پاكستان از دير رماني است كه بر ماركت هاي سياسي و اقتصادي افغانستان سايه پهن كرده است، اين كشور حالا يكي از قدرت هاي منطقوي است، در اين راستا چين و انگليس اين كشور را كمك مي كند. (دستم بگرفت و پا به پا بود تا شيوه راه رفتن آموخت) پاكستان توانسته است هر د و قدرت را در يك كاسه آب بدهد و خود از زير كاسه آب خورد.

پاكستان در ١٩٤٧ استقلال حاصل و از هند جدا شد. در همين سال موقع كه خواست عضويت سازمان مال متحد را كسب كند به مخالفت شديد افغانستان قرار گرفت استدلال افغانستان براي مخالفتش با پاكستان موجوديت قسمت خاك افغانستان در قلمروي پاكستان بود. اين نقطه آغاز مخالفت ها بين دو كشور شد. قانون اساسي ١٩٥٦ پاكستان نام پاكستان را قانوني و رسمي كرد و در آن تسجيل نمود.

چه بايد كرد؟
براي اينكه با اين كشور با قدرت كار نماييم لازم است قدرت شناسي و هم آسيب شناسي اين كشور را داشته باشيد، جالب اين اين كه قوت ها و ضعف ها در اين كشور پهلوي هم ميرود و اكثرا قوت ها تصنعي و شكننده اند كه مي توان از آن بسيار استفاده برد.

1- پاكستان كشوري داراي ٢٢٥،٢میليون نفوس است كه دومين كشور اسلامي و پنجمين كشور جهان از ديد نفوس است.
اين امر در حقيقت يك نكته قوي بشمار مي رود؛ ولي با ساختار نفوس و جغرافياي نفوس اين كشور تضاد هاي عميق ديده مي شود كه وحدت پاكستان را تصنعي جلوه مي دهد و براي حفظ آن پاكستان به نمايش دادن يك خطر بيروني احتياج دارد كه از همين رو با بسيار مهارت از آغاز تا امروز براي خودش دشمن مي تراشد و مردم را به آن مصروف ميكند.
اين مردم بصورت واضع با فرهنگ يكديگر در گير اند. استفاده از اين خلا مي تواند براي پاكستان دشواري هاي پديد آورد.

تركيب قومي پاكستان:
تركيب قومي پاكستان به شكل امروزه درآمده است:
١-پنجابي ها ٤٤ فيصد كه اقتدار اصلي قدرت است.
٢- پشتون ها - ١٥،٤ فيصد.
٣-سندي ها - ١٤،١ فيصد مركز اقتدار حزب مردم و خانواده ثروتمند بوتو.
٤- سراليك ها ٨،٤ فيصد.
٥- بلوچ ها ٣،٦ فيصد.
٦- ديگران ٦،٣ فيصد.
به اين صورت پشتون ها و بلوچ ها ١٩ فيصد مجموع نفوس پاكستان را مي سازد.

زبان هاي بزرگ پاكستان:
١- پنجابي ٣٩ فيصد
٢- پشتو١٨ فيصد
٣- بلوچ ١٢ فيصد
كشميري ١ فيصد
و بقيه ديگران...

2- موقعيت جغرافيايي پاكستان با داشتن ٨٨١،٩١٣ كيلومتر مربع، براي اين كشور موقف استراتژيك داده أست كه يك قوت أست ولي اين موقعيت ميان هند و چين و افغانستان مي تواند نكته ضعف نيز تلقي گردد، براي اينكه دو ابر قدرت (هند و چين) دروازه هاي ورودي كالا ها و سياست پاكستان نيست، تنها افغانستان مي تواند چنين باشد كه تا هنوز پاكستان در اين مورد دشواري هاي فراواني دارد
پاكستان داراي ١٠٤٦ كيلو متر سرحد آبي است، كه افغانستان را از دسترسي به آب هاي آزاد محروم مي كند.

3- پاكستان داراي اقتصادي نزديك به اقتصاد اكتفا به خود است و توليدات اضافي بازار دارد، اين امر افزايش صادرات را مي طلبد.
ماركيت هند بسته اند و ماركيت چين كالا هاي پاكستان را از ديد كيفي جا نمي دهد، ماركيت هاي خليج تنها ده درصدي اين كالا ها را به خود مي گيرد.
در اين صورت ماركيت آسياي ميانه براي اين كشور ديد استراتژيك دارد، أفغانستان تا هنوز براي اين كشور يك بازار سياسي - اقتصادي است ولي ماركيت چند درصدي كالاهاي پاكستاني در كشور با قتل دستگاه هاي توليدي همراه است كه براي افغانستان خونبار است.
جي دي پي (توليدات داخلي پاكستان) به اندازه ١،٠٨ تريليون است، كه با درنظرداشت نفوس عايد سرانه ١٥٤٣ دالر را نشان مي دهد.

4- در بازارهاي افغانستان پول روپيه پاكستان نقش دوم بعد از دالر را بازي مي كند، پاكستان در حدود 60 میليارد پول روپيه را در دوران تجاري افغانستان داخل نموده اند.
وفشار انفلاسيون را از اقتصاد اين كشور كاهش داده است.
در صورت برگشت اين پول به پاكستان انفلاسيون لگام كسيخته دامنگير اين كشور مي شود كه مهار آن بسيار مشكل است و خطر تغيیر نظام براي شان بوجود مي آيد.
امروز كلدار پاكستان در معاملات پرچون و متوسط متاسفانه در ١٣ ولايت افغانستان حرف اول و در ساير ولايت حرف دوم را مي زند.

پس دولت و يا دولت هاي بعدي چه بايد بكنند؟
5- تعرفه هاي ترانزيتي بر كالاهاي پاكستان يكي از جالب ترين حرف هاي من است.
در مورد اين تعرفه ها بدو سمت مخالف حركت مي كند.
الف: تعرفه هاي كالا هاي انرژيكي چون گاز وبرق به صورت صعودي در حركت مي شود و دليل اينكه با افزايش اين تعرفه قيمت كالا ها افزايش، قدرت رقابتي كاهش و صادرات نزول و واردات افزايش مي يابد.
ب: تعرفه كالاهاي مشابه كه در پاكستان نيز توليد مي شود كاهش تا حد صفر مي گيرد، در اين صورت قيمت ها كاهش و توليد كننده پاكستان به ضرر مواجه شده قدرت رقابتي كاهش و ماليه روبه نزول مي رود عدم فروش كالا ها خلاي تقاضا را خلق مي كند.
اين امر تشنج توليد و استخدام را خلق مي كند و دوباره برگشتن به حالت اولي زمان متوسط مي خواهد و اگر افغانستان به آرامش برسد اين كشور تشنجات فروان را خواهد ديد.
اين دو امر باعث شده تا پاكستان براي جلوگيري آن هر آنچه بتوان دارد به خرچ رساند.
سياست حمايوي پاكستان يك سياست حمايوي اقتصاد ي است با يك سياست جنايتكارانه؟

6- حمايه و سياست حمايوي صنايع پاكستان در داخل افغانستان از طريق بيكار شدن و در ركود قرار دادن و يا از طريق رقابت هاي جنايتكارانه توانسته است نفس بكشد.
ضربه صنايع ماهي پروري و مرغ داري و يا در حالت ساكن قرار دادن فابريكه سمنت و دها ديگر مثال هاي روشن اند
ولي در صورت حمايه و سياست حمايوي دولت افغانستان اين ثبات توليدي تصنعي از ميان برداشته مي شود در اين صورت حالات منفي براي پاكستان است.

دولت، طالبان،
حالا ما چه بايد انجام دهيم:
1_ بزودترين فرصت خوبترين كارشناسان در مورد منطقه در چوكات مركز ريسرچ وزارت خارجه براي منطقه شناسي جمع كرد، اين عمل دشمنانه نيست يك وظيفه است كه تمامي دولت ها به آن دست مي زند. (اگر مي توانيد انجام دهيد اگر مشكل داريد دولت هاي بعدي چنين خواهد كرد).
2- اقتصاد خارجي را مانند پاكستان زير نظر مستقيم يك كميته سپرد.
4- از چند گونه گونگي مصرف در پاكستان بايد استفاده كرد.
5- روپيه پاكستان را اهميت رو به نزول داد در اين مورد سياست هاي پولي خيلي موثر اند.
6- سياست حمايوي معقول را بكار گرفت در اين مورد سازمان تجارت جهاني ممانعت ندارد.
ولي تمامي اين مسايل مربوط آن مي شود كه سياست افغانستان چه تدبير دارد.
در اين مورد با وزير خارجه هند موافقم كه با تغيیر نظام افغانستان ٢٠٠ میليارد دالر ضرر ديد كه پنجاه سال كار است تا دوباره جبران شود.
در صورت موافقه با داده هاي بالايي در كوتاه مدت پاكستان مصروف مي شود و در پنج سأل تغير جدي رونما مي گردد.
در غير آن:
بايد از طريق دهليز پاكستان كه همان چين و انگليس است پيش آمد و در اصلاح آنچه به ضرر ماست برداخت. (كه متاسفانه مي رود چنين شود).

كركتری كه پاكستان امروز در جهان و ملل متحد شهرت دارد.
١- فقر
٢- فساد
٣- تروريزم
٤-بيسوادي...

سید مسعود

>>>   پاکستانی وجود نداشت که استقلال خود را گرفته باشد و از هند جدا شده باشد. پاکستان کاملا یک کشور مصنوعی است که انگلیس ها از دامن هند جدا کردند و برای پیشبرد مرام های شوم شان به عنوان مخل و مزاحم و مرکز تولید افراطیت مذهبی توسعه دادند و تا به امروز مورد کاربرد انگلیس و امریکاست.

>>>   فهم طالب ز دین بود ناقص
فهم طالب ز سیاست ، طفلانه
فهم طالب ز اقتصاد بیخردانه
فهم طالب ز اجتماع ، حیوانی
با این تعریفات واقعی طالب موجودی است که عدم اش به ز وجود

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است