آن نداشته اید و همه آنها را ایرانیها با ترجمان کتب نشر کردند مدیون ایرانیها هستید
ورنه به جز افتخار بالای لسان دری آنهم فقط بخاطری گذشته ها که کدامیک از شما آنزمان حیات نداشتید کدام اهمیتی ندارد و این را جهان میداند
که شما صرف از کتب ترجمانی ایرانیها استفاده می کنید و بالای هموطنان غیری دری زبان خود فخر فروشی می کنید ولی کدام دستاوردی از خود ندارید
اما شما نخواستید دست به دست هم بدهیم تا هر دو لسان را تقویت کنیم و فقط لسان پشتو را تحقیر می کنید
>>> واوا. قلم ات رسا باد شفق صاحب!
بسیار یک تحلیل عالی!
>>> "هر فارسی زبانی که میخواهد در راه علم گام بگذارد، باید و باید به زبانهای دیگر....." من نفهمیدم چرا هم به میخ میکوبی و هم به سنگدان، اگر تا حال آثار، نوشتار ها، کتاب ها و..... دانشگاه های ایران را ندیدی پس ببین همه بزبان پارسی اند. حتی بعضی نشرات علمی خودم از زبان انگلیسی به زبان پارسی ترجمه شده است البته در ایران و با تاسف نه در کشور بلا کشیده ما.
و آیا کافی نیست که بچه های ما (پسرو دختر) در مهاجرت زبان مادری را از دست میدهند؟؟؟؟
آتش خاوری
>>> دوست پشتو
ما فارس ها کدام دشمنی با زبان پشتو نداریم اگر مانند بسیاری از پشتون ها از روی تعصب گپ میزنی که من باتو حرفی ندارم اما اگر منطق داری به حرف هایم فکر کن اگر غلط بود نپذیر اگر صحیح بود لجبازی نکن
من شخصا یکی از اهدافم یادگیری زبان پشتون هست و خیلی هم علاقه دارم حتی به ان افتخار میکنم
اما چرا فارس ها و حتی خیلی از پشتون های باسواد اصرار به تقویت زبان فارسی و وجهه جهانی دادن ان به افغانستان هستند چندین دلیل دارد
۱ این زبان صادراتی از هیچ جای دنیا نیست مال من و مال تو است و بس اگر اهل تحقیق باشی میفهمی این زبان تمام اجداد ما بوده حیف نیست ایران و تاجیکستان به نام خود ثبت کنند؟وما درگیر زبانوارداتی پشتون بشویم؟بنظر تو کی از این موضوع سود میبرد ملت ما یا همسایگان؟
۲بیشتر مشاهیر دانشمندان حتی علما زبانشان فارسی بوده اگر فارسی را جدی نگیریم و از ان خود نکنیم و پشتون جایش را بگیرد در چند ده سال دیگر نمیتوانیم ادعایی بالای این دانشمندان داشته باشیم و دو دستی تقدیم همسایگان میکنیم
۳فارسی نسبت به پشتو بسیار بیشتر ظرفیت اموزشی دارد دایره واژه گانش گسترده تر است
در اخر باور کن اگر این ها برعکس میبود من با دل و جان پشتون را برتری میدادم بر فارسی چون منافع ملی و جمعی بنظرم خیلی مهم تر از تعصبات قومی است
درضمن نژاد ها در چند صدسال انقدر با هم امیخته که تو که پشتون گپ میزنی هیچ معلوم نیست که شاید نژادی از من فارس تر باشی یا شاید نژادت به کدام کشور دیگر برگردد پس تعصب جایی ندارد بلکه باید عقلانی فکر کردچه چیزی و زبانی باعث افتخار تمام ملت میشود همان خوب است
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است