افغانستان بایلر باروت و برکان وحشت
گروه های افراطی حقیقت را به گونه انحصاری در چنگ خود دانسته، باور های خود را بی خطا و خلل ناپذیر می دانند. تعصب، دگم اندیش، جزم گرایی و سازش ناپذیری از ویژگی های گروه های ویرانگر است 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۰۳    ۱۴۰۰/۸/۱۱ کد خبر: 168846 منبع: پرینت

امروز افغانستان به خطر ناکترین کشور برای منطقه و جهان مبدل شده است. نزدیک به چهل میلیون جمعیت کشور از جانب یک گروه تروریستی نظم گریز و ساختار شکن به کروگان گرفته شده اند. اندیشه نظام سازی، دولت داری و ارایه خدمات در این کشور به نظم ستیزی، محاکمه های صحرایی، کوچ های اجباری، ایجاد مراکز انتحاری و تروریست پروری جای خالی کرده است. گروه حاکم نتنها کمترین احساس مسوولیت در قبال فقر کشنده و گریسنگی بی دادگر این مردم ندارد، بلکه خود به باردوش این بیچارگان مبدل شده، از مغز استخوان آنها تغذیه و تأمین هزینه می کند. طالبان در افراط گرایی، وحشت و خشونت گستری توأم گروه ها معروف تروریستی و بلکه یک سرو گردن بالا تر اند.

در زیر به برخی ویژگی های منحصر به فرد این گروه طور فشرده و قرار زیر چنین اشاره می کنیم:
۱- بنیاد های مشترک افکارتکفیری و تروریستی:
آبشخور تفکر طالبانی با دیگر گروه های تروریستی یگانه است.
به هیچ وجه نمی توان مرز مشخص و روشن فکری میان طالب، داعش، القاعده و غیره گروه های تروریستی ترسیم کرد.
تمام گروه های افراطی حقیقت را به گونه انحصاری در چنگ خود دانسته، باور های خود را بی خطا و خلل ناپذیر می دانند. تعصب، دگم اندیش، جزم گرایی و سازش ناپذیری از ویژگی های تمام این گروه های ویران گر است. این گروه ها موجودیت خود را در حذف و نفی دیگران جستوجو می کنند. جهان برای این مجموعه پوچ و زندگی در آن تهی از معنی تعیین و ترسیم شده است. از این رو زمانیکه خبر نگار از جوان ۱۶ ساله که ۳ سال در صفوف طالبان شستشوی مغزی شده است می‌ پرسد: ازدواج می کنی؟ پاسخ می دهد نخیر من جهاد می کنم، ۷۲ حور عین بی صبرانه در جنت انتظار مرا می کشند. در اینجا عزم جزم، قناعت ها از قبل فراهم و تنها راه رسیدن به رویاهای جوانی و لذت های ابدی، پایان دادن به زندگی خویش و غوطه ور شدن در دریای خون دیگران است. در این نگاه استدلال، منطق و خرد گرایی اصلا جای ندارد.

۲- ایجاد لشکر رسمی انتحاری:
طالبان تنها دولت خود خوانده جهان است که ده ها مرکز تربیه انتحاری ایجاد کرده، رژه های انتحار، بشکه های انفجاری و موتر های بمب گذاری شده به نمایش می گذارد. طالبان تروریست های بیشتر از ۴۰ کشور دنیا را در خود جای داده، تجهیز و تمویل می کند. این گروه جوقه های مرگ و انتحاری چند ملیتی را به مرز های کشور های همسایه خویش فرستاده، امنیت آنها را تهدید می کند. همچنان دولت طالبان یگانه دولتی است که عساکر و نیرو های آن در جوقه های انتحاری ثبت نام کرده، در مقابل رسانه های عمومی برای آغاز جهاد در کشور های همسایه لحظه شماری می کنند. همچنان برای اولین بار در تاریخ جهان دولتی از قاتلین اطفال سرزمین خویش ( انتحاری ها) تمجید نموده، مدال قهرمانی توزیع میکند. بتاریخ ۱۸ اکتوبر سراج الدین حقانی وزیر داخله طالبان در اولین اقدام، از میان تمام مجموعه های وابسته به این گروه تنها از خانواده های انتحاری ها تقدیر به عمل آورده، آنان را قهرمانان وطن و اسلام قلمداد کرد. تقدیر از بی رحم ترین دسته های مرگ عزم به ترویج، تشویق و تمویل انتحاری پروری را به نمایش گذاشته، پیام بازی به آتش و خون را به منطقه و جهان ارسال می کند.

۳- مرز ستیزی و تجاوز گری:
نظام طالبانی تنها نظام خود خوانده جهان است که مرزها میان کشور ها را به رسمیت نمی شناسد. این گروه سرکرده خویش را امیرالمومنین، پیشوا و رهبر تمام مسلمانان جهان دانسته، کشور های اسلامی را بخشی از قلمروی خویش اعلان کرده است. امیر المومنین طالبان سایه خدا در روی زمین، واجب الاطاعت و تنها رهبری جهان است که کسی نمی داند از کجا و چگونه دولت را مدیریت می کند. بحث های رابطه بامردم، دیدگاه و مصالح شهروندان، الزامات تماس با جهان و ده ها نیاز مندی رهبری حضور مند، اهمیتی نداشته، طالبان را پاسخگوی نمی سازد.

۴- چپاول و غارت گری:
طالبان بدون شکل گیری بستر قضایی، مجوز شرعی و قانونی دست به چپاول اموال مردم می زنند. هر روز ده ها بلکه صدها خانه، موتر های گران قیمت و جایداد های مردم را غصب نموده و به یغما می برند. طالبان یگانه دولت جهان را رهبری می کنند که شهروندان خود را کوچ اجباری داده، دستمایه های زندگی آنها را تاراج و خانه هایشان را به آتش می کشد. طالبان بجای ایجاد مکانیزم شفاف، تعیین و تشخیص افراد مورد نظر، به گونه هدفمند و عشوائی دارایی های اقوام خاص و مخالفین خویش را چپاول می کند. این امر وحشت روانی و فیزیکی روز افزونی را بر سرمایه داران و تاجران ملی تحمیل نموده، فرار بی سابقه ای سرمایه را سبب شده است. تاجران در سخت ترین شرایط از فعالیت های خویش دست نکشیده اند، اما امروز از وارد نمودن مودا اولیه برای سد رمق مردم عاجز اند.

این همه دیگر ستیزی، سازش ناپذیری و خطر ساز بودن طالبان را آشکار ساخته، افسانه تغییر و تطهیر این گروه را بی بنیاد و دور از واقعیت های عینی می سازد.

سید نورالله راغی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
گروه ها
تروریست
نظرات بینندگان:

>>>   Wahid Payman
در افغانستان ۱۴۵ میلیارد دالر مصرف کردند، گرسنگی بیشتر شد، سازمان ملل می‌گوید که ایلان ماسک ۶ میلیارد بدهد گرسنگی از جهان محو می‌شود.

>>>   میثم صحرا
در برابرِ تحقیر نژادی می ایستیم!
ما تعهد کرده ایم در برابرِ برتری جویان تباری ایستاد شویم. فرق نمی کند این برتری جویِ تباری، اسماعیل یون باشد و یا نجیب سلام. فرق نمی کند با زبان فارسی ما را به نمک حرامی متهم کند و یا به زبان پشتو. فرق نمی کند ما را از افغانستان خارج بداند و یا از حوزه‌ی تمدنی فارسی زبان. منطق نجیب سلام، ثریا بها، با منطق اسماعیل یون و جنرال طاقت یکی ست. ما از موضع نابرابر، در برابرِ تحقیر نژادی می ایستیم. هیچ گاه نژاد و تبار خویش را برتر از دیگران نمی پنداریم؛ اما تحقیر نژادی را هرگز نمی پذیریم. در تاریخ این کشور افغانیت و اخوانیت؛ هر دو از ما قربانی گرفته است. وحدت اقوام محکوم، بدون عذرخواهی از نسل کشی افشار نیز ممکن نیست، آن گونه که قتل عام هزاره توسط عبد الرحمان جنایتکار هرگز قابل بخشش نیست. ما در راستای مبارزه ایم؛ هدف ما معامله‌ی شخصی نیست که به خاطر اهداف شخصی، با برتری جویان تباری، متحد و همگام شویم و از جنایت های تاریخی، چشم بپوشیم. والسلام، نامه تمام.

>>>   طالبان عامل همه بد بختی کشور هستند.

>>>   اقای سید نورالله راغی. باسلام به شما واقعاازتحلیل شما درخصوص طالبها بهره بردم حقیقت راگفتی . اینها همان داعش هستند وباید جوانان تاجیک .هزاره. ازبک وسایر ملیتها هرچه زودتر درنابودی این دروغ گوهای قاتل اقدام کنند . سلامت باشی وشاد./.

>>>   از محاکمه‌ی صحرایی حمایت نکنیم
ویدیویی را که تالبان، الله‌گل مجاهد را تحقیر می‌کند، دیدم. درست است که الله‌گل مجاهد از عناصر فاسد، زورمند، غاصب زمین و... است، اما نباید از محاکمه‌ی صحرایی افراد، ولو آن فرد، الله‌گل مجاهد هم باشد، حمایت کرد.
زیرا حمایت از محاکمه‌ی صحرایی، تالبان را که در خشونت و توحش زبان‌زد عام و خاص است، در محاکمه‌ی صحرایی مخالفان جری‌تر می‌سازد و باعث می‌شود که این گروه خشن، بیش از پیش در سرک‌ها و شهرها از خود خشونت نشان داده و شهرها را به نمایشگاه خشونت و بربریت تبدیل کنند.
نوشته از محمد نسیم جعفری

>>>   Mozhdah Zafari Bakhshi
ماهیت گروه تروریستی تالبان/ارتش پاکستان برای جهانیان با ودیوی که در فضای مجازی نشر گردید و در آن شحصی بنام الله گل مجاهد بی حد، خارج از چوکات انسانیت، بی ادبانه، گستاخانه از جانب افرادی از گروه جهل و سیه اندیش وحشی تحقیر و اهانت می شود...نمایان گردید.
یک ریش سپید بی نهایت اهانت می شود در حالی که در فرهنگ و دین و مذهب اسلام که تالبان خویش را بدان جسپانده و جنایت پیشه کرده اند....شفقت به خردان و جرمت به بزرگان را در ابتداین ترین فرامین و آموزه های دینی/ مذهبی فرا راه مان به لحاظ اخلاقی قرار داده است.
فرهنگ و سنت های زیرین جامعه تیز جدا از مذهب حرمت به پیچه سپید و ریش سپید را بر ما لازم و سخت پافشاری و اصرار تموده است که مثل خون در رگ های مان و شریان های جامعه اخلاقی مان در دوران و جریان افتاده است.
بی حرمتی به ریش سپید اگر دشمنت هم باشد ترا از دایره ای اخلایات،اجتماع انسانی، دین و مذهب حتی بیرون قرار می دهد.
با آدم ها اگر خلاکارند، بدد...باید در حفظ کرامت انسانیش ، در جوکات قانون رفتلر گردد....در غیر آن با بد و خوب این رفتار وحشیانه فرهنگ می گردد.

>>>   Hashemi Jawad
اعلان عفو عمومی از جانب امارت تروریستی تالبان تنها در حرف است نه در عمل.
از زمان اشغال افغانستان تا کنون با آنکه این گروه خون آشام شعار «عفو» سر دادند اما بر عکس فجیع ترین جنایات را مرتکب شده اند از کشتار مردم عام پنجشیر شروع تا سرکوب اعتراضات مدنی بانوان، توهین شخصیت های سیاسی، تلاشی خانه به خانه مامورین حکومت قبلی، محکمه صحرائی افراد و غیره وغیره.
ویدیو لت و کوب و بی عزتی نمودن به «الله گل مجاهد» را دیدم واقعا متأثر شدم، چنین بر خورد با انسان به ویژه با یک ریش سفید نه در اسلام و نه در قاموس انسانیت توجیه دارد.
«مجاهد» شخصی بود که همیشه از موقف زور در برابر حکومت حرف میزد، تالبان را همواره برادر می پنداشت و از آنها بیرقی دفاع می‌کرد، اما این وحشیان که به برادر خود چنین برخورد می کنند، سرنوشت سایر شخصیت های سیاسی و مأمورین ارشد حکومت قبلی چه خواهد شد.
یگانه گزینه نجات افغانستان از شر این «گروه تروریستی»، تقویه جبهه مقاومت ملی است ورنه استمرار جنایات تالب را در آینده بیشتر از پیش شاهد خواهیم بود.

>>>   ميگويند
تا ١٢ أگٰستِ امسال تمام بمگذاري ، انتحاري و انفجارات كارِ طالبان بود اما درٰست ساعت ١٢ شبِ ١٢ بر ١٣ آگٰست طالبان همه ي واسكتها ، جليقه ها ، چسپكي ها و موتر هاي مخصوص را به داعشيان دادند !
بلي به همين ساده گي !
باور كٰنيد زيرا ( دها رفيق ِ خيلي متجربِ كه سابقه ي درخشاني در باورمند كردنِ هزاران جوان و نوجوان بر ضرورتِ جنگيدنِ شانه بشانه با لشكرِ سٰرخ عليه ارتجاعِ سياه و امپرياليزمِ بين المللي ، در متقاعد كردنِ ميليونها هموطن براي اعمارِ سوسياليزم و انسان كردنشان بشيوه ي انسانِ شوروي ! دارند و هم اكنون غرض اعمارِ كمونيزم و اجراي دينِ شان در مقابل ماركس _ لينين ، پرولتارياي جهاني و كارگران و دهقانانِ افغانستان در اروپا و أمريكا مشغولِ اجراي مأموريتِ خطيرِ شان اند ! ) در تيمِ انتقالِ اين موادمنفجره و وسايل انفجاريه بحيث نماينده گانِ قابلِ اعتمادِ و احترامِ دو طرف اشتراك داشتند ) ! .
اينها آنقدر ماهر و مجرب اند كه فقط چند دقيقه پس از هر انفجار در افغانستان بدونِ آنكه ضرورتي به ديدنِ صحنه ، چگونگي ي تلفات و خسارات حتي دود و بوي بمِ كفيده داشته باشند ! ديدنِ يك عكس در بي بي سي ، دويچوله ، سپوتنيك يا طلوع كفايت ميكند كه بم گذار ، قمندان ، آمر و گروه اش را با احتمالِ ٪؜٩٩٫٩٩ بشناسند !
اين رٰفقاي متعهد و با رسالت با وجودِ مأموريتِ خطرناكِ شان ( جلب و جذبِ جرمنها ، دنماركيها ، نيدرلنديها ، سويدني ها ... براي خيزشِ مردمي و انقلابِ پرولتاري و نجات از يوغِ امپرياليزمِ جهانخوار ) بازهم بدون احساسِ ترس و خستگي سگرتِ أمريكايي شانرا با گوگرد آلماني روشن كرده در تهكاوي ي نمناك و بويناك پٰشتِ كامپيوترِ كٰنه و زنگزده قرار گرفته بدونِ أنكه زن و فرزند و حتي نزديكترين افرادِ خانواده ي شان بو ببرند...... بشما خبر ميدهند كه : كي ماند و كي چرا كفاند ! .
تاكنون وقتي اين بازي با كلمات ( كاپي و پس و پيش شٰده از جملات و پاراگرافهاييكه براي بيانيه ها ، گذارشها براي سازمانِ اوليه ، راپورها براي اگسا ، خاد و امنيت ) هيجيگي و وِردِ زبانشان شٰده را ميخواندم فكر ميكردم كه با گذشتِ دها سال بيكاري ، عطالت ، حسرت خوردن ، پشيماني ، تنهايي و گرفتاري به امراض حسمي و روحي ، سلامتِ قضاوت و پيگيري حوادث را در جهان ، منطقه و كشورِ در داده و سپس رها كرده ي شان از دست داده اند !
اما نه ! هموطنانِ عزيز ، مردمِ بلاكشيده ي داخلِ كشور و افغانانِ بيجا شٰده ي بيگناه ام اين ذوالحياتين هاي بدونِ هرگونه پرنسيپ ، اصل و ارزش با مغزهاي بيمارشان شما را خيالِ احمق كرده اند !
اينها فكر ميكنند كه هنوز هم گٰلهاي سرِ سبد و تنها باسوادان جامعه ي افغاني اند و شما نيز مانندِ من ي ١٦ ساله ، برادرِ پانزده ساله و همصنفيانِ به همين سن و سالم پس از يكهفته بودن در مركزِ تعليمي ي پلچرخي فريبِطمطراق هايشرانرا خورده به كٰنر ها ديسانت ميشويد تا در مقابلِ مجاهدين مجهز و متجربِ در خانه و قريه ي شان در سرحدات پاكستان از انقلاب ، و مرحله ي تكاملي اش رهبر و بيروي سياسي اش ، مكروريان و والگاه هايشان در حالي دفاع كٰنيد كه ارجمندي هاي خودشان در كنارِ بحيره ي سياه مشغول تحصيلِ ماستري و دوكتورا باشند كه باز به جرمني و دنمارك و نيدرلند بروند و براي ما بنويسند كي هستيم ، كي باشيم و چه كنيم !
بياييد دگر به چرندياتِ اين چند تا باقيمانده ! ارزش نداده و از كنارِنوشته هاي زهرناك و مسموم كننده ي شان با بيتفاوتي بگذريم كه هرچه زود تر به لشگرِ صدها ديوانه ها و پاگل شٰده هاي شان بپيوندند .
Niaz Niaz


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است