هر تعاملی در حقوق باید منبع قانونی داشته باشد یعنی قانون ضمانت اجرایی، تکلیف‌های طرفین، نظارت، تخطی و مجازات از آن را روشن سازد. در تعاملات شهروندی میان شخصیت‌های حقیقی و حقوقی، قوانین ملی منبع قانونیت و مشروعیت را می‌سازند.

در تعاملات بین‌ دولت‌ها قوانین بین‌الملل به‌مثابه‌ی منبع مشروعیت نقش بازی می‌کنند. هرچند قوانین بین‌المللی تا هنوز نتوانسته همه‌ی تعاملات دولت‌ها را هنجارمند سازد اما در کل تلاش کرده است که مرز مهمی میان تعاملات قانونی و غیر قانونی را ترسیم کند. اساسی‌ترین مؤلفه‌ی این مرز اصل به‌رسمیت‌شناسی دولت‌هاست که روابط بین‌الملل نیز آن‌را به یکی از اصول اساسی خود درآورده است.

در دوصد سال اخیر مفهوم به رسمیت‌شناسی دولت‌ها به معنای امروز آن، آبستن سه مرحله از تحول بوده است. در سال ۱۸۲۲ دولت‌های امریکای لاتین تلاش کردند تا طرح سندی را بریزند که بر بنیاد آن دولت‌ها بتوانند با هم‌دیگر تعامل مشروع انجام دهند. در سال ۱۹۲۲ ایالات متحده امریکا طرح دولت‌های لاتین را به اشتراک دولت‌های دیگر جهان گذاشت و سپس لیگ‌ ملت‌ها آن‌را شامل اسناد قبول‌شده دولت‌های عضو گردانید.

پس از شکل‌گیری سازمان ملل متحد اصل به رسمیت‌شناسی توسط اروپایی‌ها به ویژه آلمانی‌ها، فرانسوی‌ها انگلیس‌ها و ایتالیایی‌ها توسعه بیش‌تر یافت و به سایر دولت‌های افریقایی و آسیایی راه پیدا کرد. بدین‌ترتیب اجماع بیش‌تری در چهار زمینه حاصل شد. نهادهایی‌که ادعای دولت‌شدن را دارند باید جغرافیا، جمعیت، قانون‌اساسی و حکومت کارا را تمثیل بتوانند.

پس از جنگ دوم جهانی و به ویژه پس از جنگ سرد اصل مهم ‌دیگری شامل این هنجار ها گردید که به نام حقوق بشر نامیده شد. این اصل در اعلامیه‌‌ی جهانی حقوق بشر، منشور سازمان ملل و هفت کنوانسیون بین‌المللی جا گرفت و شامل دستگاه حقوق عامه‌ی بین‌الملل گردید.
دولت‌های‌که این هنجار های مهم حقوق بین‌الملل و اصول روابط بین‌الملل را نمایندگی نمی‌توانند یا نمی‌خواهند بکنند، نباید از سوی جامعه‌ی بین‌المللی به رسمیت شناخته شوند.

قوانین بین‌الملل حکم می‌کند که هیچ دولت (شخصیت حقوقی حقوق بین‌الملل) حق ندارد با شخصیت ‌قبول‌ناشده‌ی حقوق بین‌الملل‌که مشروعیت ملی و بین‌الملل ندارد شامل معامله‌ی حقوقی شود. برخی دولت‌ها برای فرار از این مسئولیت قانونی تلاش می‌کنند با توجیه‌ی این نهادها، آن‌ها را به‌صورت جداگانه به رسمیت شناسند و از آن‌طریق تعاملات خود راه‌اندازی ‌کنند.
این روش نه‌تنها دشواری حقوقی دارد بل چالش‌های مهمی را در روابط بین‌الملل نیز به بار می‌آورد. مثلا در صورت تخطی از تعاملات کدام نهاد بین‌المللی باید مداخله کند در صورتی‌که قانون به روابط بین‌الملل این اجازه را نمی‌دهد. یا، بر بنیاد کدام دادگاه بین‌الملل برای رفع تناقضات حقوقی پرداخت؟

هر گونه تعامل بین‌المللی با طالبان در شرایط کنونی ریسک بالایی را با خود دارد. این نهاد از نبودِ مشروعیت ملی رنج می‌برد. قانون اساسی، ساختار نظام و رژیم سیاسی آن تعریف ناشده استند. وقتی این مؤلفه ها در ادبیات حقوقی گُنگ باشند، مشروعیت بین‌الملل به هیچ صورت حاصل نمی‌شود.

دشواری دیگری‌که تعاملات برخی دولت‌ها با طالبان به بار می‌آورد عضویت نام این نهاد و برخی از رهبران آن‌ها در لیست سیاه سازمان ملل متحد است که از سوی شورای امنیت بنا بر فصل دوم منشور آن‌، شکل گرفته است. حقوق بین‌الملل این فصل را به عنوان یکی از هنجارهای قبول‌شده به رسمیت شناخته است. تفسیری حقوقی از تعامل دولت‌ها با طالبان می‌تواند تخطی شناخته شده و قابل پی‌گرد باشد.

عنصر بعد مقبولیت اجتماعی طالبان می‌تواند برشمرده شود. حاکمیتی‌که توسط برخوردهای قهریه و با استفاده از جنگ بر شهروندان یک جامعه تحمیل شود خلای حقوقی بار می‌آورد. این خلای حقوقی را فلسفه‌ی حقوق به بحث گرفته است. فلسفه‌ی حقوق که ماهیت‌شناسی قدرت سیاسی را به عهده دارد حکم می‌کند که دولت‌ها و قدرت‌های سیاسی محصول مقبولیت اجتماعی هستند و اگر این مقبولیت را بدست نیاورند حقوق نباید منبع عمل‌کرد آنان باشد.

یکی از ضابطه‌های جدید حقوق بین‌الملل را اهمیت شاخه‌ی اساسی آن یعنی حقوق بشر بین‌الملل می‌سازد. امروز حقوق بشر بین‌الملل ابزار مهمی برای حمایت از حقوق بشری و اساسی شهروندان جهان شمرده می‌شود. این شاخه‌ی حقوق بین‌الملل دولت‌ها را مکلف می‌سازد تا رفع تبعیض، هم‌سانی جنسیتی، احترام به کرامت انسانی و آزادی‌های اجتماعی و فرهنگی را در قلم‌رو خود رعایت کنند. در این زمینه ساختارهای نظارتی بین‌المللی شکل گرفته اند که دولت ها را دیدبانی می‌کنند.

به باور نویسنده دولت‌ها با ایجاد هرگونه تعامل با طالبان دچار سه تخطی حقوقی می‌شوند. نخست این‌که تعامل با طالبان ضمانت حقوق بین‌الملل را بر نمی‌تابد. بناَ هر تعامل می‌تواند از دید حقوق بین‌الملل تخطی شمرده شود. دوم، هر تعامل با طالبان اصول مناسبات بین‌الملل را که ابزار ترویجی حقوق بین‌الملل هستند، زیرپا می‌کند. بناَ هرنوع دیپلوماسی با طالبان برخلاف حقوق بین‌الملل و کنوانسیون ویانا است. سوم این‌که اختصاص منابع برای تعاملات اقتصادی با طالبان بر بنیاد حقوق تجارت بین‌الملل، سبب دوران اقتصاد غیر قانونی و سیاه تلقی می‌شود و پی‌گرد حقوقی به بار می‌آورد.

دکتر ملک ستیز

>>>   یک کشوری در همسایگی افغانستان هست که نامش
را نمی‌گوییم ولی مردمش همیشه در صف روغن وگوشت مرغ یخی هستند زباله گرد دارد کول بر دارد
اختلاس گر دارد دزد دارد بیشترین معتاد جهان را دارد ولگرد دارد عصبانی ترین مردم جهان را دارد
بی ارزش ترین پول را دارد زباله ها را در طبیعت رها میکنند حتما از هندی ها و آفریقایی ها بدتر هستند
به نظر شما کدام کشور است

>>>   این جغرافیا را همه کس میشناسد . حاجت به طرح چیستان نیست. این پاکستان است .
قمرقمری

>>>   در افغانستان رژیم سیاسی دموکراسی انتخابی قبول شده ای مردم آنست.
رژیم امارتی طالبانی هیچگونه مشروعیت
سیاسی ، مردمی ، حقوقی را ندارد.
به رسمیت شناختن ‍‍‍‍آن کودتا در مقابل
حقوق و قوانین بین المللی است .

>>>   عمل کرد طالبان هیچگونه وجاهت اسلامی راندارد. حکومت زور و اغوا است وقوانین حقوقی بین المللی ومشروعیت ملی را زیر پا کرده اند. اسلام را افزار حصول قدرت و خود سری ساخته اند.
نثارالدین

>>>   به اولی
نمیفهمم واقعا منظورت از این .....چیه هرکشوزی مشکلات خودش رو داره به من و تو چه که درباره ایران اظهار نظر کنیم به من و تو چه این ها در صف چه هستند همین ها خیلی هاشون به مردم من و تو که از افغانستان اومدن ایران تو این شرایط سخت کمک کردند تو از بعضی رفتار ها دلخوری بیشتر ما هستیم اما خوبی و بدی را در کنار هم در جایش که لازم بود بگو این حرف ها جز دلخور کردن مردم خیلی خوب ایران حاصل دیگری ندارد نگاه به عده ای بیمار در همین سایت هم هستند نکن انصافا من سالها بین ایشان زتدگی کردم واقعا مهربانن و به شخصه هیچ فرقی برام با هموطن خودم نمیکنن امیدوارم این حرف را از خواهر کوچک هموطنت بپذیری و دیگر این پیام را نگذاری

>>>   چورکستان

>>>   میگه مردمش آشعال می ریزند
بیچاره حقیر میگرده چی پیدا میکنه
پس خاک بر سر تو پشتون که با حقارت تموم در همون کشور زندکی میکنی
خفت از این بیشتر؟

>>>   نظریات حقوقی جناب داکتر ستیز را تمامی نهاد هایی برون مرزی افغانی که بر ضد رژیم ترور و وحشت طالبانی فعال اند باید جدی بگیرند و با وحدت نظر با تمام نهادهایی بین الملی که درین موارد تاثیر گذار اند٬ تماس قایم نموده٬ به لابی گری بپردازند؛
تا ازین طریق جلو کشور هایی را که در تلاش همکاری و به رسمیت شناختن رژیم وحشت طالبانی اند٬ گرفته شود.
صبور وحدت

>>>   در همین کشور مورد نظر شما ۳ ملیون افغان مهاجر بیشتر از ۳۰ سال است که روزگار به سر میبرند و از صاحب خانه هم شکوه دارند .
و در مورد طالب
طالب ها هنوز خودشان کجا قانونی هستند که دولت شان باشد و شناسایی شان.

>>>   Wahid Payman
در افغانستان ۱۴۵ میلیارد دالر مصرف کردند، گرسنگی بیشتر شد، سازمان ملل می‌گوید که ایلان ماسک ۶ میلیارد بدهد گرسنگی از جهان محو می‌شود.

>>>   اقای ستیز اروپایی هیچ گپ نیست اگر دزدی لندغری فحشا اختطاف ادم کشی کنید هیچ باکی ندارد ولی یک حکومت اسلامی و عاری از همه عادت های شما باز خلاف کنوانسیون ویانا است حماقت هم از خود حد دارد

>>>   برادر جواب معمایی را که دربالا نوشتی یافتم.با این صفات هیچ کشوری در همسایگی ما وجود ندارد. این خود ما هستیم. ازما کرده عصبانی ِعصیانگر ِهنجارشکن وقاعده گریز وبدوی وجاهل خدا در روی زمین ملت دیگری خلق نکرده است.

>>>   راستگوی
ملک ستیز کتاب خوانده ....در تخیلات زندگی میکند. عربستان حکومت اش در دردست یک خانواده است و به زور به وجود آمده ولی تمام دنیا به رسمیت میشناسدش. حقوق بشر را هم مراعات نمیکند. آزادی بیان هم وجود ندارد. فکر میکنم حکومت طالبان همه شمولتر ازان است. همچنان آزادی بیان هم در حکومت طالبان بیشر از عربستان و ایران است . تلوزیونها فعال و هر انتقادی علیه طالبان میتوانند. چین حکومت اش به زور و در دست یک حزب است. آزادی بیان و حقوق بشر را هم مراعات نمیکند. اینها را تمام دنیا به رسمیت میشناسد. گپ گپ زور و منافع کشورهاست. اگر طالبان بتوانند خود را محکم کنند و حکومت داری خوب کنند در یک سال آیند به رسمتیت شناخته میشوند. ملک ستیز از خیال پردازی بیرون بیا و یکمی چشم ات را به دنیای حقیقی باز کن.

>>>   به آقای که به دیگران ودیگر کشورها توهین و تحقیر میکند دیگران همه چیز دارند ،مردمان زحمتکش وبا عزت دارند وطن خود. را دوست دارند بخاطر وطن ا دل وجان کار میکنند خیانت نمیکند رشوت نمیخورند گپهای لاف وپتاق نمیزنند ،اما در وطن تو چه میگزرد انتخابات تقلبی همزیستی تقلبی دیگران را تمسخر کردن وریشخند کردن بدون حساب وکتاب حق زن های زیرپای، زیربنای همه چیزها در وطن ات به اساس دروغ وافتراهای وریا ، پس اول خود را اصلاع نمایند بعدآ به دیگران توصیه های خردمندانه تان را نماید
عبدالله ریحان

>>>   Mozhdah Zafari Bakhshi
تاجیکان تنها مردمی اند که از نظر تاریخی و سیاسی می توانند اقتدار قبیله گرایان را به چالش بکشند ، تاجیک ها ادعای اقتدار دارند و در طول تاریخ هم این تاجیک ها بوده اند که زنجیره ای اقتدار پشتون ها را شکسته اند از حاکمیت کلکانی تا استاد ربانی و شهید مسعود ، هیستری و ترس تاریخی پشتون ها را می شود در تبعیض نامه ای دوهمه سقاوی خواند ، سایر اقوام برای پشتون مطرح نیستند و اصلن در هیچ جای گفتمان آنها قرار ندارند، زیرا اقوام دیگر هیچگاه از دید تاریخی تهدید ی برای اقتدار پشتون ها نبوده اند و حتا در خدمت آنها هم بوده اند، در دهه ای نود که جنگ علیه حکومت استاد ربانی از سوی گماشته های ایران و پاکستان و تا حدی اوزبیکستان شکل گرفته بود ، نماینده گان هزاره ها و اوزبیک ها در خدمت پشتون ها بودند و نتوانستند جبن تاریخی را عبور کنند ، در مقاومت اول هم رهبری مقاومت دست تاجیک ها بود ، تنها مسعود باقی ماند سایر رهبران اقوام فرار کردند ، این فراری ها را مسعود دوباره از ایران و ترکیه برگرداند و در استان های شان دیسانت شان کرد و برای شان امکانات فراهم آورد ، اکنون هم چنین است تاجیک ها در رهبری مقاومت اند ، منطقه و جهان هم همین رهبری را جدی می گیرد و امارتی ها هم می دانند که تهدید از سوی تاجیک ها برای شان جدی است ، برای همین تمام پشتون ها را به پنج شیر سرازیر کرده اند . شکی نیست سایر اقوام هم در مقاومت مهم اند ولی ظرفیت سیاسی و تاریخی شان در حدی نیست که جهان ، منطقه و قبیله گرایان آنها را جدی بگیرند . تاجیک ها باید مسوؤلیت تاریخی شان را در این مرحله ای حساس تاریخ جدی بگیرند .
د. نجیب سلام

>>>   Mozhdah Zafari Bakhshi
تاجیکان تنها مردمی اند که از نظر تاریخی و سیاسی می توانند اقتدار قبیله گرایان را به چالش بکشند ، تاجیک ها ادعای اقتدار دارند و در طول تاریخ هم این تاجیک ها بوده اند که زنجیره ای اقتدار پشتون ها را شکسته اند از حاکمیت کلکانی تا استاد ربانی و شهید مسعود ، هیستری و ترس تاریخی پشتون ها را می شود در تبعیض نامه ای دوهمه سقاوی خواند ، سایر اقوام برای پشتون مطرح نیستند و اصلن در هیچ جای گفتمان آنها قرار ندارند، زیرا اقوام دیگر هیچگاه از دید تاریخی تهدید ی برای اقتدار پشتون ها نبوده اند و حتا در خدمت آنها هم بوده اند، در دهه ای نود که جنگ علیه حکومت استاد ربانی از سوی گماشته های ایران و پاکستان و تا حدی اوزبیکستان شکل گرفته بود ، نماینده گان هزاره ها و اوزبیک ها در خدمت پشتون ها بودند و نتوانستند جبن تاریخی را عبور کنند ، در مقاومت اول هم رهبری مقاومت دست تاجیک ها بود ، تنها مسعود باقی ماند سایر رهبران اقوام فرار کردند ، این فراری ها را مسعود دوباره از ایران و ترکیه برگرداند و در استان های شان دیسانت شان کرد و برای شان امکانات فراهم آورد ، اکنون هم چنین است تاجیک ها در رهبری مقاومت اند ، منطقه و جهان هم همین رهبری را جدی می گیرد و امارتی ها هم می دانند که تهدید از سوی تاجیک ها برای شان جدی است ، برای همین تمام پشتون ها را به پنج شیر سرازیر کرده اند . شکی نیست سایر اقوام هم در مقاومت مهم اند ولی ظرفیت سیاسی و تاریخی شان در حدی نیست که جهان ، منطقه و قبیله گرایان آنها را جدی بگیرند . تاجیک ها باید مسوؤلیت تاریخی شان را در این مرحله ای حساس تاریخ جدی بگیرند .
د. نجیب سلام

>>>   خانمی که به من گفته عقده ای
اون هموطن شما یک پشتون طرفدار طالبان است احتمالا از کسانیکه شیرینی پخش کزدن
واقعا جدی میگم طرفدار طالبان است
باور نداری از خودش بپرس

>>>   خطاب به نظر پنج
خوشم میاد هم اعتراف میکنی هم خودت میدانی که مردم ایران به خاطر تحریم و بیماری کرونا و گرانی بیکاری و کمبود مواد اولیه بخاطر تحریمها با هزاران مشکل رو به رو هستند ولی وجدان شما از خودت نمیپرسه این مردم انقدر مشکل دارند ما چطور چند میلیون مهاحر غیرقانونی در کشورشان داریم و باز هم پناهندگان افغان به ایران می آیند
ولی اکر وجدان داری جواب این سءوال را بده
اگر قضیه بر عکس بود و ما ایرانیها تو بدترین شرایط کشورتان چندین میلیون می آمدیم آیا مردم مقامات و رسانه ها اجازه می دادند حتی یک سال بمانیم؟

>>>   در زمان حکومت صدام خیلی از کردهای عراق آمدند ایران و وقتی یک مقدار جمعیتشان زیاد شد که اصلا در مقابل جمعیت افغانها در ایران هیچی نبود همون اوایل انقلاب اسلحه دست گرفته و خواستار تجزیه ایران و مناطق کردنشین شدند که کشور یک سال در بحران فرو رفت صدها کشته و زخمی که به قاءله کردستان معروف شد.برو بخوان داستانش را
از آن زمان چشم مقامات ایران ترسیده
میخوای تاریخ را فراموش کنند و فلسطینی دیگر بشویم؟یا کریمه اوکراین یا هراتی دیگر؟
یا تاریخ صفویه تکرار شود؟وقتی تجربه دارد سخت می گیرد تا بروند از ایران

>>>   مردم ایران در ایران به افغانهای از قبل آمده هم کمک می کنند مخصوصا زنان بی سرپرست و کودکان کار
الان هم دولت ایران دوازدهمین محموله کمکها را به افغانستان ارسال کرد
ولی گویا یک نفر در مشهد از افغانهای در اروپا به اسم کمک به تازه واردها پول گرفته ولی باهاش پستونک آب طلا برای بچه اش گرفته
الله علم که از کجا گرفته همچین چیزی را یا چه تاثیری بر بچه دارد؟

>>>   گویا نظر اولی را یک پاکستانی نوشته تا مثلا میان ایران و افغغانستان اختلاف بگذارد زمان حکومت 6 ساله طالبان هم همین پاکستانی ها بودند که دیپلمات های ایران را در مزار شریف کشتند

>>>   میثم صحرا
فقط درس و دیگر هیچ
دوبار حاکمیتِ طالبان را تجربه کرده ام و فقط به این مورد رسیده ام که این وضعیت دوام نمی یابد، جبر، جنگ، ترور و ستم هیچ گاه پیروز نمی شود. حرکت های قسری به فرجام نمی رسد و روزی، زمینه‌ی عمل برای ما هم می رسد. تا آن روز ما از اهداف مان دست نکشیم. تمرکز به هدف ما را می رساند. ما در آغازِ حکومت کرزی، نیرو کم داشتیم. حتی فارغ مکتب کم بود. ولی اعضای سایر احزاب در پشاور، هند و عربستان تحصیل کرده بودند و تمامِ فرصت ها را از ما گرفتند. ما فقط چند ملای قمی داشتیم که آنها در هیچ جایی جذب نشدند. از قم بازگشتند و فقط در نهادها و موسسه ها، اندکی جذب شدند و دیگر هیچ. بیشتری رشته های تحصیلی دیگران، انجینری، طب، کمپیوتر، سیاست، حقوق و ... بودند؛ اما از ما بیشتر از فقه و معارف اسلامی فارغ شده بودند. حتی همو سرور دانش فارغ فقه و معارف بود. یک شیخ فقه خوان و معارف شناس و یک نویسنده‌ی مجله ها، جز بیانبه نوشتن و ریاست کمیته‌ی قوانین، دیگر توانایی نداشت. او بر اساسِ باور مذهبی اش، شاید بازی های استخباراتی را منهیه تلقی می کرد و با "تقیه" خودش را یک علی بن یقطین دیگر تصور می کرد. در هر حال، حالا باز هم کشور به دست طالبان افتاد. راه درست و خدمتِ شایسته‌ در این روز، تربیت شاگرد است. زنان به جای شعار در خیابان پیشه‌ی آموزگاری را انتخاب کنند و حتی به آموزشگاه های پنهانی، برای دختران رو بیاورند. همین طور مردان. ما جز تحصیل دانایی، راهی نداریم. بدون تردید کسانی که ذهنیت دانش آموزان را خراب می کنند و فقط راه فرار را نشان می دهند، آنان خیانت می کنند. مردم ما بیشتر از هر چیزی به امید نیاز دارند. برویم به گوشه ها، جان خویش را حفظ کنیم و درس بخوانیم. فقط درس و دیگر هیچ.

>>>   رزاق مامون
نخستین ضربه سخت قندهاری ها بر حقانی ها
قاری حمیدالله اهل ولایت خوست، چهرۀ ارشد شبکۀ حقانی، فرمانده قول اردوی کابل و همچنان فرمانده قطعه بدری، از سوی فرکسیون قندهاری ها کشته شد. هدف از حمله بر چهارصد بستر، به طوراخص، کشتن قاری حمیدالله بود.
شاهدان صحنه گفته اند که پنج فرد عملیاتی مسلح درلباس پرسونل پزشکی شفاخانه، به اتاقی هجوم آوردند که محل بودوباش قاری حمیدالله بود.
شاخۀ قندهاری گروه طالبان تجدید قوا کرده است و با کشتن قاری حمید، نخستین ضربت خود را بر شبکه حقانی وارد آورد.
هیچ کسی مسوولیت نگرفت. طالب برای لاپوشانی جریان درونی طالبان، نام داعش را به عنوان مسبب حمله بر زبان آورد.
امکان استمرار حملات این چنینی زیاد است و ضد حملۀ حقانی ها نیز خشن تر خواهد بود.

>>>   درک و دریافت آقای رازق مامون صحت دارد
مامون ژورنالست با تجربه و باخبر است
عبالحمید حمید

>>>   امریکا رویت سیاه باد
تا دیروز افانستان را قربان سیاست منطقوی خود کرده مردم آنرا سلاخ خانه ای
طالبان کردی .
سپس طالبان را بی درگیری بر گرده افغانستانی ها حاکم ساختی وبه اشتراک
طالبان خونخوار سلاخ خانه داعش و القاعده ساختی . روی اشرف غنی سیاه تر
باد او همیار تو است.
عبدالرزاق حلیم

>>>   به ایرانی
بسیار با تو وقت تلف کردم نه منطق داری نه سواد از چه دری باید صحبت کرد که تو بفهمی من عاجز شدم
ظاهرا کم سن و سالی و خیلی بیکار ما که دراین سایت هستیم از درد و غم است میاییم درد دلی میکنیم و میرویم تو خیلی بیکاری که داعم در سایتی که متعلق به کشور دیگریست انقدر وقت میگذاری و کلا به دنبال بحث های بی نتیجه میگردی
من با یکی دیگر از هموطنانت در همین سایت مدت ها بحث کردم گرچه نه من و نه ایشان نظر یکدیگر را صد درصد قبول نداشتیم اما به قشنگی باهم بحث کردیم نتیجه نگرفتیم و ادامه ندادیم به همین راحتی
اما بحث باتو اب در هاون کوبیدن است اینکه تو خیال میکنی همه در حکومت شما از سرتا پایین پیغمبر زاده هستن و هر نقدی بر ایشان را حرام میدانی از جهل تو است که این جناح های سیاسی کشور شما هرکدام به سویی است و سیاست واحد ندارد و در بسیاری از زمان ها تشخیص اشتباه میدهند و تو چشم بسته میپذیری از جهل تو است و تو همه این هارا به پای نظام و علما میگذاری که این دیگر عقوبت خواهد داشت همین دولت شما یک روز با طالب میجنگد یک روز اورا جنبش اصیل منطقه میخواند سیاست همین است هرکشوری منافعش را در نظر میگیرد واین یک واقعیت است اما تو اصرار داری که ما بفکر مردم افغانستان هستیم احمق فرز کردن یک ملت نشانه از عمق شعور خوده تو است من دشمن نظام و حکومت ایران نیستم مردمش را هم بسیار دوست دارم اما قاعل بر معصوم بودن این حکومت نیستم و با چشمم صدها اشتباه دیدم در زمینه های مختلف و تا وقتی به ضرر کشور من نباشد و به ضرر تشیع نباشد حرفی ندارم و به خودشان مربوط است اما نظرم را مینویسم صرفا برای هموطنانم در سیاست چیزی به نام دوستی و دشمنی نیست این هارا منافع تایین میکند ما اینجا از ایران فقط انتقاد میکنیم کمتر کسی هست که توهین کند تاجیک ها و هزاره ها هیچ دشمنی با ایران ندارند اما انتقاد داشته و دارند واگر تو بهت بر میخوره نیا و نخوان نمیشود همه لال شوند تا امثال تو ناراحت نشوند و دست به توهین و تحقیر نزنند صدبار در همین سایت توهین کردی که چرا نمیروری بجنگی یک بار نفهمیدی من یک خانم هستم شرع هم دراین شرایط به من اجازه جنگ نخواهد داد صدبار نوشتی اگر غیرت داشتی فرار نمیکردی در حالیکه ما پیش از جنگ افغانستان ساکن ایران بودیم من اینجا متولد شدم بزرگ شدم اما دلیل نمیشود عاشق وطنم‌ نباشم به همه باورهایم قسم در همین شرایط فقر نداری طالبان و همه اینها اگر به اختیار خود میبودم باز در افغانستان زندگی میکردم اگر اندازه با سواد شدن یک نفر تاثیر داشتم برایم باز بس بود
حالا هم همچنان نظراتم را مینویسم توهم ازادی هرچه دلت خواست توهین کنی مانع نوشتن من نخواهی شد اینجا هم اصلا صحیح نیست بحث شخصی کنیم خدا تورا هدایت کند ماراهم

>>>   اولی .قطعا منظورت ایران است اما بدان که بیسوادی وازبیخبران عالمی هستی .ایران در منطقه اگردر تمام زمینه ها اول نباشد قطعا دومیاسوم هست .بیچاره یگ نگاه به کشور خودت بکن بعد زبانت رادرازکن . واقعا امثال تو مستحق نوکری امریکا ودیگران هستید. فقیر همه کشورها دارد ازقبله شما که (امریکا ) باشد تا سایر کشورهای دیگر

>>>   تاجکان در هردو مرحله هم در دوره بچه سقاو و هم دوره ربانی حکومت داری خوبی نداشتند مانند پشتونها انحصار گرا بودند.باز هم اگر شانس با آنان یار شود در افغانستان حاکم شود مثل طالبان که در حکومت شان فقط طالب است در حکومت آنان نیز تنها تاجک خواهد بود.تا روحیه ملی و همگرایی در افغانستان جای قومگرایی نگیرد هیچ گاه ثبات و امنیت در افغانستان نمیاید.

>>>   ملا شیخ محمد حسن آخوند؛ رئیس الوزراء امارت اسلامی افغانستان است، یعنی هم ملا است و هم شیخ و هم محمد حسن و در نهایت هم آخوند تشریف دارند.
یکی از ویژه گی بارز ایشان سکوت شان است. در دو ماه گذشته رسانه ها خودشان را کشتند تا لبان مبارک رئیس الوزراء تکان بخورند و یا با نیم ریشتر لرزش بلرزد. برخی ها هم تلاش کردند تا آثار حیات را در وجودشان کشف کنند، باستان شناسان هم به این نتیجه رسیدند که چهره وی به مومیایی های سه هزار قبل از میلاد برمیگردد. مردم هم نمیدانند که چرا این کاکا حرف نمیزند، با کسی قهر است، بدی از مردم دیدند؟ شکست عشقی خورده؟ و یا هم به فکر آینده یوگاندا است؟
امیدوارم شیخ محمد حسن آخوند لطف کنند و حرفی بزنند، با این حرف نزدن شان ملت را دچار افسردگی میکنند. حداقل یک آه بکش که خیال ما راحت شود که سیستم تنفسی شما سالم است.

>>>   به مژده نامی که از تاجیکها گفته
احمدشاه مسعود پنجشیر را به کمک ایران نگهداشت
اگر باور نداری به پسرش نگاه کن ایران ولش کرد به سرعت سقوط کرد توهم تا کجاست؟
در تاجیکستان که دفتر دارند طبیعی است
در آمریکا هم بخاطر لابی دفتر باز کردند
من نشانه ای از جدی گرفتن نمی بینم و اتفاقا خیلی درخواست کمک کرد حتی تاجیکهای افغانستان هم به حسابش نیاوردند چه برسد به جهان
اگر به جای مسعود و یارانش فاطمیون دست پرورده ایران آنجا بود از روی طالبان با بولدوزر رد می شدند

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است